زیارت اربعین و بصیرت افزایی/ استاد شایسته خوی
زیارت اربعین بنا به روایتی از امام حسن عسکری(ع)به عنوان یکی از ۵ نشانهی ایمان مؤمنین معرفی شده است. این زیارت منقول از امام صادق(ع)است که در آن ایشان در بیان زیارت، قصه ی کربلا را با تبیین اهداف و علل آن بازگو میکنند.
در واقع اربعین چهل روز تلاش برای شکست جهالت و گمراهی و پیامش پیام روشنگری است. اربعین روز پایان سرگردانیها و رهایی از ضلالتهاست. روز اربعین رسیدن به فهم حسین(ع)و آغاز معرفت است؛ روز آشکار شدن ایمان و اثبات آن.
جهالت به چه؟ به ندانستن آن چه با آن مواجهیم و تلاش نکردن برای بهتر شدن وضعیت فعلی و موجود و قناعت به وضعیت موجود و عدم حرکت به وضعیت مطلوب. جهالت به عدم به کارگیری توانمندیها در برابر دشمن.
جهالت در تمام عرصهها حضور دارد: جهل به دین، جهل به وظایف و جهل به حقوق که توسط دشمنان درونی و بیرونی ما یعنی کسالت و تنبلی و نابسامانی وضع جامعه تقویت می شود و ما با زیارت اربعین و با هدف شناسایی قیام امام حسین(ع)میخواهیم به ایمان برسیم؛ ایمانی که رهایی از جهالت و گمراهی است.
طرح جامع برای رهایی از جهالت و ضلالت “شناخت“ است شناختی که قدرت تعقّل و تفکّر را بالا می برد و عقل را به کار می اندازد و طوری ما را حرکت می دهد تا خود را از وضعیت موجود به وضعیت بهتر و کامل تر مطلوب برسانیم و امام حسین(ع)با بذل جان خودو فرزندانش طرح جامعی را طراحی نمود که ما را از جهالت و ضلالت رهایی بخشد؛ چنان که امام صادق(ع)میفرمایند: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ لِیَسْتَنْقِذَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ». زیارت اربعین خواندن، انسان را به امام حسین(ع)و اهدافش پیوند می دهد و اثر این پیوند، تبعیت و اطاعت از او و جداکردن وی از عاملین قتل امام(ع)و دشمنان ایشان است. امام صادق(ع)به ما می آموزند که چگونه با امام حسین(ع)ارتباط برقرار کنیم و این ارتباط در زندگی و رفتار ما طوری اثر گذارد که پرچم حسین بن علی(ع)را به دستان پر برکت حضرت مهدی(ع)بسپاریم.
زیارت مشتمل بر چند بخش است:
بخش اول: سلام به امام با صفات و ویژگیهایی که زیارت کننده ارادت خود را به امام اظهار میکند.
«السَّلَامُ عَلَى وَلِیِّ اللَّهِ وَ حَبِیبِهِ»؛ یعنی حسین بن علی(ع)هنوز زنده است و حبیب و ولی خداست و دل ما متوجه اوست و تبلیغات یزیدی در طول تاریخ نتوانسته است ما را طعمه ی خود سازد.
«السَّلَامُ عَلَى خَلِیلِ اللَّهِ وَ نَجِیبِهِ ِالسَّلَامُ عَلَى صَفِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیِّه» و سپس «السَّلَامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الشَهید»:
با این سلامها با امام و اندیشهها و سیره اش عهد میبندیم تا در واقع به اصل خودمان بپیوندیم. در سلامهای بعدی متوجه وقایع و حوادثی هستیم که در سایه سار حماسه ای که امام آفرید به وقوع پیوست و زائر حضرت آنها را بار دیگر متذکّر و متوجّه میگردد.
سلام بر کشتهی اشکها: یعنی امام حسین(ع)رسالت عظیمش حفظ اسلام است که با اشک عجین شده و این نهضت با اشک به بار مینشیند؛ لذا نهضت امام حسین(ع)نهضت به جنبش در آوردن و تحوّل قلوب است.
در بخش دوم: شهادتها و اقرارها آغاز میشود و در واقع معرفی خودمان به امام پس از سلام بر اوست. در این مرتبه، شیعه عقاید خود را نسبت به امام حق عرضه میدارد و در پیشگاه الهی شهادت میدهد.
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیُّکَ وَ ابْنُ وَلِیِّکَ…»
در این فرازها فرهنگ اباعبدالله را به قلب خود القا میکنیم.
بار خدایا! شهادت میدهم و بر این شهادت پایدارم. خدایا! ما شهادت امام(ع)را هدیه و اکرام تو میدانیم.
شخصی که چنین بینشی داشته باشد هرگز در برابر دشمن کوتاه نمی آید و چه بسا دشمنان در نظر او سبک و خوار می شوند.
خدایا او را به پاکی نسل و پاکیزگی برگزیدهی و او را بزرگی از بزرگان عالم و پیشوایی از پیشوایان الهی قرار دادی تا آن جا که در زیارت چنین میخوانیم و باور داریم «جَعَلتَهُ حُجَّهً عَلَی خَلقَکَ مِنَ الاَصفِیاء»: یعنی این که او حجّت بر خلق او و از ناحیه ی خداوند تعیین شده و با این عبارت امامت حقه ی امام حسین(ع)را امری از جانب پروردگار دانسته و به نص آن باور داریم.
از این جا به بعد بخش سوم دعا، رسالت و اهداف امام را متذکر میشویم:
«فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ».
امام در دعوت خود هر عذری را برید و حجت را تمام نمود و در غیر خواهی دریغ ننمود. خدایا! خون خویش را در راه تو بذل کرد تا بندگان تو را از جهالت و سرگردانیِ گمراهی برهاند.
پس این جاست که اگر حسین شناس شدیم ، اهل نجات و هدایت خواهیم شد و به “خود“ واقعی می رسیم.
در بخش بعدی امام جعفر صادق(ع)عواملی را بیان میفرمایند که به این منجر شد که افرادی مقابل امام حسین(ع)بایستند و حضرت را به شهادت برسانند. توجه دقیق به این بخش بصیرت را میافزاید و دیدی وسیع و قوی به مؤمن میدهد. نیز از همین جهت است که خواندن زیارت اربعین از نشانههای مؤمن محسوب شده است. «وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا… الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّار».
چه عواملی موجب فریب دشمنان امام و روی گرداندن ایشان از امام حسین(ع)شد؟
در این دعا به این عوامل اشاره می کند:
۱ـ دنیا فریبی
۲ـ ستم کاری و ظلم
۳ـ پیروی از هوای نفس
۴ـ پیروی از اهل ظلم و نفاق
نتیجهی این عوامل چه بود؟
۱ـ بهره ی آخرت را به کمترین قیمت و به بهایی ناچیز فروختند.
۲ـ خدا و پیامبرش را به خشم آوردند.
۳ـ مستوجب آتش شدند به سبب این که حامل بار سنگین گناه شدند.
در این فراز جبههی خودی و جبههی غیر خودی در جامعه از هم جدا میشود و امام صادق(ع)حرکت زیبای امام حسین(ع)را در مقابل ایشان توصیف می کند.
«فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِراً مُحْتَسِباً».
پروردگارا! امام در راه تو سخت مبارزه کرد مبارزه ای لوجه الله! نه از سر احساس که با صبر و پایمردی و حسابگری کامل در نهایت خونش را در مسیر اطاعت تو ریختند و هتک حریم مطهرش را مباح شمردند. امام با خط سرخ شهادت معنای زندگی را به ما فهماند.
پس در انتها زائر از زبان معصوم(ع)دشمنان دین و قرآن و اهل بیت را مورد لعنت قرار می دهد و مجوز این لعنت را از امام معصوم(ع)میگیرد.
«اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِیلًا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِیماً».
این فراز از دعا در واقع تثبیت تبرّی و برائت از دشمنان خدا و پیامبر و اولاد معصومینش میباشد که باعث بیداری دل و زنده ماندن آن میشود.
لعن به انسان جهت میدهد و این جاست که بصیرت حاصل میگردد و بصیرت فقط با لعن و تنفّر و تبرّی از دشمنان اهل بیت حاصل میشود. لعن و نفرین مسیر تبرّی را تصحیح میکند.
و در پایان، مجدداً خدمت اباعبدالله سلام عرض میکنیم چرا که پس از لعن بر دشمنان او اظهار ارادت مؤثّرتر است.
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ… شَهِیداً»:
و این ارادت است که در سراسر وجود ما بعثت و انگیزش به سوی خوبیها را ایجاد میکند و ما را به سمت عالی ترین انگیزه ی حیات و زندگی سوق میدهد.
پس از سلام زائر بیان میدارد: مراتب حیات و شهادت امام و این که امام وفادار به عهد خود با خدا بود؛ و پایداری بر عهد خود ورزیده است و مجدداً از آنهایی که به امام ظلم کردند و آنهایی که به این عمل راضی شدند، اظهار انزجار و تنفر می کند و برتولّی نسبت به امام و دوستان امام و تبرّی از دشمنان ایشان شهادت می دهد.
شهادت بر ضرورت وجود امام در بین مردم به عنوان پایههای دین و ارکان آن و این که امام نوری است که مؤمنین به واسطه ی آن جمع میشوند و عقال پیدا میکنند، برنامه دارند و پراکنده نمی شوند و استمرار امامت از امام حسین(ع)و ایمان و تسلیم زائر حسینی نسبت به امام خود را بیان می کند و به این که در معیّت امام هستیم و قبول داریم امام و خانواده اش و گروهی را که فرهنگ و صحنه ی کربلا را ایجاد کردند و مایه ی حیات و هدایت و ثبات قدم مردم شدند اقرار داریم.
پس زیارت اربعین، یعنی وفادار به اهل بیت ماندن، بر عهد حسینی پایداری ورزیدن و همواره رو به سوی حقیقت داشتن.
فهرست منابع
۱ـ شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، آیه الله جوادی آملی
۲ـ کربلا مبارزه با پوچیها، اصغر طاهرزاده.