وابستگی رشد شعور معنوی و وجدان اخلاقی به اراده و تلاش

vabastegi

اعظم رحمت آبادی

واژه‌ی «معنویت» در مقابل «مادیّت» و کلمه‌‌ی «معنی» در مقابل «ماده» قرار دارد. بنابراین «عالم معنی» عبارت است از آنچه مقصد و مدلول و هدف و ماورای این جهان مادی است (فخار، ۱۳۸۹، ص ۲۲۴).

بی‌تردید معنویت و توجه به عالم ماورای طبیعت، تغییر نگرش به زندگی و انتخاب سبک و روش مناسب با آن را به دنبال دارد. افرادی که به خداوند اعتماد کامل دارند، ارتباط معنوی با او برقرار می‌کنند و دل‌بستگی به خدا را در زندگی خود و درونشان احساس می‌کنند. این عامل موجب می‌شود دچار یأس و ناامیدی و احساس انزوا و تنهایی در زندگی نشوند و با اراده و تلاش مضاعف، کار کنند. این قبیل افراد عمدتاً اخلاقیات را مراعات می‌کنند و با دیگران تعاملات بهتر، بانشاط‌تر و پرشورتری دارند.

مطالعات نشان داده دل‌بستگی به خدا نیروی خارق‌العاده‌ای است که قدرت معنوی زیادی به انسان می‌بخشد و به او در تحمل مشکلات زندگی کمک کرده و بر نحوه‌ی تفکر و اندیشه‌ی او تأثیر مثبت می‌گذارد. فرد مذهبی به یک  مبدأ متعالی معتقد است و آن را می‌پرستد. او با اتکا به قدرت الهی و اعتماد به این‌که خدا قادر، حاضر و پاسخ‌گوی همیشگی نیازهای اوست، وقوع حوادث مثبت و خوشایند را برای خود محتمل‌تر دانسته و حوادث منفی را با توکل به نیروی ایمان و توانایی‌های خود به‌راحتی پشت سر می‌گذارد. در نتیجه با اراده و تلاش بیشتر و بهتری کار می‌کند (عادل‌زاده بابلان و دیگران، زمستان ۹۸، ص ۱۰۱-۱۰۲).

طبق برخی روایات یکی از ویژگی‌های خداباوران این است که کسالت و بی‌حالی از آنان دور است و پیوسته بانشاطند: «تراه بعیداً کَسَلَه، دائما نشاطه» (حر عاملی، ج ۲، ص ۲۳۰).

یکی از ابعاد توحیدباوری، خیر دانستن تقدیر الهی است. فرد توحیدباور معتقد است آن چه خداوند متعال تقدیر کرده و حکم می‌کند، مبتنی بر خیر است و اساساً معنا ندارد که خداوند، کاری جز خیر انجام دهد. بنابراین همه‌ی قضاهای تکوینی و تشریعی خداوند را خیر می‌بیند (پسندیده، ۱۳۹۲، ص ۱۳۰).

همچنین معنویت نگرش فرد را نسبت ‌به دنیای اطراف بهبود می‌بخشد و موجب ایجاد حس استقلال و قدرت و کاهش احساسات منفی و تنش‌ها می‌شود. در واقع سلامت معنوی، تجربه‌ی معنوی انسان در دو چشم‌انداز مختلف است.

چشم‌انداز سلامت مذهبی بر چگونگی درک افراد از سلامتی در زندگی معنوی‌شان متمرکز است آن هنگام ‌که با قدرتی بالاتر ارتباط دارند.

چشم‌انداز سلامت وجودی نیز بر نگرانی‌های اجتماعی و روانی افراد متمرکز است. سلامت وجودی در خصوص کیفیت سازگاری افراد با خود، جامعه و محیط بحث می‌کند.

