جایگاه رنگ در سینما و انیمیشن

1_rang

بررسی ماهیت رنگ در اسلام/ سعیده عرفانی

سیاه، سیاه، تاریکی بود و سیاهی، پوچی بود و ترس؛ انوار سفید نور آرام آرام برتن بی روح و خشک هستی رسوخ کرد نور رنگ‌های متنوع و درخشان خود را در کالبد بی جان جهان دمید و هر گوشه‌ای، آرام به رنگی در آمد.

بر آینه چشمانم از میان رنگ‌های سبز و سفید، کلمات «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ. . .» (نور/۳۵) نقش بست و روح و جسمم را زنده کرد.

 در میان سبزی و طراوت آیات نورانی قرآن، سبک بار و رها پرواز می‌کردم، که ناگهان صدای دلهره‌آور‌ هالک مرا سخت بر زمین کوبید. دیگر این سبزی و طراوت کلام حق نبود که مرا همراه خود می‌برد، بلکه رنگ سبز بازوان ‌هالک مرا چون قربانی می‌کشد و هر لحظه وحشت در اعماق قلبم رسوخ می‌کرد و من خود را محکم به زمین می‌چسباندم به خود که آمده بودم، فیلم‌ هالک تمام شده بود، اما رنگ سبزش در سلول سلول بدنم رسوخ کرده بود دیگر کاری نمی‌توانستم بکنم، به اطراف که نگاه می‌کردم از سبز متنفر بودم. ‌هالک نور سبز وجودم را کشته بود و من دیگر هیچ آشنایی با صاحب نورهای درونم نداشتم، من رنگ خدایم را گم کردم.

بعد از دیدن فیلم‌ هالک مفهوم جمله استرینگر درباره کاربرد رنگ در سینما را درک کردم: «من همیشه جدولی از رنگ‌های مورد استفاده در فیلم را تهیه می‌کنم. رنگ صحنه‌های مختلف را بررسی کرده و نیز کیفیت رنگی فیلم، رنگ‌های خالص و رنگ‌های محیطی را انتخاب می‌کنم. کاربرد به جای رنگ در فیلم، به شخصیت فیلمنامه بستگی دارد». این جمله مرا به نگارش این مقاله ترغیب کرد.

برای بیان کارکرد رنگ در سینما گاه ناظر فیلم‌هایی هستیم چون “صحرای سرخ” آنتوانی که رنگ سرخ آن نمادی است از اضطراب و درماندگی، اما در همین حال “بودای کوچک” برتولوچی شما را به سمت دیگری سوق می‌دهد، و در آن رنگ‌های گرم و سرخ، طراوت و شادابی زندگی را به تصویر می‌کشد، در فیلمی‌چون “سه گانه” کیشلوفسکی شما شاهد ستایش رنگ‌های، قرمز، آبی و سیاه هستید. برای تبین و معناشناسی رنگ در سینما ابتدا باید به چیستی رنگ و سپس رنگ در فرهنگ و ملل مختلف و در نهایت به رنگ در سینما پرداخت. ما این گفتار را در چهار فصل تنظیم کرده ایم.

فصل اول: مفهوم و ماهیت رنگ و نور فصل دوم: روانشناسی رنگ فصل سوم: رنگ در فرهنگ و ادیان و فصل چهارم: رنگ در فرهنگ زنان مسلمان و زنان غربی و در ادامه‌ی این جستار به چگونگی استفاده از رنگ در سینما، توجه می‌شود.

 مفهوم و ماهیت رنگ و نور

در سینما، رنگ به دو شکل ظهور می‌کند: ۱- رنگ به عنوان ماده‌ای که با آن اجسام رنگ‌آمیزی می‌شود.  2- رنگ نور، که بر روی اجسام اطراف خود تأثیر می‌گذارد. 

با توجه به این که اگر هیچ نوری در اطراف ما نباشد حضور رنگ بی معنا است؛ پس ما تا وقتی که تفاوت بین نور و رنگ را درک نکنیم، نمی‌توانیم تعریفی درست از رنگ داشته باشیم. در بین دانشمندان مختلف دو فیلسوف بهتر از دیگران به بیان تفاوت رنگ و نور پرداخته‌اند، و دیگران نیز در پی راه آنان را بوده‌اند.

ملاصدرا می‌گوید: «هم صحیح است بپذیریم نور، ظهور رنگ است و هم صحیح است بگوییم نور، رنگ نیست. زیرا از آن جهت که نور است، مختلف نیست و ترکیب با عدم یا ظلمت در آن راه ندارد، به خلاف رنگ‌ها که مختلفند». (ملاصدرا، ۹۲/۴) شاید بتوان گفت این نور است که به رنگ معنا می‌دهد و به آن موجودیت می‌بخشد.

نیوتن دانشمند معروف قرن هیجدهم نخستین بار کشف کرد که نور خورشید و بسیاری دیگر از منابع نورانی مشابه، از اشعه‌هایی با طول موج‌های متفاوت تشکیل شده است. هنگامی که باریکه‌ای از نور خورشید به یک منشور تابیده شود، هنگام عبور از سطوح منشور می‌شکند و پس از برخورد با زمینه‌ی سفید آن به صورت طیفی رنگین دیده می‌شود. در این طیف هر دسته از طول موج‌ها رنگ خاصی را نشان می‌دهد. طیف رنگ‌ها از یک سو با رنگ بنفش شروع می‌شود و به تدریج به آبی می‌رسد و از آبی به تدریج به سبز تبدیل می‌شود، آن گاه نوار باریک زرد دیده می‌شود که به تدریج به نارنجی و سپس به قرمز ختم می‌گردد. رنگ‌های میانی دیگری هم مانند سبز آبی، سبز زرد، زرد نارنجی و قرمز نارنجی نیز وجود دارند اما به طور قابل تفکیکی دیده نمی‌شوند. آزمایش‌های بعدی نشان داد که با ترکیب نورها می‌توان رنگ‌های مختلف را ایجاد کرد. برای مثال، نور قرمز در ترکیب با نور زرد، رنگ نارنجی را به وجود می‌آورد. بعضی از رنگ‌ها، مثل زرد و ارغوانی، در صورت ترکیب شدن، همدیگر را خنثی می‌کنند و نور سفید می‌سازند. (دهخدا، ماده‌ی رنگ)

اگر رنگ نور پایین‌تر از طیف رنگ قرمز باشد فروسرخ است و قابل رؤیت نیست و هم چنین اگر از طیف بنفش بالاتر باشد فرابنفش بوده مشاهده نمی‌شود. رنگ بازتابی از نور است که به شکل‌های متفاوتی در می‌آید و این بازتاب مجموعه‌ی وسیعی را شامل می‌شود. اگر یک ناحیه‌ی باریک از طول موج‌های نور مرئی توسط ماده جذب شود رنگ به وجود می‌آید. رنگ‌های اصلی نور با رنگ به عنوان رنگ دانه‌هایی که با آن اجسام را رنگ‌آمیزی می‌کنیم، متفاوت است.

رنگ‌های اصلی مواد متشکل است از: زرد، قرمز، آبی و رنگ‌های فرعی یا ترکیبی مواد عبارتند از: زرد+ آبی= سبز، زرد+ قرمز= نارنجی، قرمز+آبی = بنفش و مابقی رنگ‌ها از ترکیب رنگ‌های فرعی با اصلی به دست می‌آید.

رنگ‌های اصلی نور به گونه‌ای دیگر است: سبز، قرمز، آبی و رنگ‌های فرعی آن نیز: سبز+ آبی= فیروزه‌ای، سبز+ قرمز= زرد، قرمز+ آبی= بنفش و از ترکیب این رنگ‌های اصلی، نور سفید ایجاد می‌شود و از ترکیب رنگ‌های فرعی آن به سیاهی می‌رسیم. 

