چگونه به خدا برسیم؟ / منور شایسته خوی
فرا رسیده ماهی که آن را ماه خدا میدانیم. فصلی که لحظه لحظهی زندگی انسان مؤمن و روزهدار، عبادت محسوب میشود. قدم که برمیداری عبادت به شمار میآید. نفس که میکشی ذکر به حساب میآید و خوابت موجب تقرّب میشود. آری هر کاری که بوی گناه ندهد میتواند تو را به عرش نزدیک و نزدیکتر کند تا در نهایت خالص و نابت سازد. تو در این ماه میتوانی با کمترین هزینه نسبت به زمانهای دیگر بیشترین نتیجه را بگیری زیرا هر عمل تو در منشور لطف او ضرب میشود و چندین و چند برابر میگردد. تنها کافی است اراده کنی و دست از هر چه رنگ و بوی زشتی دارد برداری تا بشوی آنچه همهی عمر دنبال آن هستی. آری وصل شدن به خدا و خدایی شدن در این ماه بسیار آسان و ممکن است. چرا که خداوند مهربان، تو را بر سر سفرهی کرم خویش مهمان نموده. اکرام مهمان در مرام خداجویان واجب است پس او که خود سرچشمه لطف و کرم است بیش از هر کس و هر زمان لطفش را شامل حالت میکند. پس اگر به دنبال رسیدن به اویی بسم الله! فرصت خوبی در پیش است فاصلهای را که در همهی عمر با او داشتیم، جبران کنیم و به او برسیم. به اویی که با ماست هر کجا باشیم و اویی که از رگ گردن به ما نزدیکتر است. بیا به جبران یک عمر بیوفایی و جفا به سوی درگاه او حرکت کنیم و بگوییم: خدای بصیر و آگاه به ما بصیرت بده تا تو را دریابیم و به تو نزدیکتر شویم. خستهایم از دنیای تزویر و ریای خود و محتاج به مهر و عطوفت تو! ما را یاری ده تا خود را به تو برسانیم تویی که همواره با مایی!
اکنون باید به جبران همهی غفلتها و ناآگاهیها، توشه علم برداریم تا این بار راه رسیدن را با ایمنی کامل بپیماییم و چه مهربان خدایی که برای رسیدن به دریای فضل و کرم و وصال و رضایش راه را برایمان ترسیم نموده. آری قبل از حرکت یکبار مسیر رسیدن به آستان دوست را از کلام خودش با هم مرور میکنیم و همواره در خاطر خود داریم که برای سالم رسیدن، معرفت لازم است.
معرفت؛ مقدّمهی رسیدن به خدا
انسان برای شروع هر حرکتی و جهت استحکام بخشی به عزم خویش نیازمند آن است که نسبت به حرکت و مقصد، آگاهی کامل داشته باشد. پس برای رسیدن به خدا و خدایی شدن اوّل باید او را بشناسیم و برای شناخت او و کسب معرفت الهی لازم است خودمان را بشناسیم چراکه: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» (مجلسی، ۳۲/۲) هر کس خود را بشناسد خدا را شناخته. بیجهت نیست که حضرت علی (علیه السلام) معرفت نفس را بهترین و سودمندترین معارف معرفی نموده و میفرماید: «معرفه النفس أنفع المعارف» (آمدی، ص۲۳۲) نفس، همان که آفریده شد و الهاماتی به او شد و تحت فرمان عقل و وحی قرار گرفت هر وقت اطاعت کرد تزکیه شد و هر وقت عصیان نمود دفن شد. همان که مراتب و مراحلی دارد و درون و برونی. اگر به اسارت صاحبش در آید سبب فلاح و نجات او می شود و اگر صاحبش را به اسارت در آورد او را مغلوب میدان میکند. همان که مقاومتش در برابر هواها و آرزوها عبد می سازد و عدم ایستادگیش به فنا و مقام «کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» (اعراف/۱۷۹) میرساند. آری انسان اگر خود را شناخت، انگیزهی رسیدن به خدا در او شکل میگیرد و همان انگیزه اساس و مبنای حرکت او میشود.
بنابراین با معرفت نسبت به خویش انگیزه مییابی به سوی او حرکت کنی اویی که خود را اینگونه به تو معرفی میکند:
«إِنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا مَنْ أَقَرَّ لِی بِالتَّوْحِیدِ دَخَلَ حِصْنِی وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی». (مجلسی،۱۰/۳)
«إِنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِی» (همان، ۶/۱۳)
«فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ» (بقره/۱۸۶)
ای فرزند آدم من همیشه زندهای هستم که هرگز نمیمیرد عمل کن به آنچه امر کردم و دوری کن از آنچه تو را منع نمودم تا تو را جاودان بسازم.
آری توشهی معرفت است که سبب میشود مسیر حرکت به سوی دوست هموار شود. با شناخت اوست که قدم در راه میگذاری تا به وصال برسی. امّا چگونه باید در مسیر حرکت کنی تا در راه نمانی؟ راه را باید شناخت تا به درستی به هدفت دست یابی. پس لازم است راه رسیدن را که خود خداوند برایمان مشخّص نموده، بررسی کنیم.
راههای رسیدن به خداوند
۱ـ مبارزه با خودمحوری و استقامت و صبوری در این راه
پروردگار میفرماید: «ای فرزند آدم تو را نه بیهوده آفریدم و نه بیهدف و هیچ گاه از تو غافل نیستم و همواره از آنچه میکنی آگاهم. اگر میخواهی آنچه را نزد من است داشته باشی باید بر آنچه دوست نداری صبر کنی» آری برای رسیدن به خدا باید مقابل نفس ایستاد؛ نفسی که تو را به بدیها امر میکند و باعث دوری تو از درگاه الهی میشود. پس اگر میخواهی مقرّب باشی باید مقابل نفس بایستی و آن را در بند بکشی تا موفّق شوی. آخر قرار است هر چه اتّفاق میافتد مطلوب ما باشد و آنچه ما دوست داریم همان بشود پس باید کمر همّت را بست و محکم در مقابل نفس ایستاد.
۲ـ شکیبایی و صبوری در اطاعت و فرمانبرداری از او
خداوند میفرماید: «ای فرزند آدم… بدون شکیبایی در طاعت من نمیتوانی به ملکوت وارد شوی و نمیتوانی خود را به من نزدیک کنی مگر با نوافل. ای فرزند آدم! بدان منم الله که باید مرا بشناسی، منم نعمت دهنده پس مرا شاکر باشی، منم بخشاینده پس از من طلب کنی منم مقصد نهایی پس قصد من کن».
پس با توجّه به کلام الهی فرمول حرکت چنین میشود: شناخت الهی+ اطاعت الهی= نجات، شناخت شیطان+ عدم اطاعت از او= ایمن بودن، شناخت حقیقت+ پیروی از آن= امان؛ پس با تبعیّت از این فرمول میتوانیم برآیندی داشته باشیم که با ایمنی و امان کامل از گمراهیها به نجات و رستگاری برسیم و در سایهی رضای الهی آسوده خاطر شویم.
۳- اخلاص
حال که مسیر رسیدن به او را یافتیم باید کاری کنیم که همواره در آن بمانیم و ناخواسته و تحت تأثیر وسوسهی نفس از آن خارج نشویم و این میسّر نمیشود مگر با عبادت خالصانه. باید فقط و فقط برای او باشیم. اخلاص را باید از گلها یاد بگیریم. گلها برایشان فرق نمیکند در باغ و پیش رهگذران باشند یا در دره و دور از دید آنها. هر کجا باشند شکفته میشوند و عطر افشانی میکنند. برایشان دیده شدن و نشدن یکسان است آری برای عبادت خالصانه باید دنبال دیده شدن نباشیم. هرگاه اینگونه شدیم میتوانیم در مسیر بمانیم. بار دیگر مسیر حرکت را در متن حدیث قدسی مرور میکنیم و در کلام مهربان خدای خویش مییابیم راز جاودانه شدن در مسیر وصالش را:
«ای فرزند آدم هرچه بیشتر توشهی راه برگیر که راه طولانی است بسیار طولانی (آشنایی به راه و لوازم مورد نیاز) کشتی خود را مجهّز کن که دریا عمیق است بسیار عمیق (تجهیز و آماده سازی مرکب راه) بار خود را کسب گردان که همانا راه باریک است بسیار باریک و عمل خود را خالص کن که همانا دور بیناست بسیار بینا». (کلیات حدیث قدسی، ص۱۶۴) هر چه عبادت خالصتر باشد بیشتر بالا میرود پس دنبال مطرح شدن و هورا کشیدن نباشیم درختان جنگل عرق میکنند و از خود ترشحی بروز میدهند و به آسمان میفرستند و به ابرها میرسانند ابرها بارور شده و فرو میریزند و این جاست که تو همیشه جنگل را سبز و خرّم و با نشاط میبینی و لذّتی آرامش بخش میبری و این جاست که به محتوای گران قدر کلام فاطمی پی میبری:
«مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِه» پس هر کس رو به خدا کرد و دل به او داد رشد میکند و تربیت میشود و در این مسیر هیچ زیانی نمیکند.
۴- خوار شمردن دنیا و آنچه در آن است
برای نزدیک شدن به خدا و ماندن در مسیر، خداوند فرموده: «ای فرزند آدم[…] با خوار شمردن دنیا به من تقرّب جوی. مرا به مجاهده یاد کن تا تو را به مشاهده یاد کنم. مرا به عبودیّت خویش یاد کن تا تو را به ربوبیّت خویش یاد کنم. مرا با گریهی خود یاد کن تا تو را به کرامت خود یاد کنم» هان! پس باید برای رسیدن به خداوند و تقرّب به درگاه او کمی از دنیای خودمان فاصله بگیریم و غفلتها را کنار بگذاریم و خداوند را یاد کنیم تا او هم ما را یاد کند همان طور که خودش بیان کرده «فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ» (بقره/۱۵۲) و باید به خاطر داشته باشیم که یاد کردن الهی تنها به زبان نیست در عمل هم باید نشان دهیم که به یاد اوییم و از او غافل نیستیم و همین طور به خاطر بسپاریم که ارادهی او فوق همهی ارادههاست. خداوند میفرماید: «ای فرزند آدم! تو میخواهی و من نیز میخواهم تنها آن چه من اراده کنم میشود، هرکه قصد مرا کند من را میشناسد و هر که من را شناخت مرا میخواهد و هر که من را بخواهد مرا میجوید و هر که من را بجوید من را مییابد و هر که من را بیابد مرا خدمت میکند و هر که من را خدمت کند من را یاد میکند». آری یاد خداوند با خدمت به او میسر میشود یعنی عمل به آنچه او برای ما اراده کرده است خدمت به اوست و یاد او.
۵ـ او را مالک همه چیز و همه چیز را ملک او دانستن
«لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» (بقره/۱۰۷)
وقتی این را باور کردی و با عمق وجودت پذیرفتی، قبول میکنی که خداوند در همهی ابعاد زندگیات حق دارد نظر بدهد و باید نظر بدهد و اینگونه در مقابل هواهای نفسانی مقاوم میشوی و سرّ اطاعت از خدا را بهتر میفهمی.
۶ـ شکر
برای رسیدن به خدا و پس از اینکه او را مالک همه چیز دانستی ادب آن است که هر چه که از خیر و خوبی به تو اصابت کرد و لو با واسطه، آن را از خدا بدانی و شاکرش باشی و همواره به خاطر داشته باشی که سپاسگذاری از واسطهها هم بر تو واجب است و نباید آن را فراموش کنی. چرا که آنها را هم خدا واسطه کرده و خودش شکر آنها را بر تو اجب نموده است «أَنِ اشْکُرْ لی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصیرُ» (لقمان/۱۴)
۷ـ حرکت به سوی او و تمنا و پوزش فقط از او و به او
«وَ أَشْکُو بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَیْکَ». (مجلسی، ۳۱۲/۱۲)
برای رسیدن به خداوند باید همواره به این نکته توجّه کنیم که او منعم و فاعل واقعی است. اگر او نخواهد آب از آب تکان نمیخورد و ذرّهای جابجا نمیشود و موفقیّتی حاصل نمیشود. پس اگر عزّت و اعتباری در این جهان داری، همه از اوست و تا او نخواهد احدی عزّتی و نعمتی دریافت نمیکند. به خاطر داشته باشیم که نعمت و خوبی چک و وجه حامل نیستند که هر کس از راه رسید بتواند آن را وصول کند. بلکه شبیه چک به نام شخص است میتواند آن را دریافت کند قرآن همه چیز را به نام خدا میداند و برای او میشناسد. «وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ». (آل عمران/۱۸۹)
بنابراین در مسیر حرکت به سوی الهی شدن باید همواره به این نکته توجّه کنیم که کلام خدا را راهنمای خود قرار دهیم نه منفعت خود را و نه مردم را و نه شهرتمان را و نه هیچ حرفی غیر از حرف او را.
فراموش نکنیم که ما دماسنج نیستیم که خود را با شرایط بیرون تنظیم کنیم، اگر هوا گرم باشد بالا برویم و اوج بگیریم و اگر هوا سرد باشد پایین آمده و افسرده شویم که اگر اینطور عمل کردیم دهان بین میشویم نه جهان بین. در حالی که در مسیر حرکت ما نیاز داریم همواره در پرتو خواست و ارادهی او باشیم و همه چیز را با اراده او بسنجیم.
اکنون باید دید چه موقع به خدا میرسیم و رسیدن به او چه اثری در ما دارد.
نشانههای رسیدن به خدا
۱- وقتی به خدا برسی در برابر او احساس ذلّت و کوچکی و فقر میکنی و با تمام وجود میگویی«حَقیراً مُستَکیناً مُذِلاًّ مُذللا».
۲ـ خود را بدهکار خدا می دانی.
۳ـ احساس مسئولیت در تو زنده میشود حتّی نسبت به حیوانات.
۴ـ خودت را فراموش میکنی و نمیبینی و محور نمیدانی.
۵ـ از دیگران متوقّع نیستی ولی از خودت براساس موازین متوقّعی.
۶ـ استقامتت بالا میرود.
۷ـ همیشه شرمندهی خدا هستی.
آثار رسیدن به خدا
وقتی به خدا میرسیم:
1- همه چیز حل میشود.
2- همهی دردها درمان میشود.
3- همهی آلودگیها پاک میشود.
4- به هر چه بگویی باشد، میشود: «آن قدر از من پیروی کن و از آنچه منع کرده ام کناره بگیر تا هنگامی که به چیزی بگویی باش بشود».
آری با این شرایط میشود فهمید به خدا رسیدهایم. امیدواریم که در این ماه پر برکت بتوانیم عقلها را زدوده و در سایهی وصال خداوند قرار بگیریم. خدایا یارمان باش و ما را یار خود بگردان.
فهرست منابع:
۱ـ تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، قم، انتشارات دفتر تبلیغات، ۱۳۶۶.
۲ـ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار (علیهم السلام)، تهران، اسلامیه، ۱۳۷۱.