پوشیدگی؛ یک ضرورت اجتماعی

pushidegi

زهرا صبوربنائی

مقدمه

مسئله‌ی پوشش از زمانی که انسان خلق شد، همواره یک مسئله‌ی مهم و اساسی بوده تا آنجا که شیطان حضرت آدم و حوا را وسوسه کرد تا لباسشان را از آن‌ها بگیرد. امروز هم شیاطین انس و جن در همین اندیشه هستند و با وسایل تبلیغاتی مختلف سعی در نابودی عفت انسان‌ها دارند. بر هیچ عقل سلیمی پوشیده نیست که بی‌عفتی و بدحجابی مضرات خانمان‌سوزی برای همه‌ی اقشار جامعه دارد. البته با توجه به نقش بالای خانواده در تربیت افراد، فرهنگ‌سازی در خانواده می‌تواند به افزایش عفت و حجاب و کاهش آسیب‌های بی‌حجابی در جامعه کمک بسزایی کند.

در این مقاله به تأثیرات حجاب و عفاف در سلامت روح و جسم اعضای خانواده پرداخته خواهد شد.

حجاب از ریشه‌ی ح ج ب است که اهل لغت تعریف‌های مختلفی برای آن بیان کرده‌اند؛ اما دو معنای اصلی آن را چنین می‌توان استخراج کرد:

۱- حجاب به مفهوم مانع و حایل میان دو چیز است؛ خواه آن دو چیز از امور مادی و اشیای محسوس باشند یا از امور معنوی و غیر محسوس.

۲- حجاب به معنی ستر و پوشش بوده (فلاح تختی، ۱۳۹۷، ص ۲۹ و ۳۰) و عفت عبارت است از تسلیم و انقیاد شهوت در برابر عقل؛ یعنی قوه‌ی شهوانی انسان، کارهای خود را بر اساس دستور عقل انجام دهد. به تعبیر دیگر، عفت یعنی اعتدال در بهره‌مندی از شهوات (شریفی، ۱۳۹۰، ص ۱۷۸).

گاهی تصور می‌شود عفاف و حجاب به یک معنا هستند در حالی که این گونه نیست؛ عفاف امری همیشگی بوده و متعلق به زمان و مکان خاصی نیست، بدین معنا که انسان چه در مقابل محرم و چه نامحرم، چه همجنس و چه غیر همجنس، چه در خانه و چه در بیرون از خانه باید مواظب نوع پوشش خود بوده و پاسدار حریم عفاف خود باشد؛ اما حجاب تنها در مقابل نامحرم معنا پیدا می‌کند، در غیر این حالت پوشاندن همه‌ی بدن برای زن مفهومی ندارد.

همچنین حجاب و عفاف از نظر وجود و تحقق بیرونی الزاماً دو امر پیوسته نیستند. به این معنا که اگر کسی با حجاب بود بتوان باور قطعی پیدا کرد که فرد محجوب به ویژه در حجاب پوششی- دارای فضیلت عفاف نیز هست و یا از نبود حجاب بتوان نبود عفاف را به طور قطع نتیجه گرفت. زیرا داشتن حجاب ظاهر بدون عفاف باطن نه تنها ممکن و شدنی است بلکه نمونه‌های فراوانی هم دارد.

با توجه به آنچه گذشت، گرچه حجاب و عفاف در تحلیل عقلی و برخی نمونه‌‌های عینی تفکیک‌پذیرند اما در آموزه‌های دینی، حجاب تجسم و بازتاب بیرونی عفاف شناخته می‌شود و یکی از نشانه‌های عفاف، نوع پوشش، رفتار و گفتار فرد است و رابطه‌ی منطقی بین عفاف و حجاب را می‌توان از نوع عموم و خصوص مطلق دانست؛ به این معنا که هر انسان عفیفی با حجاب است اما هر انسان با حجابی لزوماً عفیف نیست (فلاح تختی، ۱۳۹۷، صص ۵۶ و ۵۷ و ۵۸).

امروزه کمرنگ شدن عفاف و حجاب در جامعه موجب بروز مشکلات بسیاری (در سطح خانواده‌ها، در سطح امنیت ملی و نیز در حوزه‌ی سلامت جسم و روان افراد جامعه) شده که با فرهنگ سازی عفاف در خانواده، می‌توان شاهد کاهش آن مشکلات بود.

در این مقاله ابتدا به تعدادی از آثار مثبت حجاب در سلامت جسم و روح افراد جامعه پرداخته می‌شود. سپس راهکارهایی برای افزایش عفاف در خانواده‌ها بیان خواهد شد. روش تحقیق در این مقاله، کاربردی اسنادی می‌باشد.

شماری از آثار مثبت حجاب و عفاف بر جامعه عبارتند از:

۱. افزایش صمیمیت بین اعضای خانواده: زنی که در جامعه حجاب اختیار می‌کند و زیبایی‌ها و جذابیت‌های جسمی‌اش را منحصراً مختص شوهر خود قرار می‌دهد، نهایت وفاداری و علاقه‌مندی‌اش را به شوهرش نشان می‌دهد که این رویه به طور طبیعی متقابلاً محبت شوهر را به سمت او جلب می‌کند (طیب، ۱۳۸۸، ص ۲۴).

۲. جلوگیری از نگاه ابزاری به زن: حجاب شخصیت و کرامت زن را تأمین کرده و او را از یک شخصیت ابزاری به شخصیتی مستقل تبدیل می‌کند. زنان بی‌حجاب در حقیقت خود را به عنوان ابزاری برای تأمین نگاه‌های آلوده مردان قرار می‌دهند. زنان بی‌حجاب برای خود به عنوان یک انسان، ارزشی قائل نیستند؛ بلکه نهایت ارزش خود را در جلب توجه جنسی دیگران می‌دانند (شریفی، ۱۳۹۰، ص ۱۸۸).

۳. افزایش کرامت و شخصیت انسانی زن: هنگامی که زن بدن خود را آرایش و تزیین می‌کند و در جامعه در معرض دید قرار می‌دهد، همه‌ی توجه‌ها به بدن او متمرکز می‌شود و کسی به دید یک انسان، با اندیشه، دانش، روحیات و اخلاق انسانی به او نمی‌نگرد. یعنی شخصیت انسانی او در پشت زیبایی جسمانی‌اش گم می‌شود. اسلام می‌گوید: ای زن! بدن تو حجاب و مانع دیده شدن شخصیت توست. پس آن را بپوشان تا خودت دیده شوی تا هنگامی که به تو نگاه می‌کنند، به دانش، اندیشه، اخلاقیات، شخصیت و حقیقت وجودی و جنبه انسانی‌ات توجه کنند (طیب، ۱۳۸۸، ص ۱۵).

دین اسلام زن را همچون گوهر گران‌بهای هستی و دارای شخصیت کامل انسانی می‌داند. از این رو حجاب را بهترین وسیله برای حفظ ثبات و شخصیت او معرفی کرده است. اسلام نه تنها زن را یک انسان محترم و با شخصیت می‌داند، بلکه اکرام و احترام او را ملاک کرامت انسانی معرفی می‌کند. چنان که پیامبر گرامی اسلام ص می‌فرمایند: «زنان را گرامی نمی‌دارند مگر انسان‌های کریم و به زنان اهانت نمی‌کنند مگر انسان‌های پست و بی‌ارزش» (مؤسسه جهانی سبطین ع، ۱۳۹۱، ص ۱۱۲). بنابراین اگر زن حجاب نداشته باشد، هرگونه توجهی به او جنبه‌ی شهوانی دارد. در نتیجه ارزش‌های واقعی او هم فراموش می‌گردد و تبدیل به کالایی بی‌ارزش می‌شود که با از بین رفتن زیبایی‌ها و طراوت جوانی، منقضی و مطرود جامعه خواهد شد (همان).

تفکر کم ارزش بودن زن بی‌حجاب، فقط تفکر دیگران نیست؛ تفکر خود او هم هست زیرا اشخاص همه‌ی حرف‌هایشان را با زبان نمی‌زنند. خیلی از حرف‌ها را با حرکات، حالات و طرز لباس پوشیدن می‌زنند. زنی که آرایش کرده و لباس محرکی پوشیده و حرکات جلفی از خود نشان می‌دهد، با طرز لباس پوشیدن و رفتارش حرف می‌زند و به مردان هوسران می‌گوید: من عروسکم، بیایید با من بازی کنید. بیایید خواسته‌های شهوانی خود را با من ارضا کنید. من انسان اندیشمند و ارزشمندی نیستم بلکه یک ابزار ارضای شهوتم! (طیب، ۱۳۸۸، ص ۱۷)

۴. کاهش بیماری‌های روحی

۴. ۱. هیستری: کشش و تمایل به زیبایی یکی از گرایش‌های فطری است که در هر انسانی به ودیعه نهاده شده است. در روایات آمده: «خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد» (ری شهری، ۱۳۹۰، جلد ۲، ص ۷۷). نشان دادن زیبایی به دیگران نیز از اموری است که مطلوب بشر است اما خودنمایی افراطی و خارج از تعادل را روان شناسان به نام بیماری هیستری معرفی کرده‌اند. فرد مبتلا به این بیماری به جای پرداختن به افکار زنده و مثبت، به طور دائم در فکر جلوه‌گری و مطرح ساختن خود است تا از دیگران بهتر باشد. جوانان بیشتر از افراد مسن و زنان بیشتر از مردان به انحراف روانی تبرّج و هیستری مبتلا می‌شوند. بیماری‌های روحی، چونان امراض جسمی دارای نماد و نشانه‌هایی هستند. بیماری هیستری نیز در صورت‌ها و قالب‌های مختلفی بروز می‌کند. مانند لباس، نوع پذیرایی در مهمانی، آرایش، ادعاهای کاذب و تمسخر (تاجیک، ۱۳۹۰، ص ‌70 و ۷۱).

۴. ۲. تنوع‌طلبی: رشد فحشا و بی‌حجابی در جامعه و به تبع آن، کاهش میزان لذت بردن افراد، سبب می‌شود آن‌ها برای کسب لذت بیشتر، به تنوع‌طلبی روی بیاورند. به این ترتیب روابط خانوادگی سطحی می‌شود و همسران خیلی زود برای هم، عادی می‌شوند و این خود از علل طلاق است.

انسان دارای غرایزی است که بعضی از آن‌ها دارای بعد جسمی و روحی می‌باشند. بعد جسمی این غرایز پس از ارضا مرتفع گردیده و خاموش و آرام می‌گردد اما اگر بعد روحی آن‌ها تحریک شود، تبدیل به عطش روحی یا به عبارتی هوس می‌گردد و دیگر تمام‌شدنی و قابل ارضا نخواهد بود. میل جنسی انسان از این قبیل است. این اتفاق حاکی از تحریک روحی منجر به تنوع‌طلبی بشر است که در صورت واقع شدن، حدی را برای درخواست و فعالیت خویش قائل نیست و دائماً به انتخاب‌های جدید و رفتارهای نو می‌اندیشد تا میل به تنوع خویش را ارضا سازد و انتخاب جدید نیز نه تنها عفت نیست بلکه نوع شدیدتر و جدیدتری از انحراف و میل قبلی است که نتیجه‌ی آن فرورفتن بیشتر در انحرافات جنسی است (غلامی، ۱۳۹۱، ص ۶۴).

۴. ۳. ضعف اعصاب و فشارهای روحی عصبی

براساس تحقیقات روانشناسان، از نظر جنسی مردان، بیشتر از راه نگاه و به صورت بصری تحریک می‌شوند و زنان از راه لمس و تماس. عمده تحریک مرد از راه نگاه است و زنی که خود را آرایش کرده و جذابیت‌های جنسی خود را در جامعه عرضه می‌کند نمی‌داند چه بلایی بر سر مردها می‌آورد و چه فشار روحی عصبی به آن‌ها وارد می‌کند و تا چه حد آن‌ها را می‌آزارد. این کار یک نوع آزار و شکنجه دادن آن‌هاست (طیب، ۱۳۸۸، ص ۲۲). حال آن که رعایت حجاب باعث کاهش این فشارهای عصبی بر مردان و سلامت روحی آنان می‌شود.

۴. ۴. افسردگی: یکی از نتایج بی‌حجابی، نگاه ابزاری به زنان است که باعث تحقیر شخصیت او می‌شود. به علاوه مصرف مداوم لوازم آرایشی برای زیباتر شدن و جلوه‌گری، کم‌کم زیبایی فرد را می‌گیرد و زن احساس می‌کند در این رقابت برای بیشتر دیده شدن، عقب افتاده و کمتر به او توجه می‌شود. همین مسأله موجب افسردگی او می‌شود. رعایت حجاب باعث ماندگاری بیشتر زیبایی فرد می‌شود و با شخصیت دادن به زن، جلوی افسردگی او را خواهد گرفت.

۵. کاهش بیماری های جسمی

۵. ۱. ایدز: ایدز بیماری خطرناک و کشنده‌‌ای است که سیستم دفاعی بدن را تضعیف می‌کند به شکلی که انسان نمی‌تواند در برابر بیماری‌ها و ویروس‌ها مقاومت کند. با ضعیف شدن بدن و از بین رفتن سیستم دفاعی، فرد آلوده از بین می‌رود. عامل این بیماری، ویروسی به نامHIV می‌باشد که دارای خاصیت سیتوپاتوسیتی- علاقه آسیب‌رسانی به سلول- می‌باشد و به راحتی تغییر شکل می‌دهد. لذا بدن نمی‌تواند در مقابل آن آنتی‌کور مناسب را تولید کند. ایدز به چیزی کمتر از مرگ ضجرآور و بی‌رحمانه‌ی قربانیان رضایت نمی‌دهد. این ویروس راه‌هایی را برای سرایت انتخاب کرده که در جوامع بشری بسیار شایع و متداول است. یکی از این راه‌ها که توسط مراکز و شخصیت‌های علمی و پزشکی معرفی شده، عبارت است از روابط جنسی با فرد آلوده به HIV. چون ایدز نمی‌تواند به مدت طولانی در محیط خارج از بدن انسان به حیات خود ادامه دهد، تماس‌های عادی در محیط کار، اجتماع و مدرسه باعث انتقال نمی‌شود. طبق آمار اعلام شده حدود ۸۰ درصد از مبتلایان به این بیماری، از طریق روابط آزاد و نامتعارف آمیزشی به ویروس HIV آلوده شده‌اند (هاجری، ۱۳۸۶، ص ۳).

۵. ۲. امراض مقاربتی: در اثر بی‌حجابی و هرج‌ومرج جنسی و به دنبال آن، بیماری‌های عمومی و خانمان‌سوزی دامنگیر زن و مرد می‌گردد که بیشتر این بیماری‌ها سبب مرگ انسان و تباهی نسل او خواهد شد یا دست کم انسان را دچار دردهای تلخ و ناگواری می‌کند و در طول عمر، زندگی او نکبت‌بار و جهنمی خواهد شد. بیماری سفلیس، سوزاک، شانگر، سیلان و امراض مقاربتی دیگر در سراسر کشورها منتشر شده و دکترهای اختصاصی و بیمارستان‌های مخصوص برای این گونه امراض، از صدها هزار تجاوز کرده است (حسینی شیرازی، بی‌تا، صص ۸ و ۹).

۵. ۳. بلوغ زودرس: یکی از بلاهای بدحجابی که دامن نوجوانان معصوم را می‌گیرد، بلوغ زودرس است. هنگامی که خانمی با جلوه‌گری مقابل نوجوانان ظاهر می‌شود، با تحریک آنان، پدیده‌ی نگران‌کننده‌ی بلوغ زودرس اتفاق می‌افتد. این گونه بالغ شدن پسران مانند آن است که میوه‌ی کالی را حرارت دهند تا برسد. به طور مسلم چنین میوه‌ای آثار سوختگی را در خود دارد و میوه‌ای طبیعی و سالم نیست. برخی جوانان که در اثر تحریک خارجی، دیدن صفحه‌های مهیج و… بالغ می‌شوند، دچار عوارض روحی جسمی متعدد می‌گردند که انحرافات جنسی یک نمونه‌ی آن است (تاجیک، ۱۳۹۰، ص ۱۲۷).

۵. ۴. جراحی‌های زیبایی بی‌مورد: رقابت خانم‌ها در زیبا‌سازی چهره و اندامشان برای حضور جذاب و توجه‌برانگیز در جامعه، پیامد تلخ دیگری هم برای آن‌ها دارد. حساسیت فراوان برخی خانم‌ها نسبت به تناسب اندامشان و یا توجه فوق‌العاده‌ای که به زیبایی صورت و بدن، در بینشان ایجاد شده، آن‌ها را به سمت رژیم‌های بسیار دشوار لاغری و جراحی‌های زیبایی گوناگون کشانده که مستلزم تحمل درد و سختی از یک سو و هزینه‌‌های کلان از سوی دیگر است. حال آن که حجاب، زن را از این رنج‌ها و هزینه‌ها بی‌نیاز می‌کند (طیب، ۱۳۸۸، صص ۳۵ و ۳۶).

۵. ۵. بیماری‌های پوستی در اثر مصرف لوازم آرایشی: امروزه استفاده‌ی بی‌رویه از لوازم آرایشی شیمیایی که برای زیبایی موقتی استفاده می‌شود، زیبایی و شادابی پوست و مو را در زنان به خطر انداخته، در نتیجه پوستشان دچار پیری زودرس می‌شود و انواع چین و چروک‌ها، لکه‌ها و جوش‌ها در آن پدیدار می‌گردد و مو نیز دچار ریزش و انواع آسیب‌های فیزیکی و شیمیایی می‌شود (دوبرادران، ۱۳۸۹، ص ۱).

 

پیشنهادها و راهکارها

حال که اهمیت این مسأله روشن شد، به بیان راهکارها می‌پردازیم.

– در این حوزه، بزرگترین مسئولیت متوجه پدران و مادران است زیرا کودکان امروز (همان بزرگسالان فردا) در دامان ایشان بزرگ می‌شوند و تربیت صحیح کودکان وظیفه‌ی والدین است. بنابراین والدین موظفند عفاف در گفتار، در راه رفتن، در برخورد با جنس مخالف، در پوشش و نگاه را به فرزندانشان بیاموزند تا آن‌ها را در مقابل خطرات آینده مصون کنند.

– راهکار دیگر، تهیه‌ی فیلم مستند درباره‌ی مضرات لوازم آرایشی و بدحجابی و آگاه کردن مردم است. مردم اگر آگاه شوند، کمتر به دام تهاجم فرهنگی غرب می‌افتند.

– یکی از بهترین راه‌ها برای آگاه سازی مردم، مصاحبه با زنان غربی و نشان دادن عاقبت بدحجابی برای زنان و مردان و کودکان جامعه است.

– در کنار آموزش والدین، آموزش و پرورش نیز می‌تواند در این حوزه نقش مؤثری داشته باشد.

– بعضی از والدین، تربیت کودک و آموزش عفت به او را آموزش ندیده‌اند و لازم است اول آموزش‌های لازم به آن‌ها داده شود تا بتوانند کودکان عفیفی تربیت کنند.

– تهیه‌ی چادر و لباس پوشیده برای اقشار کم‌درآمد جامعه مشکل است. در اختیار قرار دادن چادر و لباس ارزان یا رایگان به این افراد، می‌تواند به رشد عفت در جامعه کمک کند.

– افراد عفیف باید الگوی جامعه شده و تکریم شوند تا مردم به خصوص جوانانی که از آن‌ها الگو می‌گیرند، دچار انحراف نشوند.

منابع

* قرآن کریم

۱. تاجیک، زهرا؛ عفت ندای فطرت، قم، انتشارات زمزمه هدایت، ۱۳۹۰.

۲. حسینی شیرازی، سید صادق؛ مفاسد بی‌حجابی، ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان.

۳. دوبرادران، سینا، محمدی، اعظم؛ لوازم آرایشی و مخاطرات بهداشتی بالقوه مصارف غیر اصولی آن‌ها، اولین همایش ملی دانشجویی مدیریت و فناوری‌های نوین در علوم بهداشتی سلامت و محیط زیست، ۱۳۸۹.

۴. ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۴.

۵. شریفی، احمد حسین؛ آیین زندگی (اخلاق کاربردی)، قم، نشر معارف، چاپ ۷۳، بهار ۱۳۹۰.

۶. طیب، مهدی؛ حجاب و حقوق زن در ترازوی اندیشه و ایمان، تهران، سفینه، چاپ دوم، پاییز ۱۳۸۸.

۷. غلامی، علی؛ مسأله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق ع، ۱۳۹۱.

۸. فلاح تختی، فاطمه؛ حاکمیت حجاب و عفاف، بررسی فقهی و حقوقی، تهران، سازمان انتشارات و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۹۷.

۹. مؤسسه جهانی سبطین ع؛ حجاب حریم پاکی‌ها، قم، مؤسسه جهانی سبطین ع، چاپ دوم، ۱۳۹۱.

۱۰.هاجری، عبدالرسول؛ جمعیت و چالش‌ها در هزاره سوم، نشریه حوراء، ۱۳۸۶.

آخرین مقالات

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا