گزیده ی سخنرانی آیت الله علم الهدی در مراسم بزرگداشت استاد طاهایی در حرم مطهر
«لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ» (آل عمران، ۱۶۴)
ذات مقدس پروردگار بر مؤمنین منت می گذارد که برای آن ها پیامبر فرستاده است. چرا که پیامبر تعلیم می دهد و تزکیه می کند. لذا تمام ارزشی که خداوند برای انسان را در عرصه ی خلیفه اللهی قرار می دهد، همین ارزش تعلیم و تزکیه است که اگر این ویژگی در انبیای الهی نبود، شاید مسأله نبوت و رسالت مورد منت پروردگار واقع نمی شد.
و در بین طبقات مختلف جامعه، برترین و با فضیلت ترین افراد آن هایند که رسالت تعلیم و تزکیه را بر عهده دارند.
امروز شما برادران و خواهران، علمای اعلام، بزرگان، اساتید، شخصیت های برجسته ی حوزه، نماینده ی معزّز مقام ولی فقیه و تولیت آستان قدس، آیت الله طبسی و بقیه در این محفل حضور به هم رسانیده ایم به یاد بود عزیز از دست رفته ای که دارای ویژگی انبیا بود ویژگی که موجب منت گذاری خداوند بر مومنین شده است بود. مسأله ی تزکیه و تعلیم است. این دو ویژگی در این خانم با ایمان که برکات وجودیش بیش از ۴۰ سال در عرصه های مختلف تعلیم و تربیت در حوزه های علمیه ی خواهران بروز و ظهور داشت، برای او عظمت و شخصیتی در کانون اندیشه ها و افکار به بار آورد.
ایشان فضیلت های ارزشی انبیاء الهی یعنی تعلیم و تزکیه را در مسیری قرار داده بودند که جریان عبودیت و بندگی خدا را در جامعه توسعه دهند. شخصیت سازنده ی این خانم عالمه ی عارفه که از ذخایر اسلام و انقلاب در این استان و در این سامان به حساب می آمد در حقیقت باعث این جلالت عظیم شد.
ما باید به اهمیت و آثار وجودی ایشان توجه کنیم. یک انسان هر اندازه دارای علم و فضیلت، دانش و محتوای معنوی باشد، اما اثر وجودیش در جهت سازندگی جامعه کم و یا بی رنگ باشد، مسلم است که فضیلت را باید با خودش به گور ببرد. لذا هر شخص به میزانی که در سازندگی جامعه و گسترش فضایل و موفقیت های معنوی در بین انسان ها اثر گذار باشد، ارزشمند است. و در مقابل انسان پر محتوایی که نتواند در جامعه آن هم در عرصه ی سازندگی شخصیت انسان ها اثر گذار باشد در میان مردم مورد تکریم واقع نخواهد شد.
عظمتی که این بانوی بزرگوار در عرصه ی تعلیم و تزکیه داشت، در اثر گذاری تعلیمی ایشان هم در عرصه ی فردی تحول و سازندگیِ افراد و هم در عرصه ی اجتماعی یعنی سازندگی جامعه بوده است. در آن بحران و کولاکی که نیروهای متدین و عناصر ارزشمند انقلابی در این شهر با نظام ستم شاهی مبارزه می کردند، این بانوی بزرگوار در حوزه ی علمیه و در عرصه ی تعلیم و تربیت آن هم در جهت توسعه ی اندیشه ی انقلاب در دورن خانواده ها، اثر گذار بودند.
قدرت خاصّی خداوند متعال، در پرورش و تعلیم و تزکیه ی افراد به این بانو داده بود و تأثیرگذاری ویژه ی ایشان بر افراد به صورت علمی و عملی در سایه ی اجرای یک برنامه ی تربیتی ویژه، انسان ها را می ساخت و اندیشه ها را پرورش می داده در سال های مصادف با انقلاب اسلامی، ایشان با پرورش اندیشه ها در جهت انقلاب آن ها را به صورت یک جریان انقلاب آفرین به خانواده ها می فرستاد و در کانون خانواده مسأله ی انقلاب را توسعه می داد. این نکته ای حایز اهمیت است. که اگر زن از حضور بی مورد در فعالیت های اجتماعی منع شده است بایستی در آن حوزه که ویژه ی اوست و اثر گذاریش به خود او اختصاص دارد، وارد بشود.