دل‌بستگی به خدا و اعتقاد به او به ‌عنوان منبع و مبنای امنیت در موقعیت‌های استرس و آشفتگی روانی  باعث ایجاد امید و خوش‌بینی، اراده‌ی قوی برای انجام کار و فعالیت در موقعیت‌های دشوار می‌گردد. چرا که فرد احساس می‌کند تکیه‌گاه ایمن و قدرتمندی دارد که از او حمایت می‌کند.

افرادی که دل‌بستگی بیشتری به خدا دارند، کمتر دچار تنش و افسردگی می‌شوند و از احساس رضایت و صمیمیت بیشتری برخوردارند (ایل‌بیگی، ۱۳۹۸، ص ۸۷- ۸۸). چنین افرادی حس خوشایندی نسبت به محیط و جامعه و آینده دارند و نگاهشان نسبت به خالق هستی نگاهی شاکرانه است. در واقع کسی که از سلامت معنوی برخوردار است، به خدا خوش‌بین بوده و از این رو واقعیت‌ها و مسائل زندگی را راحت‌تر می‌پذیرد و آرامش بیشتری دارد. او ایمان دارد که داشته‌هایش در زندگی نعمت است و نداشته‌هایش حکمت. لذا هیچ‌گاه از لطف و رحمت خدا ناامید نمی‌شود.

چنین افرادی، با همت و اراده‌ای محکم برای حل مشکلات تلاش می‌کنند و معتقدند بخشی از سختی‌ها از ناحیه‌ی خداوند است و جنبه‌ی آزمایشی دارد و برای توانمندسازی آنان در نظر گرفته شده است. در باور آنان برخی از مشکلات و سختی‌ها اثر وضعی رفتارهای خودشان است. آنان در مقابل این دسته از سختی‌ها صبر، توکل و استغفار پیشه کرده و به جنگ مشکلات رفته و احساس درماندگی و ناامیدی نمی‌کنند. همچنین از سویی معتقدند انسان باید با اختیار خود، کاری انجام دهد که خیر مقدّر را به خیر مؤثر تبدیل کند. از این رو از کفران، جزع، کراهت از اطاعت و … اجتناب می‌کنند. چنین افرادی در مواجهه با مشکلات اراده و انگیزه‌شان را برای تلاش مجدد حتی در صورت شکست و مواجهه با موانع از دست نمی‌دهند و به دنبال راه‌های جدید برای از بین بردن موانع می‌گردند.

با این توصیف روشن است بی‌توجهی به این اصول توحیدی می‌تواند زندگی را به شدت تحت‌الشعاع قرار دهد و فرد را دچار اختلالات روانی مانند احساس تنهایی، افسردگی و از دست دادن معنا در زندگی نماید.

از این رو باید دانست که مشکلات همواره در این دنیا وجود دارد و نیز در مسیر دستیابی به اهداف، تهدیدهای فراوانی هست که در صورت تعلل، دستیابی به آن‌ها در بیشتر مواقع غیرممکن یا بسیار سخت خواهد بود. اما تلاش و کوشش می‌تواند فرد یا سازمان را برای دستیابی به اهداف کمک کند.

 قرآن کریم تلاش و کوشش را اصلی کلی و عمومی برای دستیابی به اهداف می‌داند و می‌فرماید: «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و إن الله لمع المحسنین» (عنکبوت/ ۶۹)؛ آن‌ها که در راه ما باخلوص نیت جهاد کنند قطعاً به راه‌های خود هدایتشان خواهیم کرد و خداوند با نیکوکاران است.

 براساس آنچه در تفاسیر آمده هم «جهاد» تعبیر وسیع و مطلقی است و هم «فینا». بنابراین هر گونه جهاد و تلاش در راه خدا و برای او و به ‌منظور وصول به اهداف الهی، در این دایره قرار می‌گیرد؛ خواه آن تلاش در طریق کسب معرفت باشد یا جهاد با نفس یا مبارزه با دشمن یا صبر بر طاعت یا شکیبایی در برابر وسوسه‌ی معصیت یا در مسیر کمک به افراد مستضعف یا انجام هر کار نیک دیگر. پس کسانی که در این راه‌ها به هر صورت و طریقی برای خدا مجاهده کنند، مشمول هدایت و حمایت الهی هستند.

همچنین قرآن کریم دستیابی به اهداف را به ‌طور صریح و شفاف منوط به اراده و تلاش و کوشش می‌داند و می‌فرماید: «و ان لیس للإنسان إلا ما سعی» (نجم/ ۳۹)؛ برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیست.

 بنابراین از منظر قرآن کریم نه تنها تلاش و کوشش و اراده برای انجام امری پسندیده و نیکوست بلکه شخص در صورت دست نیافتن به اهداف هم مأجور خواهد بود.

از این رو انسان باید بداند تلاش‌های او، در رسیدن به اهداف و خواسته‌هایش نقش مهمی دارد و نتیجه‌ی آن‌ها عاید خود او و جامعه می‌گردد (شفیعی، ۱۳۹۶، ص ۶۸- ۶۹).

حضرت علی ع دستیابی به طاعت خدا و عبودیت را تنها در گروِ کوشش و اراده‌ی قوی، آن هم در منتها درجه‌ی آن معرفی نموده و می‌فرمایند: «علیکم بالجد و الاجتهاد و التأهب و الاستعداد» (نهج البلاغه، خ ۲۳۰)؛ بر شما باد به تلاش و سخت‌کوشی و مهیا شدن و آماده گشتن.

و نیز «طاعه الله سبحانه لا یحوزها الا من بذل الجد و استفرغ الجهد» (تمیمی آمدی، ۱۳۶۶، ص ۱۸۴)؛ طاعت خدای سبحان را کسی به دست نمی‌آورد مگر آن که تلاش به خرج دهد و نهایت کوشش خود را به کار گیرد.

البته ناگفته نماند با وجود نگاه توحیدی و تلاش، گاهی انسان دچار لغزش‌هایی می‌شود و از هوای نفس تبعیت می‌کند. اما اگر باور داشته باشیم که گناه زمینه‌ی از بین رفتن نعمت را فراهم می‌سازد، خودسازی و تخلق به اخلاق و وجدان اخلاقی را مورد توجه بیشتری قرار می‌دهیم.

حضرت علی ع در این باره می‌فرمایند:

«مَا زَالَتْ‏ نِعْمَهٌ وَ لَا نَضَارَهُ عَیْشٍ إِلَّا بِذُنُوبٍ اجْتَرَحُوا أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ» (صدوق، ص ۶۲۴)؛ هیچ نعمت و نشاط زندگانی‌ای از بین نرفته مگر به واسطه‌ی گناهانی که مرتکب شده‌اند و به راستی که خداوند به بندگان ستم نمی‌کند.

 در همین راستاست که جهاد با نفس همگام با تلاش در جامعه معنی می‌یابد.

همچنین ایشان به نقل از پیامبر می‌فرمایند:

رسول خدا سپاهی را به جنگ اعزام فرمودند. وقتی سپاه برگشتند رسول خدا فرمودند: خوش‌آمد می‌گویم به مردانی که جهاد اصغر را انجام دادند اما جهاد اکبر و بزرگ‌تر بر عهده‌ی آنان باقی است. مردم پرسیدند: ای رسول خدا جهاد اکبر چیست؟ حضرت فرمودند: جهاد با نفس.

 امیرالمؤمنین در ادامه‌ی نقل این ماجرا می‌فرمایند‌:

«إن أفضل الجهاد من جاهد نفسه التی بین جنبیه» (حر عاملی، ج ۲، ص ۱۲۳)؛ برترین جهاد آن است که انسان با نفس خود که در درونش است مبارزه کند.

 اهمیت این کلام وقتی روشن‌تر می‌شود که سختی‌های جنگ با دشمنان خارجی اعم از بی‌خوابی‌ها و خستگی‌ها، گرسنگی‌ها و تشنگی‌ها، دوری از اهل و وطن و مجروح و شهید شدن را در نظر بگیریم و بدانیم که طبق این حدیث نورانی همه‌ی این سختی‌ها جهاد کوچک است و جهاد بزرگ‌تر و برتر جهاد با نفس است که در نتیجه سختی‌ها و ابتلائات بزرگ‌تر و مهم‌تری خواهد داشت و همت و تلاش بیشتری را خواهد طلبید (نابرده رنج، ماهنامه خلق، شماره ۳۷، ص ۴ و ۵).

بنابراین فردی که عمل صالح را در ابعاد مختلف زندگی خود تعریف می‌کند، با اراده‌ی کامل تلاش می‌کند هر چه بیشتر و سریع‌تر آن را به دست آورد.

از نظر دور نماند که عمل صالح همان تلاش و کوششی است که انسان در آن رضایت خداوند متعال را برای خود جستجو می‌کند. بنابراین هیچ تفاوتی بین انسانی که در بازار مشغول انجام کار بوده و کسی که برای رضایت و جلب رحمت خداوند متعال مشغول انجام فرایضی همچون نماز و روزه است، نخواهد بود. زیرا هر دوی این کارها از مصادیق عمل صالح بوده و انجام هیچ کدام، شخص را از انجام عمل صالح دیگری بی‌نیاز نمی‌گرداند. از سوی دیگر خداوند متعال، خود بندگانش را به کار کوشش و عمل دعوت کرده‌ و انسان را در برابر انجام هر نیکی به پاداش مناسب بشارت داده است (آصفی، ۱۳۸۴، ص ۱۷۷).

روشن است که جامعه‌ای با این مختصات نه تنها معطل نمی‌ماند بلکه مشکلات را نیز حل می‌کند و موانع را در می‌نوردد و در برابر کمبودها با اراده و تلاش، راه‌های نو و جدید ابداع می‌کند. این جامعه در سایه‌ی باور توحیدی و با سعه‌ی صدر همه‌ی ناکامی‌ها و سختی‌ها را تحمل می‌کند و سرانجام پیروزی نهایی از آن او خواهد بود.

 

منابع

·        قرآن کریم

·        نهج البلاغه

۱.     آصفی، مهدی، درنگ‌هایی در دعای ماه رجب، فصلنامه  علوم حدیث، شماره ۳۷ و ۳۸، ۱۳۸۴.

۲.     ایل‌بیگی، رضا؛ نقش سلامت معنوی و دل‌بستگی به خدا در پیش‌بینی کیفیت زندگی، فصلنامه روانشناسی و دین، شماره ۴۶، ۱۳۹۸.

۳.     پسندیده، عباس؛ الگوی اسلامی شادمانی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ۱۳۹۲.

۴.     تمیمی آمدی، غررالحکم، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۶۶.

۵.     حر العاملی؛ وسایل الشیعه، ج ۲، تحقیق و تصحیح الشیخ محمد الرازی، بیروت دار إحیاء التراث العربی.

۶.     زاهد بابلان، عادل‌ و دیگران؛ نقش دل‌بستگی به خدا و سلامت معنوی در خوش بینی دانش‌آموزان، نشریه‌ی روان‌شناسی و دین، سال دوازدهم، شماره ۴، زمستان ۹۸.

۷.     شفیعی، مهدی، اصول حاکم بر مسیر دستیابی به اهداف در برنامه‌ریزی از منظر قرآن کریم، نشریه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، شماره ۱۵، ۱۳۹۶.

۸.     شیخ صدوق؛ الخصال.

۹.     فخار، باقر؛  معنویت و ولایت، نشریه اخلاق، شماره ۲۱، ۱۳۸۹.

۱۰.   ماهنامه خلق، نابرده رنج،  شماره ۳۷،  1392.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا