استاد شایستهخوی
سورهی ممتحنه از سورههای مدنی بوده و به معانی امتحان و مودت میباشد (رک. طبرسى، بیتا، ج24، ص 352).
گفتار پیش رو که به تفسیر تربیتی آیات اول تا نهم این سوره پرداخته خاطرنشان میسازد که در این آیات به طور کلی به یادآورى رستاخيز، مقررات سياست خارجی، مقررات جنگ و صلح، مقررات هجرت و بيعت، پيرامون زنان مهاجر و آزمايش امتحان آنها و احكام ديگرى... پرداخته شده است (رک. رضایی اصفهانی، 1388، ج 20، ص 311).
در شأن نزول آیهی ابتدایی این سوره نقلی است که شیعه و سنی بر آن صحه گذاشته و مفسران زیادی آن را در تفاسیر خود ذکر نمودهاند مبنی بر این که بعضى از مؤمنين مهاجر در خفا با مشركين مكه رابطهی دوستى داشته و انگيزهشان از اين دوستى جلب حمايت آنان برای ارحام و فرزندان خود بوده كه هنوز در مكه مانده بودند. در چنین شرایطی اين آيات نازل شد و ايشان را از اين عمل نهى كرد (رک. الكوفي، 1410، ج1، ص447؛ ثعلبى، 1422، ج9، ص 291؛ مقاتل بن سليمان، 1423، ج4، ص 298؛ طبرسی، بیتا، ج24، ص 357).
آنچه در این پژوهش به آن پرداخته میشود اصول تربیت سیاسی است که تلاش میشود ابعاد تربیتی هدایتی در هر اصل با توجه به تفاسیر مورد بررسی قرار گیرد.
1. اصل پرهیز از دوستی و اعتماد به دشمنان خدا
در ابتدای این سوره خداوند هشدار میدهد که دشمن خدا و دشمن خودتان را دوست قرار ندهید: «لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّى وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاء...»؛ مگر دشمن چه ویژگیهایی دارد که این هشدار تند و صریح در قرآن کریم خطاب به مسلمانان وارد شده است؟
در شأن نزول آیه آمده است: حاطب بن ابى بلتعه از مسلمانان معروف كه در جنگ بدر و بيعت رضوان شركت كرده بود، نامهاى به مشركين مكه فرستاد و آنان را از تصميم رسول خدا ص مبنی بر فتح مكه آگاه کرد. در واقع منظور او از این اقدام آن بود كه منتى بر آنان گذاشته و بدين وسيله ارحام و اولادى را كه در مكه داشت از خطر مشركين حفظ كرده باشد. خداى تعالى اين جريان را به پيامبر گرامىاش خبر داد و اين آيات را فرستاد (رک. طبرسی، بیتا، ج24، ص 357).
نگاه تربیتی به این پرهیز در آیهی شریفه نشان میدهد که برای رسیدن به غایت و بودن در مسیر تربیت باید از آنچه که مضر به غایت است پرهیز کرد. قدم اول در مبانی دینی توحیدباوری و توحیدپروری است و هرآنچه مخالف این جریان باشد امری ضد تربیتی به شمار میآید. آنچه از آیهی اول سورهی ممتحنه برمیآید این است که کار دشمن، دشمنی کردن است؛ یعنی مخالف فرمان خدای متعال حرکت کردن. وقتی جریان عمل و افکار و نیات بر خلاف مقصد خدا باشد دیگر چه انگیزهای بر تداوم ارتباط با دشمن وجود دارد جز انگیزههای نفسانی و شخصی؟
در این آیه حتی اشاره نموده که علاوه بر دشمن خدا دشمن خودتان را هم دوست نگیرید زیرا مؤمنين به خدا ايمان آورده بودند و مال و جان خود را در راه خدا فدا مىكردند و معلوم است كسانى كه با خدا دشمنى دارند، با مؤمنين هم دشمن خواهند بود (رک. طباطبايى، 1374، ج19، ص388). پس کسی که با خدا دشمنی دارد با مؤمن به خدا هم دشمن است. حال این دشمن کیست؟
بنا به اذعان مفسران، این دشمنان کفار و مشرکینی هستند که برای خدا شریک قائلند (رک. همان؛ طبرسی، بیتا، ج24، ص359). اصل بنای اسلام با عقل و نقل، وحدانیت خدا را ثابت نموده و شرک را نفی میکند. از این رو همراهی و دوستی با منحرفان عقیدتی فرورفتن در گمراهی آشکار است: «وَ مَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبیل».
همچنین خدا برای این که دید روشنی به اهل ایمان در زمینهی عدم دوستی با مشرکین دهد، عملکرد آنها را به تصویر میکشد: «یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ»؛ مشرکین رسول خدا و شما مؤمنان را به جرم ایمان به خدا از وطن خود آواره میکنند. از نظر مشرکین مسلمانان مجرم بوده و جرم آنها ایمان به پروردگار است.
مهمترین راهبردها و روشهای تربیتی در این زمینه را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
1. شناخت دشمن و اهداف و عملکرد او که میتواند نقش مهمی در بصیرتدهی سیاسی به افراد داشته باشد.