متأسفانه امروزه برنامه هایی ترویج می شود و مسایل در جامعه تبلیغ می گردد که باید در مقابل این جریانات هوشیار بود. به عنوان مثال دخالت بانوان در ابعاد مختلف مدیریت اجتماعی و… ـ که متناسب با اندیشه ی فمینیسم است ـ القای این تفکر به بانوان که هر کاری که مردان انجام دادند، دقیقاً همان کار را نیز بایستی زنان انجام دهند، قابل تأمل است و اندیشه ای از دیدگاه دین نیست.
از دیدگاه دین، زن یک موجود خاص است و یک جریان ویژه در عرصه ی انسانیّت است، همان طور که مرد یک موجود خاص است و یک جریان ویژه دارد و همان طور که نقش هر کدام در حوزه ی خانواده و اجتماع متفاوت است. چنان که در روز عاشورا در صحرای کربلا جنگیدن و تا پای شهادت رفتن وظیفه ی مردان است و پس از اسارت با این که حجت بالغه ی الهی و امام زمان زین العابدین نشسته اند امّا زینب کبری حرکت می کند و وارد میدان نبرد با حاکمیت طاغوتی یزید می شوند و چون آن جا حرکت، برنامه، یک برنامه ی پرورش عواطف است. و یک حرکت اجتماعی که از عهده ی زن ساخته است.
ما باید، دیدگاه های اصیل اسلامی را بررسی کنیم و منطبق با آن ها برنامه ریزی کنیم و محکوم جو سازی های جریان های انحرافی و اندیشه های شیطانی حاکم بر دنیا در مسایل سیاسی و اجتماعی قرار نگیریم، با این توجیه که اگر این کار را نکنیم به ما اعتراض می کنند که دنیا به ما بگوید حقوق زن را رعایت کردیم و زن را تکریم نکردیم، اندیشه ی ناپاک و شیطانی فمینیسم را بر برنامه های خود حاکم نکنیم. بگذاریم مطابق دستورات اسلام، زن، همان طوری که در حوزه ی خانواده وظیفه ی خودش را اجرا می کند، در حوزه ی جامعه هم وظیفه ای را که بر طبق تعالیم اسلام بر عهده دارد، اجرا کند.
شما کارنامه ی ۵۰ ساله ی فعالیت این خانم بزرگوار عالمه و معلمه را بررسی کنید. ۵۰سال تا آخرین لحظات زندگی در این دنیا با همه ی قدرت، توانمندی و با یک نقش آفرینی نیرومند و والا در عرصه ی تعلیم و تربیت آن هم تنها در حوزه ی سالم سازی جامعه بر طبق قوانین حیات بخش اسلام حرکت کردند.
شما این تلاش و این جهاد را برای یک خانم در عرصه های انقلابی و اجتماعی به این شکل در حوزه ی هیچ مدیریت و در هیچ موقعیّت سیاسی نمی توانید پیش بینی کنید.
این موفقیت ایشان به این دلیل است که این بانوی بزرگوار در عرصه ی فعالیّت های اجتماعی در حوزه ای قدم بر می دارد که مخصوص زنان است و نقش آفرینی بانوان در این حوزه مؤثرتر و قوی تر است و آن عرصه، عرصه ی تعلیم و تربیت است.
تربیت، استعداد و توانمندی پرورش در وجود یک زن به مراتب نیرومندتر از یک مرد است و اگر بنا باشد نقش آفرینی زنان ما در فعالیّت های اجتماعی و انقلابی از این رهگذر باشد، دقیقاً می توانیم موقعیّت زن را در جامعه ی خودمان خیلی قوی تر و مؤثرتر از موقعیّت زن در عرصه ی اجتماعی بر مبنای اندیشه های باطل و ماده پرستانه ی بشر امروز قرار دهیم. شما در کدام حوزه ی مدیریت، در کدام حوزه ی صنعت و کدام حوزه ی پزشکی و در کدام حوزه ی فعالیت های مختلف اجتماعی می توانید یک خواهری را نشان بدهید که اثر گذاری و بودنش به اندازه ی مرحومه مغفوره سرکار خان حاجیه خانم طاهایی هم در عرصه ی انقلاب و هم در عرصه ی تعلیم و تربیت باشد؟ در این صورت زنان در حوزه ی فعالیّت مربوط به خودشان به عنوان عناصر می توانند الگو و نمادی تجربی برای حضور زن مسلمان در عرصه ی اجتماع برای دنیا باشند.
مرحومه ی مغفوره حاجیه خانم طاهایی هم در عرصه ی انقلاب و هم در عرصه ی تعلیم و تربیت و انسان سازی، یک الگو بود.
یک بانویی که تا آخرین لحظه ی عمر با استفاده از تمام دقایق و ظرایف وجودی و استحقاق خودش بتواند خدمتگزاری کند؟
و عظیم ترین نقش آفرینی زن را ما در حادثه ی عاشورا می بینیم. حضرت زینب (علیها سلام) با آن همه داغ و مصیبتی که می بیند، مصیبت هایی که هرگز با هیچ مصیبتی قابل مقایسه نیست، در کوفه و دمشق آن گونه حرکت می کند و طومار سلطنت بنی امیه را با افشاگری های خود درهم می پیچد.
در یک انقلاب عظیمی مثل انقلاب عاشورا در کنار همه قهرمانی ها و همه ی حماسه آفرینی ها و همه ی نهادها که از ایثار و شهادت نه تنهادر گفتار، بلکه در نسل بشری نظیر بودند در کنار همه ی این ها یک خانم به عنوان عامل تثبیت کننده ی آثار شهادت همه ی این شهدای انقلاب ساز قیام کربلا قرار می گیرد چون در موقعیت اجتماعی، این زن در جایگاه یک زن نقش آفرین بوده است.
زن مسلمان اگر در جایگاهی که اسلام برای او در نظر گرفته قرار بگیرد، این چنین مؤثر و نقش آفرین خواهد شد. چنان که در تاریخ اسلام هم می بینیم که هرگاه زن از جایگاه و موقعیّت ویژه ی خود وارد می شود، جاودانه می شود. همان طور که تآن بانوی بزرگوار در پایگاه قدرت معاویه داد سخن داد تا جایی که خود معاویه را با همه ی شقاوت و شیطنتش به زانو در آورد. زمانی که نزد معاویه آمد و توقع دادخواهی از او داشت، معاویه گفت: تو همان زنی نیستی که در جنگ صفین در لحظاتی که عده ای از جوانان قبیله ی حمدان بر اثر وسوسه ها نسبت به جنگ مردد شدند و از سپاه علی (علیه السلام) فاصله گرفته بر سر راه آن ها شعری سرودی و آن ها به سپاه علی (علیه السلام) برگشتند؟ گفت: چرا معاویه گفت: عجب! این چنین سابقه ای که در حمایت از علی داری الان دستور می دهم تو را بگیرند و به یک شتر چموش سوار کنند؛ تو را به نزد مسلم بن القاب می فرستم تا با شمشیرش استخوان های فرسوده ی تو را بشکند. سوده شروع به گریه کرد. معاویه خندید و گفت: در برابر یک تهدید گریان شدی؟ سوده اشکش را پاک کرد و گفت: من از تهدید گریان نشدم، گریه من برای داغ علی است که ما مردم لیاقت نداشتیم و علی را از دست دادیم و وجود ناپاکی مثل تو بر ما مسلط شد. ای معاویه روزی من به عنوان دادخواهی بر یک مأمور نزد علی (علیه السلام) رفتم جایگاه علی نه کاخ بود و نه قصر، بلکه مسجد کوفه بود. در کنار ایشان نشستم مولا مشغول نماز بود وقتی متوجه من شد نمازش را به سرعت تمام کرد و گفت: چه کار داشتی؟ جریان ظلم مأمور را در اخذ زکات عرض کردم. مولا سرش را به طرف آسمان بلند کرد قطرات اشک از گوش های چشم علی سرازیر شد و گفت: خدایا تو شاهدی من به مأمورینم دستو رندادم به بندگان با ایمان تو ظلم کنند. سپس تکه پوستی را از زیر بوریای مسجد در آورد و حکم عزل مأمور را نوشت و به دست خودم داد. همان جا قصیده ای در مدح علی (علیه السلام) تلاوت کرد که درود خدا بر آن روانی که وقتی جسمش در زیر خاک قرار گرفت عدل با او دفن شد معاویه سر افتاده اش را بلند کرد. دیدند اشک صورتش را گرفته و گفت: خدا رحمت کند .
یک زن در این جا نقش آفرینی می کند، جایی که هیچ مردی نمی تواند نقش او را ایفا بکند. لذا اگر زنان در حوزه ی اجتماع در جایگاه خود به کار گرفته شوند، نقش آفرینی آن ها به مراتب بیشتر و عظمت زن بهتر آشکار می شود؛ نه این که به بهانه ی تکریم زن، فمینیسم را ترویج کنیم.