رنگ نور را می‌توان با استفاده از فیلتر‌های رنگی تغییر داد و بر روی رنگ مواد نیز تأثیر گذاشت. به طور مثال: با استفاده از فیلتر سبز در مقابل منبع نوری داخل صحنه نور سبز به وجود می‌آوریم و یک فضای روحانی ایجاد می‌کنیم یا با حذف نور قرمز از منبع نور خود نور فیروزه‌ای ایجاد می‌کنیم. ما می‌توانیم با میزان تیرگی و روشنایی نور صحنه، روی رنگ مواد نیز اثرگذار باشیم.

موضوع دیگری که در رنگ نور و رنگ مواد مؤثر است، طول موج و دمای آن‌ها است.

هرچه طول موج بیشتر باشد آن رنگ از نور زودتر به چشم ما می‌رسد و نیز گرم‌تر است، هرچه طول موج کوتاه‌تر باشد آن رنگ سردتر است و دیرتر به چشم انسان می‌رسد. نیوتن طول موج‌های رنگی را این‌گونه دسته‌بندی کرده است: قرمز سیر: ۸۰/۰میکرون؛ قرمز: ۶۵/۰میکرون؛ نارنجی: ۶۰/۰میکرون؛ زرد: ۵۸/۰میکرون؛ سبز ۵۵/۰میکرون؛ آبی: ۴۸/۰میکرون؛ نیلی: ۴۲/۰میکرون؛ بنفش: ۴۰/۰میکرون. این رنگ‌ها به طور اتصالی تغییر می‌کنند و حد فاصلی بین آن‌ها نمی‌توان تشخیص داد؛ یعنی معلوم نیست کجا رنگ قرمز پایان می‌یابد و رنگ نارنجی آغاز می‌گردد. (دهخدا، ماده‌ی رنگ)

 

روانشناسی رنگ‌ها

در روانشناسی رنگ‌ها، رنگ به دو دسته سرد و گرم تقسیم می‌شود.  

۱- رنگ‌های گرم شامل: قرمز، نارنجی و زرد می‌باشد. این رنگ‌ها جریان خون را تند می‌کند و در نتیجه محرکی است برای اعصاب و نیز القا کننده گرمی ‌و انرژی است که منجر به افزایش سوخت و ساز در بدن می‌شود. به علت دارا بودن طول موج‌های بلند زودتر دیده شده و این خاصیت هم برای اعلام خطر و بازدارندگی مفید است و هم قابل استفاده برای جلب توجه و جذب بینندگان به خود. (شیخ طبرسی، ۲۸۴/۱۱). استفاده زیاد از رنگ‌های گرم موجب پرخاشگری، خشم، حمله،  جنگ جویی و تعرض می‌شود. (صبور اردوبادی،۴۱/۲)

۲-رنگ‌های سرد عبارتند از آبی، نیلی و بنفش. رنگ‌های سرد ضمن کاهش جریان خون منجر به کاهش ضربان قلب و تسکین درد‌های بدن می‌شوند، آن‌ها القاگر آرامش و سکون نیز هستند. استفاده‌ی مکرر از رنگ‌های سرد، غم، درونگرایی و بی‌تفاوتی را در پی خواهد داشت.

۳- رنگی میان رنگ‌های گرم و سرد: رنگ سبز نه در دسته رنگ‌های گرم جای دارد و نه در دسته‌ی رنگ‌های سرد قرار می‌گیرد. رنگ سبز را می‌توان رنگی متعادل دانست، با توجه به مشاهده‌ی طول موج سبز که ۵۵/۰میکرون است و نیز ترکیب رنگ سبز که از رنگ‌های، زرد و قرمز به دست می‌آید، رنگ سبز رنگی متعادل محسوب می‌شود. رنگ سبز خصوصیات رنگ‌های گرم از قبیل انرژی و شادابی را دارا می‌باشد و نیز خصوصیات رنگ‌های سرد شامل آرامش و تفکر را به همراه دارد. سبز رنگی است که مضراتی در آن یافت نمی‌شود. به دلیل این که مقداری رنگ آبی با رنگ زرد ترکیب شده و تنها رنگ گرم در برابر شما نیست که باعث خشم و عصبانیت شما شود، هم چنین با دارا بودن مقداری رنگ زرد اثرات منفی رنگ‌های سرد، افسردگی را به همراه ندارد. (همان،۴۷/۲) رنگ سبز قدرت تفکر و حافظه را بالا می‌برد، و به دلیل کاربرد زیاد رنگ سبز در طبیعت این رنگ نمادی از واقع‌بینی و حقیقت، شروع تازه و رشد و نمو می‌باشد.

هانس ایتن که یکی از آموزگاران بزرگ هنر رنگ در عصر جدید به شمار می‌آید، بیش از ۵ دهه از عمرش را وقف تعلیم رموز جنبه‌های بصری و روانی و زیبایی شناسی رنگ کرده است. وی نیز به مفهوم مجرد رنگ در نقاشی‌های هندسی توجه نموده است. ایتن اغلب کلاس های خود را با چند تمرین شرقی و کنترل‌های بدنی آغاز می‌کرد. او می‌گوید: «کسی که می‌خواهد استاد رنگ شود باید هر رنگ را در ترکیبات بی نهایت با سایر رنگ‌ها، بهتر ببیند، بهتر احساس کند و بهتر تجربه کند. رنگ‌ها بدون این که مقید به اشیاء باشند، باید ظرافت اسرارآمیز برای بیان معنوی را داشته باشند». (همان، ) ایتن سه عنصر اصلی رنگ را با سه نماد اصلی در طراحی مقایسه می‌کند. وی نماد دایره را با رنگ آبی یکی می‌داند و به مربع رنگ قرمز می‌زند و مثلث را نیز زرد به شمار می‌آورد.

ایتن عقیده‌ی خود را در مورد رنگ آبی و نماد دایره این گونه بیان می‌کند: «در شکل دایره حالت پایدار و دورانی را، در روی سطح مشاهده می‌کنیم. با دیدن دایره به انسان احساس آرامش دست می‌دهد. دایره با توجه به حرکت نرم و صافی که دارد به عنوان سمبل روح و روان به کار می‌رود. رنگی که با دایره و خصوصیات آن برابری می‌کند، رنگ آبی شفاف است. رنگ آبی ایجاد آرامش می‌کند و مانند دایره عمق و فضای معنوی دارد. آبی، رنگ افق‌های دور بیننده است و در عین حال خوگرا و گیراست. شکل دایره با حالت دورانی که دارد، با چرخش خود بیننده را به درون و مرکز می‌کشاند و در رنگ آبی چنین خصوصیت جذابی دیده می‌شود. چینی‌های قدیم برای ساختن معابد خود اشیاء مدور را به کار می‌بردند در حالی که کاخ‌های فانی و دنیوی سلاطین، به شکل چهارگوش ساخته می‌شد.  

شکل مربع مبین ماده، وزن و حدود مشخصی است. مربع بیانگر ماده‌ی ساکن است. مربع، سمبل مادیت و دارای سنگینی و سختی است. مربع در خط هیروگلیف برای نمایش زمین به کار رفته است. خصوصیات مربع (سمبل مادی بودن، سنگینی، سختی، داشتن وزن، حدود مشخص و…) با رنگ قرمز موافق است و وزن و تاریکی قرمز، با زیبایی و سختی مربع برابری می‌کند. کلیه‌ی شکل‌هایی که دارای خطوط افقی و عمودی هستند؛ مثل صلیب، مربع مستطیل و یا نظایر آن، قابلیت تشبیه به مربع را دارند. (کوروش محمودی و مهندس امیر شکیبا منش) ایتن مثلث را با رنگ زرد یکی می‌داند. زرد در این جا جانشین رنگ سبز در رنگ‌های نور است ایتن می‌گوید: «مثلث حالت حمله، جنگجویی و تعرض را معنی می‌دهد و با رنگ زرد برابر است. به همین صورت به علت وجود انواع زردها، آن‌ها نیز با انواع مثلث‌ها برابری می‌کنند؛ مثلاً زرد طیف خورشید با مثلث متساوی الاضلاع تطبیق دارد. مثلث درخشان نماد تفکر است. زرد‌های سبزگونه با مثلث‌های تند و ایستاده برابرند. ایستایی خط عمود و شکل‌های عمودی با رنگ زرد تشدید می‌شود». (همان)

برای درک بهتر گفته ایتن می‌توان کنار ساحل رفت و آسمان آبی رنگی را در افق مشاهده کرد که به صورت کروی شکل دیده می‌شود. اما تناقضی در واقعیت و نظریه‌های ایتن مشاهده می‌شود. همان طور که می‌دانید آبی رنگی است سرد و با خوگرایی متناقض است. مربع نیز در عین حال که پایداری و ایستایی را همراه دارد سکون و آرامش هم در آن موج می‌زند و این آرامش منجر به تفکر و تعقل می‌شود و به نوعی تداعی کننده‌ی واقعیت است که این یادآور خصایص رنگ سبز است.  مثلث به علت داشتن زاویه‌های تند و حاده که مبین خشم و ستیزه‌جویی است، نمادی از جنگ و خون می‌باشد. خصوصیات ذاتی رنگ قرمز با این نماد هماهنگی بیشتر دارد. دین اسلام و مسلمانان همیشه در طراحی و هنر زبان‌زد بوده و این مسلمانان بودند که به هنر معنا بخشیدند و با دمیدن روح زیبای اسلامی‌جان تازه ای به هنر بخشیدند، ولی اکنون باید تأسف خورد از این که این بار مسلمانان هستند که در گوشه‌ای دست بسته نشسته‌اند و آن چه به نام هنر برای آن‌ها از آن سوی آب‌ها عرضه می‌شود، درست می‌انگارند و چشم و گوش بسته دنبال راه دیگران را می‌گیرند.     

رنگ در فرهنگ و ادیان ملل مختلف

الف‌ـ رنگ در اسلام (سفید، سبز، زرد)

در قرآن کریم از رنگ سفید به نیکی یاد شده و در سوره‌ی آل عمران، رخسار مؤمنان در روز قیامت درخشان و سپید بیان می‌شود.

«یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ کَفَرْتُمْ بَعْدَ إیمانِکُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ. وَ أَمَّا الَّذینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفی‏ رَحْمَتِ اللَّهِ هُمْ فیها خالِدُونَ: (آل عمران/۱۰۷-۱۰۶) روزی که چهره‌هایی سپید و چهره‌هایی سیاه می‌گردد. اما آنان که صورت‌هایشان سیاه گشته [به آنان گفته می‌شود:] آیا بعد از ایمان آوردن کافر شدید؟! پس به سبب آن چه بدان کفر می‌ورزیدید، عذاب را بچشید و اما کسانی که رخسارشان سپید گشته، در رحمت الهی خواهند بود و جاودانه در آن هستند».

روان‌شناسان، رنگ سفید را این گونه معرفی می‌کنند. «از نظر روانی پوشاک سفید مانند نور و روشنایی، اثر محرک عمومی در انسان داشته و از عوامل مؤثر در ایجاد بهجت و سرور و انبساط خاطر بوده و مفرح و دلگشاست… و قسمت اعظم تشعشعات را که خاصیت گرمازایی دارد از جمله اشعه‌ی قرمز و مادون قرمز موجود در نور آفتاب را منعکس ساخته و از خود دفع می‌نماید، رنگ سفید وسیله‌ی طبیعی و سالمی است در مبارزه با گرمای فصلی و منطقه‌ای» (صبور اردوبادی، ۸۲/۲). حال که مقصود خداوند را از به کارگیری رنگ سفید درک کردیم، به دیگر رنگ‌های تمجید شده در اسلام می‌پردازیم.  

پیامبر گرامی ‌اسلام (صلی الله علیه وآله و سلم)، سبز و سفید را بسیار دوست داشتند و پیراهن ایشان سفید و قبایشان سبز رنگ بوده است. (علامه طباطبایی، ص۱۲۰). در قرآن مجید به خاصیت انبساط‌آوری و بهجت آفرینی رنگ سبز در سوره‌ی نمل آیه‌ی۶۰‌ «حدائق ذات بهجه» اشاره شده است.و بررسی کاربردی رنگ سبز در قرآن را می‌توان در آیات مخصوص طبیعت و بهشت یافت.

آیات مرتبط با بهشت را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد: ۱- لباس بهشتیان «أُولئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ یَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَّکِئینَ فیها عَلَى الْأَرائِکِ نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً: (کهف/۳۱) آن‌ها کسانی هستند که بهشت جاودان برای آنان است؛ باغ‌هایی از بهشت که نهرها از زیر درختان و قصرهایش جاری است؛ در آن جا با دستبندهایی از طلا آراسته می‌شوند، و لباس‌هایی به رنگ سبز از پرنیان نازک و حریر ستبر در بر می‌کنند، در حالی که بر تخت‌ها تکیه کرده‌اند، چه پاداش خوبی و چه جمع نیکویی!»

۲- تخت سبز بهشتیان«مُتَّکِئینَ عَلى‏ رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِیٍّ حِسانٍ: (رحمان/۷۶) بهشتیان بر تخت‌هایی سبز و بسیار زیبا و نیکو تکیه زده اند».

 3- خرمی ‌و سر سبزی فضای بهشت «مُدْهامَّتانِ: (رحمان/۶۴) آن دو بهشت در نهایت سبزی و خرمی هستند».

دکتر پُدُلسکی (podolsky) نتایج اثر رنگ سبز را در کتاب «دکتر رنگ را تجویز می‌کند» این گونه شرح داده است:

«سبز در سیستم عصبی اثر می‌کند. این رنگ مسکن، هیپتونیک و تعدیل کننده‌ی هیجانات و اضطرابات است. در تحریکات عصبی، بی‌خوابی‌ها و خستگی اثر مفیدی دارد. فشار را پایین می‌آورد. نورالژی و میگرن را تسکین می‌دهد؛ آرام کننده‌ی خوبی است و استعمال آن هیچ عکس العمل منفی را نشان نمی دهد». (پاک نژاد، ۱۹۸/۵) ولی نمی‌دانم دشمنان اسلام به چه علت تا این حد لجاجت می‌کنند و آن چه را که حقیقتی است شفاف و روشن به تاریکی می‌کشند. ما در فیلم‌های ‌هالیوودی رنگ سبز را به صورتی دیگر مشاهده می‌کنیم. رنگ سبز در «انیمیشن بازگشت به گایا» همراه است با تنفر و حالت تهوع و نیز در ‌«هالک»، «پسر جهنمی»، «کورالین» رنگ سبز نمادی برای ترس و فریب و خیانت و… است.  

در کلام وحی رنگ زرد بهجت آور و مسرت بخش می‌باشد. «صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرینَ…» (بقره/۶۹)

مرحوم فیض در مورد این آیه گفته است: مقصود از «صَفْراءُ فاقِعٌ» زرد زیباست که نه از کمیِ رنگِ زرد به سفیدی بزند و نه از پُری به سیاهی. (فیض کاشانی، ۱۲۸/۱) در کنفراس تل آو یو که ظاهراً با هدف تحلیل انقلاب‌های شیعی به خصوص انقلاب اسلامی ایران تشکیل گردید به این نتیجه دست یافتند «شیعیان دارای دو نگاه متفاوتند، که استراتژی راهبردی آنان را در بر می‌گیرد 1- نگاه سرخ  2- نگاه سبز…“ نگاه سـرخ به عـاشـورا و نگاه سبز به انتظـار و مهدویت معطـوف گشته است و ظـاهراً جمله‌ی مشهور آنان با نام امام حسین (علیه السلام) قیام کرده و به اسم امام زمان قیام خود را حفظ می‌کنند». در پایان به این نتیجه رسیده‌اند که انتظار سبز شیعیان را باید سیاه کرد. پس از این کنفرانس ساختن فیلم و بازی‌های رایانه‌ای در خصوص مسأله‌ی مهدویت به شکل چشمگیری گسترش یافت. (خبرگزاری آینده روشن) آن‌ها خوب عمل کردند، در دانشگاه‌های هنر ایران اسلامی‌رنگ آبی ابتدا در کنار رنگ سبز قرار گرفت و اکنون رنگ آبی را جای‌گزین خوبی برای رنگ سبز در سینما می‌دانند، چون رنگ سبز در فیلم‌های ‌هالیوودی نمادی از تهوع است. شما در سینمای ایران فیلمی ‌را می‌بینید با عنوان آبی‌ها و خاکستر در این فیلم حالت‌های معنوی و روحانی با رنگ نور‌های آبی به تصویرکشیده شده است.

ب‌ـ رنگ در فرهنگ عاشورا

مردم عاشورا را به رنگ‌هایی آمیخته‌اند: سبز، سرخ، سپید و سیاه. سبزی از آن خاندان ایستادگان فتاده در زنجیر، سرخی از آن شهیدان فتاده در نخجیر و منتظران قیام به شمشیر و سپیدی از آن ذوالجناحِ پر شکسته و پیراهن سیه‌فام لباس فرم سربازی این سپاه است و هر که در محرم سیاه می‌پوشد، نام خود را در لشکر حسینی ثبت کرده است.

۱- رنگ سبز، متناسب با سیادت شهدای معظم سادات در نظر گرفته و علم شده است و نشان دهنده‌ی رضا و امیدواری است و آمیزش دانش و ایمان است.

۲- پرچم قرمز برافراشته بالای گنبد امام حسین (علیه السلام) بیانگر خون‌خواهی شهدای کربلاست و این میسر نمی‌شود تا لحظه‌ی ظهور مولایمان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) حضرت امام خمینی (قدس سره) می‌فرمایند: «و بیرق‌های خونین عاشورا، ‌به علامت حلول روز انتقام مظلوم از ظالم، هر چه بیشتر افراشته شود». ‌(نشر آثار امام خمینی، ص۵۹)

۳- پرچم مشکی، به علامت ماتم و نشستن در عزای شهدای در خون تپیده است. این رنگ، نهایت فاجعه و مصیبت را به نمایش می‌گذارد، سمبلی است از حزن، غم، اندوه و مرگ، سیه‌پوشان عزای حسین ارادت خود را نسبت به آن حضرت نشان داده و زیر لب زمزمه می‌کنند: «تو، مایه‌ی روشنی چشم من و در حکم فروغ دیدگان من بودی و دفن پیکر تو در دل خاک، بسان افول ماه و خورشید در چاه ماه مغرب و زندگی را در چشمم تیره و تار ساخته و زمین و زمان را در سیاهی و ظلمت فرو برده است».  

 چنان که مادرشان حضرت زهرا (علیه‌السلام) در روز هشتم رحلت پدر بزرگوارش بر سر قبر آن حضرت رفت و فریاد برآورد ای پدر! تو رفتی و با رفتن تو، دنیا روشنی‌های خویش را از ما برگرفت و نعمت و خوشی‌‌اش را از ما دریغ کرد». (مجلسی، ۱۷۴/۴۳). اما عزاداران سید و سالار شهیدان گرچه سیه پوش و خاک بر روی هستند، ولی شکوه این ارادت را در کلام شیخ محمود شبستری می‌توان جست:

سیاهی گر بدانی نور ذات است/ به تاریکی درون، آب حیات است

چه گویم که هست این نکته باریک / شب روشن میان روز تاریک

۴- سپیدی ذوالجناحِ کربلا یادآور سپیدی و پاکی آن حماسه بود. ذوالجناح تنها یک اسم نیست بلکه مفاهیمی ‌ژرف درون آن نهفته است ذوالجناح یعنی دارای دوبال بهشتی، این نام برازنده‌‌ی چنان اسبی است. یزیدیان می‌تاختند تا صاحب آن اسب شوند اما ذوالجناح چون اسبی بال دار پر می‌کشید و از هیبت یزیدیان فقط غباری در افق دیده می‌شد. شجاعت و شهامت این اسب به نسلش بر می‌گردد به اسب امام علی(علیه السلام) و نسل اسب امام علی(علیه السلام) بر می‌گردد به نسل اسب حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) که اسبی بسیار تندرو بوده، این اسب وفاداری را از صاحب و سرورش امام حسین (علیه السلام) آموخت. آن‌جا که در سفر ابتدا اسب را سیراب می‌کردند و سپس خود لبان تشنه خویش را به آب نزدیک می‌کردند.  وقتی که سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) در سرزمین کربلا بر روی خاک غلتیدند، ذوالجناح شکسته بال کنار آن حضرت آمد بدن ایشان را بویید، گویی دیگر مولایش جانی در بدن نداشت، خود را آغشته و رنگین به خون سرخ حسین‌بن‌علی(علیه السلام) کرد، خود را شیهه‌کشان به پشت خیمه‌ها رساند، دختران پیامبر (صلی الله علیه وآله) شیهه‌ی سوزناک ذوالجناح را شنیدند، اسب با تیر‌هایی که بر پهلوی سفیدش نشسته بود سر را به زیر افکند و حالات و حرکات ذوالجناح غم را در خانه‌ی چشمانشان نشاند و بر گرد اسب حلقه زدند. (مطهری، ص۱۷۶)

فهرست منابع:

۱- ملاصدرا، اسفار، ج۴، صص۹۳-۹۲.

۲- لغت نامه دهخدا، ماده رنگ.

۳- همان.

۴-رک: شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۱، ص۲۴۸.

۵ – رک: احمد صبور اردوبادی، آیین بهزیستی اسلام، ج۲، ص۴۱.

۶- همان، ج۲، صص۴۸-۴۷.

۷- http://forum. niksalehi. com

۸- اصول و مبانی رنگ شناسی در معماری و شهرسازی، ویژه دانشجویان معماری و شهرسازی، بر اساس مباحث رنگ ایتن، تألیف و ترجمه‌ی مهندس کوروش محمودی و مهندس امیر شکیبا منش، انتشارت هله؛ سید‌هادی میرمیران، بنای سرکنسولگری ایران در فرانکفورت، http://memareirani. blogfa. com

۹- همان.

۱۰ – امام خمینی، کشف الاسرار، ج۱، صص۳۸۲-۳۸۱.

۱۱ـ پاک نژاد، عروه الوثقی، ج۱، ص۵۷۴.

۱۲ـ فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ج۴، ص۱۴۰.

۱۳ـ احمد صبور اردوبادی، آیین بهزیستی اسلام، ج۲، صص۸۹-۸۸.

۱۴ـ رک: علامه مجلسی، حلیه المتقین، ص۷.

۱۵ـ رک: علامه طباطبایی، سنن النبی، ترجمه فقهی، ص۱۲۰؛ المحجه البیضاء، ج۴، ص۱۴۰.

۱۶ـ  پاک نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج۵، ص۱۹۸.

۱۷ـ فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج۱، ص۱۲۸.

۱۸ـ مرجع: خبرگزاری آینده روشن.

۱۹ـ کلمات قصار،‌نشر آثار امام، ص۵۹.

۲۰ـ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، صص۱۸۰-۱۷۴.

۲۱ـ رک: مطهری، حماسه حسینی، ج۲، ص۱۷۶؛ آیت الله شعرانی، نفس المهموم، صص۲۷۳-۲۷۲.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا