به مناسبت یکمین سال درگذشت استاد فاطمه اعتمادی (ره)/ مریم پورحسینی
کلام بزرگان و علما نور است، پس هر چه زمان بگذرد، این نور کم رنگ نمی شود و به وسیله ی این نور است که انسان رشد روحی و فکری پیدا می کند. «استاد فاطمه طاهایی(ره)»
سنت حسنه ی تجلیل از استادان برجسته ی حوزه همیشه باید جاودان بماند تا خورشید کلامشان فروزان شده و خدمات بی دریغ آنان در راه گسترش علم و فرهنگ ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) راه گشای پویندگان حقیقت گردد. باید حجاب و نقاب از چهره ی تلاش های ایثارگرانه ی آنان در راه اعتلای اسلام برگرفت تا ره پویان وادی معرفت، آنانی که می خواهند کوله بار استاد را بر دوش کشیده و عصایش را به دست گیرند، حداقل توشه ای برای حرکت داشته باشند.
فرصت مغتنم است؛ باید سرگذشت نامه را به رشته تحریر درآورد. حق این است که کلمات وزین و صفحات پربار و جملات گران سنگ به کار روند تا ادای دین شود، اما تواضع ویژه ی استاد اعتمادی، صدای ایشان را آن چنان آهسته کرده که جز خطوطی چند در زندگی ایشان برای مستندات کلام نمی توان یافت. اما با این همه باید گفت و لو اندک.
برگ آغازین دفتر زندگی
سال ۱۳۱۳ه.ش بیرجند شاهد تولد «استاد فاطمه اعتمادی(ره)» در خانواده ای اصیل و متدین بود. پدر ا یشان تاجر و مادر، بانوی گرامی تحصیل کرده ای که پس از فوت همسر سرپرستی اطفال خود را بر عهده گرفت اعتمادی تحصیلات ابتدایی خود را در شهر بیرجند با موفقیت کامل به پایان رساند. مادر ابتدا به جهت حفظ کیان خانواده به تحصیل ایشان در دبیرستان رضایت نداد ولی با هجرت به مشهد و ادامه ی تحصیل برادرش در دانشگاه پزشکی مشهد، زمینه ی ادامه ی تحصیل وی در مقطع متوسطه فراهم آمد و وی با شور و علاقه ی فراوان دوره ی دبیرستان را به صورت متفرقه و جهشی در رشته ی طبیعی به پایان رساند و در یکی از مدارس مشهد مشغول به تدریس شد. شرایط کار در آموزش رژیم شاهنشاهی با توجه به بخش نامه ی وزیر وقت (فرخ رو پارسا) مبنی بر عدم استخدام زنان باحجاب در آموزش و پرورش بسیار سخت و دشوار بود. ولی استاد اعتمادی با مقاومت و ایستادگی و حفظ حجاب اسلامی به تلاش خود ادامه داد.
مدال افتخار
از سال ۱۳۴۸زندگی خانم اعتمادی (ره) وارد مرحله ی جدیدی می شود. نسیم رحمت الهی می وزد و آفریدگار هستی نقشی نو بر دفتر زندگی ایشان رقم می زند. با استاد طاهایی (ره) آشنا می شوند و خانم از ایشان دعوت می نمایند که در دانشگاه امام صادق (علیه السلام) (مکتب نرجس) مشغول تحصیل شوند. می فرمایند: «وقتی پرسیدم دانشگاه امام صادق (علیه السلام) کجاست؟ فرمودند: همین جاست. ما فقه خود را از امام صادق (علیه السلام) داریم». و بدین صورت تحصیلات حوزوی را آغاز می نمایند. ادبیات عرب، معالم، اصول فقه، اصول مظفر، اقتصاد، منطق، نهج البلاغه، تفسیر و … را با استفاده از محضر اساتید تعلیم می گیرند و همزمان خود مشغول تدریس می شوند.
آینده ی روشن
نامی زیبا و با محتوا برای مجموعه کلاس هایی که برای آموزش دختران جوان در دوره اختناق نظام شاهنشاهی توسط مکتب نرجس پایه گذاری و برنامه ریزی شده بود.
