از دعای پدر (علّامه مجلسی)
مرجان کاظمی
مقدمه:
سخن از علّامه مجلسی است. شخصیتی که پس از علّامه حلّی در جهان اسلام، بلکه در کلّ جهان کسی در کثرت تألیفات به پای او نمیرسد.
مجموع کلمات مکتوب علّامه را افزون بر ۷۰ میلیون کلمه گفتهاند(رفیعی، ۴۸). که اگر هر صفحه کتاب را شامل ۲۵۰ کلمه بدانیم و علّامه مجلسی این مطالب را نوشته باشد با یک محاسبه مشخّص میگردد که علّامه در تمام این ۵۰ سال بدون وقفه، روزانه یک کتاب ۱۵۳ صفحهای مینوشته است.
عظمت کار علّامه را زمانی درمییابیم که نوشتن این حجم عظیم از مطالب در شئونات مختلف را در کنار سایر مشاغل زیاد او نظیر شیخ الاسلامی، امامت جمعه و جماعت روزگار خود، تدریس و تربیت طلاب و مشتاقان علوم دینی، وعظ، خطابه و مشغلههای دولتی زمان ایشان بدانیم که او را سزاوار القابی نظیر، استادما، شیخ الاسلام و المسلمین، امام علّامه، محقّق مدقّق، جلیل القدر، عظیم الشّأن، والا جایگاه، وحید عصر و یگانهی زمان کرده است(شناختنامه علّامهمجلسی، ۹۳/۱).
سیام مرداد ماه روز بزرگداشت این عالم بزرگ شیعه میباشد.
او از نوابغ روزگار خود بود. کارهای بدیع و جدیدی که انجام دادهاست نشانهی نبوغ و ابتکار این عالم است. ایشان در مدّت عمر با برکت خود کارهای متعدّدی انجام دادهاند که برخی از آنها جنبهی ابتکاری دارد و این نبوغ و موفّقیت را مدیون دعای خیر پدر است. نقل شده از پدر بزرگوارش که فرمود: شبی از شبها بعد از تهجّد حالتی دست داد که یقین کردم در آن حال هر دعایی بکنم مستجاب خواهد شد. در تعیین دعا اندیشه میکردم که آیا از امور دنیوی باشد یا امور اخروی که ناگاه صدای گریهی محمّد باقر از گهواره بلند شد من گفتم: الهی! بحقّ محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین این طفل را از مروّجین دین و ناشرین احکام حضرت سیّدالمرسلین قرار بده و او را به توفیقات بینهایت خود موفّق بدار(مهدوی،ج ۱،ص ۵۳).
تولّد
محمدباقرمجلسی در سال ۱۰۳۷ هجری در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش محمّدتقیمجلسی از شاگردان بزرگ شیخ بهایی و در علوم اسلامی از سرآمدان روزگار خود به شمار میرفت. مادر ایشان، دختر صدرالدین محمد عاشوری است که خود از پرورشیافتگان خاندان علم و فضیلت بود(مهدوی، ج ۱،ص ۴۴ و تهرانی،ج ۱،ص ۱۵۱).
شهرت
در علّت انتساب این خاندان به مجلسی نظرهای متعدّدی وجود دارد:
۱.مجلسی نام روستایی است از روستاهای اصفهان یا نطنز و یا به طور کلّی نام روستایی است.
۲.مجلسی نام یکی از قریههای جبل عامل است.
۳.چون قنداقهی علّامهمجلسی را به محضر مقدس امام زمان(عَجَّلالله تعالیفرجهالشّریف) بردند.
۴.وجه نسب ایشان به مجلسی آن است که گویا مقصودعلی (جدّعلّامهمجلسی) ترتیب بعضی مجالس شاه عبّاس را میداده و برای اشتغال خاطر وی بعضی حکایات را نقل مینموده است.
۵.مقصودعلی(جدّعلّامهمجلسی) بسیار خوش محضر و مجلس آرا بوده.
