اینفوگرافی مقالهی عدالت و معنویت در اسلام
فاطمه وکیلی
معنای عدالت و معنویت
عدل —— عدل در لغت به معنای انصاف (اخوانکاظمی، ص۲۷) راستی و درستی و میانهروی (بندرریگی (مترجم)، ص۳۵۲) و تناسب بین دو چیز (اخوانکاظمی، ص۲۸) به کار رفته و در اصطلاح به معانی مساوات (مطهّری، ص۳۱۲) و توازن (مطهّری، ص۵۹) آمده است. ابن منظور در تألیف خویش در باب مفهوم عدل بیان میدارد: « آنچه در نفوس انسانی مایهی اعتدال و مرتّبی و استقامت و انتظام میشود، عدالت است و چنین انسانی مستقیم و راست و درست است» (اخوانکاظمی، ص۲۹).
عدل در دین —— در واقع در کلمات قرآن و اولیای دین، عدلی که در مورد انسان به کار رفته آنجا که به امامت و رهبری مربوط میشود، یک شایستگی است و آنجا که پای اخلاق به میان میآید، آرمانی انسانی (مطهّری، ص ۳۸) و سجیهای اخلاقی (طالقانی، ص۲۴) و آنجا که به اجتماع کشیده میشود، یک وظیفه است (مطهّری، ص38).
عدالت مساوات یا تناسب —— استاد مطهّری عدالت را به معنای مساوات به تناسب استحقاقها و مساوات در برابر قانون و توازن تعریف میکند و مینویسد: اگر بخواهیم عدالت را به معنای مساوات تعریف کنیم و مساوات را هم مساوات در موهبتهای اجتماعی فرض کنیم، غلط است. ولی عدالت را به یک معنای دیگر میشود معنی کرد که اگر به آن توجّه شود میتوان گفت آن هم مساوات است، امّا مساوات به شکل دیگر همان معنایی است که قدما برای عدالت میکنند: «إعطاءُ کلَّ ذی حقٍّ حقّه».
هر چیزی و هر شخصی در متن خلقت با یک شایستگی مخصوص به خود به دنیا آمده است. هر چیزی استحقاقی دارد و منشأ آن هم خود خلقت است (مطهّری، ص۳۱۲).
به طور کلّی بحث عدل به معنی تناسب در برابر بیتناسبی از نظر کل و مجموع نظام عالم است ولی بحث عدل در مقابل ظلم از نظر هر فرد و هر جزء مجزّا از اجزای دیگر است (همان، ص۶۰ و ۶۱).
معنویت—— معنویت نیز به معنای باطن و درون هر چیز است که در اصطلاح به سیر و سلوک و مرتبهای فراتر از مادّیات تعبیر شده که به شناخت و معرفت منجر میشود.
تفاوت عدالت اسلامی و غیراسلامی
ما در جهان تقریباً با سه نوع نگرش در مورد عدالت اسلامی و نحوهی اجرای آن در جامعه مواجه هستیم.
یک نگرش نظر اسلام در مورد عدالت و اجرای آن است. دومین نگرش، نظر غرب و نظام لیبرالیستی در این باب است و سومین نگرش نظر اسلام در مسألهی عدالت است.
عدالت درکمونیسم——- عدالت در نظر کمونیسم عبارت است از مساوات در فرد به گونهای که جلوی تفاوت اقتصادی را بگیرد و این تفسیر کوچکی است که کمونیسم در مورد عدالت میکند (سید قطب، ص۸۵).
عدالت در غرب ——- یا حقوق جهانی بشر از دیدگاه غرب، موضوع فضیلت یا کرامت ارزشی را برای انسانها نادیده گرفته است. در هیچ یک از مواد این حقوق، معیار شایستگی افراد، فضیلت و کرامتهای ارزشی و تقوا مطرح نشده است (ایزدی فرد و کاویار، ص۲۵۲) در صورتی که «از دیدگاه اسلام این امتیاز (کرامت ارزشی) برای نیل به موقعیتهای شایستهی اجتماعی ضروری است(همان، ص۲۵۳). غرب با نگرشی سکولاریستی انسان را از حوزهی ارزشها جدا کرده و انواع فساد و فحشا را تجویز و ارزشهای دینی را حذف میکند (همان، ص۲۵۲ و ۲۵۳).
عدالت دراسلام—— در نظر اسلام عدالت عبارت است از مساوات بزرگ انسانی که به طور دقیق با همهی شرایط و مقتضیات سازش دارد.
تفاوت معنویت اسلامی و غیراسلامی
در جهان امروز در مورد معنویت نظرات مختلفی مطرح است:
گرایش اول—– نخستین گرایش، موضعی است که در واقع بین مسائل مذهبی و مسائل معنوی جدایی قایل شده و آنها را مکمّل هم نمیداند و معتقد است که برای سعادت ابدی نیازی به رعایت قوانین شرعی نیست.
گرایش دوم—- گرایشی تاریخی است که در آن افراد، معتقد به مسائل معنوی و مذهبی هستند لکن از مسائل مادّی به شدّت دوری میکنند و حتّی در مسائل سیاسی و اجتماعی شرکت نمیکنند و در قبال مسائل جامعه موضع منفعلی دارند.
گرایش سوم —- گرایش اسلام است که معنویت و مذهبی بودن را لازم و ملزوم یکدیگر میداند و فعّالیت در اجتماع و مسائل سیاسی و استفاده از مواهب مادی را لازم بلکه مستحب و گاهی واجب میداند.
از قرآن استنباط میشود که هدف بعثت و رسالت پیامبران اقامهی عدل و قسط و برقراری برابری و مساوات اجتماعی و فروریختن دیوارها و فاصلههای طبقاتی است.
اجرای عدالت
نخستین گام در اجرای عدالت—— امام علی (علیهالسّلام) در کلامی مجمل و جامع میفرمایند: «انسان باتقوا نفس خویش را به عدل ملتزم کرده است و نخستین گام عدالت وی این است که هوای نفس را طرد و نفی کند» (اخوان کاظمی، ص۸۲).
اجرای عدالت در جامعه—– به نظر میرسد که اجرای عدالت در جامعه دو رکن اساسی دارد: تلاش مردم و تلاش حکومت. بیشک عادلانه بودن یک نظام به دست خود مردم است و «از آنجا که یکی از تعابیر عدالت از نظر امام علی(علیهالسّلام) قرار گرفتن هر چیز در جای بایستهاش است، بنابراین در مسند حکومت، رهبران و دستاندرکاران و کارگزاران باید از اشخاص صاحب صلاحیت از حیث تقوا، دانش و توانایی انتخاب شوند (اخوان کاظمی، ص۸۵) تا مانع دست یافتن اشخاص مضر به حکومت شوند (مطهّری، ص۱۳۲).
اجرای وظایف حکومت —- پس از مردم نوبت حکومت و اجرای وظایف حکومت است. از جمله وظایف حکومت ایجاد رفاه برای مردم است. امام علی (علیهالسّلام) به رفاه عمومی کاملاً توجّه داشت و عمران و آبادی سرزمینها و تأمین شرافتمندانه و کرامتمدارانهی مردمان را از اهداف حکومت خود میدانست و همچنان که در عهدنامهی مالک آمده است، حکومت را از ایجاد تنگنا و در مضیقهی اقتصادی گذاشتن افراد اجتماع برحذر میداشت و ضمن توسعه و تأمین کامل زندگی افراد تحت حکومت، به مالک توصیه میکرد که کارکنان دولتی را از حیث مالی بینیاز کند تا به فسادهای مالی و… آلوده نشوند (اخوان کاظمی، ص۱۶۷).
عدالت در مسائل اخلاقی جامعه
تأثیر عدالت حاکمان بر اخلاق مردم—- این موضوع را میتوان در چند مورد بررسی نمود. از جمله اینکه اصل عدالتخواهی در اخلاق حاکمان، به دلیل این که ریشه در معنویت و پایههای دینی تفکّر آنها دارد، میتواند در گرایش مردم به تفکّر دینی کمک کند. بر اساس حدیث شریف «النّاسُ علی دینِ ملوکِهم» تفکّر و اخلاق حکّام عموماً بر اخلاق و دین مردم مؤثّر است و مردم به مسلک حاکمانشان گرایش دارند. اجرای عدالت در جامعه باید توسّط مردم و حکومت صورت گیرد. وظیفهی مردم انتخاب صحیح و نقد حاکمان و وظیفهی حاکم، قانونگذاری صحیح و گماشتن افراد لایق برای اجرای احکام و نظارت بر حسن انجام وظایف است. عدالت سبب کاهش جرایم و رذایل اخلاقی همچون طمع، حسد و… میشود و از این طریق رابطهای مناسب بین اقشار مختلف مردم و حکومت ایجاد میشود و این، جامعه را به سمت دین سوق میدهد.
جمع بندی—– به نظر نگارنده مؤثّرترین فعّالیت برای ایجاد عدالت در جامعه به دست خود مردم انجام میشود و آن، بیداری مردم است. یعنی تربیت افراد شایسته برای حکومت و نقد حکومت. زیرا در صورتی که تمام مردم خواهان اجرای عدالت در جامعه باشند، امّا فرد مناسب برای حکومت وجود نداشته باشد، تلاش مردم بینتیجه خواهد بود و در صورتی که همهی مردم دوستدار عدالت باشند امّا از حکمران عادل حمایت ننموده و عدم حمایت خود از حکمران ظالم را نیز اعلام نکنند، ظلم در جامعه شیوع مییابد و آثار آن، یعنی فقر و فساد و سایر گناهان رشد یافته و بنابراین مظاهر دینداری و معنویت در جامعه کاهش مییابد و جامعه به انحطاط دینی کشیده میشود.
منابع:
۱. اخوان کاظمی، بهرام، آرمانهای حکومت از دیدگاه امام علی (علیهالسّلام)، حکومت و سیاست از دیدگاه امام علی (علیهالسّلام)، حبیب الله طاهری، مشهد، دفتر نشر و پخش معارف با همکاری انتشارات امام محمد باقر (علیهالسّلام)، ۱۳۷۹.
۲. ………………، عدالت در اندیشههای سیاسی اسلام، قم، بوستان کتاب قم، ۱۳۸۲.
۳. ایزدی فرد، علی اکبر، کاویار، حسین، جستاری در باب انطباع عدالت فقهی با مبانی حقوق بشر، مجموعه مقالات نخستین همایش ملی سیره و معارف رضوی «عقلانیت، معنویت، عدالت»، عباس جوارشکیان، مشهد، دانشگاه فردوسی مشهد، ۱۳۹۱.
۴. بابا پور، محمد مهدی، مفهوم، ضرورت، جایگاه و مشروعیت حکومت در نهجالبلاغه، حکومت و سیاست از دیدگاه امام علی (علیهالسّلام)، حبیب الله طاهری، مشهد، دفتر نشر و پخش معارف با همکاری انتشارات امام محمد باقر (علیهالسّلام)، .۱۳۸۰
۵. بندر ریگی، محمد (مترجم)، فرهنگ جدید عربی، فارسی، ترجمه منجد الطلاب، تهران، اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۶۲.
۶. حکیمی، محمدرضا، حکیمی، محمد، حکیمی، علی، الحیاه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۰، جلد۶ .
۷. طالقانی، سید محمد رضا، نگرش امام علی (علیهالسّلام) به ظلمگرایی در نظام سیاسی، عدالت و آزادی در نگاه امام علی (علیهالسّلام)، محمد رضا طالقانی، مشهد، دفتر نشر و پخش معارف با همکاری انتشارات امام محمد باقر (علیهالسّلام)،۱۳۸۰.
۸. سید قطب، عدالت اجتماعی در اسلام، ترجمه محمد علی گرامی و سید هادی خسرو شاهی، قم، دارالعلم، چاپ دهم، بیتا.
۹. مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، تهران، صدرا، چاپ پنجم، ۱۳۶۸، جلد۱.
۱۰. ……………….، فلسفه اخلاق، تهران، صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۶۹.
۱۱. ……………….، سیری در نهج البلاغه، تهران، صدرا، چاپ بیستم، ۱۳۷۹.
۱۲. ……………….، جامعه و تاریخ، تهران، صدرا، بی تا، جلد۲.
۱۳. ……………….، زندگی جاوید یا حیات اخروی، تهران، صدرا، جلد۲.
۱۴. ……………….، عدل الهی، تهران، صدرا، چاپ دوم، بی تا.
۱۵. …………………، نبوت، تهران، صدرا، بی تا.
۱۶. …………………، ولاءها و ولایتها، تهران، صدرا، بی تا.