می فرمایند: وقتی من وارد مکتب نرجس شدم، آن جا کلاس هایی داشت به نام آینده ی روشن که اسم آن خیلی من را جذب کرد. استاد طاهایی (ره) از ایشان می خواهند که حالا که تحصیلات دبیرستان و کلاس های باغچه بان (دوره پیکار با بی سوادی) را گذرانده و ورزیدگی دارم. سرپرستی این کلاس ها را به عهده بگیرم. ثبت نام دختران آغاز می شود. مدیریت خوب آن بزرگوار سبب می شود که کلاس های دوره دبستان (از پایه ی اول تا پنجم) با حدود ۳۰۰ نفر شاگرد اداره شود و همین مسأله ی را آموزش و پرورش دولت شاهنشاهی حسّاس کرده و اداره ی ساواک مکتب نرجس (س) را خیلی تحت فشار قرار می دهد که سرانجام منجر به تعطیل شدن مکتب نرجس در سال ۱۳۵۲ می شود.
لبیک به عطش دوران کودکی
استاد اعتمادی در قسمتی از خاطرات خود می فرمایند: «از سن ۹ سالگی نیاز به مؤسسه ای که خانم ها اداره کننده و جوابگو در زمینه مسائل دینی باشند، حس می کردم.اما می دیدم که متاسفانه در شهر کوچکی مانند بیرجند امکان این مساله نیست. سال ها به دنبال ایده ی خود بودم و سعی می کردم چنین موقعیتی را پیدا کنم.»
در سال ۱۳۵۱ مدیریت مکتب الزهرا به ایشان سپرده می شود. تمام همت ایشان در سال های پراضطراب و اختناق ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ که مکتب نرجس به دستور ساواک بسته شده بود برای تربیت دختران و بانوان جوان معروف می شود و در این زمینه بسیار موفق نیز هستند. ایشان رمز موفقیت خودشان را اینگونه بیان می فرمایند:
چون من خودم علاقه مند به اسلام بودم و عمل من را دیدند که با سخنم یکی بود در دیگران اثر می گذاشت و این لطف خدا بود.»
از ویژگی های تدریس ایشان در این مقطع حساس از زمان، بیان تفسیر سوره ی نور و مباحث اخلاقی- اجتماعی است که در واقع در پشت این انتخاب زیبا یک تحلیل عمیق و دقیق نهفته داشتند به خصوص با توجه به فعالیت های سیاسی گروه های آن روز، و آن تحلیل این بود که تا ما اخلاق اجتماعی خودمان را خوب نکنیم نمی توانیم وارد سیاست شویم.
ابوذر زمان
بنا بر فرمایش خود ایشان از همان دوران کودکی زمینه ی سیاسی داشتند و این را از پدر و مبارزات ایشان به ارث برده بودند زیرا پدر ایشان مرد سیاستمداری بود و با دولت رضاخان مبارزاتی داشت.
شهامت و شجاعت ایشان سبب شد که به صورت بسیار فعال در دوره ی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی حضور پیدا کنند و با سخنرانی های غرّا موقعیت نظام آن روز را برای مردم روشن سازند. در یک سخنرانی قبل از پیروزی انقلاب می فرمایند: «ای ملت شهربانوی نیکوسیما زنی است که با تمام مردان دست می دهد و چه بسا که در مجلس انس رقصی هم داشته باشد. آیا ما مسلمان هستیم؟ آیا ما شیعه هستیم؟»
به راستی تکیه زدن بر ستون مسجد و سخن گفتن از بیدادگرهای رژیم شاهنشاهی در آن دوران سیاه و تاریک چیزی جز شهادت و شجاعت این بانوی نستوه را جلوه گر می سازد؟ ایشان معتقد بودند که باید خط مشی انسان روشن باشد و باید برای روشنگری قشر عظیم جامعه (بانوان) همت عالی داشت، به همین جهت در سخنرانی های خود اعلامیه های امام را می خواندند و مردم را برای شرکت در راهپیمایی ها و تداوم انقلاب تشویق می نمودند و مرتب برای برگزاری جلسات از این خانه به آن خانه می رفتند تا ساواک کمتر مزاحمت ایجاد کند و بتوانند به فعالیت های سیاسی خود ادامه دهند.
