سمیه وحیدیان صادق
شرحی بر دعای امام سجاد ع به هنگام تنگی روزی
سنت امتحان از جمله سنتهای قطعی و جاری الهی در زندگی همهی انسانهاست (رک. بقره/ ۱۲۴ و ۱۵۵)[۱]. امتحانهای الهی گاهی ضرر مالی است گاهی جانی و گاهی زراعی که نتیجهی آن تنگی رزق و روزی است.
امام سجاد ع در دعای بیستونهم صحیفهی سجادیه به وقت تنگی رزق و روزی میفرمایند: «خدایا! ما را در رزق و روزیمان به یقین نداشتن و در مدت زندگیمان به درازی آرزو آزمودی؛ تا جایی که روزیهای تو را از روزیخوران خواستیم و به آرزویمان نسبت به عمر طولانی در عمر سالخوردگان طمع بستیم» (صحیفه سجادیه، دعای ۲۹، فراز ۱).
روشن است که تأمین روزى مورد نیاز، یکى از جدىترین مسائل زندگى است که خواه ناخواه دامنگیر انسانهاست و به هر صورت ذهن آنان را به خود مشغول مىسازد. آن چه در این دعا بدان پرداخته شده و مدنظر حضرت سجاد ع قرار گرفته، بیان دیدگاه درست و ناب توحیدى در تأمین روزى است. انسانى که آگاهى و دانش الهى دارد، با اعتماد به خداى کریم، پیوسته در آرامش و امن و امان زندگى مىکند و از این حقیقت آگاه است که: «ألا بِذِکرِ الله تَطمَئنُّ القُلُوب» (رعد/ ۲۸)؛ آگاه باشید یگانه آرامبخش دلها خداست.
انسان مؤمن به خوبى مىداند که اگر گهگاهى کم و کاستى روى مىدهد مربوط به تقدیر خداوند عزیز و حکیم و علیم است. او هرگز به خود هراس راه نمىدهد و گوش به فرمان پیامبر عظیم ص و رهروان قافلهى آگاهى، یعنى معصومان ع است و همواره این نکته را مدنظر دارد که عمر این جهان مادى بسیار کوتاه است. از این رو نباید در کشاکش گرفتارىها، خود را باخته و تسلیم موجها و گردابهاى هوا و هوس گردد (ممدوحی کرمانشاهی، ۱۳۸۶، ج ۲، ص ۵۲۹ و ۵۳۱). امیرالمؤمنین ع میفرماید: «وَ ایمُ اللهِ یَمیناً أَستَثنى فیها بِمشیئَهِ اللهِ، لَأَروضَنَّ نَفسى ریاضَهً تَهِشُّ مَعَها إلَى القُرص إِذا قَدَرتُ عَلَیهِ مَطعُوماً، وَ بِالملحِ مَأدُوما»؛ به خدا سوگند که اگر او بخواهد، تصمیم قاطع من بر آن است که نفس خود را آن چنان ریاضت دهم که به قرص نانى – اگر به دستم برسد – شاد گردد و به نمکى که همراه آن است، بسنده کند (نهج البلاغه، نامه ۴۵).
امام سجاد ع در ادامهی دعا میفرمایند: «پس بر محمد و آل محمد درود فرست و ما را یقینی راستین بخش که به سبب آن از مشقت طلب روزی بینیازمان کنی و اطمینانی خالص به ما الهام کن تا به سبب آن از شدت رنج و خستگی نگاهمان داری و چنان کن که آنچه در قرآنت، به روشنی و بیابهام، وعده دادهای و از پی آن وعده در کتابت سوگند یاد کردهای، ما را از دویدن دنبال آن رزقی که رساندنش را به ما عهدهدار شدهای، باز دارد و مانع پریشانی خاطر ما نسبت به آنچه ضامن کفایتش شدهای، گردد» (صحیفه سجادیه، دعای ۲۹، فراز ۲ و ۳).
تقدیر و اندازهگیرى متقن، از سنتهاى لایتغیر الهى است که بر تمام گسترهى نظام هستى حاکم است. هیچ چیزی در جهان بدون حساب و کتاب نیست، حتى شرور و ناهنجارىها – که برخى گمان مىکنند وجود آنها در جهان هستى، دلیل بر بى حساب و کتاب بودن عالم است- نیز تابع نظم و دقت عمیق و ژرف الهى است؛ بر این اساس در امر کسب روزى نیز این موضوع رعایت شده و خداوند به هر کس به اندازهى تلاشش روزى مىدهد البته تلاش براى روزى نیز اندازهى خاصى دارد؛ یعنی نباید تمام عمر را براى آن تباه کرد، زیرا خداوند متعال به خاطر وجود این حالت روحى (حرص بر تلاش) مقدارى از روزى را که براى ادامهى حیات انسان لازم مىباشد، ضمانت کرده است. نکتهی مهم این دستور آن است که بشر آفریده نشده تا فقط به دنبال روزى برود، بلکه در دستگاه خلقت، مقصد عالىترى براى او پیشبینى شده که خور و خواب مقدمهى آن مقصد است. آرى انسان براى عالم ابدیت و همگون شدن با نظام ملکوت آفریده شده و در آیندهى نه چندان دور، رهسپار چنین عالمى خواهد بود (ممدوحی کرمانشاهی، ۱۳۸۶، ج ۲، ص ۵۳۴-۵۳۶).
امام سجاد ع در انتهای دعا به حق بودن و در دسترس بودن وجود روزی اشاره میفرمایند: «پس چنین گفتهای و گفتۀ تو حق و راستترین گفتههاست و سوگند خوردهای و سوگندت عملیشدهترین سوگندها و سوگندی کامل و اجرایی است که «روزیِ شما و آنچه به شما وعده داده شده، در آسمان است» (ذاریات/ ۲۲). سپس گفتی: «پس به پروردگار آسمان و زمین سوگند، موجود بودن روزی و آنچه به آن وعده داده شدهاید حق است، مانند آنکه شما سخن میگویید» (ذاریات/ ۲۳)» (صحیفه سجادیه، دعای ۲۹، فراز ۴ و ۵).
چنان که میبینیم امام ع در این بخش نیز به یکى از آیات قرآنى دربارهى تقدیر روزى از جانب حضرت حق استشهاد نموده و گوشزد مىنماید که «فَوَ رَبّ السّماءِ و الأرضِ إنَّهُ لَحَق مِثل ما أنَّکُم تَنطِقون» (ذاریات/ ۲۳)؛ به پروردگار آسمان و زمین سوگند، روزى شما ثابت است؛ آن چنان که سخن مىگویید.
این آیهى شریفه نیز از معدود آیاتى است که خداوند متعال در آن با تأکید سوگند یاد کرده که روزى شما حقیقتاً توسط پروردگار تقدیر مىشود و این مسأله همانند سخن گفتن شما روشن است تا بدین وسیله نگرانى مردم دربارهى روزى را برطرف کرده و به آنان اطمینان بخشد.
آیهى کریمه حاوی چندین نکته است:
۱. تمام آن چه در زندگى انسانها در روى زمین اتفاق مىافتد، از تقدیر پروردگار سرچشمه مىگیرد و بین زمین و عالم ملکوت و جبروت رابطهى مستقیم برقرار است و آن چه را خداوند متعال تقدیر کرده، به ما مىرسد و ما در کارهاى خود با قطع نظر از تقدیرهاى او، مستقل نیستیم.
۲. چنین نیست که خداوند متعال موجودات را بیافریند و سپس آنها را رها نماید، بلکه کارساز ما همواره به فکر ماست و نیازهاى ما را رفع مىنماید و هرگز ما را به آن نیازمند نمىکند که در طلب روزى دنبال ذلت، تملق و چاپلوسى باشیم.
آرى سوگند تأکید خداى متعال براى تأمین روزى، آن چنان آرامش و اطمینانی به افراد پرهیزگار و پارسا و صالح مىبخشد که کمترین اضطرابى در تأمین روزى خود ندارند، اگر چه مىدانند توکل معقول به خداوند بزرگ همیشه توأم با فعالیت معقول در زندگى است نه در انتظار نازل شدن روزى از آسمان. درست بر خلاف آنان که ایمان لازم به خدا را ندارند که اگر بر روى گنج هم بنشینند و ذخایر مالى آنان هزاران نفر را تأمین کند، از ترس زوال و اضطراب درونى رنج مىبرند. در حدیثى از پیامبر اکرم ص آمده است: «مَن أحب أن یَکونَ أقوَى النّاسِ، فَلیَتَوَکَّل عَلَى الله؛ هر کس دوست دارد نیرومندترین مردم باشد، به خدا توکل کند (WWW.HADITHLIB.COM/ امالی صدوق، ص ۳۸۱).
نیز در روایتى دیگر از آن حضرت آمده: «من أحب أن یَکونَ أغنَى النّاس، فَلیَکن بِما عِندَ اللهِ – عز و جل – أوثَق مِنه بِما فى یَده»؛ هر کس دوست دارد غنىترین مردم باشد، اطمینان او به آن چه نزد خداوند متعال است بیشتر باشد تا آن چه در دست خود اوست (همان).
نیز آن بزرگوار فرمود: «وَ مَن أحَب أن یَکونَ أکرَمَ النّاس، فَلیَتَقِّ اللهَ» (همان)؛ هر کس دوست دارد گرامىترین مردم باشد، پارسایى و تقوا پیشه کند.
۳. آن چه در نظر ما بسیار سنگین و مشکل و ناشدنى است، از خداوند متعال به سادگى ساخته است؛ از این رو خداوند سبحان فراهم آمدن روزى بندگان را به سخن گفتن مثال زده که سادهترین کارى است که از دست هر کسى برمىآید. بنابراین خداوند متعال امر روزى را که مردم آن را دشوارترین مسأله براى خود مىدانند و تمام زندگى خود در راه آن صرف مىکنند، به سادهترین شکل جلوه داده تا آرامش خاطر مردم را فراهم نماید تا مبادا تمام عمر خود را صرف آن نموده و از بندگى خدا باز مانند.
نتیجه
از مجموع نکات گذشته برمىآید که اگر کسى تقوا و بندگى را پیشهى خود ساخته و از بدىها خوددارى کند، گویى که عزم و جزم او در راه خداوند متعال خلاصه شده و متکى به قدرت غیبى نامحدود گردیده و از همهى اوهام و خیالات بیهوده نجات یافته و از زندان شرک جهیده و اطمینان بر تمام وجود او مستولى مىگردد و خداوند متولى جمیع شئون وجودى او مىگردد و او را از آسایش و روزی وافر بهره مند میسازد (ممدوحی کرمانشاهی، ۱۳۸۶، ج ۲، ص ۵۴۲-۵۴۰).
منابع
* قرآن کریم
- صحیفه سجادیه، ترجمه حسین انصاریان.
- نهج البلاغه، ترجمه مرحوم دشتی
- ممدوحی کرمانشاهی، حسن، شهود و شناخت، ج ۲، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۳.
- WWW.HADITHLIB.COM
[۱]. «وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» (بقره/ ۱۲۴)؛ و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتى بیازمود و وى آن همه را به انجام رسانید [خدا به او] فرمود: من تو را پیشواى مردم قرار دادم [ابراهیم]. پرسید: از دودمانم [چطور]؟ فرمود: پیمان من به بیدادگران نمىرسد. «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ» (بقره/ ۱۵۵)؛ و قطعاً شما را به چیزى از [قبیل] ترس و گرسنگى و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مىآزماییم و مژده ده شکیبایان را.