2. تقویت مهارتهای ارتباط جمعی با رویکرد خردگرایی.
2. اصل عدم اعتماد به دشمن با تدبیر هوشمندانه و مدبرانه
یکی دیگر از کارهای دشمن پس از تسلط بر شما این است که دست و زبان خود را به بدى مىگشايند و دوست دارند شما به كفر بازگرديد: «إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُواْ لَكُمْ أَعْدَاءً وَ يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيهَمْ وَ أَلْسِنَتهَم بِالسُّوءِ وَ وَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُون» (ممتحنه/2).
«ثقف» به معناى تيزهوشى و زيركى در ادراك و فهم است (رک. راغب اصفهانی، 1374، ج1، ص357). همچنین به معنی پیداکردن و مصادف شدن نیز هست (رک. قرشی،1371، ج1، ص 307). در آیه به این معناست که اگر کفار بر شما دست یابند و مسلط شوند دشمنی خود را آشکار میکنند اعم از قتل، ضرب، شماتت، ملامت و... بدون اين كه دوستىهاى مؤمنين تغييرى در دشمنى آنها داده باشد (رک. طبرانى، 2008، ج6، ص 256؛ طباطبایی، 1374، ج19، ص 391). این نیز یکی از پیامدهای دوستی با دشمن است. خدا نمیخواهد مسلمانان با کارهایشان زمینهی تسلط دشمن بر جامعهی اسلامی را فراهم آورند. از این رو در اینجا اصل بر عدم ارتباط نیست بلکه منع دوستی و اعتماد به دشمن و فراهم نکردن زمینهی سلطهی اوست. در واقع توجه دادن قرآن به پیامدهای حاصل از ارتباط با دشمن میطلبد که در روابط خارجی بسیار هوشمندانه وارد شد تا بستر نفوذ دشمن فراهم نشود. همان طور که درآیه هم اشاره شده که دشمنان با دست و زبان ضرر میزنند؛ یعنی دشمن سلطهی فیزیکی و فرهنگی را دنبال میکند تا به هدف خود برسد. به بیان بهتر دشمن امروزه در جریانات سیاسی روز جهان گاهی با عملیات رسانهای و تبلیغات علیه کشوری تلاش میکند حاکمیت کشوری را برای خود به خضوع درآورده و سکان دستاندازی به کشور را در پیش گیرد. این حکایتی است که استعمارگران سالهاست که در کشورهای ضعیف دنبال میکنند.
در این راستا مقام معظم رهبری(حفظه الله) در بیاناتشان چنین هشدار میدهند: «هر فردی و هر جریانی که برای اسلام و به نام اسلام کار میکند، اگر به آمریکا اعتماد کرد، خطای بزرگی مرتکب شده و سیلیاش را خواهد خورد» (بیانات مقام معظم رهبری، 14/3/1395).
از این رو بصیرتزایی آیهی دوم سورهی ممتحنه مبنی بر شناخت درست از پیامد اعتماد به دشمن، ما را به این اصل رهنمون میکند که از شر دشمن ایمن نباشیم و هوشیاری و درایت لازم را به کار بگیریم.
امام علی ع میفرماید: «از دشمن، حتى اگر زبان به ستايش گشود، مطمئن و در امان مباش. دشمن مانند آب است كه گرچه با حرارت گرم مىشود، ولى سرانجام سرد مىشود» (تمیمی آمدی، 1410، ص745). از این رو هر جا نقطهی ضعف جامعهی اسلامی مبرهن شد، دشمن ضربه زد.
مهمترین راهبرد و روشهای تربیتی در این زمینه عبارت است از:
1. به یاد آوردن الگوی استقلال و یادآوری لذتِ روی پای خود ایستادن به جای تکیه و اعتماد به دشمن.
2. عبرت گرفتن از تجربهی اعتماد به دشمن؛ چه این عبرت حاصل تجربهی عملکرد معاصر در ارتباط با دشمن باشد و چه حاصل تجربهی تاریخی که برای هر عصر و نسلی به یادگار مانده است.
3. تقویت ظرفیت داخلی جامعهی اسلامی و اتکا به داخل در زمینههای نظامی، فرهنگی، اقتصادی و... به عنوان ضد حمله در جنگهای سخت و نرم و عملیاتهای روانی.
3. اصل عدم ترجیح منافع شخصی بر مصالح جامعهی اسلامی
آیهی سوم سورهی ممتحنه در ادامهی مذمت کار حاطب بن ابی بلتعه اشاره دارد به این که هرگز بستگان و فرزندانتان روز قيامت سودى به حالتان نخواهند داشت و ميان شما جدايى مىافتد و خداوند به آنچه انجام مىدهيد بيناست: «لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكمُ وَ لَا أَوْلَادُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»؛ زیرا وی با ارسال نامه به مشرکان مکه میخواست زن و فرزند خود را حفط کند غافل از این که با این عملش به پیامبر خدا ص و مؤمنین خیانت میکرد و جامعهی اسلامی را در معرض خطری بزرگ قرار میداد (رک. طبرسی، بیتا، ج24، ص 362؛ بغوى،1420، ج5، ص70). نشان دادن اثر اعمال در قیامت شاهد دیگری است بر این که دامنهی ارتباط با دشمن بس سهمگین و پرمخاطره است. اگر در این دنیا به خاطر مصالح شخصی که حمایت از خویشان است قدمی برداشتید در حقیقت مسیر تسلط دشمن را هموار کردهاید و خشم خدا را در دنیا و آخرت بر خود خریدهاید.
جملهی انتهای آیه «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» به منزلهی تأكيد ماقبل است و معنايش اين است كه روز قيامت ارحام و اولاد، برای شما در برطرف كردن آثار اين خيانت و امثال آن سودى نخواهند داشت و خدا بدانچه مىكنيد بيناست و چيزى بر او پوشيده نيست و او به عظمت خيانت شما آگاه است و خواه ناخواه شما را بر آن مؤاخذه خواهد نمود (رک. طباطبایی، 1371، ج19، ص 394).
نکتهی دیگر این که در اسلام منافع اجتماعی و فردی هر دو مورد توجه بوده به طوری که گاهی تفکیک هرکدام از دیگری مشکل است. اما باید دید در هنگام تزاحم و تعارض این دو منفعت کدام یک مقدم است؟
در واقع قاعدهی تزاحم میگوید باید اهم و مهم را رعایت نمود. از آنجا که اسلام، توجه و اهتمام خاصی به اجتماع دارد و هنگام تزاحم مصلحتِ جمع با مصلحت فرد، مصلحت جمع را ترجیح میدهد (رک. دانش پژوه، 1390، ص126). همچنین نظام جبران در اسلام در نظر گرفته شده زیرا فردی که منافع فردی خود را قربانی منافع جامعه کند چندین برابر آن را در عالم آخرت از خدا دریافت میکند که آیات مربوط به ایثار و انفاق مال و جان به خوبی از آن حکایت میکند (رک. همان). از سوی دیگر در نگاه دنیوی نیز اگر منافع جامعهی اسلامی تأمین شود منافع افراد آن نیز در ضمن آن تأمین و مدیریت میشود. بنابراین عدم تدبیر حب ذات آدمی در منفعتطلبی جلوهای نامطلوب در تربیت سیاسی او دارد. چه بسا به بهانهی منفعتهای شخصی نه صرفاً همکاری با دشمن، آب به آسیاب دشمن بریزد و در پیشروی دشمن کمککننده باشد.
مهمترین راهبرد و روشهای تربیتی در این زمینه عبارتند از:
1. شناخت اولویتهای اجتماعی و درک میزان اهمیت آن نسبت به منافع فردی.
2. مقایسهی منفعتگرایی شخصی با اجتماعی از نظر سوددهی در دنیا و آخرت.
3. به کاربردن قاعدهی راجح بر مرجوح در رفتار که بر اثر آن به خاطر منافع شخصی، اقدامی علیه جامعهی اسلامی نکنند و اولویت اجتماعی جامعه را بر نفع شخصی به خطر نیندازند.
منابع
* قرآن کریم
1. ابوالفتوح رازى، حسين بن على؛ روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، مشهد، آستان قدس رضوى، بنياد پژوهشهاى اسلامى، 1408.
2. بغوى، حسين بن مسعود؛ تفسير البغوى المسمى معالم التنزيل، لبنان، دار إحياء التراث العربي، 1420.
3. تميمى آمدى، عبدالواحد بن محمد؛ غررالحكم و دررالكلم، قم، دارالکتاب الاسلامی، چاپ دوم، 1410.
4. دانشپژوه، مصطفی؛ مقدمه علم حقوق، تهران، سمت، چاپ چهارم، 1390.
5. راغب اصفهانى، حسين بن محمد؛ ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانى)، تهران، بینا، چاپ دوم، 1374.
6. رضايي اصفهاني، محمدعلي؛ با همكاري جمعي از پژوهشگران قرآني، تفسير قرآن مهر، ج20، قم، انتشارات پژوهشهاي تفسير و علوم قرآن، 1388.
7. طباطبايى، محمدحسين؛ الميزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1374.
8. طبرانى، سليمان بن احمد؛ التفسير الكبير تفسير القرآن العظيم (الطبرانى)، اردن، دار الكتاب الثقافي، 2008 م.
9. طبرسى، فضل بن حسن؛ ترجمه تفسير مجمع البيان، 27 جلد، تهران، فراهانى، بیتا.
10. عسكرى، سيد مرتضى؛ عقايد اسلام در قرآن كريم، ترجمهی محمد جواد كرمى، بیجا، بینا، 1378.
11. قرطبى، محمد بن احمد؛ الجامع لأحكام القرآن، تهران، ناصر خسرو، 1364.
12. كوفى، فرات بن ابراهيم؛ فرات الكوفي، تهران، وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامي، 1410.
13. مقاتل بن سليمان، تفسير مقاتل بن سليمان؛ بيروت، دار إحياء التراث العربي، 1423.
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 44