اصول و روش‌های تربیتی در آیات ۱-۹ سوره‌ی ممتحنه (۲)

 استاد شایسته‌خوی

 

سوره‌ی ممتحنه ‏از سوره‌های مدنی بوده و به معانی امتحان و مودت می‌باشد (رک. طبرسى، بی‌تا، ج‏24، ص ۳۵۲).

تفسیر تربیتی آیات اول تا نهم این سوره خاطرنشان می‌سازد که در این آیات به طور کلی به یادآورى رستاخیز، مقررات سیاست خارجی، مقررات جنگ و صلح، مقررات هجرت و بیعت، پیرامون زنان مهاجر و آزمایش امتحان آن‌ها و احکام دیگرى… پرداخته شده است (رک. رضایی اصفهانی، ۱۳۸۸، ج ۲۰، ص ۳۱۱).

آنچه در این پژوهش به آن پرداخته می‌شود اصول تربیت سیاسی است که تلاش می‌شود ابعاد تربیتی هدایتی در هر اصل با توجه به تفاسیر مورد بررسی قرار گیرد. در شماره قبل سه اصل: پرهیز از دوستی و اعتماد به دشمنان خدا، عدم اعتماد به دشمن با تدبیر هوشمندانه و مدبرانه و عدم ترجیح منافع شخصی بر مصالح جامعه‌ی اسلامی ذکر شد. در این مقاله ادامه اصول ذکر خواهد شد.

 

۴. اصل اسوه‌‌پذیری در روابط خارجی

اسوه حالتی است که انسان به هنگام پیروی از غیر خود پیدا می‌کند. مربی باید حالات مطلوب متربی را که عملاً در وجود کسی آشکار شده نشان دهد. البته نخست سزاوار است در وجود خود مربی اسوه‌ی نیکو برای متربی باشد (رک. باقری، ۱۳۹۹، ص۱۴۴). انبیا و معصومین ع شخصیت‌های تاریخی، همگی می‌توانند الگوهای عملی در این زمینه به حساب آیند.

در آیه‌ی سوم سورهی ممتحنه هم به این اصل اشاره شده و هم مصداق عملی آن ذکر شده است: «قَدْ کاَنَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فىِ إِبْرَاهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُواْ لِقَوْمهِمْ إِنَّا بُرَءَ ؤُاْ مِنکُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکم‏….»؛ براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم ع و کسانى که با او بودند وجود داشت در آن هنگام که به قوم (مشرک) خود گفتند: ما از شما و آنچه غیر از خدا مى‏پرستید بیزاریم؛ ما نسبت به شما کافریم…».

جهاد حضرت ابراهیم ع در اثبات و تثبیت توحید در ربوبیت به معناى تنها قانونگذار نظام هستى ‏برای جامعه‌ی نمرودی، خورشیدپرست، ستاره‌پرست و… نقطه عطفی در حرکت فکری و تربیت سیاسی به حساب می‌آید. حضرت ابراهیم ع از گمراهان و کافران زمان خود کناره نگرفت به این هدف که آن‌ها را از زندگی خود حذف کند بلکه با تعامل صحیح، مسیر درست را به آن‌ها شناساند و خطاهای فکری‌شان را با استدلال و منطق حکیمانه به آن‌ها یادآور شد (رک. انعام/۷۵-۷۸). همچنین طاغوت آن زمان نمرود، ادعای خدایی داشت و اندیشه‌ها و نظام اجتماعی را با این فکر غلط پیش می‌برد و مى‏خواست آن را با پوششى گمراه‏کننده مستور کند و خطاب به حضرت ابراهیم ع گفت: اگر”ربوبیت” از آن کسى است که زنده مى‏کند و مى‏میراند، من نیز زنده مى‏کنم و مى‏میرانم! سپس دستور داد زندانى محکوم به اعدامى را آوردند و آزادش کرد و انسان بى‏گناهى را که مى‏گذشت، گرفته و اعدامش نمود و با این کار اطرافیان مترف خود را به شبهه‏ انداخت.

در این هنگام ابراهیم ع به جاى جدال در معناى میراندن و زنده کردن، به احتجاج درباره‌ی موضوعى محسوس و دلیلى آشکار پرداخت تا ادعاى این طاغوت را از ریشه برکند. او گفت: پروردگار من خورشید را از مشرق مى‏آورد، تو هم اگر پروردگار هستى، این نظام را تغییر ده و خورشید را از مغرب بیاور! که در نتیجه نمرود کافر مبهوت و وامانده شد.

شرک طاغوت زمان ابراهیم ع از نوع شرک طاغوت عصر موسی ع بود که هر دو ادعاى ربوبیت کردند؛ یعنى هر دو معتقد بودند که حق قانونگذارى در نظام زندگى بشر را دارند (رک. عسکری، ۱۳۷۸، ج‏1، ص ۳۱۴). این حق در ربوبیت تشریعی الهی نهفته شده که حق حاکمیت و قانونگذاری از آن خداست. لذا ذکر قصه‌های قرآن برای ثبت تاریخ نیست بلکه جریان هدایتگری اجتماعی و فردی را در خود دارد. علاوه برآن حضرت ابراهیم ع خلیل الله است یعنی با دوستان خدا، دوست‏ و با دشمنان خدا دشمن است (رک. طبرسی، بی‌تا، ج‏6، ص ۶۸). سیاق آیه‌ی سوم سوره‌ی ممتحنه بر همین نکته تأکید دارد؛ یعنی دوستی با خدا و ترک دوستى با کفار و تبری از آن‌ها (رک. همان، ج‏24، ص 362؛ قرطبی، ۱۳۶۴، ج‏18، ص۵۶؛ ابوالفتوح رازی، ۱۴۰۸، ص۱۵۶). در این خصوص نه تنها حضرت ابراهیم  ع بلکه خاتم پیامبران ص نیز اسوه‌ی حسنه برای خلق معرفی شده‌اند: «قَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ» (احزاب/ ۲۱). قرآن ایشان را الگوهای عینی و همه‌جانبه در زندگی معرفی می‌کند.  

مهم‌ترین راهبرد و روش‌های تربیتی که در این زمینه می‌توان بیان کرد:

۱. الگوهای نیک در تربیت سیاسی شناخته و معرفی شوند.

۲. رفتار و کردار خود را مطابق با اسوه جهت دهند.

۳. تأمل و تدبر در سیره و منش سیاسی اولیای خدا به جای تقلید صرف.    

۵. اصل همراهی معنویت و سیاست در روابط خارجی

چنان که اشاره شد سیاست در اسلام امری است جدانشدنی از دین که آیات و روایات فراوانی نیز بر آن تأکید دارد. از این رو تربیت سیاسی جدای از تربیت دینی نیست. نگاه معنوی نیز که بیشتر به اخلاق‌مداری و عرفان تعبیر می‌شود نیز با سیاست در ارتباط است. پیامبر گرامی اسلام ص در عین این که رهبر معنوی جامعه بودند، رهبر سیاسی و حاکم اسلامی هم به شمار می‌رفتند. از این رو دعوت به توحید و خداپرستی جزء اولین حرکت‌های سیاسی انبیا بوده است.

در سوره‌ی ممتحنه این اصل در سیاق‌های آیات به گونه‌های مختلفی بیان شده است:

این که خدا را «بصیر» معرفی می‌کند آن جا که اقدام و رابطه‌ی فرد با دشمن فرد سبب تسلط بر مسلمین شود: «… وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» (ممتحنه/ ۳).

همچنین توکل به خدا و توبه و بازگشت به سوی او مطرح شده است: «ربَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ» (ممتحنه/۴) بعد از آن که اعلام بیزاری حضرت ابراهیم ع از مشرکین و کفار به صراحت و قاطعیت بیان شد مخصوصاً زمانى که آن‌ها از قدرت ظاهرى برخوردارند. از این رو توکل بر ذات او و توبه و بازگشت به سوى او و سپس توجه به این حقیقت که رجوع نهایى همه چیز به سوى اوست که علت و معلول یکدیگرند، ایمان به معاد و بازگشت نهایى سبب توبه مى‏گردد و توبه روح توکل را در انسان زنده مى‏کند (رک. مکارم شیرازی، ۱۳۷۱، ج‏24، ص ۲۱).

دعا کردن و درخواست از خداوند نیز از امور معنوی است که با سیاست پیوند می‌خورد. آیه‌ی پنجم سوره‌ی ممتحنه را می‌توان از دعاهای سیاسی قرآن دانست: «رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَهً لِلَّذِینَ کَفَرُوا وَاغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» در این دعا حضرت ابراهیم ع و مؤمنین از خدا مى‏خواهند که از آثار سوء تبری‌شان از کفار پناهشان دهد و ایشان را بیامرزد (رک. طباطبایی، ۱۳۷۴، ج‏19، ص۳۹۸) در نگاه مفسران در معنای این دعا تعابیر مختلفی بیان شده است:

۱.ما را گرفتار کفار نفرما که ما را اذیت کنند.

۲.ما را به بلاهاى آن‌ها مبتلا نفرما تا نگویند اگر این‌ها بر حق بودند مبتلا نمى‏شدند.

۳.آن‌ها را بر ما مسلط نفرما که بخواهند دین را از ما سلب کنند.

۴.توفیق صبر به ما عنایت فرما که بر اذیت و آزار آن‌ها صبر کنیم و تحمل نماییم.

