عروج نفس

tobe

سلسله درس‌های استاد طاهایی /توبه 

تنظیم: استاد مریم پورحسینی/ استاد طیبه رثایی

یکی از راه‌های عروج نفس و سیر الی‌الله که در تقویت اراده و روح نیز بسیار مفید و مؤثّر است، «توبه” می‌باشد. توبه همان معنای بازگشت به سوی خدا را دارد، یک تلاطم و انقلاب درونی و پشیمانی از ارتکاب گناه و تصمیم بر ترک آن در آینده و جبران گذشته است که نتیجه‌ی چنین حالت و تصمیمی بازگشت به سوی خداست. خداوند نه تنها گناه را می‌آمرزد، بلکه خیلی زود هم آشتی می‌کند. در دعای کمیل چنین می‌خوانیم: یا سریع‌الرّضا! ای خدایی که زود از بندگان راضی می‌شوی! نه تنها راضی می‌شوی، بلکه رحمت خود را نیز شامل حال آنان می‌نمایی. چنان‌چه در این آیه‌ی قرآن می‌فرماید: «وَ إِذا جاءَکَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَهٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ»؛ هرگاه کسانی که به آیات ما ایمان دارند، نزد تو آیند به آن‌ها بگو: سلام بر شما! پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده‌است. هرکس از شما کار بدی از روی نادانی کند، سپس توبه و اصلاح(و جبران) نماید، (‌مشمول رحمت خدا می‌شود چرا که) او آمرزنده‌ی مهربان است(انعام،۵۴).

مهربانی خدا نسبت به بندگان بسیار زیاد است. خدایی که همه چیز از اوست و این بنده در ناز و نعمت او پرورش یافته و نشو و نما کرده‌است، حتّی موجودیت و استمرار در وجودش به او بستگی دارد؛ نه تنها  او را می‌بخشد، بلکه گناهانش را به حسنات تبدیل می‌کند. قرآن می‌فرمایدإِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً»؛  مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات بَدَل می‌کند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است(فرقان،۷۰). تبدیل سیّئات به حسنات یعنی این‌که خدا نقاط تاریک و ظلمانی را در پرونده‌ی عمل شخص محو می‌کند و جای آن نقاط روشن می‌گذارد.

توبه و سعادتمندی در دنیا

یکی دیگر از برکات توبه، سعادتمندی زندگی دنیا است. چنان‌چه خداوند در سوره‌ی هود، آیه‌ی ۵۲، می‌فرماید: «وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یَزِدْکُمْ قُوَّهً إِلى‏ قُوَّتِکُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمین‏»؛ ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید تا (باران) آسمان را پی‌درپی بر شما بفرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید و گنهکارانه، روی (از حق) برنتابید.

توبه و استغفار، نکبت‌هایی را که در اثر گناه دامن‌گیر فرد شده ‌است از بین می‌برد و زندگی خوش و سعادتمندی را نصیب وی می‌نماید. در واقع خداوند می‌فرماید: ای گناهکار! باز آی! من توبه‌ات را دوست دارم. چنان‌چه می‌فرماید: «انَّ‏ اللَّهَ‏ یُحِبُ‏ التَّوَّابینَ‏ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرین‏».

روایات معصومین نیز همین بیان امیدوارکننده‌ی آیات را دارد؛ آن گونه که پیامبر می فرمایند: «التّائب‏ من‏ الذّنب‏ کمن‏ لا ذنب‏ له‏…»؛کسی که توبه از گناه می‌کند مانند کسی است که گناه نکرده‌است(اصول کافی،ج۲،ص۴۳۵).                             

قرآن با این‌که از وعده‌های امیدوارکننده نسبت به تائبین خبر می‌دهد، آیاتی نیز دارد که در آن‌ها خداوند از عدم پذیرش توبه‌ی افرادی دیگر پرده برمی‌دارد. از جمله‌ی این افراد، آنانی هستند که توبه را تأخیر انداخته تا وقتی یقین به مرگ کنند.

قرآن می‌فرماید: «وَ لَیْسَتِ التَّوْبَهُ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآن‏…»؛ برای کسانی که کارهای بد را انجام می‌دهند و هنگامی که مرگ یکی از آن‌ها فرا می‌رسد می‌گوید: «الآن توبه کردم.» توبه‌ای نیست‌(نساء،۱۸).

بنابراین آیه‌ی شریفه، وقتی که فرد مُشرِف به عالم برزخ شد و ملک‌الموت را دید، دیگر یقین دارد که مرگش قطعی است. تا به حال که یقین نداشته ‌است می‌گوید معالجه‌ام کنید و برای نجات خود دست و پا می‌زند، ولی حال که جان به گلوی او رسیده و یقین به مرگ دارد توبه می‌کند، در حالی که این توبه قبول نیست؛ ولی اگر قبل از این حالت باشد امیدی هست. چنان‌چه پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) در خطبه‌ای چنین بیان می‌فرمایند: « کسی که یک سال قبل از مرگش توبه کند خداوند توبه‌ی او را می‌پذیرد.  سپس فرمودند: سال زیاد است؛ هرکس یک ماه قبل از مرگش توبه کند، خداوند توبه‌ی او را می‌پذیرد و سپس فرمودند: یک ماه هم زیاد است؛ هرکس یک روز قبل از مرگش توبه کند، خداوند گناهان او را می‌آمرزد. باز فرمودند: یک روز هم زیاد است؛ هرکس یک ساعت قبل از مرگش توبه کند، در حالی که روحش به این‌جا رسیده(و حضرت با دست به گلویش اشاره کرد)، خداوند متعال توبه‌اش را می‌پذیرد( تفسیر صافی،ج۲،ص۱۸۳).

این وعده‌ی پیامبر بسیار نوید بخش است، امّا ما از کجا اطمینان داریم که چقدر زنده‌ایم؟ چند سال، چندماه، چند هفته، چند روز و چند ساعت دیگر؟ می‌گویند مرگ از مژه‌ی چشم به انسان نزدیک‌تر است. قرآن می‌فرماید: « … فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَهً وَ لا یَسْتَقْدِمُون»؛ پس هنگامی که اجلشان فرا رسد نه ساعتی تأخیر می‌کنند و نه ساعتی پیشی می‌گیرند(نحل،۶۱).

اجل که آمد یک ساعت دیگر مقدّم و مؤخّر ندارد. یک ساعت یعنی یک برهه‌ی زمانی، یک لحظه، نه ساعتِ ۶۰ دقیقه‌ای. پس خیلی باید دقّت کنیم، هر لحظه باید توبه کرد. توبه‌ی صبح را برای شب نگذاریم که مبادا مرگ برسد. به تعبیر قرآن، زود باید توبه کرد: «إِنَّمَا التَّوْبَهُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَهٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَریبٍ فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیما» پذیرش توبه از سوی خدا،‌ تنها برای کسانی است که کار بدی را از روی جهالت انجام می‌دهند سپس زود توبه می‌کنند. خداوند توبه‌ی چنین اشخاصی را می‌پذیرد و خدا دانا و حکیم است(نساء/۱۷).

این آیه برای قبول توبه دو شرط قرار داده است: شرط یکم، جهالت و نفهمی در حال ارتکاب گناه است که منظور انجام دادن کاری از روی هوای نفس و آشکار شدن شهوت و غضب است، بدون این‌که آدمی با حق لجاجت و دشمنی داشته باشد. دلیل بر جهالت این است که پس از خاموش شدن شعله‌ی شهوت و غضب، شخص از کرده‌ی خویش احساس پشیمانی می‌کند. چنان‌که امام سجّاد(علیه‌السّلام) در دعای ابو‌حمزه‌ می‌فرماید: «إِلَهِی‏ لَمْ‏ أَعْصِکَ‏ حِینَ‏ عَصَیْتُکَ‏ وَ أَنَا بِرُبُوبِیَّتِکَ جَاحِدٌ وَ لَا بِأَمْرِکَ مُسْتَخِفٌّ وَ لَا لِعُقُوبَتِکَ مُتَعَرِّضٌ وَ لَا لِوَعِیدِکَ مُتَهَاوِنٌ لَکِنْ خَطِیئَهٌ عَرَضَتْ وَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی‏ وَ غَلَبَنِی هَوَای‏…»؛ بارخدایا! هنگامی که من تو را معصیت کردم، از روی انکار خداوندیت اقدام به گناه نکردم و به خاطر خفیف شمردن امر تو نبود و مجازات تو را کم اهمّیت نگرفتم و به آن بی‌اعتنا نبودم و وعده‌ی کیفرت را سبک نشمردم؛ بلکه خطایی بود که در برابر من قرار گرفت و نفس امّاره حق را بر من مشتبه کرد و هوای نفس بر من چیره شد.

شرط دوم: در آیه آمده‌است« یَتُوبُونَ‏ مِنْ‏ قَرِیب‏» توبه را به تأخیر نمی‌اندازند. کسانی که تسویف و مسامحه کرده و توبه را به عقب می‌اندازند، کم‌کم گناه را فراموش کرده تا جایی که فکر می‌کنند اصلاً در پرونده‌ی عمل آن‌ها گناهی نیست؛ در حالی که این خلاف تعالیم دینی ماست. امام سجاد(علیه‌السّلام) از پیش آمدن چنین حالتی به درگاه خداوند ناله می‌کنندانْقُلْنِی إِلَى دَرَجَهِ التَّوْبَهِ إِلَیْکَ‏ وَ أَعِنِّی‏ بِالْبُکَاءِ عَلَى نَفْسِی فَقَدْ أَفْنَیْتُ بِالتَّسْوِیفِ وَ الْآمَالِ عُمُرِی»؛ ( خداوندا) مرا به درجه‌ی توبه به درگاهت منتقل ساز! کمکم کن که بر حال خودم گریه کنم؛ چرا که عمرم را به امروز و فردا و آمال و آرزو گذراندم.

حاصل سخن این‌که: اگر افراد با شرایط، بازگشت و توبه نمایند، خداوند توبه‌ی آنان را قبول می‌نماید. « فَأُولئِکَ‏ یَتُوبُ‏ اللَّهُ‏ عَلَیْهِم‏».

به طور مسلّم شیطان قسم خورده که همه را به گمراهی بکشاند و در وادی هلاکت بیفکند، از بازگشت افراد بسیار ناراحت می‌شود و به زحمت می‌افتد.

حضرت یحیی(علیه‌السّلام) به شیطان می‌گوید: مرا از فرزندان آدم با خبر کن. شیطان می‌گوید: بندگان خدا نزد ما سه دسته هستند: گروهی از آن‌ها برای ما خیلی زحمت دارند و آن‌ها مؤمنینی هستند که فریبشان می‌دهیم و خوشحال می‌شویم که توانستیم آن‌ها را به گناه وادار کنیم. آنان به استغفار و توبه پناه می‌برند و همه‌ی زحمات ما را هدر می‌دهند. دوباره آن‌ها را فریب می‌دهیم و آن‌ها باز استغفار و توبه می‌کنند و ما از این‌ها در رنج و زحمت هستیم. دسته‌ی دوم که هیچ زحمتی برای ما ندارند، کسانی هستند که مثل توپی که در دست کودکان شماست، هر وقت اشاره کنیم بنده‌ی ما می‌شوند و فوری حرکت می‌کنند و دسته‌ی سوم مثل تو معصوم هستند و ما قادر نیستیم که بر آن‌ها مسلّط شویم(بحارالانوار،ج۶۳،ص۲۶۵).

تمام بندگان خدا غیر از معصومین خطاکارند و تکرار در گناه دارند و به توبه‌ی نصوح نیازمندند. یعنی توبه‌ای که دیگر به گناه باز نگردند و محبوب پروردگار واقع می‌شوند؛ چنان‌که امام صادق(علیه‌السّلام) می‌فرمایند: «إِذَا تَابَ‏ الْعَبْدُ تَوْبَهً نَصُوحاً أَحَبَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَسْتُرَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ فَقُلْتُ وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ قَالَ یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ یُوحِی إِلَى جَوَارِحِهِ أَنِ اکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ وَ یُوحِی إِلَى بِقَاعِ الْأَرْضِ أَنِ اکْتُمِی عَلَیْهِ مَا کَانَ یَعْمَلُ عَلَیْکِ مِنَ الذُّنُوبِ فَیَلْقَى اللَّهَ حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ مِنَ الذُّنُوب»‏؛ وقتی بنده توبه‌ی نصوح می‌کند، خداوند او را دوست دارد و در دنیا و آخرت بر او پرده‌پوشی می‌کند. من عرض کردم چگونه بر او پرده‌پوشی می‌کند؟ فرمود: هر چه از گناهان که دو فرشته‌ی موکّل بر او برایش نوشته‌اند، از یادشان ببرد و به جوارح و اعضای بدن او می‌فرمایدکه گناهان او را پنهان کنید و به قطعه‌های زمین که در آن‌جاها گناه کرده است، وحی می‌فرماید که پنهان دار آن‌چه از گناهان که بر روی تو کرده است؛ پس دیدار کند خدا را هنگام ملاقات او در حالی که گواهی به ضرر او بر گناهانش، نیست (اصول‌کافی،ج۴،ص۱۶۴).

خدایا! به آبروی توّابین واقعی تو را سوگند می‌دهیم، توفیق توبه و انابه و بازگشت از گناه به همه‌ی ما عنایت فرما!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا