زن در زاویه‌ی اجتماع

zan

نگاهی به فعّالیت‌های سیاسی و اجتماعی زنان از دیدگاه اسلام

* زهرا طهرانیان

مشارکت سیاسی از شاخص‌های توسعه است؛ به ویژه مشارکت زنان در تصمیم‌گیری‌ها از پایین‌ترین رده تا بالاترین آن؛ عرصه‌ای که به قول فمینیست‌ها تاکنون به طور انحصاری در اختیار مردان بوده است(نیکوبرش، فرزانه؛ ۱۳۸۰، ص۱۹۳). البتّه با توجّه به فضای حاکم بر جریانات سیاسی در غرب و موقعیّتی که زنان تا اوایل قرن بیستم داشتند، یعنی از بدیهی‌ترین حقوق مدنی و سیاسی یعنی حقّ رأی محروم بودند، این طرز تفکّر، بعید نیست؛

امّا با بررسی آموزه‌های دین مبین اسلام و دقّت در وقایع تاریخ اسلام و سیره‌ی نبوی و ائمّه‌ی اطهار(علیهم‌السّلام)، و به استناد شواهد تاریخی و قرآنی این امر روشن می‌گردد که در اسلام زنان همتای مردان و دوشادوش آنان، فرصت‌های مختلفی را برای حضور سیاسی و اجتماعی یافته‌اند و دین، مشوّق حضور این طیف در جامعه بوده است.

حضرت رسول(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) زنان را از همان صدر اسلام، یعنی حدود قرن ۶ میلادی، در مسائل سیاسی دخالت می‌داد و حضور آنان را در صحنه‌ی اجتماع می‌پذیرفت. ایشان، طبق دستور قرآن کریم ، پیمان زنان را با اصول و معیارهایی قبول می‌نمود و زنان را با مسئولیت‌های سیاسی و اجتماعی‌شان آشنا می‌کرد: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذا جاءَکَ الْمُؤْمِناتُ یُبایِعْنَکَ عَلى‏ أَنْ لا یُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَیْئاً وَ لا یَسْرِقْنَ وَ لا یَزْنینَ وَ لا یَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَ لا یَأْتینَ بِبُهْتـانٍ یَفْتَرینَهُ بَیْنَ أَیْدیهِـنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لا یَعْصینَکَ فی‏ مَعْرُوفٍ فَبایِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ»؛ ای پیامبر! هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خدا قرار ندهند و دزدی نکنند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند، تهمت و افترایی پیش دست و پای خود نیاورند و در هیچ کار شایسته‌ای مخالفت فرمان تو نکنند، با آن‌ها بیعت کن و برای ایشان از درگاه خدا آمرزش طلب که خداوند آمرزنده‌ی مهربان است». (ممتحنه، ۱۲)

بنا به شواهد زیـادی، پیـامبر اکـرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) در چندین نوبت از زنان بیعت گرفته‌اند؛ پیمان عقبه‌ی دوم و سوم در فتح مکّه (احمد بن ابی یعقوب، ۱۳۷۳، ص۳۸)، در غدیر، صلح حدیبیه(محمد بن سعد کاتب واقدی، ۱۳۸۲، ص۸-۱) از این جمله است. نکته‌ی جالب این است که با توجّه به فضای فرهنگی حاکم بر آن زمان که این قشر از جامعه در انزوا به سر می‌بردند، در عرصه‌ی کاملاً سیاسی و اجتماعی  فرا خوانده می‌شوند و یک انقلاب فرهنگی، که گویای الگوی مشارکت زنان در اصلاح جامعه است، رخ می‌دهد؛ الگویی جنسیتی و با محوریت حجاب، عفاف و حفظ موازین اخلاقی که لازمه‌ی حضور اجتماعی زنان در اصلاحات نبوی بوده است:

«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً»؛ ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو، جلباب‌ها (روسری‌های بلند) خود را بر خویش فرو افکنند! این کار برای این‌که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است. خدا همواره آمرزنده و مهربان است»( احزاب، ۵۹).

حجاب زن مسلمان برای حضور در عرصه‌ی اجتماع، از صدر اسلام تاکنون، نمادی از همراهی دین در حوزه‌های اجتماعی و سیاسی است؛ امّا بسیاری از روشنفکران سکولار، حجاب را یکی از عناصر و ابزار حفظ مناسبات موجود جنسی دانسته که موجب تقویت نظام مردسالار و عدم فعّالیت اجتماعی زنان می‌گردد(تشکّری، زهرا،‌‌1381، ص۱۱۴) امّا با این شعارها سال‌هاست شاهدیم که برهنگی، بی‌عفّتی و اختلاط میان زن و مرد در غرب پیامدهای ناگواری را برای جوامع، به ویژه زنان به بار آورده است.

الگوی رفتاری پیامبر اعظم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله)، در تبیین تکلیف‌مداری زن و مرد در امور مشترک ناظر به هویت انسانی، حضور همگان را در عرصه‌ی سیاسی ایجاب می‌نمود. گرچه در زمینه‌ی حضور زنان رعایت ضوابط و حدودی به لحاظ حفظ شأن و مقام انسانی آنان مورد تأکید بود، امّا این مسأله تغییری در اصل موضوع «حضور» ایجاد نمی‌کرد.

حضور زنان در نهضت عظیم اجتماعی ـ سیاسی هجرت نیز شاهدی دیگر بر این مدّعاست و در دورانی که زنان حقّ دخالت در کوچکترین مسائل اجتماعی را نداشتند، مورد توجّه رهبر مسلمین قرار می‌گیرند و پیام حضرت حق را در این خصوص دریافت می‌کنند:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا جاءَکُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإیمانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِناتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْکُفَّارِ…» ؛ ای کسانی که ایمان آوردید! هنگامی که زنان با ایمان به عنوان هجرت نزد شما آیند، آن‌ها را آزمایش کنید. خداوند به ایمانشان آگاه‌تر است. هرگاه آنان را مؤمن یافتید، آن‌ها را به سوی کفّار باز نگردانید(ممتحنه،۱۰).

اهمّیت به آراء و نظرات بانوان در کنار مردان، در سیره‌ی رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) و ائمه‌ی اطهار(علیهم‌السّلام) از اهمّیت ویژه‌ای برخوردار بوده و نشانه‌ی یک نوع کرامت است. از مشاوران پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) همسر گرامی ایشان، اول زن مسلمان، حضرت خدیجه(سلام‌الله‌علیها)، بوده‌است(محمد بن سعد کاتب واقدی، ص۱۴). به گونه‌ای که بعضی مورّخین از وی با نام وزیر پیامبر نام برده‌اند(حسن طغرانگار، ۱۳۸۲، ص۶۶). ایشان در راه رشد مکتب متعالی اسلام و حمایت از رسول حق از جان و مال خویش فروگذار ننموده است.

در متن قرآن در عرصه‌ی سرپرستی و مدیریت اصلاحی، جامعه‌ی زنان همانند مردان مسئولند تا به بازدارندگی از زشتی‌ها و ناهنجاری‌ها بپردازند و حتّی در راستای احیای این فریضه‌ی مهم، در عرصه‌ی جهاد نیز شرکت کنند.«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ یُطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ»؛ زنان و مردان با ایمان، ولی (و یاور) یکدیگرند، امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند، نماز را برپا می‌دارند، زکات را می‌پردازند و خدا و رسولش را اطاعت می‌کنند، به زودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار می‌دهد، خداوند توانا و حکیم است( توبه،۷۱).

با گستردگـی مفهوم منکـر و معروف در اسـلام، گـستره‌ی دخالت‌های اجتماعی زنان روشن می‌شود که در رأس آن مسائل سیاسی و حکومتی است که زنان در کنار مردان در آن حقّ دخالت و اظهار نظر دارند.

بررسی سیره‌ی رفتاری فاطمه‌ی زهرا(سلام‌الله‌علیها) و حضرت زینب کبری(سلام‌الله‌علیها) و تلاش و مجاهدت آن بزرگواران در راستای حفظ گوهر وجودی زن و ایفای وظیفه در صحنه‌های مختلف اجتماعی سیاسی و فرهنگی در برهه‌های مختلف و حوادث گوناگون، به خوبی تجلّی الگوی کامل مورد نیاز جامعه‌ی زنان در گستره‌ی تاریخ تا زمان حال است.

حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) در بطن مسائل سیاسی جامعه و بحران‌ها رشد کرده و در طول رسالت نبیّ مکرّم اسلام در عرصه‌های گوناگون تربیت یافته بود(نصیرپور، ۱۳۷۲، ص:۶۸-۶۵). لذا در آستانه‌ی رحلت و بعد از عروج ملکوتی پیـامبر(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله)، ایشـان بر اساس آموزه‌های نبوی با کمال شجاعت در مسجد که مهم‌ترین مکان معتبر سیاسی است، حضور یافته، به دفاع از فدک به عنوان یک حقّ ربوده شده، به محاجّه با خلیفه‌ی وقت می‌پردازد و او را به استیضاح می‌کشاند و با رسوایی سیاسی ایشان، تا حدّ زیادی مشروعیّت آنان را زیر سؤال می‌برد. (طاهایی‌، ۱۳۸۶، ص:۱۸-۱۵) از سوی دیگر، پذیرش رهبری امام علی(علیه‌السّلام) از سوی ایشان و روشن ساختن افکار عمومی مسلمانان با ایراد خطبه‌‌ی غرّاء و حرکت سیاسی جهت دفاع از ولایت و امامت به صورت حضور جلوی در خانه‌ی مهاجر و انصار به همراه فرزندانش به مدّت چهل شبانه روز (دینوری، ۱۳۸۴، ص۲۴)، نشان داد که یک زن با آگاهی و اتّخاذ شیوه‌های سیاسی و مدبّرانه می‌تواند در صحنه‌های سرنوشت ساز جامعه به مبارزه بپردازد؛ به طوری که در این راه جان با ارزش خود و فرزندش را نثار کرد و حتّی در آستانه‌ی بیماری و مرگ هم دست از مبارزه‌ی سیاسی برنداشت و با استفاده از تاکتیک اعتصاب سخن گفتن با حاکمان وقت (نصیرپور،۱۳۷۲، ص۱۱۸-۹۳) و وصیّت ‌نامه‌ی سیاسی مبنی بر تکفین و دفن شبانه، نفرت خود را از غاصبان منصب خلافت (حسینی‌المرعشی التستری، ۱۰۱۹، ص۱۸۰) آشکارا اعلام کرد اسباب بیداری حق جویان را همواره در گذر زمان تا ظهور فرزندش، حضرت مهدی(عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشّریف) ، فراهم کند. و از این روست که حضرت حجّت ابن العسکری(عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) می‌فرماید: «فِی ابْنَه رَسُولِ اللَّهِ لِـی أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ؛ دختـر پیامبر خدا  برای من الگویی نیکوست( مجلسی، ۱۳۷۳، ص۱۸۰).

مدیریت حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) و رهبری سیاسی جامعه توسّط ایشان، در عصاره‌ی مکتب فاطمی یعنی دخت گـرامی‌اش حضرت زینب کبری(سلام‌الله‌علیها) نیـز تبلور یافت. او شاهد بود چه روزهای سخت و حوادث دردناکی بر مادرش، زهرای بتول، گذشته و با تمام وجود، فجایعی چون آزار و کتک، پهلوی شکسته، سینه‌ی خونین و چشمان سرخ در بستر بیماری و مرگ مادر مهربان خود را درک کرده بود؛ لذا در دفاع از مقام امامت به عنوان دژ مستحکم حافظ آموزه‌های ناب نبوی، بعد از شهادت اجداد بزرگوارش، به پا خاست و همراه برادر و امام زمان خویش، در جامعه‌ای که نشانه‌های فساد و انحراف و برگشت به سنّت‌های جاهلی، آشکارا دیده می‌شد، حماسه آفرید و با حضور ضابطه‌مند و فعّال خویش در مبارزه و استمرار قیام حسینی، باورهای جاهلانه را به چالش کشاند و تمام تاب و توان خود را در این راه قرار داد(قزوینی،۱۳۸۶، ص۱۱۲-۹۵).

نقش تأثیرگذار این دو بانوی نمونه در ارائه‌ی تصویر صحیح از زن مسلمان، ضرورت آمادگی برای فعّالیت اجتماعی در عرصه‌های گوناگون را تبیین می‌نماید و خط بطلان می‌کشد بر باورهای غلط افراطی که حضور زن را در خانه ضروری می‌داند و مدیریت عرصه‌ی عمومی را به مردان اختصاص می‌دهد؛ چرا که در آموزه‌های اسلام حریم خانه در پیوند محکم با حریم اجتماع معنا می‌شود.

البتّه شایان ذکر است که سخن گفتن از حقّ حضور اجتماعی و سیاسی زنان در این مقاله، نه تنها به معنای برابر دانستن مردان و زنان در تمام عرصه‌ها نیست، بلکه نویسنده بر این است که این عقیده به نابودی و ضعف شخصیّت زن می‌انجامد؛ تفاوت در بعضی از مسئولیّت‌ها میان دو جنس با توجّه به دوگونگی طبیعت و خلقت، حکیمانه و شرط اصلی سعادت است.

فهرست منابع

     *قرآن کریم

۱.      احمد بن یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، قم، نشریات الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۳۷۳.

۲.      تشکری، زهرا، زن در نگاه روشنفکران، قم، کتاب طه، چاپ اول، ۱۳۸۱.

۳.      حسینی المرعشی التستری، نورالله، احق الحق و ازهاق الباطل، ج۱۰، منشورات مکتبه آیت الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۰۱۹.

۴.      دینوری، ابن قتیبه، امامت و سیاست، ناصر طباطبایی، تهران، ققنوس، چاپ دوم، ۱۳۸۴.

۵.      طاهایی، فاطمه، سیری در خطبه فدک، مشهد، آستان قدس رضوی، به نشر، چاپ دوم، ۱۳۸۶.

۶.       طغرانگار، حسن، حقوق سیاسی اجتماعی زنان قبل و بعد از انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲.

۷.      قزوینی، محمدکاظم، زینب کبری از ولادت تا شهادت، کاظم حاتمی طبری، قم، پیام مقدس، چاپ دوم، ۱۳۸۶.

۸.      مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، ج۵۳، المکتبه الاسلامیه، فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳.

۹.      نصیرپور، محمد قاسم، زندگانی فاطمه الزهراء (سلام الله علیها)، قم ،دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۲.

۱۰.  نکوتاش، فرزانه، زن و توسعه و لزوم برنامه ریزی جنسیتی، مجموعه مقالات هم اندیشی مسائل و مشکلات زنان، ج۱، قم، دفتر مطالعات تحقیقات زنان، چاپ اول، ۱۳۸۰.

۱۱.  واقدی، کاتب ، محمد بن سعد، طبقات، ج۸، محمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ اندیشه، چاپ اول، ۱۳۸۲.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا