زان گنج شایگان که به کُنج قناعت است

4_vije-ertehal

استاد در همسرداری

         

در زندگی هر انسان دوران های پر فراز و فرود بسیاری وجود دارد؛ شاید یکی از مهم ترین رخدادهای زندگی هر کس را بتوان ازدواج او دانست. این مسأله در زندگی استاد طاهایی، بسیار روشن تر نمایان شده است؛ چرا که ایشان بخش عمده ی زندگی و فعالیت های اجتماعی خود را پس از ازدواج با همسر گران قدرشان مرحوم حجه الاسلام طاهایی شکل دادند.

ایشان در دوازده سالگی به منزل همسر خود رفتند و مدت ۱۰ سال در خانه ی پدری آقای طاهایی به همراه خانواده همسر خود، زندگی کردند. استاد در سخنان خود، همیشه از این دوران به خوبی و خوشی یاد کرده اند. در طول همین سال ها، ایشان دروس مقدماتی خود را از محضر میرزا آقای طاهایی پدر شوهر خود آموختند. همسر استاد علاوه بر تحصیل دروس حوزوی، بازاری بوده اند، بسیاری از دست نوشته های ایشان بر روی فاکتورهای فروش مغازه ی حاج آقای طاهایی که فروشنده و تعمیرکار چرخ خیاطی بوده اند، نوشته شده است. استاد بعضی مباحث را از همسرشان درس گرفته اند. از لطف و مهربانی زاید الوصف این زوج دینی نسبت به یکدیگر، نکته های شنیدنی بسیار نقل کرده اند. خانم خودشان می فرمودند: من و طاهایی همیشه حدود را نگه می داشتیم. هیچ گاه موقع ناراحتی بحث نمی کردیم. همیشه سکوت می کردیم تا مشکل رفع شود ما سه عروس بودیم که هر کدام در یک اتاق زندگی می کردیم. دو عروس دیگر صاحب فرزند شدند اما ما بنابر مصلحت خداوند فرزندی نداشتیم. اما آن قدر به یکدیگر محبت داشتیم که کمبود فرزند را احساس نمی کردیم.

استاد در وصف حالات آقای طاهایی در منزل می فرمودند: «ایشان همیشه مشوق من بودند و متن سخنرانی ها و درس هایم را می گفتم و آقا می نوشتند. اغلب پیش از این که برای تدریس یا تبلیغ بروم، تا وقتی که وضو می گرفتم و آماده می شدم،  مطالب را با هم مرور می کردیم. وقتی برای تبلیغ به مدارس یا شهرستان های مختلف سفر می کردم، کلاس های من را ایشان بر عهده می گرفتند و تدریس می کردند».

گفتنی است، از آن جا که خانم طاهایی و همسر گرامی ایشان به مسأله ی حجاب و حفظ حدود با نامحرم بسیار مقید بودند، آقای طاهایی به هنگام تدریس در اتاق می نشسته اند، در راه باز می گذاشته اند و شاگردان در اتاق دیگر نشسته، درس را فرا می گرفته اند.

آقای طاهایی، طبع شعر داشتند و معمولاً برای ائمه ی اطهار (علیهم السلام) مرثیه هایی به فارسی و عربی می سرودند. استاد دفترهای شعر ایشان را با دقت نگه داری کرده اند. وقتی آن را ورق می زدیم، مشاهده کردیم آقای طاهایی در ابیات آخر اشعار خود، تخلّص «عاصی» را برگزیده اند و خانم همه جا روی ابیات خط کشیده اند و مصراع مورد نظر را با تخلص «طاهایی» دوباره تصحیح فرموده اند که این حُسن نظر ایشان نسبت به همسرشان را می رساند و نیز این که خود ایشان هم ذوق شعر داشته اند.

بستگان ایشان تعریف می کنند: ما که به دیدنشان می رفتیم، می دیدیم آقای طاهایی و خانم دو سمت میز نشسته اند، گاه آقا مطلبی را می خواند و خانم می نویسند و گاه خانم چیزی را می خواند و ایشان می نویسند یکی از نزدیکان ایشان می گوید: منزل ما روبه روی منزل آقای طاهایی بود. ما می دیدیم که تا پاسی از شب، چراغ اتاق مطالعه ی آن ها روشن است و زن و شوهر، هر دو مشغول مطالعه هستند.

از دست نوشته ای بر می آید که تا زمان زنده بودن استاد ایشان نگرانی امور مالی مدرسه و غیر آن را نداشته اند و این امور بیشتر تحت نظر آقای طاهایی بوده است.

آن چه خواندید، شمّه ای بود از سلوک عملی استاد طاهایی در تدبیر منزل و شیوه های همسرداری ایشان اگر چه مطلب برای نوشتن فراوان است امّا همه ی آن چه ما از استاد آموخته ایم را نمی توان در این صفحات اندک جای داد. امید است خواننده ی محترم، از این اشارت ها، راه خویش را بشناسد و وظیفه ی خود را دریابد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا