آمارها سخن می گویند
پدر در یخچال را باز میکند گوشت سبزی و مواد متنوع غذایی را یکی پس از دیگری در غذا ساز، آب میوهگیری، روی اجاق گاز، داخل مایکروفر میگذارد بچهها با کارد و چنگال برایش ضرب میگیرند و او تند و تند آب میوه میگیرد، ظرف میشوید و سیب زمینی سرخ میکند، غذا را از فر بیرون میآورد، لباسها را داخل لباسشویی میگذارد و… بچهها هم چنان هم صدا با گامهای پدر بر میز میکوبند و مادر امّا چون کدبانویی اتو کشیده و تمام عیار این همه تکاپو را با لبخند نظاره میکند و کودکان هم چنان مینوازند. این تصویری است که از یک زندگی ایده آل در رسانهی ملی در پیامهای بازرگانی مشاهده میشود. آن چه جامعهی اسلامی از این پیام میآموزد، این است که کودکان باید تنها مصرف کنندگانی بیمسئولیت باشند که ریتم تکاپوی پدر را در کسب مال و تهیهی مواد غذایی و تبدیل آن به انرژی مأکول برای این مصرف کنندگان صرف تند و تند و تندتر کنند و مادری که از همهی نقشهای زنانهی خود همسری، مادری و کدبانوگری تنها شیک پوش است و لبخند میزند و در میان این همه تلاش، تنها تماشاچی و مصرف کننده است و پدر همیشه باید در حال دویدن باشد چه در بیرون خانه و چه در درون آن.
پیامهایی از این دست که تنها ترویج دهندهی فرهنگ مصرف بوده و به بیننده القاء نیاز کاذب دارند، کم نیستند. تأیید و ترویج آموزههای متنوع مصرفزدگی، رفاه و تجمل، زیاده طلبی و تنوع گونههای مصرف چه در قالب پخش پیامهای بازرگانی و چه در قالب ساخت برنامههای نمایشی ساعتها خوراک بصری و فکری آحاد مختلف جامعهی ما را فراهم میآورد. با صرف نظر از بد آموزیهای اخلاقی این گونه پیامها، آن چه جامعه در سال اصلاح الگوی مصرف و سال هدفمندسازی یارانهها از رسانهی ملی متوقع است ایجاد زمینههای فرهنگی و فکری لازم در تحقق هر چه سریعتر و سامان دهی هرچه سهلتر این طرح جامع ملی است. ناگفته پیداست تغییر ذائقهی فکری و فرهنگی کشور کاری سهل و زود بازده نخواهد بود و نیاز به همتی همگانی و تدریجی دارد و تحقق آن طبیعتاً متأثر از عوامل و زمینههای متعدد و متنوعی است. بی جهت نیست که امسال از سوی مقام معظم رهبری سال همت مضاعف و کار مضاعف معین گردیده است. در این میان باید نقش خانواده و رسانهی ملی را در جهتدهی به هر جریان فکری، تربیتی و فرهنگی، بیبدیل و تردید ناپذیر دانست. بیگمان برای حل هر مسألهای ابتدا باید به تمامی ابعاد آن اشراف پیدا کرد. اکنون که کشور خیزشی عظیم در عرصهی اقتصادی را تجربه میکند بد نیست با نگاهی به آمارهای مصرف انرژی، جایگاه کشور خود را به لحاظ مصرف در میان کشورهای جهان بررسی کنیم.
بر اساس گزارش مؤسسه «مارکت اوراکل» ایران از نظر ارائه بنزین ارزان سومین کشور و از نظر میزان یارانه پرداختی به این کالا نخستین کشور در میان کشورهای جهان است و بیش از ۳۶ درصد کل مصرف بنزین خاورمیانه در سال ۲۰۰۷ در ایران مصرف گردیده است. هر۱۰ سال یک بار میزان مصرف سوخت در ایران ۲ برابر میشود اما این نرخ رشد در مقیاس جهانی یک تا ۲ درصد بیشتر نیست و میزان سوخت مصرفی جهان در حدود هر ۵۰ سال یک بار ۲ برابر میشود. یعنی هماکنون۹ درصد سوخت جهان در ایران و توسط تنها یک درصد جمعیت جهان مصرف میشود. همچنین براساس گزارش صندوق بینالمللی پول، ایران دومین کشور جهان از نظر پرداخت یارانهی انرژی با رقم ۳۷ میلیارد دلار میباشد. مصرف سرانهی انرژی در ایران به ازای هر نفر بیش از ۵ برابر مصرف سرانهی کشوری مانند اندونزی با ۲۲۵ میلیون نفر جمعیت، ۲ برابر چین با یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت و ۴ برابر کشور هند با یک میلیارد و ۱۲۲ میلیون نفر جمعیت است. هر ساله مبلغ زیادی از بودجهی سالانهی دولت ایران به یارانهی انرژی اختصاص مییابد؛ در حالی که در صورت مصرف استاندارد، ایران میتواند یکی از صادر کنندگان آن باشد. سرانهی مصرف نان در ایران به گفتهی معاون وزیر بازرگانی حدود ۱۶۰ کیلوگرم در سال است که نسبت به کشورهای اروپایی نظیر فرانسه که ۵۶ کیلوگرم و آلمان۷۰ کیلوگرم در سال است بیش از ۲ تا ۳برابر است. از طرفی طبق اعلام رسمی گزارش صدا و سیما بین ۲۵ الی۳۰ درصد نان کشور ضایع و دور ریز میشود. الگوی مصرف آب آشامیدنی بر اساس اعلام بانک جهانی برای یک نفر در سال، یک متر مکعب و برای بهداشت در زندگی به ازای هر نفر،۱۰۰متر مکعب در سال است. بر این اساس، در کشور ما ۷۰ درصد بیشتر از الگوی جهانی آب مصرف میشود!
این همه در حالی است که در فرهنگ غنی اسلامی توجه به نحوهی کسب مال و جهتدهی به شیوهی مصرف آن بسیار مورد توجه بوده است. در این مجال با بررسی بخشی از آیات و روایات مربوط به اسراف و بیان گونههای اسراف و اثرات سوء آن برای فرد و جامعه سعی بر تبیین مسألهی اصلاح الگوی مصرف داریم و قدمی هر چند ناچیز در سرعت بخشیدن به تحول عظیم اقتصادی کشور در راستای هدفمند سازی یارانهها.
اسراف در آیات قرآنی
با یک بررسی در آیات مربوط به اسراف آنها را مىتوان به دو بخش عمده تقسیم کرد: اسراف مادی و اسراف غیرمادی.
که در این جا به بیان اسراف مادی می پردازیم و اسراف غیر مادی را که شامل اسراف در نفس «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ: (زمر/54) بگو اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همهی گناهان را مى آمرزد».
و به دیگر بیان، هر نوع گناه، اسراف و تجاوز از حد فطرى و طبیعى که انسان با ارتکاب آن از مسیر اعتدال بیرون مىرود و به راه زوال و نیستى کشانده مىشود اسراف نامیده شده است.
· اسراف مادی
آیات مربوط به زیادهروى در مصارف مادی نیز خود به دو بخش تقسیم میشوند:
الفـ اسراف در مصارف شخصى: مىفرماید: «کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ اِذا اَثْمَرَ…» (انعام/۱۴۱) از میوه آن به هنگامى که به ثمر مىنشیند بخورید و حق آن را به هنگام درو بپردازید، اسراف نکنید که خداوند مسرفین را دوست نمىدارد.
بـ اسراف به خاطر دیگران: وقتى انفاق از حد تعادل خارج شود نسبتبه انفاق شونده و انفاقکننده هر دو عوارض سوء و زیانباری خواهد داشت، به این جهت است که قرآن مجید وقتى در آیاتى از سورهی شریفهی فرقان، ویژگیهاى مؤمنان و بندگان واقعى را برمىشمارد و یکى از آن ویژگیها را اینگونه معرفى مىفرماید:
«إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً: (فرقان/۶۷) کسانى هستند که هرگاه انفاق کنند نه اسراف مىکنند و نه سختگیرى، بلکه در میان این دو اعتدالى دارند. اساس حکومت را هم عدالت تشکیل مىدهد و اقامهی عدل از اهداف مهم بعثت انبیاى عظام الهى بوده است تا آنجا که معیار مالکیت مشروع را عدم زیان و اضرار و ستم به فرد و اجتماع، و ضابطهی انفاق و احسان را کرامت و سخاوت به دور از بخل و امساک و نیز به دور از اسراف و زیادهروى قرار داده است. در همین رابطه حضرت رسول (صلی الله علیه وآله وسلم) مىفرمایند: «مَنْ اِقْتَصَدَ اَغْنَاهُ اللهُ، وَ مَنْ بَذَرَ اِفْقَرَهُ اللهُ» (نهج الفصاحه، ص۶۰۱) هر کس در دخل و خرج میانهروى کند خدا بىنیازش مىکند و هر کس اسراف و تبذیر نماید خداوند فقیرش گرداند. امام على (علیه السلام) در همین رابطه مىفرمایند: «مَا عَالَ اِمْرَءٌ اِقْتَصَدَ: (فیضالاسلام، حکمت۱۱۵۳/۳۴) کسى که میانهروى پیشه سازد تنگدست نگردد».
اسراف در بیان احادیث
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) میفرمایند: «اِیّاکُمْ وَالسَّرْفِ فِی الْمَالِ وَالنَّفَقَه وَ عَلَیْکُمْ بِالإقْتِصَادِ»؛ (مجلسی، ۳۴۵/۶۸)
«از اسراف در مال و خرج زندگی بپرهیزید و هرگز جانب اعتدال را رها نکنید. امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) نیز اسراف در بیتالمال را به شدت تقبیح میکنند و به کارگزاران خود مینویسند: «اَدِقُّوا اَقْلامَکُمْ، وَ قَارِبُوا بَیْنَ سُطُورِکُمْ، وَاحْذُِفُوُا عَنّی فُضُولََکُمْ، وَ اقْصِدُوا الْمَعانِى، وَ اِیَّاکُمْ وَالاِکْثارِ، فَاِنَّ اَمْوالَ المُسْلِمینَ لاتَحْتََمِلُِ الاِضرار: (حر عاملی،۴۰۴/۱۷) سر قلمها را نازکتر کنید، و بین سطرها را نزدیک نمایید، و از استخدام واژههاى زاید بپرهیزید، و معانى را هدف قرار دهید، و از پرچانگى و زیادهروى دورى نمایید، زیرا نباید به ثروت مسلمانان آسیب برسد. امام کاظم (علیه السلام) نیز زوال نعمت را از آثار اسراف میدانند: «مَنْ بَذََّرَ وَ اَسْرَفَ زالَتْ عَنْهُ النِّعْمَه: کسى که ریخت و پاش و اسراف کند، نعمت از او زایل مىشود». (مجلسی،۳۲۷/۷۸)
امام صادق (علیهالسّلام) معتقدند خداوند اسراف را دشمن داشته و اعتدال را دوست میدارد: «اِنَّ القَصْدَ اَمْر یُحِبُّهُ اللّهُ وَ اِنََّ السَّرَفَ اَمْرٌ یُبْغِضُهُ اللهُ: (کلینی،۵۲/۴، باب فضل القصد) همانا خداوند اسراف را دشمن و میانهروی و اعتدال را دوست دارد». شاید به همین سبب اسراف و تبذیر را از گناهان کبیره برمیشمارند:
«انَّمَا الَسَّرَفُ اَن تَجْعَلَ ثَوْبَ صَونُِکَ ثَوْبَ بِذَلَتُِکَ: (حر عاملی،۲۲/۵، باب۹) همانا اسراف در این است که لباسى که نگهدارندهی توست آن را لباس کار قرار دهى. امام صادق (علیهالسلام) کمترین حد اسراف را این گونه به تصویر میکشند: «اَدْنَى اِلاِسْرافِ هِرَاقََهُ فََضْلِ الاِنَاءِ وَ اِبْتِذالُ ثُوْبِ الصَّوْنِ وَ اِلْقَاءُ النَّوى». (کلینی،۴۶۰/۶) کمترین حدّ اسراف دور ریختن ته ماندهی ظرف و ناچیز شمردن جامهی تن و دور افکندن هستهی میوه است. و نیز نشانههاى اسراف کننده را این گونه بر میشمارند: «لِلْمُسْرِفِ ثَلاثُ عَلامَاتٍ یَشْتَرِى مَا لَیْسَ لَهُ وَ یَلْبِسُ مَا لَیْسَ لَهُ وَ یَأْکُلُ مَا لَیْسَ لَهُ: (مجلسی، ۲۰۶/۷۲) براى اسراف کار سه نشانه است: آنچه را که لازم نیست مىخرد، آنچه را که لازم نیست مىپوشد و آنچه را که لازم نیست مىخورد. امام اسراف را نابودی مال میدانند: «لَیْسَ فِیمَا اَصْلَحَ الْبَدَنَ اِسْرافً… اِنَّمَا الاِسْرافُ فِیمَا اَتْلَفَ الْمَالَ وَ اَضَرَّّ بِالْبَدَن: (مجلسی، ۳۰۳/۷۵) در آنچه صرف اصلاح تن مىگردد اسراف نیست، اسراف در نابود ساختن مال است و آنچه که به بدن ضرر مىرساند.
پس اسراف مورد مذمت آیات و روایات است و شامل هرگونه تضییع اموال، استفاده دور از شأن و مصرف نابه جای نعمتهای ارزشمند الهی میگردد. با این همه تأکید بر پرهیز از اسراف جای تأسف است که این عمل نکوهیده این گونه در بین ما مسلمین و از آن تأسف بارتر در میان ما شیعیان نهادینه گردیده است و گاه نیز از آن به اشتباه با عنوان سخاوت یاد نموده و اسرافکاران را سخاوتمندان می دانیم.
معیار سنجش اسراف و میزان مصرف
شاید نتوان معیار و مصداق مشخصی را برای اسراف در نظر گرفت. اسراف مفهومى است که با تغییر افراد و اوضاع و محیطهای مختلف مصادیق متفاوت و گوناگونى مىیابد، مثلاً ممکن است پوشیدن لباس و یا خوردن غذایى خاص در شرایطى که در جامعه نیازمند و محتاج وجود ندارد اسراف نباشد لکن همان پوشاک و خوراک در جامعه اى فقیر و یا زمانى خاص زیادهروى و اسراف محسوب شود.
آن قسمت از مخارج و هزینههایى که با موقعیت اجتماعى و شئون زندگى انسان موافق و سازگار است. اقتصاد و تقدیر معیشت است و آنچه از این حد و مقدار تجاوز کند، اسراف و زیادهروى است و موجب غضب پروردگار خواهد بود. در بعضى از احادیث آمده است که در هنگام وضو گرفتن باید مواظب باشیم که دچار اسراف نشویم و مقدار یک مد (معادل سه چهارم لیتر) آب براى وضو کفایت مىکند.
شخصى به نام عباسى در مورد شیوهی صحیح مصرف در خانه و هزینهی زندگى همسر و فرزند و سایر شئون از محضر امام رضا (علیهالسلام) سؤال کرد، حضرت در پاسخ فرموند: «مصرف تو باید به گونهاى باشد که بین دو کار ناپسند (اسراف و سختگیرى) قرار گیرد». وى پرسید: منظورتان از این سخن چیست؟ امام فرموند: آیا سخن خدا در قرآن را نشنیدهاى که اسراف و سختگیرى را ناپسند مىشمرد و (در وصف بندگان ممتاز خداوند) مىفرماید «والذین اذا انفقوا…» (فرقان/۶۷) بندگان خداى رحمان کسانى هستند که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف کنند و نه سختگیرى، بلکه میان این دو (حد اعتدال) را مىگیرند». بنابراین در مورد معاش و هزینهی زندگى اعضاى خانواده، در خرید و مصارف خود، میانهرو باش. (نیشابوری، ۳۲۶/۱) روزی خادمین حضرت رضا (علیهالسلام) قبل از این که میوه را به طور کامل بخورند، آن را به گوشهاى انداختند، آن حضرت این کار اسراف کارانهی آنها را دیده و با ناراحتی به آنها فرمودند: «سبحان الله! اگر شما به این میوهها نیاز ندارید، انسانهایى نیازمند آن هستند، چرا دور مىریزید؟ آنها را نگه دارید و به نیازمندان بدهید». (کلینی،۲۹۷/۶)
در سیرهی امام خمینى (قدس سره)، نمونههایی شنیدنی از دقت و پرهیز از اسراف مشاهده میشود که به اقتضا نمونه ای را مطرح میکنیم: روزی مسئول امور مالى، پشت یک پاکت چیزى نوشت و به امام داد، امام در یک کاغذ کوچک جواب آن را داده و در زیر آن نوشتند: شما در این قطعهی کوچک نیز مىتوانستید بنویسید». از این پس ایشان کاغذ خرده ها را جمع و جور مىکرد و در کیسهاى مىگذاشت و هنگامى که مىخواست چیزى بنویسد، روى آنها مىنوشت (محمدى اشتهاردى، ش۲۲۳)
گونههای اسراف
اسرافی که در همه جا مذموم و در همهی حالات حرام دانسته میشود، سه گونه است و اختصاص به شخص یا زمان، یا جاى خاصى ندارد.
ضایع کردن مال و به هدر دادن آن گونهای از اسراف است، هر چند آن مال کم باشد. گونهی دیگر از اسراف خوردن چیزهاى مضر و صرف کردن مال برای آن است. هر آن چه به بدن ضرر برساند، از خوردنى و آشامیدنى و غیر آنها مانند خوردن چیزى پس از سیرى. نوع سوم اسراف صرف کردن مال در محرمات است. در مصرفهایى که شرعاً حرام است و این امور به خاطر مخالفت با امر خدا گناه است، در این افعال دو گناه نهفته است: یک گناه خود عمل اسراف و دیگری صرف مال در آن موارد. امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «چهار دسته هستند که دعایشان مستجاب نمىشود: اول کسى که در خانه مىنشیند و مىگوید: خدایا به من روزى بده! و در طلب روزى تلاش نمىکند در جواب او گفته مىشود: «اَلَمْ آمُرُکَ بِالطَّلَبِ؟» آیا تو را به طلب روزى دستور ندادم؟ دوم کسى که از همسر خود ناراحت است و او را نفرین مىکند، مىفرمایند: «اَلَمْ اِجْعَلْ اَمْرُهَا عَلَیْکَ» آیا امر او را به دست تو قرار ندادم؟ سوم کسى که مالى داشته و آن را ضایع کرده است، مىگوید: «اَللّهُمَّ ارْزُقْنِى» خدایا به من روزى بده! مىفرمایند: «اَلَمْ آمُرُکَ بِالاِقْتِصادِ؟» آیا تو را به اقتصاد و میانهروى و اعتدال در خرج امر نکردیم و «اَلَمْ آمُرُکَ بِالاِصْلاحِ؟» آیا به تو دستور اصلاح در مال را ندادیم؟ چهارم کسانى که از مال خود بدون شاهد به دیگران وام دهند و بعد وام گیرنده منکر شود، خداوند مىفرماید: «اَلَمْ آمُرُکَ بِالشَّهادَهِ؟» (کلینی، ۲۷۵/۲) آیا به تو دستور ندادیم شاهد بگیرى؟
آثار سوء اسراف
الفـ پی آمدهای اسراف برای فرد: اسراف کار، علاوه بر زیانهاى اقتصادى که بر جامعه و ملت تحمیل مىکند، براى خود نیز زیانهایی جبرانناپذیر به بار مى آورد خشم الهى: اسرافکاران چون تعادل و توازن اقتصادى جامعه را برهم مىزنند، از رحمت خدا به دور و گرفتار خشم او مىشوند.
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «اِنَّ الّسَرَفَ اَمْرٌ یُبْغِضُهُ اللهُ» (حر عاملی،۲۶۲/۱۵) اسراف مورد غضب خداوند است. اثر سوء دیگری که اسرافکاران دچار آن میشوند محرومیت از هدایت خداوند است: پروردگاری که همواره درهاى رحمتش را بر بندگان گشوده نسبت به اسرافکاران مىفرماید: «اِنَّ اللهَ لا یهدی مَنْ هُوَ مسرف کَذّابٌ: (مؤمن/۲۸) همانا خداوند کسى را که اسرافکار و دروغگوست هدایت نمىکند».
فقر از دیگر آثار سوء اسراف است: بدیهیترین اثر اقتصادى اسراف، فقر فردی و اجتماعی است. حضرت على (علیهالسلام) مىفرمایند: «القصد مثراه وَ السَرَفُ مثواهٌ: (کلینی، ۵۲/۴؛ حر عاملی، ۲۸۵/۱۵) اقتصاد و میانهروى باعث توانگرى و اسراف و ولخرجى مایهی فقر و تنگدستى است. و نیز فرمودند: «سَبَبُ الفقر اِسرافٌ» (آمدی، ص۱۹۵) ولخرجى عامل فقر است. بدین ترتیب یکى از راههاى مبارزهی اسلام با فقر و محرومیت، ایجاد هماهنگى اقتصادى و ریشهکن ساختن اسراف است.
چهارمین نتیجهی اسراف، هلاکت است: قرآن مجید مىفرماید: «ما به وعدههایى که به انبیاء و اولیا دادیم وفا کردیم و سپس آنها را با هر که اراده کردیم نجات دادیم، اما مسرفان و ستمگران را هلاک ساختم». (انبیاء/۹۰) و نیز حضرت على(علیهالسلام) مىفرمایند: «کثره الّسَرَفِ تَدَمُّر» (فهرست غررالحکم، ص۱۹۵) اسرافکارى زیاد انسان را به هلاکت مىکشاند و در نهایت طبیعیترین پی آمد عملکرد کسی که با اسرافکاری خداوند را به خشم آورده و خود را از هدایت او محروم ساخته، و گرفتار خشم الهی گردیده چیزی جز کیفر اخروى نخواهد بود: شاهد بر این امر این کریمهی قرآن است: «وَ کَذَلِکَ نَجْزِى مَنْ اَسْرَفَ وَ لَمْ یُؤْمِن بِآیَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذابُ الآخِرَهِ اَشَّدُ وَ اَبقی» (طه/۱۲۷) این چنین جزا مىدهیم کسى را که اسراف کند و ایمان به آیات پروردگارش نیاورد، عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است، و در جاى دیگر مىفرماید: «وَ اِنَّ المُسرفین هُمْ اَصحابُ النَّارِِ» (غافر/۴۳) به راستى که مسرفان اهل دوزخند. به این ترتیب معلوم است که وضع افرادى که در مسیر باطل و هرزگیها دچار اسراف مىشوند چه خواهد بود!
بـ پی آمدهای اجتماعى اسراف: اسلام این باور را که مالک هر شیء صاحب اختیار تمام و کمال آن بوده، به بهانهی این تملیک میتواند هر طور بخواهد آن را صرف و خرج نماید بر نمیتابد و از دیدگاه اسلام ملکیت و صرف هر مالی دو شرط اساسى را در بر دارد: ابتدا بهرهگیرى فرد از اموالش و در نهایت بهرهوری اجتماعی از این اموال و این دو شرط زایل نمی شود مگر یکی از این حالات در فرد یا جامعه محقق گردد. اسراف منجر به ثروت اندوزى و تکاثری خواهد شد که نه مالک از آن مال بهرهمند شود و نه دیگران. اسراف موجب صرف مال در راه هوا و هوس میشود که هر دوی این اعمال ممنوع و داراى پیامدهای مذموم دیگری است. اسراف سبب حق ناشناسى مسرف میشود. خداوند در این باره میفرماید: «لَئِنْ شَکَرْتُم لَاَزِِیدَنَّکُم وَ لَئِنْ کَفَرْتُم اِنَّ عَذابِى لَشَدِیدٌ» (ابراهیم/۷) اگر شکر نعمت را به جا آورید، فزونى دهیم و اگر کفران نعمت کنید مجازاتم شدید است. و نیز تزلزل و سستى در اراده. طبیعی است انسان هوس باز و حق ناشناسی که اموال را به اسراف هدر داده، در فراز و نشیبهاى زندگى، شکستخورده و متزلزل خواهد بود. اسراف و اتلاف اموال موجب کاهش تولید می گردد و جامعهی مصرفى رفتهرفته قدرت تولید را از دست مىدهد و براى تأمین مایحتاج خود به بیگانه روى مىآورد. نهایت اسراف سقوط اخلاقى است. انسان اسرافکار به مرحلهاى مىرسد که به هر پستى تن داده و گاه با رشوهگیری و گاه بادروغ و ربا خواری، در صدد تأمین هزینههای بی پایان خود است. اسراف ضعف ایمان را در پی دارد. اسرافکار تمامی فضایل خویش را لگدمال رذیلههای اخلاقی نموده اندک اندک ایمان خویش را از دست میدهد. آخرین ثمرهی اسراف نیز اختلاف طبقاتى است. آری اسراف که عملی کاملاً شخصی به نظر میآید یکى از علل اساسى اختلاف طبقاتى، وابستگى به بیگانگان و تضییع حقوق دیگران و غفلت از خدا و حریمشکنى است.
مصادیق اسراف
تضییع اموال عمومى و بیتالمال، نابود کردن منابع طبیعی، اتلاف مواد غذایى، خوراک، پوشاک، مسکن، وسیله نقلیه و… از مصادیق اسراف است. و زیانبارترین و جبران ناپذیرترین شکل آن اسراف در بیتالمال است امیرالمؤمنین على (علیهالسلام) میفرمایند: «اِنَّّ اَعظم الخَیَانَهِ، خَیَانَهُ الاُمَّهِ» (صبحی صالح، نامه۲۶) بالاترین خیانت، خیانت به مردم است. مقام معظم رهبری در اینباره میفرماید:
مصرف گرایی برای جامعه بلای بزرگی است. اسراف، روزبه روز شکافهای طبقاتی و شکاف بین فقیر و غنی را بیشتر و عمیقتر میکند. یکی از چیزهایی که لازم است مردم برای خود وظیفه بدانند، اجتناب از اسراف است. دستگاههای مسئول بخشهای مختلف دولتی، به خصوص دستگاههای تبلیغاتی و فرهنگی – به ویژه صدا و سیما – باید وظیفهی خود بدانند که مردم را نه فقط به اسراف و مصرفگرایی و تجملگرایی سوق ندهند، بلکه در جهت عکس، مردم را به سمت قناعت، اکتفا و به اندازهای لازم مصرف کردن و اجتناب از زیادهروی و اسراف سوق بدهند. مصرفگرایی، جامعه را از پای در میآورد. جامعهای که مصرف آن از تولیدش بیشتر باشد، در میدانهای مختلف شکست خواهد خورد. ما باید عادت کنیم مصرف خود را تعدیل و کم کنیم و از زیادیها بزنیم. (۱۵/۹/۱۳۸۱) امام خمینی (ره) در مورد مصرف بی رویهی آب میفرمایند: زیادهروی در مصرف آب حرام است و موجب ضمان میگردد. (امام خمینی (ره)،۴۸ /۱)
اسراف در مصارف روزمرّه به شیوههای گوناگون رخ مینماید: گاهی به صورت زیادهروی در خوردن، گاهی هدر دادن مواد غذایی و گاه دور ریختن و یا خوردن چیزی که در شأن انسان نیست و یا بر پا نمودن مهمانیهای اشرافی و تجملاتی. حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرماید: «عَلَیْکُمْ بِالقصد فِی المطاعم فَاِنَّهُ ابعد مِنَ السَّرَفِ وَ اَصَحُّ لِلبدن: (آمدی،۳۵۳ آثارالقصد) بر شما باد رعایت میانهروی در مصرف غذاها؛ زیرا این عمل موجب دوری از اسراف و سلامتی بدن است».
در بیانی دیگر مقام معظم رهبری اتلاف منابع عمومی را منکر میخوانند: منکراتی که در سطح جامعه وجود دارد و میشود از آنها نهی کرد و باید نهی کرد، از جمله اینهاست: اتلاف منابع عمومی، اتلاف منابع حیاتی، اتلاف برق، اتلاف وسایل سوخت، اتلاف مواد غذایی، اسراف در آب و اسراف در نان. ما این همه ضایعات نان داریم، اصلاً این یک منکر است، یک منکر دینی است، یک منکر اقتصادی و اجتماعی است، نهی از این منکر هم لازم است، هر کسی به هر طریقی که میتواند، یک مسئول یک طور میتواند، یک مشتری نانوایی یک طور میتواند، یک کارگر نانوایی طور دیگر میتواند. (۲۵/۹/۱۳۷۹)
اسراف در لباس نیز جلوههای گوناگونی در روایات دارد. گاه اسراف در پوشیدن لباسی است که در شأن انسان نیست. گاه استفادهی نامناسب از لباس اسراف است: امام کاظم (علیهالسلام) میفرمایند: «اِنَّمَا السَّرَفُ اَنْ تَجْعَلَ ثَوْبَ صَوْنِکَ، ثَوْبَ بَذْلَتِکَ: (کلینی، ۴۴۱/۶) «اسراف، پوشیدن لباس آبرو در محل کار و خدمت است». و گاه اسراف خودداری از انفاق به محرومان است. امام سجّاد (علیهالسلام) میفرمایند: «مَنْ کانَ عِنْدَهُ فَضْلُ ثَوْبٍ وَ قَدَرَ اَنْ یَخُصَّ به مُؤْمِناً یحْتَاجُ اِلیْهِ فَلَمْ یَدْفَعُه اِلَیْهِ، اَکَبَّهُ اللهُ فی النَّارِ عَلی منْخَرَیْه: (حر عاملی، ۱۱۵/۵) کسی که لباس اضافی دارد و قادر است مؤمن محتاجی را بپوشاند و این کار را نکند، خدا او را به رو به آتش درافکند».
هنگامی که معاویه ساختن کاخ سبز را به پایان برد، روزی ابوذر غفاری بر او گذشت و با مشاهده کاخ، روبه معاویه کرد و گفت: «اِنْ کانَتْ مِنْ مَالِ الله فَمِنَ الْخِیَانَهِ وَ اِنْ کَانَتْ مِنْ مالِکَ فَمِنَ الْإسْرافِ: اگر این ساختمان را از اموال مردم ساختهای، خیانت نمودهای و اگر از مال حلال خود ساختهای، اسراف ورزیدهای!» (مجلسی، ج۱۷۰/۷۲، باب۵۸ الخیانه)
فهرست منابع:
۱- قرآن مجید.
۲- نهج البلاغه صبحی صالح، بیروتـ لبنان، ۱۳۸۷هـ.ق.
۳- نهج الفصاحه، ترجمه مرتضی تنکابنی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی،۱۳۷۴.
۴- کلینی، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، ۱۳۴۴.
۵- حر عاملی، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳.
۶- محمد باقر مجلسی بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳هـ.
۷- محمد ری شهری، میزان الحکمه، قم، چاپ دارالحدیث، ۱۳۷۵.
۸- عبدالواحد بن محمد تمیمی، غررالحکم و دررالکلم، انتشارات دفتر تبلیغات قم، ۱۳۶۶هـ.ش.
۹- مجله ماهنامه پاسدار اسلام، قم، خرداد ماه۱۳۸۶، شمارههای ۳۰۶-۲۱۹-۲۲۳.
۱۰- ابی علی الفضل الطبرسی، تفسیر مجمع البیان طبرسی، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ اول، ۱۳۱۵هـ.ق.
۱۱- روح الله خمینی(ره)، استفتائات، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج۱.
۱۲- سایت اینترنتی دفترمقام معظم رهبری حضرت آیه الله سیدعلی خامنهای.
۱۳-روزنامه اطلاعات دوشنبه ۱۷/۱/۸۸.
۱۴ـ فتال نیشابوری، روضه الواعظین، نجف، منشور کتابخانه حیدریه، بی تا.