۶.لقب مجلسی را شاه طهماسب به جدّعلّامهمجلسی داده است و او آن را در اشعار، تخلّص خود قرار داد و علّت آن است که هر موقع شاه میخواست مجلس مذهبی داشته باشد او حاضر میشد و بیان احادیث و فضایل اهل بیت(علیهمالسّلام) مینمود.
۷.مجلسی، تخلّص شعری جدّعلّامهمجلسی بوده و این خاندان به همین مناسبت به مجلسی شهرت یافتهاند. این وجه صحیحترین وجوه در علّت شهرت میباشد چنانکه در بسیاری از کتابها به آن اشاره شده است(مهدوی،ج۱، ص ۴۶).
علّامهمجلسی در خانوادهی علمی و روحانی متولّد گردید. پدر و اجدادش از دانشمندان زمان و همگی عابد و متّقی و پرهیزکار بودهاند. تحصیلات علّامه از ابتدای کودکی خیلی زودتر از همسالانش شاید در سنین سه و چهار سالگی در نزد پدر شروع شد. خودِ علّامه در شرح فقیه در باب نماز میّت فرموده است: الحمدالله رب العالمین که بنده در چهار سالگی همهی اینها را میدانستم. یعنی خدا و نماز و بهشت و دوزخ. و نماز شب انجام میدادم در مسجد صفا و نماز صبح را به جماعت میخواندم و اطفال را با آیه و حدیث که از پدرم آموخته بودم، نصیحت میکردم(رک: مهدوی،ج ۱،ص ۵۵).
نبوغ سرشار او به حدّی بود که در ۱۴ سالگی از فیلسوف بزرگ اسلام، ملّاصدرا اجازهی روایت گرفت(مهدوی،ج ۱،ص ۵۵).
علّامهمجلسی در دوران تحصیل نزد عدّهای از بزرگان علم و ادب، محدّثین و مجتهدین شاگردی نموده یا از آنان اجازهی روایت احادیث دریافت نمودهاست. بعضی از این استادان عبارتند از: علّامهحسنعلیتستری، امیرمحمدمؤمناسترآبادی، میرزایجزایری، شیخحرّعاملی، ملّامحسناسترآبادی، ملّاصالحمازندرانی و…که ذکر تمامی استادان ایشان در این نوشتار، امکانپذیر نیست.
علّامه در علوم مختلف مانند تفسیر، حدیث، فقه، اصول، تاریخ، رجال و درایه سرآمد عصر خود بود. این علوم در کنار علوم عقلی همچون فلسفه، منطق، ریاضیات، ادبیات، لغت، جغرافیا، طب، نجوم و… از او شخصیّتی بینظیر ساخته بود.
در پای درس علّامهمجلسی بیش از هزار طلبه مینشستند و از نور علم و معرفت، دلهای خود را جلا میدادند. سیدنعمتاللهجزایری که از شاگردان مشهور علّامه میباشد در بارهی مقام علمی وی میفرماید: (با آن که در سنّ جوانی به سر میبرد چنان در علوم تتبّع کرده بود که احدی از علمای زمانش به آن پایه نرسیده بودند(گلشن ابرار،ج ۱،ص ۲۵۰). هنگامی که در مسجد جامع اصفهان مردم را موعظه میکرد، هیچ کسی فصیحتر و خوشکلامتر از او ندیدم. حدیثی که شب مطالعه میکردم چون صبح از او میشنیدم چنان بیان میکرد که گویی هرگز آن را نشنیدهام(مهدوی،ج ۱،ص ۱۴۸).
بسیاری از بزرگان حوزه برای نشان دادن ارادت خود به او و شناساندن ارزش علّامه به طلّاب جوان، گاهی پای درس ایشان حاضر میشدند(گلشن ابرار،ج ۱،ص ۲۵۰).
علّامه هیچگاه قلم را از خود جدا نمیساخت. حتّی در سفر هم همیشه همراه ایشان بود و به نوشتن مشغول بودند. او جلد بیست ودوّم بحار الانوار را در نجف اشرف بعد از مراجعت از سفر حج تألیف نمود و در مراجعت از سفر خراسان در بین راه ترجمهی خطبهی امام رضا(علیهالسّلام) و رسالهی وجیزهی رجب را نگاشت. در روزهایی که علّامه در مشهد مقدّس برای زیارت مشرّف بود، جمعی انبوه از علماء، فضلاء و طلاب جهت استفاده از علوم او تقاضای درس حدیث میکردند و علّامهمجلسی چهل حدیث (اربعین حدیث) را در این ایّام نوشت(مهدوی،ج۱،ص ۱۶۱).
تألیفات
علّامه با توجّه به نیاز فرهنگی مردم زمان خود تألیفات زیادی را به رشتهی تحریر درآورده است.
وقتی احساس کرد که مردم به علم نجوم نیازمندند، کتاب «اختیارات» را نوشت.
و چون احساس کرد جامعه به سوی جدا شدن از خدا سوق داده شده کتابی در تهذیب اخلاق چون «عین الحیاه» را نگاشت. آثار وی زمینهی هدایت مردم را فراهم میساخت. کمتر خانهای از شیعیان بود که کتابهای وی در آن یافت نشود(رک: گلشن ابرار،ج ۱،ص ۲۵۴).
الف)تألیفات عربی
۱-بحار الانوار
۲-مرآه العقول فی شرح اخبار الرسول (در شرح اصول کافی)
۳-ملاذالاخبارفیشرح التهذیب
۴-شرح اربعین
۵-الوجیزه فی الرجال
۶-الفوائد الطریقه فی شرح الصحیفه السجادیه
۷-رساله الاوزان
۸-المسائل الهندیه
۹-رساله اعتقادات (۷۵۰ سطر است و در یک شب نگاشته شده است)
۱۰-رساله فی الشکوک
ب)تألیفات فارسی
۱-حق الیقین
۲-عین الحیاه
۳-حیوه القلوب
۴-حلیه المتقین
۵-مشکوه الانوار
۶-جلاءالعیون
۷-زادالمعاد
۸-تحفه الزائر
۹-مقیاس المصابیح
۱۰-ربیع الاسابیع
۱۱-رساله درشکوک
۱۲-رسالهی دیات
۱۳-رساله در اوقات
۱۴-رساله در جفر
۱۵-رساله در بهشت و دوزخ
۱۶-رسالهی اختیارات ایّام
۱۷-ترجمهی عهدنامهی امیرالمؤمنین(علیهالسّلام) به مالک اشتر
۱۸-مشکوه الانوار در آداب و قرائت قرآن و دعا
۱۹-شرح دعای جوشن کبیر
۲۰-رساله در رجعت
۲۱-رساله در آداب نماز
۲۲-رساله در زکوه
و بیش از ۳۰ رسالهی دیگر در مسائل مختلف در ترجمهی دعاها و کتابهایی مختصر در عقاید و احکام(رک: گلشن ابرار،ج ۱،ص ۲۵۴،و مجلسی،ج ۱، ص ۸)
مقام معنوی
سیدنعمتاللهجزائری در مدت ۴ سال که در خانهی علّامهمجلسی ساکن بوده بهتر از هر کس دیگر به وضع روحی استاد و مربّی خود واقف بوده است. دربارهی استادش میگوید: “چندین سال با وی معاشرت کردم و شب و روز با او بودم هیچ عمل مباحی از او ندیدم تا چه رسد به مکروهات؛ زیرا وی پیروی میکرد از فرمایش رسول اکرم(صَلّیاللهعلیهوآله) که فرمودند: «وَلیَکُن فی کَلّ شیءٍ حتی النًّوم والماکل» بلکه تمام اعمال و افعالش طاعت و عبادت بود. (رک: مهدوی،ج ۱،ص ۱۴۸)
مقام سیاسی
علّامه پس از فوت مرحوم ملّامحمدباقرسبزواری در سال ۱۰۹۰ هجری به منصب شیخالاسلامی دست یافت و در این جایگاه خدمات بسیاری را در زمینهی سیاسی و اجتماعی به ایران و تشیّع نمود. بزرگترین کار علّامهمجلسی در صحنهی سیاست که به نفع تشیّع و مکتب آن ختم شد مبارزه با صوفیان بود و از نفوذ و قدرت آنها در دولت و نظام اداری کاست. صوفیان فقط در اصفهان بیست و یک تکیه و خانقاه داشتند.
علاوه بر مبارزه با صوفیان، با کشیشان دربار، بیگانگان، نمایندگان مؤسّسات و شرکتهای غربی به مبارزه با بتپرستان پرداخت. روزی به علّامه مجلسی خبر دادند که بت پرستان در شهر اصفهان در خانهای، بُتی را قرار داده و عبادت میکنند. علّامه بعد از تحقیق و آگاه شدن از این موضوع، فتوای خراب کردن آن را صادر کرد(رک. گلشن ابرار، ج ۱،ص ۲۵۵).
در زمان تاجگذاری حسینمیرزا (سلطانحسین)، شاه از علّامهمجلسی درخواست کرد که مراسم و تشریفات را او انجام دهد. پس از انجام مراسم توسّط علّامهمجلسی، شاه رود به علّامه کرد و گفت: به ازای این خدمت چه تقاضایی داری و چه پاداشی میطلبی؟ علّامه بر سه نکته تأکید ورزید. سه نکتهای که ملّتهای بزرگ را به زانو درمیآورد یعنی فساد، تفرقه و بی تفاوتی نسل جوان.
پس از شاه تقاضا کرد که فرمانی صادر کند و نوشیدن مسکرات، جنگ میان فرقهها و همچنین کبوتربازی را نهی فرماید. شاه با رضایتخاطر پذیرفت و فوری فرمانی را به همان مضمون صادر کرد(گلشن ابرار، ج۱، ص ۲۵۶).
تاریخ وفات علّامه
در تاریخ وفات ایشان بین دانشمندان اختلاف دیده میشود. در بعضی از کتابها تاریخ وفات ایشان ۲۷ رمضان سال ۱۱۱۰ هجری آمده است(رک،مهدوی،ج ۱،ص ۵۷)؛ امّا در بعضی دیگر تاریخ وفات علّامه ۲۷ رمضان سال ۱۱۱۱ هجری ذکر شده است (رک: گلشن ابرار، ج ۱،ص ۲۵۶).
پیکر پاک علّامه در کنار مسجد جامع اصفهان نزد مدفن پدر بزرگوارش محمدتقیمجلسی به خاک سپرده شد.
کلام آخر
علمای بزرگوار شیعه در طول زندگانی خود متحمّل زحمات زیاد و رنجهای طاقتفرسا گردیده و لحظهای از سعی در پیشرفت عقاید خود غفلت ننمودند و آنچه امروز موجب کمال سربلندی و افتخار ملّت اسلام و شیعه میباشد از ذخایر علمی و مباحث حکمی و فلسفی وشعر و ادب، نتیجهی همین کوششها و جانبازیهاست.
نسل حاضر باید بداند که این افتخارات بدون زحمت بهدست نیامده، بلکه این میراث گرانبها نتیجهی فعّالیتها و کوششهای هزاران عالم دانشمند در طول قرنها میباشد. پس باید در حفظ و نگهداری آن کوشید.
منابع:
۱-طهرانی، آقا بزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالمأضوا.
۲-جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، قم: نشر معروف،1382.
۳-مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲.
۴-مهدوی، سیدمصلحالدین، زندگینامه علامهمجلسی، اصفهان: انتشارات حسینیه عمادزاده.