فرزانگی و اندیشمندی
استاد فاطمه اعتمادی (ره) را به حق می توان یک اندیشمند فرزانه دانست. آنان که در محضر ایشان افتخار شاگردی داشته اند به خوبی واقفند که ایشان تدریسی پربار در اصول عقاید، ریشه های انقلاب اسلامی، معارف قرآن و تفسیر و نهج البلاغه داشته اند.
دست نوشته و مکتوبات ایشان در زمینه های گوناگون بهترین شاهد بر این مدعاست. بیشترین علاقه مندی ایشان به قرآن کریم و اهل بیت (علیه السلام) می باشد. این عشق وافر آن بزرگوار را بر آن می داشت که تفسیر قرآن را در اولویت مباحث خود قرار دهند و به شیوه موضوعی و ترتیبی مباحث تفسیری را ارائه نمایند.
هم اکنون مباحث تفسیری ایشان پیرامون سوره های لقمان، انعام، حدید، جمعه و صف به صورت تدوین شده موجود می باشد.
نظم در تالیف و دسته بندی مطالب، نوآوری و توجه به نیازهای زمان و ارائه ی مطالب با توجه به اطلاعات روز از ویژگی های بارز ایشان در عرصه ی تدریس و تبلیغ است.
مطالعه ی مستمر و پشتکار و خستگی ناپذیری، تخصص ویژه ای را در ایشان در زمینه ی مباحثی خاص همچون تاریخ اسلام، انقلاب اسلامی، بررسی مکاتب و ایدئولوژی ها ایجاد کرده بود که علاقه مندان زیادی را به خود جذب می نمود. مهارت فوق العاده ایشان سبب شده بود که تدریس کلاس های ویژه ی آموزش و پرورش برای مدیران و دبیران به عهده آن بزرگوار نهاده شد.
گل برگ های وجود
ادب، اخلاص، ایثار، تواضع، ولایت مداری از جمله ویژگی هایی هستند که در سر برگ دفتر همه روزهای زندگی ایشان به چشم می خورد. به طور مسلم همراهی خانم اعتمادی با استاد عالمه فرزانه طاهایی (ره) نقش بسیار مهمی در این مساله داشته است. آن چه بیشتر از همه در سیره ی استاد اعتمادی جلب نظر می نمود رعایت ادب ویژه ی شاگردی در برابر خانم طاهایی (ره) بود. بی گمان پیمودن وادی معرفت و رسیدن به مدارج عالی جز با توشه ای این چنین ممکن نیست.
تلاش های پی گیر و مداوم ایشان در عرصه تبلیغ در داخل و خارج کشور در جهت اعتلای فرهنگ جامعه و اعتلای ارزش های دینی در مدت قریب به ۴۰ سال بسیار چشم گیر است. عشق خدمت به دین، استقامت و پایداری در راه حق، حمایت از ولایت و رهبری در همه ی لحظات حیات آن بزرگوار به چشم می خورد آن اندیشمند فرزانه هیچ گاه از حضور در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، علمی احساس خستگی ننمود و با شور و علاقه ی وصف ناپذیر در تمام عمر به تبلیغ و تدریس و رسیدگی به امور آموزشی و تربیتی و اخلاقی پرداخت و آن گونه در این راه از جان خودمایه گذاشت که جسم خاکی شان به ضعف و بیماری مبتلا گردید و سرانجام در یکی از غم انگیزترین روزهای سال گذشته پیکر مطهرشان در میان غم و اندوه فراوان شاگردان و دوستانشان تشییع و در جوار رحمت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (علیه السلام) آرام گرفت.
امید داریم به مصداق کریمه «الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه …» غفران، رحمت و فضل الهی شامل حالشان گردد.