دوستی و روشهای گزینش دوست/ حوراء فقیهی
دوستی مفهومی است به پهنای عرصهی تاریخ بشر، از نخستین انسان تا آخرین، همواره از داشتن دوست ناگزیر بودهاند. آیا تا به حال اندیشیدهاید که دوستی چیست؟ از کجا نشأت میگیرد و چه نقشی در زندگی دارد؟
اگر کتب گران بهای احادیث معصومین(علیهم السّلام) را ورق بزنید، احادیث فراوانی در مورد دوستان و همنشینان خواهیدیافت که جزئیترین مسایل معاشرت با دوستان را نیز بیان داشته است. علّت آن نیز تأثیر عمیق دوستان بر سرنوشت و عملکرد همدیگر است؛ تأثیری که دامنهی وسعت آن از رسیدن به قلّههای پر افتخار قرب الهی تا سقوط به انتهای درّههای مرگبار انحطاط اخلاقی است.
اهمیّت مسئلهی دوستی و رفاقت، در عصرحاضر بهویژه در تربیت نسل نوپایجامعه، با توجه به پیشرفت چشمگیر وسایل ارتباطی مانند اینترنت، تلفن همراه با امکاناتی چون پیام کوتاه، بولوتوث و… دو چندان میگردد.
از طرف دیگر با رواج و گسترش دوستیهای ناسالم ، یکی از بزرگترین دغدغههای خانوادههای متدیّن، نگرانی از آلوده شدن و انحراف عزیزانشان به وسیلهی معاشرت با دوستان نااهل میباشد.
بنابراین سزاوار است که در این رابطه تحقیقات و آثار علمی بیشتری ارائه گردد تا چراغ روشنی، فراروی معاشرتها و روابط اجتماعی افراد جامعه باشد.
معنای دوستی :
هر چند دوستی، معنای شفّاف و ملموسی دارد؛ امّا با تغییر محدودهی اطلاق و تنوّع مصادیقش، معنایش نیز متغیّر میگردد.
کلمهی «دوستی» در فارسی از «دوس»، ریشهی فعل دوسیدن به معنای «چسبیدن» گرفته شده است (دهخدا،ج۲۴،ص۳۸۴). با این مناسبت که انسان پیوسته خواهان ارتباط با آن چیز یا آن کسی است که دوستش میدارد.
دوستی سه معنای عام، خاّص و اخّص دارد. معنای عامّ آن، «دوست داشتن» است که معادل عربی آن «حُب» است و هر چیز یا هرکسی ممکن است، مورد این نوع دوستی قرار گیرد مانند دنیا دوستی.
معنای خاصّ آن، دوست بودن و دوست شدن است و در عربی معادل «خُلّه» میباشد که این نوع دوستی، تنها با کسانی که حیات دارند، امکان پذیر است. مانند دوستی حضرت ابراهیم(علیهالسّلام) با خداوند. امّا دوستی در معنای اخّص به معنای رفاقت است و در عربی معادل «صَدَاقَه» میباشد که تنها ما بین انسانها امکان پذیر است.
موضوع این مقاله نیز، دوستی در معنای اخیر است که در تعریف آن میتوان گفت، نوعی رابطهی اجتماعی محبّتآمیز است که غالباً با دیدارهای مکرّر و نشست و برخاست همراه است.
اهمیّت دوستی:
آیات قرآن و احادیث بسیاری که در زمینهی دوستی موجود است، نشانگر اهمیّت و جایگاه آن در دین اسلام میباشد. معصومین(علیهمالسّلام) در موقعیّتهای حسّاسی حتّی در لحظات واپسین عمر شریفشان بر این موضوع تأکید ورزیدهاند از جمله میتوان به نامهی تربیتی امام علی (علیهالسّلام) به امام حسن (علیهالسّلام) (سید رضی،ص۲۹۵) و وصیّت امام حسن (علیهالسّلام) به جناده بن امیه (محدث نوری، ج۸،ص۲۱۱) اشاره نمود که در هر دو، مطالب آموزندهای دربارۀ دوستی، آمده است.
دانشمندان بزرگ دین نیز در این رابطه سفارشهای بسیاری نمودهاند. امام خمینی به فرزندشان میفرمایند: «از وصیّت های من … در آستان مرگ … به تو …آن است که معاشران ودوستان خویش را از اشخاص وارسته و متعهّد و … انتخاب کن» (موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی).
ضرورت دوستی :
فطری بودن روحیهی اجتماعی انسان (طباطبایی،ج۴،ص۹۷) و بسیاری از صفات اخلاقی و رفتارهای انسانی مبتنی بر آن (حسینی، ص۸۷)، گسترش روابط اجتماعی در جامعهی پیشرفتهی امروزی و نیازهای گوناگون عاطفی و مادّی و . . . موجب ضرورت یافتن موضوع دوستی گردیده است.
حدود دوستی :
امّا دوستی با تمام اهمیّت و ضرورتی که دارد نباید از حدّ خویش تجاوز نماید. حدود دوستی را اصل میانهروی تعیین مینماید. در چندین آیه از قرآن کریم به این اصل اشاره شده است. از جمله:«وَ کَذلِکَ جَعَلْنَاکُم اُمَّهً وَسَطاً» (بقره،۱۴۶) و این چنین شما را امّت میانه رویی قرار دادیم.
لذا افراد باید از افراط کردن در دوستی، همچون اسطوره سازی از دوست خویش، گناه کردن برای دوست، اعتمادکامل و افشای رازهای پنهان و اتلاف وقت بپرهیزند.
از طرف دیگر نباید دچار تفریط در دوستی شوند. برای مثال، حقوق دوست خویش را رعایت نکنند یا گرفتار بدبینی و بدگمانی و سختگیری های نا به جا گردند.
امام علی (علیهالسّلام) در رابطه با اعتدال در دوستی میفرمایند :«دوستت را به اعتدال دوست بدار، شاید که روزی نسبت به تو عصیان نماید…» (حرّانی،ص۲۰۱)
خاستگاه دوستی :
خاستگاه دوستی فطرت است. زیرا روابط اجتماعی همانطور که گفتیم فطری است و دوستی نیز نوعی رابطهی اجتماعی میباشد.
روانشناسان در مورد فطری یا اکتسابی بودن دوستی و دشمنی، آراء مختلفی دارند. بعضی معتقدند دوستی، فطری و دشمنی، اکتسابی است (بستانی،ص۲۹۸). گروهی دیگر هر دو را اکتسابی میدانند (همان،ص۲۹۹). بعضی نیز دشمنی را امری فطری و بالفعل و اجتناب ناپذیر میدانند (همان،ص۲۹۹و۳۰۲). امّا از دیدگاه اسلام دوستی و دشمنی هر دو فطری و بالقوه میباشند و انسان، آنها را با توجّه به شرایط مختلف و با ارادهی خویش به فعلیّت میرساند (همان،ص۳۰۳).
ریشهها و عوامل دوستی:
عواملی که موجب پیدایش و تداوم دوستی هستند بسیارند. از جمله تشابهها، جذّابیتها ، نیازها و … که در پیرامون هر یک توضیح مختصری خواهدآمد.
الف) تشابه و هماهنگی:
امام علی(علیه السّلام) می فرمایند: «کُلُّ امْرِءٍ یمیِلُ اِلی مِثْلِهِ» (تمیمی آمدی،ص۴۳۳) هر انسانی به سوی کسی که مانند خودش است، تمایل دارد.
تشابه در جنبههای مختلف، همچون هماهنگی فکری و اخلاقی، هم سطحی در زندگی مادّی، تناسب سنّی و … از عوامل ایجاد دوستی میباشند (انزلی،ص۳۰۳). مهمترین تشابه اثرگذار بر دوستی، تشابه فکری و اخلاقی افراد است . پژوهشهای علمی صورت گرفته مؤیّد این مطلب می باشد (فرهنگی،ج۱،ص۲۴۴و۲۴۵). میتوان برای اهمیّت ویژهی تشابه فکری، اخلاقی در پیدایش دوستی دودلیل ذکر نمود:
نخست: تعیین معیارها و ملاکهای ایده آل دوستی بر اساس گرایش های فکری و معتقدات (صالحی،ص۱۰۳).
و دوّم: خشنودی از تأییدها و موافقتهای ناشی از تشابه های فکری و اخلاقی (همان،ص۱۰۷).
گذشته از این تشابه، در روایات به گونه ای دیگر از تشابه نیز بر میخوریم که ریشهی واقعی، آن تشابه روح و جان است. امام علی (علیهالسّلام) می فرمایند: «جانها به شکلهای مختلفی هستند. آن جانها و روحهایی که همشکل هستند، با هم توافق دارند و انسانها به سوی همانندهایشان [از لحاظ تشابه روحی] تمایل بیشتری دارد (مجلسی،ج۷۵،ص۹۲).
مقولهی «تشابه» به تناسب متغیّرهایی چون میزان و کمیّت موارد تشابه (فرهنگی،ص۲۵۱) و اهمیّت و برجستگی موارد تشابه، (همان،ص۲۵۳) بر ایجاد و دوام دوستی اثر گذار خواهد بود.
ب) جذّابیت ها:
دیگر عوامل پیدایش دوستی، انواع جذّابیتهاست که میتوان آنها را به دو دستهی کلّی جذّابیتهای ظاهری وجذّابیت های غیر ظاهری (رفتاری و درونی) تقسیم نمود.
جذّابیتهای ظاهری از قبیل روی زیبا، مقام، ثروت، شیک پوشی و… ریشهی دوستی در افراد ظاهربین میباشد. تحقیقات نیز نقش جذّابیتها را در دوستی تأیید میکند (همان،ص۲۵۵).
علاوه بر این در دوستیهای میان دو جنس مخالف نیز، جذّابیتهای ظاهری نقش اساسی را بازی میکنند که روانشناسان این موضوع را نیز با پژوهشهای خود، مورد تأیید قرار دادهاند (همان،ص۳۶۹).
امّا گذشته از جذّابیت های ظاهری، بعضی از جذّابیتهای غیرظاهری همچون رفتارهای پسندیده یا اعمال نیکو و بعضی از ویژگیهای روحی و اعتقادی مانند ایمان، نیز در جذب افراد و ایجاد رابطهی دوستی مؤثّرند. خداوند میفرماید: « اِنَّ الَّذِینَ أمَنُوا وَ عَمِلُو الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً» (مریم،۹۶) همانا کسانی که ایمان آورده، اعمال صالح و نیکو انجام دهند [خداوند] رحمان برای آنان مودّتی قرار خواهد داد.
آری زیبایی منحصر به جمال ظاهر نیست. بلکه زیباییهای غیر ظاهری، چون ایمان، اخلاق حسنه و اعمالصالح، زیباترین و جذّابترین زینت انسان هستند که چشم بصیرت عقل، مجذوب آن میگردد. امام علی(علیهالسّلام) میفرمایند :«حُسْنُ الْخُلْقِ یُورِثُ الْمَحَبَّهَ وَ یُؤکَّدُ الْمُؤدَّهَ» (تمیمی آمدی،همان،ص۲۵۵) خلق نیکو موجب محبّت میگردد و مودّت و دوستی را استوار میسازد.
از جمله مصادیق اخلاق و اعمال نیکویی که احادیث و روایات، زمینهساز ایجاد دوستی و تداوم آن معرفی شدهاند، میتوان به گشادهرویی (همان،۴۳۴)، انصاف (همان،۳۹۴)، توجّه قلبی به خدا (محمدیریشهری، بخشندگی (تمیمی آمدی،ص۳۷۸) و نرمی سخن (همان،۴۳۵)، اشاره نمود.
ج) نیازها:
انسانها به یکدیگر نیازمندند. این نیازها و رفع آنها نیز از اسباب و عوامل توسعهی زندگی اجتماعی و ایجاد رابطهی دوستی میان آنها میگردد (خرّمی مشگانی،ص۱۲).
مهمترین نیازی که انسانها را به سوی هم سوق میدهد و سبب دوستی آنان میگردد، نیاز انسان به ارتباط با همنوع است.
البتّه نیازهای مادّی نیز میتواند عامل دوستی باشند. همچنین نیازهای جنسی، ریشهی اصلی دوستی میان دو جنس مخالف است. موریس دبس در این زمینه مینویسد: «دیر یا زود عزیزهی جنسی مخصوصاً در نزد پسران تا سرحدّ وجدان نفوذ کرده… وجودآن به کلّی زندگی قلبی و تظاهرات محبّت آمیز انسان را تحت تأثیرخود قرار می دهد.» (مقیمیحاجی،ص۱۲) البتّه یادآوری این مطلب لازم است که از نظر اسلام هر گونه پاسخگویی به نیاز جنسی جز در قالب ازدواج مردود و ممنوع می باشد (مرویان حسینی،ص۸۴).
د) اظهار دوستی :
در روایات اسلامی، برای ایجاد و تقویت دوستی میان مؤمنان، بر اظهار نمودن دوستی و محبّت تأکید بسیار شدهاست. امام باقر (علیهالسّلام) به شخصی که میگفت، من آن مرد را دوست دارم، فرمودند: «پس او را[از دوستی خود] آگاه نما که این آگاهی، موجب بقای بیشتر مودّت میباشد و برای الفت خوب است.»(حرّعاملی،ج۱۲،ص۵۴)
پژوهشهای متعدّد علمی نیز، این حقیقت را مورد تأیید قرار داده است (فرهنگی، ص۲۵۴).
هـ) دیدارها و برخوردها:
رسولخدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرمایند: «الزِّیارَهُ، تُنْبِتُ الْمَوَدَّهَ» (مجلسی،ج۷۱،ص۳۵۵) دیدار، دوستی و مودّت را میرویاند.
روانشناسان معتقدند که افزایش برخورد اجتماعی، زمینه ساز دوستی بوده، افرادی که دائماً با هم برخورد مینمایند، احتمال دوست شدنشان بسیار است (برکوویتز،ص۳۵۴و۳۵۵).
اهداف دوستی:
دوستی به اعتبار اهداف آن، به دو قسم تقسیم میگردد:
۱- دوستیهای بیهدف که از روی تصادف یا از روی تکرار برخوردها و دیدارها، بدون هدف خاص و معینی ایجاد میشود.
۲- دوستیهای هدفدار که با هدف خاصّی، به وجود میآید.
اهداف دوستی نیز، بر دو نوع است: اهداف الهی و اهداف غیر الهی. بسیاری از افراد با مقاصد نفسانی و برای رسیدن به اهداف غیر الهی چون رفع نیازهای مادّی، بهرهبرداری و سوء استفاده و خوشگذرانی، با دیگران رابطهی دوستی برقرار میسازند، این گونه روابط، به زودی از هم میپاشد. امّا دوستیهایی که با اهداف بلند معنوی و در راه خدای متعال، واقع گردد ،علاوه بر ثواب و ظهور برکات مختلف، از تداوم خاصّی نیز برخوردار است.
گزینش دوست:
مسئلهی مهم و قابل تأمّل و اندیشه در زمینهی دوستی، گزینش دوستان است. امیرالمؤمنین(علیهالسّلام) میفرمایند: «در هنگام انتخاب برادران [و دوستان] تحقیق را مقدّم بدار زیرا تحقیق و جستجو، نیکان و بدان را از هم مشخّص میگرداند.»(تمیمی آمدی، ص۴۱۶).
امّا دوستان شایسته و واقعی، چه معیارهایی دارند؟
معیارهای صحیح دوستان شایسته را باید از منبعی سرشار از آگاهی و علم و بدون خطا و اشتباه، جستجو نمود و آن مرجع صلاحیتدار، تنها قرآن و احادیث معصومین(علیهمالسّلام) و به عبارتی «دین اسلام» میباشد.
معیارهای دوست شایسته
در منابع اسلامی، نشانههای زیادی برای دوست خوب بیان شده که از جمله میتوان به معیارهای کلّی ذیل اشاره نمود:
۱- ایمان و دوستی خدا و پیامبر(صلّی الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السّلام):
قرآن کریم مؤمنان را از دوستی با کافران بر حذر داشته و فرمود است: « لَا تَتَّخِذُوا الْکَافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤمنینَ» (نساء،۱۴۴) کافران را به جای مؤمنان به دوستی برنگیرید.
امام صادق(علیهالسّلام) میفرمایند: «پدرم [امام محمد باقر(علیه السّلام)] پیوسته میفرمودند: «أَحْبِبْ حَبیبَ ءالُ مُحَمَدٍ … وَ اَبْغَضَ بَغیضَ ءالِ مُحَمَدٍ وَ اِنَ کَانَ صَوَّاماً قَّواماً» (حرّعاملی،ج۱۶،ص۱۶۹) دوستدار خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را دوست بدار … و دشمن خاندان پیامبر (صلّیاللهعلیه وآله) را دشمن بدار هر چند که بسیار نمازگزار و روزهدار باشد.
۲- تقوا و اخلاق شایسته:
مولی الموحدین، امام علی(علیه السلام) میفرمایند:«أحْبِب الْإخوانَ عَلَی قَدْرِ التَّقوی» برادران را به اندازه تقوا، دوست بدار. مسلّم است که، دوستی که پایبند اخلاق و فضیلت باشد منشاء برکات بسیاری در زندگی میگردد (مدرّسی،ص۶۱تا۶۴).
۳- خردمندی:
دیگر معیار مهم دوست شایسته عقل و خردمندی است. امام علی(علیهالسلام) معاشرت و همنشینی با خردمندان را موجب اصلاح اخلاق (مجلسی،ج۱،ص۱۶۰) و زنده شدن روح (صالحی،ص۱۰۱) میدانند.
۴- دانایی:
دیگر معیاری که ضرورت دارد ،دست کم یکی از دوستان ما،دارای آن باشد، علم و دانش است. لقمانحکیم(علیهالسّلام) به فرزندش چنین سفارش می نمود: «فرزندم، با دانشمندان، مصاحبت کن و به ایشان نزدیک شو، با آنان همنشینی کن و در خانه هایشان به دیدارشان برو تا شاید همانند ایشان شوی و در زمرهی آنان درآیی» (مدرّسی،ص۲۳).
۵- همانندی:
همانندی دوستان از لحاظ طبقاتی، سن، جنس، طرز تفکّر و… باید مدّنظر قرار گیرد. امام علی(علیهالسّلام) میفرمایند:«همنشین، مانند وصلهی پینه در پیراهن است، پس آن را همشکل انتخاب نما »(تمیمی آمدی،ص۴۲۳) نکتهی ضروری که در اینجا باید بر آن تأکید گردد، دوری نمودن از دوستی با جنس مخالف میباشد، عبارت قرآنی «وَلا مُتّخِذات اَخدانٍ»(نساء،۳۰) به صراحت، مسلمانان را از این گونه دوستیها، نهی مینماید .
۶- احساس مسؤلیت وهمیاری در قبال دوست:
وجود حس مسئولیّت در دوست، به ویژه در امور معنوی باعث رشد و کمال انسان میگردد. پیامبراعظم(صلّیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «بهترین برادرانت کسی است که تو را در اطاعت خداوند، یاری نماید و از گناهان، باز دارد و به رضا و خشنودی او، امر نماید.» (ابیفراس،ج۲،ص۱۲۳)
البتّه ذکر این معیارها و نهی از دوستی نمودن با بعضی افراد به این معنا نیست که با آنان به نیکی رفتار نماییم. برای نمونه خداوند میفرماید :« لَا یَنْهَاکُمُ اللهُ عَن الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُم مِنْ دِیَارِکُمْ اَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَیْهِمْ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ» (ممتحنه،۸) خداوند شما را از کسانی که با شما در دین جنگ نمیکنند و شما را از سرزمینتان اخراج نمی نمایند، نهی نمیفرماید از اینکه با آنها نیکویی نمایید و بر آنها عدالت ورزید که خداوند مقسطین رادوست میدارد.
بنابر آنچه گفتیم افراد باید با آزمایش و تحقیق، دوستان صالحی برای خویش برگزینند. البتّه، در هر امری ابتدا باید بر خداوند بزرگ، توکّل نمود و از او یاری خواست. در زمینهی انتخاب دوستان نیز باید با توکّل برخدا، از او بخواهیم که مارا به سوی دوستیهای شایسته، رهنمون گردد و از شرّ دوستان ناباب پناه دهد.
روش گزینش دوست:
در اینجا به چند نمونه از روشهای آزمایش و تحقیق در مورد صلاحیت دوست طبق روایات اشاره می کنیم.
۱ـ تحقیق در مورد دوستان و همنشینان او:
دوستان هر کس نشان دهندهی طرز تفکّر و سلیقهی او می باشند.
در این زمینه امام علی(علیهالسّلام) میفرمایند :« هر کسی که برایتان شناخته نشده بود و از دین و آیین او آگاهی نداشتید، پس به دوستان و همنشینان او بنگرید. اگر آنها اهل دین خدا بودند، پس او نیز بر دین خداوند است و اگر آنها بر غیر دین الهی بودند، پس او نیز بهرهای از دین خدا ندارد.» (حرّعاملی،ج۱۶،ص۲۶۵).
۲- آزمایش تقوا و عفّت کلام در هنگام خشم:
انسانهای وارسته در هنگام خشم، پا را از مرز حقیقت و تقوا بیرون نمیگذارند؛ بر عکس انسانهای پست که وقتی خشمگین میشوند، هر عمل و سخن ناهنجاری از آنان سر میزند.
به همین دلیل امام صادق(علیهالسّلام) میفرمایند: هر کس بر تو سه بار غضب نماید، ولی کلمهی ناروایی دربارهی تو نگوید، پس او را برای خویش به دوستی بر گیر (شیخ صدوق،ص۶۶۹).
۳- آزمایش در هنگام سختی و نیاز:
حضرت امیرمؤمنان(علیهالسّلام) میفرمایند: «در هنگام سختی و تنگی، میزان خوبی یاری و همدردی رفیق، آشکار میگردد.» (تمیمی آمدی، ص۴۳۴).
کسانی که در هنگام گشایش و برخورداری از امکانات و قدر تمندی افراد به آنها نزدیک میشوند و در زمان ضعف و روی آوردن مشکلات از آنها فاصله میگیرند، دوست شایسته نیستند (صالحی،ص۱۰۴).
۴- آزمایش در سفر:
مشکلات در غریبی و سفر باعث میگردد، که آدمی لباس ریا را از تن خویش برکند و آنطور رفتار نماید که واقعاً میاندیشد (مدرّسی،ص۵۵). لذا سفر نیز روش خوبی برای آزمودن دوستان است.
همچنین افراد میتوانند برای گزینش دوستان با بزرگان آگاه و با تجربه، مشورت و از راهنماییها و راهکارهای پیشنهادی آنان استفاده نمایند.
آثار دوستی
دقّت در گزینش دوست و تأکید دین بر آن به دلیل اثر گذاری دوستان بر هم میباشد. اثر گذاری و اثر پذیری دو ویژگی مهّم اکثر موجودات به ویژه انسانهاست.
دوستی آثار فراوانی را به همراه خواهد داشت. امّا مهمترین اثر آن در بُعد اخلاقی و اعتقادی است. تأثیرپذیری از دوست در این زمینه، حقیقتی است که هم از نظر علمی و هم از طریق تجربه و مشاهدات حسّی به اثبات رسیدهاست(مکارم شیرازی،ج۱۵،ص۷۲). تا جایی که پیامبر اسلام(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرمایند: «اَلْمَرءُ عَلَی دِینِ خَلیلِه» (حرّعاملی،ج۱۲،ص۴۸) انسان بر دین و آیین دوستش میباشد. از طرفی نکتهی مهّم این است که در اغلب موارد تأثیر دوست، تدریجی و پنهان است. امام علی (علیهالسّلام) میفرمایند: «با فرد شرور، مصاحبت مکن زیرا طبیعت تو از طبع او، شرارتی میگیرد، در حالی که تو آگاه نیستی» (ابی فراس،ج۲،ص۱۵).
به همین دلیل، افراد بعد از مدّتها متوجّه تأثیر دوست و تغییر خود میشوند و یا حتّی ممکن است هیچگاه متوجّه این تغییر نشوند (مدرّسی،ص۲۳).
علل اصلی تأثیرپذیری اعتقادی اخلاقی دوستان از همدیگر عبارت است از: ۱. خو گرفتن و عادت کردن به رفتار دوست(صالحی،ص۱۰۱)؛ ۲. انطباق یافتن شخص بر رفتار و افکار اطرافیان به ویژه دوستان (فرهنگی، ص۲۴۴)؛ ۳. تلاشکردن دوستان برای شبیه ساختن فرد به خودشان (همان،ص۲۴۳).
در اینجا اشارهای گذرا به بعضی از آثار دوستیهای شایسته و غیر شایسته میشود.
الف- آثار فردی و اجتماعی دوستیهای شایسته:
دوستیهای شایسته آثاری همچون، آرامش روانی (کلینی،ج۲،ص۲۴۷)، برکات و پاداش دوستی با مؤمن (شیخ صدوق، ص۴۵و۴۶)، برخورداری از کمک و یاری او در دنیا و شفاعتش در آخرت (محدث نوری،ج۲،ص۲۴۷)، بهرهمندی از دعای خیر مؤمن (شیخ صدوق، همان،ص۴۶) شرافت (تمیمی آمدی،ص۴۳۹)، نیک نامی و افزایش دوستان پاک را برای فرد به ارمغان میآورد.
همچنین، حفظ آرامش خانواده و تقویت بنیان آن، رفاه و آسایش عمومی در جامعه (صالحی،ص۹۹)، انسجام و پیوند بیشتر اجتماع (همان،ص۹۸)، از آثار و پیامدهای اجتماعی دوستیهای شایسته میباشد.
ب- آثار فردی و اجتماعی دوستیهای ناشایسته:
دوستیهای ناشایسته، پیامدهایی فردی همچون، بد نامی (محدّث نوری،ج۸،ص۳۳۹)، دشمنی و نفاق (محدّث نوری،ج۸،ص۳۳۹) پشیمانی (فرقان،۲۷)، عذاب (تمیمی آمدی،ص۴۳۱)، آشنایی با دوستان ناصالح متعدّد، به دنبال خواهد داشت.
نا آرامی در فضای خانواده و گسترش فساد و ناامنی در جامعه، نیز از آثار اجتماعی دوستیهای ناشایسته میباشند.
ج- آثار سوء فردی و اجتماعی ویژه دوستی با جنس مخالف:
علاوه بر آثار سوء ذکر شده برای دوستیهای ناشایسته، دوستی با جنس مخالف پیامدهای وخیم فردی و اجتماعی دیگری نیز دارد که در اینجا به بعضی از آنها اشاره میشود:
۱. آثار فردی
فراهم شدن زمینه انواع گناهان (محدّث نوری،ج۱۴،ص۲۷۳)، بیدار شدن حّس تنوع طلبی و تقاضای نامحدود جنسی (مطهری،ص۶۸)، هدر رفتن فرصت جوانی و استعدادهای فرد (مقیمی حاجی،ص۴۳)، بالا رفتن سنّ ازدواج و عدم علاقه و پذیرش آن(همان،ص۵۹)
۲. آثار اجتماعی
فلج شدن نیروهای اجتماع(مطهری،ص۷۵)، وابستگی جامعه به بیگانگان و باز شدن راه استعمار (مقیمی حاجی،ص۴۳)،کاهش ازدواج و آثار سوء تجرّد بر جامعه (همان،ص۵۸)، افزایش طلاق (همان، ص۵۵)
لذا به خانوادهها پیشنهاد می شود از آنجا که نیاز به دوست یک نیاز فطری است، قبل از آن که نسل نوپای جامعه این نیاز را با رفاقت با دوستان نااهل، ارضاء نمایند به آشنا کردن فرزندشان با دوستان شایسته و همسن مبادرتورزند و زمینه را برای دوستیهای شایستهی فرزندانشان مهیّا نمایند. خانوادهها میتوانند با ایجاد ارتباط و دوستیهای خانوادگی با خانوادههای سالم و متدیّنی که فرزندان مودّب و همسن و سال و همجنس با فرزندان خودشان دارند موجب آشنایی و دوستی آنها گردند.
فهرست منابع و مآخذ
*قرآن کریم
* سیّدرضی، نهج البلاغه، ترجمهی سیّدجعفرشهیدی، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، چاپ دوم،1368.
۱) انزلی، حسن، آداب معاشرت، ارومیه: انتشارات انزلی، چاپ اول، ۱۳۷۰.
۲) بستانی، محمود، اسلام و روان شناسی، محمودهوشیم، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۲.
۳) برکوویتز، لئونارد، روانشناسی اجتماعی، تهران: ترجمهی محمّدحسین فرجاد،انتشارات اساطیر، چاپ اول، ۱۳۷۲.
۴) تمیمی آمُدی، عبدالواحد، غرر الحکم و دررالکلم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶.
۵) حّرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم: انتشارات اسلامی وابسته به جامعهی مدرسین حوزهیعلمیّهی قم، چاپ دوم، هـ . ق ۱۴۰۴.
۶) حسینی، سیّد خلیل، عاشورا تجلی دوستی و دشمنی، قم: انتشارات مسجد جمکران، چاپاول،۱۳۸۴.
۷) خرّمی مشگانی، ابراهیم، رفیق شناسی، کاشان: انتشارات مرسل، چاپ سوم، ۱۳۷۷.
۸) دهخدا، علیاکبر، لغت نامه، تهران: بی نا، ۱۳۵۱.
۹) شیخحرّ عاملی، وسایلالشیعه، قم: موسّسه آلالبیت(علیهمالسّلام) لإحیاءالتراث، چاپاول، هـ.ق.۱۴۰۹.
۱۰) شیخ صدوق، أمالی، بی جا: انتشارات کتابخانه الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۲.
۱۱) ……………….، مصادقه الإخوان: قم،لیتوگرافی کرمانی، هـ . ق ۱۴۰۲
۱۲) صالحی، نادعلی، دوست و دوستی: با معارف اسلامی آشنا شویم، سال هجدهم، آذرتا اسفند ۱۳۷۸، شمارۀ44.
۱۳) ………………………………: با معارف اسلامی آشنا شویم، سال نوزدهم، مرداد تا آبان ۱۳۷۹، شمارۀ ۴۶.
۱۴) طباطبائی، سیّد محمّد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن،تهران: دارالکتب اسلامیه چاپ چهارم، ۱۳۶۲.
۱۵) فرهنگی، علی اکبر، ارتباطات انسانی(مبانی)، تهران: خدمات فرهنگ رسا، چاپ هفتم،۱۳۷۴.
۱۶) کلینی، ابوجعفر محمّد بن یعقوب، کافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۰.
۱۷) محدّث نوری، مستدرک الوسایل، قم: مؤسسهآلالبیت(علیهالسّلام) لإحیاء التراث، چاپ اول، هـ.ق۱۴۰۸.
۱۸) محمّدی ری شهری، محمّد، راهنمای محبت، قم: دارالحدیث، چاپ اول،۱۳۸۲.
۱۹) مجلسی، محمّد باقر، بحار الانوار، بیروت: موسّسهی وفا، هـ . ق ۱۴۰۴.
۲۰) مدرّسی، هادی، دوستی و دوستان،حمید رضا شیخی و حمید رضا آژیر، مشهد: بنیادپژوهشهایاسلامی آستانقدسرضوی، چاپ چهارم، ۱۳۸۴.
۲۱) مرویانحسینی، سیّدمحمود، نیازهای انسان( از منظر آموزه های دینی و روانشناسی)، مشهد: بهنشر،چاپ اول، ۱۳۸۲.
۲۲) موسّسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی با همکاری دبیرخانه شورایعالیجوانان، جوانان ازدیدگاه امامخمینی(قدّس سرّه) (تبیان آثارموضوعی، دفتر شانزدهم)، بیجا: مشعل نشر، بی تا.
۲۳) مطهّری، مرتضی، مسئله حجاب، قم: انتشارات صدرا، چاپ دوم، بی تا.
۲۴) مقیمیحاجی، ابوالقاسم، جوانان و روابط، قم: مرکزمطالعاتوپژوهشهایفرهنگی حوزهی علمیّه، چاپ اول، ۱۳۸۰.
۲۵) مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ هشتم، ۱۳۷۱.
۲۶) ورام بن ابی الفراس، تنبیه الخواطر و نزهه النواظر، قم: انتشارات مکتبه الفقیه، ۱۳۷۶.