میهمانانی از بزرگترین مجمع الجزایر جهان

aljazayer

تنظیم: فاطمه اکبری 

جمهوری اندونزی کشوری است که در آسیای جنوب شرقی واقیانوسیه قرار دارد. اندونزی یک مجمع‌الجزایر متشکل از ۱۳۶۷۷ جزیره است که از شرق تا غرب آن را در بر گرفته. پایتخت اندونزی جاکارتا است و نظام سیاسی این کشور جمهوری با انتخابات مجلس و ریاست جمهوری است.

تاریخ مشترک همه گروههای قومی در اندونزی، استعمار هلند است. اندونزی در هفده آگوست ۱۹۴۵ از هلند مستقل شد اما چهار سال بعد به وسیله هلند به رسمیت شناخته شد. در آن زمان ایالات متحده اندونزی رسماً تأسیس شد و یک نظام سیاسی فدرال متشکل از ۱۵ ایالات خود مختار تعیین گردید.

این کشور همچنین با۲۳۸ میلیون نفر جمعیت چهارمین کشور پر جمعیت دنیا است.از این رقم ۹۰ درصد مسلمان و بقیه مسیحی، هندو یا بودایی هستند. زبان رسمی آنان « باهاسار اندونزیایی» است ولی به حدود ۳۰۰ زبان مختلف سخن می‌گویند. اندونزی از نظر وسعت پانزدهمین کشور دنیا به شمار می‌آید. 

 در یکی از روزهای آخر پاییز، مدرسه‌ی علمیه‌ی نرجس (سلام الله علیها) پذیرای میهمانانی از کشور اندونزی بود.

در این بازدید مصاحبهای دوستانه در دفتر نشریه‌ی شمیم با این عزیزان انجام دادیم که برای ما و آن‌ها تبدیل به خاطرهای شیرین و به یادماندنی گردید. در این گفتار خلاصهای از گفتگوی ما را می‌خوانید.

شمیم: لطفاً خودتان را معرفی کنید.

ـ تریسنا واتی (Trisnawati) هستم. شغلم پزشک است و از اندونزی آمدهام.

ـ میا ملیا پوتری (Malia Putri Mia) هستم و روانشناس هستم.

ـ هِتّی روسلی (Hetty Rusli) معلّم هستم.

الیس(Allis ) خانهدار هستم.

شمیم: چه شد که سر از ایران درآوردید؟

الیس: ما برای زیارت امام رضا (علیه السّلام) عالم اهل البیت به ایران و مشهد آمدهایم. درضمن، ایران مهد دانش دینی و فقه ائمّه (علیهم السّلام) است. به این جا آمدهایم تا در این زمینه مسایلی را دنبال کنیم.

شمیم: شما شیعه هستید؟

میا ملیا پوتری: بله. بله. همه شیعه هستیم. البتّه ابتدا پیرو اهل بیت نبودهایم امّا پس از تحقیق و آشنایی با فقه اهل البیت به این مذهب گرایش پیدا کردیم.

شمیم: می‌توانم بپرسم چه عاملی باعث شد که شما به این مسأله توجّه کنید؟

تریسناواتی: در اندونزی شیعیان از اکثریت برخوردار نیستند. تبلیغات گروه‌های وهّابی نیز بسیار زیاد است. بنده بسیار فکر می‌کردم که در حال حاضر که گروه‌های زیادی درباره‌ی اسلام فعّالیت می‌کنند، کدام یک بر حق است و من کدام یک را باید دنبال کنم؟ تا این که پنج سال پیش به سفر حج مشرّف شدم. در همان کاروانی که بودم، افراد اعمال عبادی خود را متفاوت از یکدیگر انجام می‌دادند و من نمی‌دانستم از کدام گروه بهتر است پیروی کنم و در این زمینه بسیار نگران بودم. وقتی هم از مدیر کاروان می‌پرسیدم، ایشان پاسخ‌های متناقضی به بنده می‌داد تا این که فرصتی پیش آمد و به خیمه‌ی کاروان حجّ ایرانیان در مدینه رفتم. در آن جا با خانم سیّده منوّر (شایسته خوی) دیدار کردم. هم چنین دیدم که یک روحانی به کاروان خود درباره‌ی مسایل حج توضیح می‌دهد و به شش سؤال شرعی به خوبی و دقّت و عمیق و مبتنی بر کتاب قرآن و حدیث ائمه (علیهمالسّلام) پاسخ داد. آن وقت بنده فکر کردم که محال است که پیامبر (صلّی الله علیه وآله) برای امّت و پیروانش چیزی را به صورت روشن و شفّاف ذکر نکرده باشد. سیّده منوّر هم بسیار به من کمک کردند. از راهنمایی و هدایت ایشان بنده بهره‌های زیادی بردم و الآن تشیّع خود را مدیون کمک‌های ایشان هستم.

هِتّی روسلی: این که چرا بنده مذهب اهل البیت یعنی شیعه را انتخاب کردم، برای این بود که از طریق مطالعه‌ی کتاب‌های مختلف مثل کتاب‌های شهید مطهری، دکتر باهنر، دکتر بهشتی و دکتر شریعتی و برخی نویسنده‌های دیگر با مبانی تشیّع آشنا شدم. در سال ۱۹۸۶ برای اوّلین بار با اهل البیت آشنا شدم. در همان موقع هم احساس کردم که اهل البیت حق است و بالأخره هم به این مسأله یقین پیدا کردم و شیعه شدم.

میا ملیا پوتری: من برای اوّلین بار در سال ۱۹۹۹ با مذهب اهل البیت آشنا شدم. در آن موقع در یک شرکت خارجی در شهر جاکارتا کارمند بودم و همیشه به مجلسِ خانم «سیتی حوا» می‌رفتم. ایشان خودش همیشه به دنبال سرچشمه‌های دین آل محمّد (صلی الله علیه و آله) است. بعد هم ایشان یک «سیّد فارسی» را دعوت کردند برای سخنرانی و مراسم دینی که در مؤسّسه‌ی «الرّضیه» که مال خود این خانم حوا است برگزار شد. تا سال ۲۰۰۵ میلادی طول کشید که بنده توانستم مذهب اهل البیت را یاد بگیرم و در همین سال هم به این مذهب مشرّف شدم.

سال ۲۰۰۶ با شوهرم به حج رفتم که در مدینه در مسجد النّبی با خانم سیّده منوّر آشنا شدم و ایشان هم بسیار راهنمایی‌های مفیدی کردند و کتاب‌های خوبی به ما معرّفی کردند که باعث روشن شدن ذهن ما شد. در ۲۰۱۱ هم توفیق دیدار از ایران را پیدا کردم.

شمیم: موقعیت شیعه در اندونزی چگونه است؟

الیس: قبل از این که من شیعه شوم مادرم من را از نزدیک شدن به این مذهب منع می‌کرد. او دوست نداشت راهی جدا از سایر مردم داشته باشد و می‌گفت: شما مثل بقیه باش چرا که اکثریت پیرو اهل سنّت هستند. هر راهی را که همه می‌روند، تو هم همان راه را برو آن‌ها شیعه را چون در اقلیّت است گمراه می‌دانند.

شمیم: چرا شیعه را برتر از سایر مذاهب می‌دانید؟ به هر حال همه‌ی مذاهب از یک آبشخور یعنی اسلام سرچشمه گرفته اند.

تریسنا واتی: بله. ما شیعه را انتخاب کردیم به این دلیل که مذهب شیعه قابل استدلال است و منابع این مذهب، یعنی قرآن و کلام اهل بیت (علیهمالسّلام) از سرچشمه ی خود پیامبر بوده است چه کسی بهتر از خانوادهی پیامبر می‌توانستند و می‌تواند با سنّت و عقیده‌ی پیامبر آشنا باشند؟

طبیعی است که اهل بیت حتّی از اصحاب هم نزدیک تر به پیامبر بوده اند. به خصوص علی (علیه السّلام) که همه‌ی مسلمانان به علم ایشان بعد از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) اعتقاد دارند. هر کسی نمی‌تواند قرآن را تفسیر کند، مگر کسی که خداوند او را برای این کار برگزیده باشد تا قرآن را برای مردم بیان کند.

الیس: ما یقین داریم که راه اهل البیت راه حق است.

شمیم: در مشهد به حرم هم رفتید؟

هتّی روسلی: بله. بعد از زیارت امام رضا (علیه السّلام) و سیّده معصومه خواهر ایشان بنده یک حالت و یک تجربه‌ی معنوی پیدا کردم و احساس کردم این حالت من خیلی عجیب است. شاید به دلیل احترام به امام معصوم و شهدا بود.

تریسناواتی: مردم ایران خیلی به معصومین (علیهمالسّلام) احترام می‌کنند و در این مسأله با مردم اندونزی متفاوت هستند.

شمیم: نظر مردم اندونزی نسبت به ایران چگونه است؟

 ملیا پوتری: مردم اندونزی فکر می‌کنند که در ایران امنیت نیست و مثل جنگ افغانستان و عراق این جا هم جنگ برقرار است. به دلیل تبلیغات بیگانه، این حالت وجود دارد. وقتی می‌خواستم به ایران بیایم به من می‌گفتند: در ایران هوا بد است، خیلی گرم است، امنیت نیست، بمب و این حرف‌ها هست. امّا حالا که آمده ام می‌بینم که این طور نیست. هوا خیلی خوب و خنک است، از بمب و ناامنی هم خبری نیست. مردم ایران هم بسیار میهمان نواز و مهربان هستند. من با سفر به ایران بر ماندن و ادامه دادن راه اهل البیت (علیهمالسّلام) بیشتر مصرّ شدم.

شمیم: به عنوان یک زن مسلمان قوانین اسلام برای زنان را چگونه می‌بینید؟

تریسنا واتی : اسلام برای زن خیلی اهمّیت قایل شده است. به خصوص مکتب اهلالبیت که نگاه بسیار احترام آمیزی به زن مسلمان دارد. همین مسأله‌ی حجاب، خیلی از مشکلات زنان را کم می‌کند و علاوه بر پوشاندن عورت، موجب حفاظت زن از چیزهایی می‌شود که موجب آزار اوست. حجاب زن مسلمان برای او یک نشانه است که به وسیله‌ی آن به بقیه و به خصوص به مردان عقیده‌ی خود را می‌فهماند.

شمیم: فعّالیت شیعیان در اندونزی چگونه است؟ چه درصدی از مسلمانان شیعه هستند؟

هتّی روسلی: تقریباً ۳۰ درصد مسلمانان پیرو مکتب اهل البیت و تشیّع هستند که بیشتر آن‌ها در شهر مکاسی زندگی می‌کنند. در جاکارتا بیشتر از طرف خانم‌ها و مادران به شیعه علاقمند هستند و معمولاً در ICC (مرکز فرهنگی جمهوری اسلامی ایران) در مراسم دینی شرکت می‌کنند. در مکاسی نگاه منفی نسبت به شیعه خیلی کم است امّا در جاکارتا این نگاه منفی وجود دارد.

 من از سال ۱۹۸۶ بعد از این که انقلاب اسلامی در ایران اتّفاق افتاد، بسیاری از کتاب‌های شهید مطهری، بهشتی و شریعتی و بعضی بزرگان دیگر را که به زبان ما ترجمه شده بود خواندم و اندیشه‌ی شیعه را یاد گرفتم. در اندونزی شخصیت معروفی به نام دکتر جلال الدّین رحمت هست که ایشان یک مؤسّسه‌ی دینی و آموزشی به نام مؤسّسه‌ی مطهری دارد و مردم را از نظر دینی و علمی راهنمایی می‌کند. من با این مؤسّسه ارتباط دارم.

 سنّی‌ها در کشور ما ۶۰ درصد و شیعه حدود ۲۵% است و بقیه از ادیان دیگر مثل مسیحیت و بودایی هستند. وهّابی‌ها هم در اندونزی فعّالیت زیادی دارند و از رادیو برنامه‌هایی را علیه شیعه پخش می‌کنند و در آن تبلیغ می‌کنند که شیعه گمراه است، خیلی خطرناک است و قرآن آن‌ها با ما فرق دارد. حتّی در منطقه‌ی جاوه‌ی شرقی، طلّاب شیعه را مورد حمله قرار داده و حوزه‌ی آنان را آتش زدند.

شمیم: آیا انقلاب اسلامی ایران در دیدگاه‌های مردم اندونزی تأثیری داشته است؟

الیس: بله. بله. بسیار زیاد. مثلاً پس از انقلاب امام خمینی در ایران، حجاب در اندونزی رایج شد. به خصوص در دانشگاه‌ها فرهنگ حجاب گسترش پیدا کرد. مردم بیشتر به سمت اسلام و مکتب اهلالبیت کشیده شدند.

شمیم: شیعیان برنامه‌های مذهبی مخصوصی مثل جشن غدیر یا عزاداری محرّم را در اندونزی برگزار می‌کنند؟

تریسناواتی: بله. در ICC همیشه مراسم غدیر برگزار می‌شود که معمولاً هم از قم علما برای سخنرانی می‌آیند و اینقدر جمعیت زیاد می‌آید که جا برای همه پیدا نمی‌شود. ICC  باید جای بزرگتری را برای این برنامه‌ها تهیّه کند.

ملیا پوتری: در عزاداری عاشورا برای امام حسین (علیهالسّلام) هم مردم به ویژه پیروان اهل البیت شرکت می‌کنند. پس از خواندن زیارت عاشورا، مَقتَل خوانی برای شهدای کربلا دارند. پس از آن نمایش اجرا می‌کنند و صحنه‌های کربلا را برای مردم نشان می‌دهند. در پایان هم از طرف علما و بزرگان شیعه سخنرانی انجام می‌شود.

شمیم: نمایش؟ یعنی شبیه خوانی؟ مثل ایران برنامه‌ی تعزیه خوانی دارید؟

الیس: بله مثل این جا. اصلاً این مراسم از ایران به آن جا برده شده و همان طور هم برگزار می‌شود. منتهی به زبان مردم اندونزی.

 شمیم: در پایان می‌پرسم نگاه شما به حکومت مهدوی و ظهور موعود آخرالزّمان چگونه است؟ الآن چه وظیفهای برای خودتان می‌بینید؟

 هتّی روسلی: امام مهدی به عنوان آخرین امام، همیشه زنده است و روزی خواهد آمد. ایشان عدالت را در سرتاسر جهان گسترش خواهد داد. ما به این اعتقاد کامل داریم و می‌دانیم که براساس نظر قرآن، و فقه اهل البیت، در زمان غیبت حضرت حجت بن الحسن ما وظیفه داریم از اولی الأمر که باید فقیهِ زمان باشد، اطاعت کنیم؛ یعنی از کسی که بیشتر از همه به قرآن و سنّت پیامبر آشناست و به آن عمل می‌کند. امروز هم ما در دنیا کسی که این طور باشد، به جز رهبر، سیّد علی خامنهای نداریم. بنابراین اعتقاد داریم که او از جانب خداوند برگزیده شده نه از طرف مردم عادّی و ایشان در واقع نایب حضرت مهدی هستند. کسانی که مذهب اهل بیت را قبول می کنند، باید به صدای ولی فقیه گوش بدهند و اطاعت کنند.

 تریسناواتی: إن شاء الله انتهای مسیر اهل البیت حرکت به سوی ایران است و همه‌ی جهان توجّه بیشتری به کشور ایران خواهند داشت.

 ملیا پوتری: بنده نیز احساس می‌کنم و در درونم یقین دارم که رسالت انبیاء و ائمه‌ی معصومین (علیهم السّلام) حق است و امیدوارم نسل من سرباز امام مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) باشند.

شمیم: از لطف شما بسیار سپاسگزاریم که در این گفتگوی صمیمانه شرکت کردید. به امید روزی که همهی مسلمانان و شیعیان جهان به امید حقیقی خود که ظهور حضرت حجّت است دست یابند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا