مغفرت و آثار آن
صفیه خالقی
یکی از مهمترین مسائلی که ذهن انسان را به خود مشغول نموده است، مسألهی رهایی از گناهان و نجات از عذاب ابدی است. لذا سعی انسان در طول تاریخ این بوده که راهی برای رسیدن به آن پیدا کند.
قرآن انسانها را برای دستیابی به مغفرت الهی به مسارعه و مسابقه در راه سعادت تشویق نموده تا در جهت رفع موانع نزول مغفرت گام بردارند:«وَ سَارِعُواْ إِلىَ مَغْفِرَه مِّن رَّبِّکُمْ وَ جَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِین» (سورهآلعمران،۱۳۳) و بر یکدیگر سبقت بجویید برای رسیدن به آمرزش پروردگار خود و بهشتی که وسعت آن آسمان ها و زمین است و برای پرهیزگاران آماده شده است.
«سارِعوا» از مسارعت به معنی کوشش و تلاش دو یا چند نفر برای پیشی گرفتن از یکدیگر در رسیدن به یک هدف و شدت در سرعت است(مکارم شیرازی، ج۳، ص۹۱).
این آیه کوشش و تلاش نیکوکاران را به یک مسابقهی معنوی تشبیه کرده که هدف نهایی آن، آمرزش الهی و نعمتهای جاویدان بهشت است(حسینی دشتی، ج۷، ص۶۱۷).
مفهوم مغفرت
«غفر» در لغت به معنای پوشانیدن گناه و چشمپوشیکردن از آن(حسینی دشتیج۷،ص:۶۱۷) و پوشاندن و مستور کردن است(قرشی،ج۵،ص۱۰۷) و در اصطلاح، منظور از غفران و مغفرت خدا این است که بنده را از رسیدن عذاب به او مصون میدارد(راغب اصفهانی، ج۲،ص۷۰۲). مغفرت خداوند دربارهی بندگان گنهکار عبارت است از آن که خداوند گناهان آنان را میپوشاند و آن را مخفی نموده و آشکار نمیسازد(محمدی، ص۸۱۳).
تشنگان مغفرت الهی
در بین انسانها، گروههایی هستند که با وجود پذیرش دستورات خداوند و اطاعت از او، همیشه خود را تشنهی مغفرت الهی میدانند:
۱.حضرت آدم و حضرت حوا(علیهمالسّلام)
قرآن کریم، حضرت آدم(علیهالسّلام) را در مقام آمرزش خواهی از خداوند متعال معرّفی نموده و میفرماید:«قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ؛ گفتند:پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم! و اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نکنى، از زیانکاران خواهیم بود»(اعراف،۲۳).
این آیهی کریمه در حقیقت مقام پوزش طلبى و اعتذار را بیان کردهاست. هنگامى که آدم و حوا به نقشهی شیطانى ابلیس واقف شدند و نتیجهی کار خلاف خود را دیدند، به فکر جبران گذشته افتادند و نخستین گام را اعتراف به ظلم و ستم بر خویشتن، در پیشگاه خدا قرار دادند و طلب مغفرت نمودند(مصطفوی، ج8، ص۳۰۹).
۲.حضرت ابراهیم(علیهالسّلام)
از دیگر پیامبران تشنهی مغفرت الهی، حضرت ابراهیم(علیهالسّلام) بود که قرآن دربارهی او چنین میفرماید: «…رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاهِ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ رَبَّنَا اغْفِرْ لىِ وَ لِوَالِدَىَّ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ؛ مسلماً خدای من دعا را میشنود (و اجابت میکند). پروردگارا! مرا برپا کنندهی نماز قرار ده و در فرزندان من نیز چنین کن. پروردگارا! دعای (ما را) بپذیر. پروردگارا! من و پدر و مادرم و همهی مؤمنان را، در آن روز که حساب برپا مىشود، بیامرز!»(إبراهیم،39تا۴۱)
حضرت ابراهیم(علیهالسّلام) در این آیهی مبارک براى سه دسته طلب مغفرت کرده است، بدین شرح
۱- براى وجود مبارک خودش (رَبَّنَا اغْفِرْ لِی)؛
۲- حضرت ابراهیم(علیهالسّلام) براى والدین خویشتن طلب آمرزش می کند(وَ لِوالِدَیَّ) ؛
۳- سومین دسته مؤمنین میباشند(وَ لِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسابُ) این جملهی مبارک از هر نظر عمومیّت دارد، به این معنى که از زمان دعاى حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) تا قیامت، کلّیهی مؤمنین و مؤمنات را در برمیگیرد(نجفی،ج8، ص ۳۷۸).
۳.اولوالالباب
قرآن کریم به طلب مغفرت اولوالالباب اشاره نموده و میفرماید: «رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِى لِلْایمَنِ أَنْ ءَامِنُواْ بِرَبِّکُمْ فََامَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیَِّئاتِنَا وَ تَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ؛ پروردگارا! ما صداى منادى(تو) را شنیدیم که به ایمان دعوت مىکرد که: «به پروردگار خود، ایمان بیاورید!» و ما ایمان آوردیم پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بدی هاى ما را بپوشان! و ما را با نیکان (و در مسیر آنان) بمیران!» (آلعمران، ۱۹۳).
تعبیر به اولوالالباب اشارهی لطیفى به صاحبان عقل است. صاحبان خرد، پس از دریافت هدف آفرینش، و دراین راه پر فراز و نشیب، به اقتضای لبیب بودنشان به خدا پناه میبرند و از پروردگارشان میخواهند گناهانشان را بپوشاند و آنها را بزداید و محو کند(جوادی آملی ، ج۱۶، ص ۶۸۳).
۴.ربّیون
یکی از گروههایی که برای رسیدن به غفران الهی دعا میکنند، ربّیون هستند که قرآن کریم به آنان اشاره کردهاست و میفرماید:«وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ… قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فِی أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرِینَ؛ چه بسیار پیامبرانى که مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ کردند! گفتند:«پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندرویهاى ما در کارها، چشمپوشى کن! قدمهاى ما را استوار بدار! و ما را بر جمعیّت کافران، پیروز گردان!»(آلعمران، ۱۴۶ – 147).
مقصود از «رِبّیون» در این آیه، کسانی هستند که همراه انبیا همواره در حال نبرد و ستیز با دشمنان خدا بودهاند. همراهان مخصوص پیامبران پیشین، پس از اقدام شجاعانه در عرصهی پیکار، درخواست مغفرت و آمرزش گناهان و ثبات قدم در جهاد اکبر و پیروزی نهایی بر کافران را مسألت میکردند(جوادی آملی،ج ۱۵،ص۷۰۱).
عوامل مغفرت
برخی از عوامل مغفرت الهی عبارتاند از:
۱.استغفار
«استغفار» به معنای طلب مغفرت(قرشی، ج ۵، ص:۱۰۸) و درخواست زبانی یا عملی آمرزش و پوشش گناه از پیشگاه خداوند و هدف از آن، درخواست مصونیت از آثار بد گناه و عذاب الهی است(دایرهالمعارف قرآنکریم، ج۱،ص۱۳۴).
«وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحیما؛ کسی که کار بدی انجام دهد یا به خود ستم کند سپس از خداوند طلب آمرزش نماید خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت»(نساء، ۱۱۰).
این آیهی کریمه از وعدهی حتمی خداوند نسبت به آمرزش کسی که بعد از گناه خویش استغفار کردهاست حکایت میکند؛ یعنی حتماً مغفرت خداوند شامل حال چنین کسی میشود و آثار آن در زندگی او آشکار میگردد(یوسفی، ص۱۵۲).
۲.انفاق
قرآن کریم انفاق را موجب آمرزش برخی از گناهان بیان میکند:«إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیر؛ اگر انفاقها را آشکار کنید خوب است و اگر آنها را مخفی سازید و به نیازمندان بدهید، برای شما بهتر است و قسمتی ازگناهان شما را میپوشاند (و در پرتو بخشش در راه خدا، بخشوده خواهید شد) و خداوند به آن چه انجام میدهید آگاه است»(بقره، ۲۷۱).
واژهی «نفق» به معنی خروج یا تمام شدن و «انفاق» اخراج مال است. انفاق یعنی خارجکردن مال در راه خدا و این امر، اعم از واجب و مستحب، از چیزهایی است که قرآن و روایات دربارهی آن بسیار تشویق کردهاند و یکی از اسباب تعدیل ثروت و پر کردن شکاف جامعههاست. از جملهی « یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ » استفاده میشود که انفاق در راه خدا در آمرزش گناهان اثر عمیقی دارد، زیرا بعد از دستور انفاق در این جمله میفرماید: «و گناهان شما را میپوشاند» (مکارمشیرازی، ج۲، ص:۲۵۷).
۳. قول سدید
قرآن کریم نتیجهی قول سدید را مغفرت الهی بیان میکند و میفرماید:«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیدا یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظیماً؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید تا خدا کارهای شما را اصلاح کند وگناهانتان را بیامرزد و هر کس از خدا و رسولش اطاعت کند به رستگاری و پیروزی عظیمی دست یافته است»(احزاب، ۷۱-۷۰).
سدید از مادّهی «سدّ» به معنای محکم و استوار و خلل ناپذیر و موافق حق است و قول سدید سخنی است که مانند یک سدّ محکم جلوی امواج فساد و باطل را میگیرد(مکارم شیرازی، ج۱۷، ص۴۴۷).
این آیات اصلاح اعمال و مغفرت ذنوب را نتیجهی قول سدید دانستهاست و فرموده که قول سدید بگویید تا اعمالتان اصلاح گردد و گناهانتان آمرزیده شود(طباطبایی، ج۱۶، ص۵۴۴).
آثار مغفرت
۱.تبدیل سیّئات به حسنات
یکی دیگر از برکات مغفرت الهی، جایگزین شدن خوبیها به جای بدیهاست. قرآن نیز به این حقیقت تصریح کرده است و میفرماید: «إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما؛ مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل میکند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است»(فرقان،۷۰).
۲.جلب رحمت الهی
یکی از آثار مغفرت الهی، این است که انسان به رحمت ربوبی دست مییابد. حضرت صالح(علیهالسّلام) خطاب به قوم ثمود میگوید:«قالَ یا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّیِّئَهِ قَبْلَ الْحَسَنَهِ لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ؛ [صالح] گفت: «ای قوم من! چرا برای بدی قبل از نیکی عجله میکنید [و عذاب الهی را میطلبید، نه رحمت او را]؟ چرا از خداوند تقاضای آمرزش نمیکنید تا شاید مشمول رحمت [او] شوید» (نمل،۴۶).
در این آیهی شریفه، منظور از سیّئه، عذاب و منظور از حسنه، رحمت است(قرشی، ج۷، ص۴۶۹). و استغفار و طلب مغفرت از خداوند زمینهی جذب رحمت الهی است« تَسْتَغْفِرُونََ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»(قرائتی، ج۷، ص۴۳).
۳.اجابت دعا
شخصی که بخواهد دعایش مستجاب شود، باید از طلب مغفرت از درگاه خداوند به عنوان پلکانی برای رسیدن به مقام استجابت دعا استفاده کند. چنانکه در قرآن آمده است که حضرت سلیمان(علیهالسّلام) با تقدیم استغفار پیش از دعا و نیایش، برای دستیابی به قدرت و پادشاهی، نیایشهای خود را در معرض استجابت قرار میدهد : «قالَ رَبِّ اغْفِرْ لی وَ هَبْ لی مُلْکاً لا یَنْبَغی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ؛ گفت: «پروردگارا! مرا ببخش و حکومتی به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچ کس نباشد که تو بسیار بخشندهای»(سورهی صاد، ۳۵).
منابع
۱.جوادی آملی ، عبد الله، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، ج۱۶،۱۵، قم، اسرا، ۱۳۸۸.
۲.حسینی دشتی، مصطفی، معارف و معاریف، ج۷،چاپ دوم، زمستان ۱۳۷۶،.
۳.راغب اصفهانی، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ترجمه: غلامرضا خسروی حسینی، ج۲، قم: المکتبه المرتضویه لاحیاء الآثار الجعفریه، چاپ چهارم، ۱۳۸۷.
۴.طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه: محمدباقر موسوی همدانی، قم: بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، چاپ دوم، تابستان ۱۳۶۶، ج۱۶.
۵.قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ اول، بهار ۱۳۸۱، ج۷.
۶.قرشی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران: بنیاد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ج۷.
۷.قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران: دارالکتب اسلامیه، چاپ هشتم، ۱۳۶۱، ج۵،۷.
۸.محمدی، حسنعلی، فرهنگ آسمانگر، اسماء و صفات الهی در قرآن، متون دینی و ادبیات فارسی، قم: فراگفت، چاپ اول، ۱۳۸۲.
۹.مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم، دایره المعارف قرآن کریم، قم: بوستان کتاب ، ج۱.
۱۰.مصطفوی، حسن،تفسیر روشن، تهران: مرکز نشر کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۰، ج8.
۱۱مکارم شیرازی، ناصر،تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب اسلامیه، چاپ بیستم، ۱۳۷۱، ج۲،۳،۶،۱۷.
۱۲.نجفیخمینى، محمدجواد، تفسیر آسان، تهران: کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۷،ج۸.
۱۳.یوسفی، محمدحسین، تجربهی شیرین ندامت: رمز آشتی با خدا و امام زمان و برکات استغفار، قم: دلیلها، چاپ چهارم، تابستان۱۳۸۷.