۵.اینکه ما را حفظ فرما که با آن‌ها دوستى و مودّت پیدا نکنیم.

۶.در محاربه و معارضه با آن‌ها ما را مخذول و منکوب مفرما (رک. طیب، ۱۳۶۹، ج۱۲، ۴۹۴).

مهم‌ترین راهبردها و روش‌های تربیتی در این زمینه عبارتند از:

۱. دعاکردن و توکل به خدا در عین حرکت به سوی فعل است.

۲. تقویت بینش در توحید و معاد بر نوع و هدف رابطه نیز اثرگذار است.

۳. اقناع عقلی نیز روشی است که در آن قوه‌ی فکری متربی برای انتخاب مسیر درست و در نظرگرفتن جنبه‌های آن به کار می‌آید. زیرا متربی در این صورت نسبت به واقعیت‌ها و چالش‌های ارتباط خارجی به تأمل و تدبر وادار می‌شود.

۶. اصل جذب و جلب در روابط خارجی

در اسلام روابط خارجی جنبه‌ی سلبی نداشته بلکه ابعاد ایجابی آن نیز فراوان است. یکی از این ابعاد در قالب اصل جذب و جلب مطرح شده و بدین معناست که وقتی روابط خصمانه و دشمنی در کار نباشد رأفت اسلامی و مودت و دوستی فراگیر است. نمونه‌ی آن را در آیه‌ی هشتم و نهم سور‌ه‌ی ممتحنه می‌توان دید: «لَّا یَنْهَاکمُ‏ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فىِ الدِّینِ وَ لَمْ یخُرِجُوکمُ مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبرَّوهُمْ وَ تُقْسِطُواْ إِلَیهْمْ إِنَّ اللَّهَ یحُبُّ الْمُقْسِطِینَ» (ممتحنه/ ۸)؛ خدا شما را از کسانى که در [کار] دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکرده‌اند، باز نمى‌دارد که با آنان نیکى کنید و با ایشان عدالت ورزید، زیرا خدا دادگران را دوست مى‌دارد.

در این آیه‌ی شریفه که حدود این ارتباطات را مشخص می‌کند ابتدا تعامل مشروط را مطرح نموده که باید با کسانی باشد که با شما سر جنگ و نزاع ندارند؛ یعنی همان گزینه‌ی ایجابی.

بعضى از مفسران در مورد آیه‌ی هشتم روایت کرده‏اند که همسر مطلقهی ابوبکر مشرک بود. او براى دخترش اسماء هدایایى از مکه آورد اما اسماء از پذیرش آن امتناع کرد و حتى اجازه‌ی ورود به مادرش را نداد که آیه‌ی فوق نازل شد و پیامبر ص به او دستور داد مادرش را بپذیرد و هدیه‏اش را قبول کند و او را مورد اکرام و احسان قرار دهد (رک. رسعنى، ۱۴۲۹، ج‏8، ص ۸۸؛ فیض کاشانی، ۱۴۱۵، ج‏5، ص ۱۶۴).

برخی دیگر بیان می‌کنند این آیه مربوط به کسانی است که با پیامبر پیمان بسته بودند که با او کارزار نکرده و کسی را علیه ایشان یاری نکنند (رک. ابوالفتوح رازی، ۱۴۰۸، ج‏19، ص۱۶۱؛ طباطبایی، ۱۳۷۱، ج‏19، ص۳۹۹).

نکته‌ی ‌دیگر که اصل جذب و جلب را تقویت می‌کند رفتاری است که خداوند می‌خواهد مسلمانان با غیر مسلمانان داشته باشند:

۱. «أَن تَبرَّوهُمْ»: به ایشان نیکی کنید. جنبه‌ی ‌نیکی‌کردن بسیار گسترده است لذا سویه‌های مختلف فرهنگی و اقتصادی و… را در بر می‌گیرد.

۲. «وَ تُقْسِطُواْ إِلَیهْمْ»: عدالت ورزید و به ایشان ظلم نکنید. به تعبیر تفسیر منهج‌الصادقین این عمل موجب تألیف قلوب ایشان شده و سبب تشویق ایشان به ایمان می‌گردد (رک.کاشانی، بی‌تا، ج‏9، ص ۲۴۹). در هر صورت ظاهر آیه نشان می‌دهد حکم آن عام است (رک. همان) و گروه خاصی را دربرنمی‌گیرد مگر مواردی که در آیه‌ی ‌نهم هشدار داده که ترک شود: «إِنَّمَا یَنهْاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوکُمْ فىِ الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ وَ ظَاهَرُواْ عَلىَ إِخْرَاجِکُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَ مَن یَتَوَلهَّمْ فَأُوْلَئکَ هُمُ الظَّالِمُونَ» (ممتحنه/ ۹)؛ خدا شما را فقط از دوستى با کسانى باز مى‌دارد که در [کار] دین با شما جنگ کرده و از خانه‌هایتان بیرون رانده و در بیرون‌راندنتان با یکدیگر همپشتى کرده‌اند و هر کس آنان را به دوستى گیرد، آنان همان ستمگرانند.

این اصل در سیاست‌های کلی نظام جمهوری اسلامی نیز در نظر گرفته شده است: تقویت روابط سازنده با کشورهای غیر متخاصم، پرهیز از تشنج در روابط با کشورها، حمایت از مسلمانان و ملت‌های مظلوم و مستضعف به ویژه ملت فلسطین، بهره‌گیری از روابط برای افزایش توان ملی، تلاش برای همگرایی بیشتر میان کشورهای اسلامی و… (سیاست‌های کلی نظام، تصویب ۱۳۸۵/۰۹/۰۵).

مهم‌ترین راهبرد و روش‌های تربیتی این اصل عبارت است از:

۱. شناخت مخاطب و شیوه‌های ارتباطات اجتماعی.

۲. ظاهرسازی پسندیده با گفتار خوب و رفتار نیک، قدم اول در ارتباط و تدوام رابطه است.

۳. مدارا در گفتار و رفتار که کمک می‌کند مخالف، رفتار و منش مسلمان را ببیند و از پیش‌داوری پرهیز نموده و حتی با تعالیم اسلام آشنا شده و زمینه‌ی گرایش او را فراهم آورد.

 

منابع

* قرآن کریم

۱. ابوالفتوح رازى، حسین بن على؛ روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، آستان قدس رضوى، بنیاد پژوهش‌هاى اسلامى، ۱۴۰۸.

۲. باقری، خسرو؛ نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، تهران، انتشارات مدرسه، ۱۳۹۹.

۳. بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیست‌ و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینیŠ، ۱۴/۳/۱۳۹۵.

۴. ثعلبى، احمد بن محمد؛ الکشف و البیان المعروف تفسیر الثعلبی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۲.

۵. تمیمى آمدى، عبدالواحد بن محمد؛ غررالحکم و دررالکلم، قم، دارالکتاب الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰.

۶. دانش‌پژوه، مصطفی؛ مقدمه علم حقوق، تهران، سمت، چاپ چهارم، ۱۳۹۰.

۷. راغب اصفهانى، حسین بن محمد؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانى)، تهران، بی‌نا، چاپ دوم، ۱۳۷۴.

۸. رسعنى، عبدالرزاق بن رزق‏الله؛ رموز الکنوز فى تفسیر الکتاب العزیز، مکه مکرمه، مکتبه الأسدی، ۱۴۲۹.

۹. رضایی اصفهانی، محمدعلی؛ با همکاری جمعی از پژوهشگران قرآنی، تفسیر قرآن مهر، ج۲۰، قم، انتشارات پژوهش‌های تفسیر و علوم قرآن، ۱۳۸۸.

۱۰. سیاست‌های کلی نظام (ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری) تصویب۱۳۸۵/۰۹/۰۵.

۱۱. طباطبایى، محمدحسین؛ المیزان، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴.

۱۲. طبرانى، سلیمان بن احمد؛ التفسیر الکبیر تفسیر القرآن العظیم (الطبرانى)، اردن، دار الکتاب الثقافی، ۲۰۰۸ م.

۱۳. طبرسى، فضل بن حسن؛ ترجمه تفسیر مجمع البیان، ۲۷ جلد، تهران، فراهانى، بی‌تا.

۱۴. طیب، عبدالحسین؛ اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، بی‌نا، چاپ دوم، ۱۳۶۹.

۱۵. عسکرى، سید مرتضى؛ عقاید اسلام در قرآن کریم، ترجمه‌ی ‌محمد جواد کرمى، بی‌جا، بی‌نا، ۱۳۷۸.

۱۶. فیض کاشانى، محمد؛ الصافی، تهران، مکتبه الصدر، ۱۴۱۵.

۱۷. قرشى، على اکبر؛ قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱.

۱۸. قرطبى، محمد بن احمد؛ الجامع لأحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴.

۱۹. کاشانى، فتح‏الله بن شکرالله؛ منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ۱۰ جلد، تهران، کتابفروشى اسلامیه، بی‌تا.

۲۰. کوفى، فرات بن ابراهیم؛ فرات الکوفی، تهران، وزاره الثقافه و الإرشاد الإسلامی، ۱۴۱۰.

۲۱. مقاتل بن سلیمان؛ تفسیر مقاتل بن سلیمان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۳.

۲۲. مکارم شیرازى، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا