سخنرانی حضرت آیت الله علم الهدی امام جمعه محترم مشهد مقدس در یادواره استاد طاهایی
آن شنیدم که شبه با مس گفت
که نگویید طلا هم از ماست؟
او زکان و من و تو نیز زکان
پس چرا مرتبهی او بالاست؟
او فلز و من و تو نیز فلز
از چه رو قیمتش از ما بالاست؟
او جماد و من و تو نیز جماد
این مزیّت به من و توش چراست؟
من که در رنگ بسان اویم
از چه من نوکرم و او آقاست؟
از چه او بر سر شاهان تاج است
زینت و زیب زنان زیباست؟
تو شوی دیگ و شوم من هاون
او شود سکّه سر او غوغاست!
با شبه گفت مس از روی عتاب
این فضولی به من و تو نه رواست!
مرد میدان طلایی تو اگر
تا بدانی که مزیّت ز کجاست
قدمی در دل تیزاب بنه
تا بینی که تو را زود فناست
او رود در دل تیزاب و همی به ز اوّل شود او بیکم و کاست
یا که در خاک رود صدها سال چو برون باز شد از خاک طلاست.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «النّاس معادن کمعادن الذهب و الفضه». حدیثی است که معیار و ملاک ارزیابی انسانهای با فضیلت را برای ما مشخّص میکند. افراد با فضایل گوناگون و ارزشهای متنوّع و متعدّدی که در عرصهی انسانیّت ظهور و بروز دارند در مقام رتبهبندی در این فضایل چه از نظر نوع فضیلت و خصلتی که در آنهاست و چه از نظر میزان فضیلت نیازمند به یک محور ارزیابی هستند. این محور ارزشیابی غالبأ تابع سلیقههای گوناگون است اشخاص بر مبنای سلیقهی خودشان در مورد افراد یک حقیقت و واقعیت را ملاک ارزشیابی خاصی قرار میدهند. گاهی اوقات ممکن است در این ارزیابی، ارزشمندترین افراد در سطحی نازل قرار بگیرند و بیارزشترین انسانها در یک سطح عالی و بالا قرار گیرند. لذا ملاکها و معیارهای ارزشیابی شخصی نمیتواند به عنوان ملاک قطعی مطرح باشد امّا اگر ملاک و معیار ارزشیابی بر اساس منطق وحی و دیدگاه پیامبر اسلام قرار بگیرد، این یک ارزیابی کامل و قطعی و مستند است.
از کلام نبی (صلی الله علیه و آله) به دست میآید انسانها فلزهایی هستند مانند فلز طلا و نقره. گرانبهاترین و گرانمایهترین فلز در میان فلزات طلا است و این به دلیل مقاومت در ویژگی و خصوصیّت طلاست.
ملاک ارزیابی در فلزات همان ملاک ارزیابی در انسانهاست. انسانها به انواع فضایل وخصلتهای ارزشی ممکن است متصّف باشند. هر انسانی در هر فضیلتی مشاهده کنید نمونهی او، انسان دیگری در آن فضیلت موجود است، اگر یک انسانی مؤمن در ایمان و در رتبهی عبودیت و بندگی حق ارزیابی شود بندهای دیگر هم برای خدا در کنار او خدا را عبادت میکند؛ امّا انسانها با خود فضیلت ارزیابی نمیشوند بلکه با کیفیت آن فضیلت ارزیابی میشوند و کیفیت هر فضیلتی در هر انسانی، بستگی به مقاومت و ایستادگی و نهادینه شدن و پابرجایی و تثبیت در آن فضیلت دارد. مؤمن به خاطر ایمان، فضیلت ندارد؛ مؤمن به خاطر پایداری در ایمان فضیلت دارد. معلّم به خاطر تعلیم و آموزش تنها صاحب فضیلت نیست بلکه عظمت تعلیم در پایداری و مقاومت در عرصهی تعلیم و اثرگذاری در عرصهی آموزش است. با این ملاک و معیاری که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این حدیث شریف به دست ما میدهد یک شخصیت برجستهی فرهیخته به نعمتی کلان و ارزشمند که در جامعه ما وجود داشته است که از بین ما رفته و ثلمهای بر پیکر جامعهی دینی وارد شده، اگر ارزیابی شود به عنوان شخصیتی ارزیابی میشود که همانند او در جامعهی خودمان با این خصوصیت کمتر مشاهده میکنیم. خدا رحمت کند حاج خانم طاهایی این عالمهی فاضلهی با کمال باعظمت و این روحانی برجستهی عظیمی که در عرصهی روحانیت و هم در عرصهی تعلیم و تربیت و آموزش، اسوهی کم نظیری بود. کسی که تمام شخصیت ایشان در حوزهی علم و دانش و در قلم زدن و تعلیم و تربیت با این ملاک ارزیابی پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ارزیابی میشود و آن مقاومت در مسیر و خط با فضیلتی که در حوزهی مجاهده در راه خدا و انسانسازی در حوزهی تعلیم و تربیت کاملأ در ایشان پیدا بود.
معلّم در عرصهی تعلیم و تربیت زیاد است، اما یک خرّاطی که بنشیند و تمام توان و استعداد موجود خود را در عرصههای مختلف به کار گیرد، از تمام امکانات و تجهیزات زندگانیش استفاده کند؛ انسان بپروراند و بشر بسازد و یک عنصر را به عنوان عنصر خدایی و مجاهد در راه دین با سرمایهی عظیم تربیت کند و در بدنهی جامعه او را به صورت پایگاه نشر اسلام در آورد آن هم در یک بستر زمانی طولانی ۳۰ ساله و ۴۰ ساله، این ملاک و این معیار و این ارزش و مقاومت است که او را در بین همهی فلزات به صورت طلای ارزشمند در آورده است. ایشان از بیت معظّمی بودند که کارنامهی این بیت و خانواده در طول عمر انقلاب و جریان بعد از انقلاب به عمر نهضت اسلام به عنوان یک ستارهای شفّاف و با درخشش در فضیلت، در اصل نهضت امام (ره) میدرخشد و از این خانواده چنین فلز گرانبهایی ظهور و بروز کرده است. آنچه در سیما و معلّمی ایشان درخشش دارد دارای نقش الگویی برای جامعهی ما، چه برای خواهران و چه برای برادران است و هم دارای ملاک و معیار ارزشی مسلمان است.
امروز در دنیا در مقابل همهی داعیههای حقوق زن، ما در حقیقت بنیانگذار یک تفکّر خاص در مسألهی حقوق زن هستیم؛ اگر ما اندیشههای دنیا در مکاتب مختلف را نسبت به حقوق زن بررسی کنیم، اندیشههایی بیبنیان است. آنچه مدرنیته نسبت به مسألهی زن میاندیشد و آنچه که عناصر دنیای ماشینی با تکیه برتمدن برخااسته از الکترونیک امروز ارزش را و زن امروزی را ارزیابی میکنند و حدود و حقوق زن را با مرد تطبیق و مقایسه میکنند؛ درست نیست زن در جایگاه خودش یک موجود شایستهای است. در عین زن بودن از جایگاه با فضیلتی برخوردار است. در این جایگاه به هیچ وجه قابل ارزیابی با یک مرد نیست. نقش آفرینی یک زن در عرصهی زندگی اجتماعی و زندگی انسانی، نقش آفرینی منحصر به خودش است و نمیشود او را با نقشی که یک مرد در جامعه دارد مقایسه کرد.
در تاریخ اسلام وقتی نقش آفرینی وجود اقدس حضرت زینب (علیهاالسلام) را در کنار حضرت زینالعابدین (علیهالسلام) مشاهده میکنیم نقش ایشان را امام با این که حجت بالغهی الهی هستند نمیتوانند اجرا کنند. این مسأله مهم است که جایگاه و نقش آفرینی زن در هر عرصه منحصر به خودش است و براساس این جایگاه باید حدود مشخّص میشود.
وقتی سیرهی این بانوی بزرگوار حاج خانم طاهایی (رحمه الله علیها) را با این دیدگاه بررسی میکنیم به خوبی روشن میشود در عرصههای اجتماعی، سیاسی، انقلابی، تربیت و تعلیم نقشی که این بانوی با فضیلت و اندیشمند دانشمند میتواند داشته باشد و اجرا کند این نقش منحصر به خود اوست و کسی نمیتواند آن را اجرا کند.
آنچه ما در عرصهی پهناور زندگی این بانو مشاهده میکنیم اگر جای ایشان یک معلّم قوی روحانی برجسته از جنس مردان بود، نمیتوانست هم در تعلیم و تربیت و هم در مبارزه با طاغوت، آن اثر گذاری را داشته باشد.
این همایش ختم سر سال یک انسان از دست رفته نیست، این همایش در واقع یک نمایشگاه است یک تابلویی که میتواند در پی سوژههای مختلف و به عنوان یکی دو تا و چند تا پروژهی تحقیقاتی به عنوان نمایش دادن شخصیت زن در اسلام مورد بحث و پژوهش قرار گیرد. این همایش در حقیقت یک برنامهی آموزندهای است که بسیاری از خواهران اندیشمند ما میتوانند این مسیر و سیره را راهگشای فعالیتهای زندگی خودشان قرار بدهند و با این مبنا و با این ایده آن هم آمیخته با تقوای اصیل و ریشهای، فعالیتهای اجتماعی، آموزشی و… خود را شروع کنند. ما در میان خواهران نمونههای تربیتی برجسته زیاد داریم. فعّالان اجتماعی و سیاسی نیز زیاد داریم که با حفظ ارزشهای خود در عرصههای مختلف مشغول فعالیت هستند؛ امّا بانویی که در عین حضور در عرصههای فعّالیت اجتماعی و سیاسی، حضور کاملاً نافذ در عرصهی تعلیم و تربیت هم داشته باشد، چنین نمونهای مثل ایشان نمیخواهیم بگوییم نداشتیم یا نداریم، شاید باشد ولی به این برجستگی که در برابر بینشها به صورت یک تابلو ارائه شود وجود ندارد و خواهران ما بدانند این جامعیت برای آنان فضیلت است و سعی کنند در این عرصه قدم بگذارند.