تاریخ ارسال خبر: 13 شهریور 1400 | گروه خبری:
دو قدم تا خدا
فاطمه کهنمویی
طبق تعالیم دین مبین اسلام حیات حقیقی انسان در سرای آخرت است و دنیا وسیلهای برای کسب سعادت و پاداش اخروی و به تعبیری مزرعهی آخرت است. صحیفهی سجادیه نیز همانند قرآن و نهج البلاغه با استخدام واژهی تجارت، حیات دنیوی را وسیلهای برای کسب آخرت و رسیدن به سودهای الهی معرفی میکند.
در واقع حضرت در این موارد لفظ تجارت را استعاره از اعمال صالحه و امتثال اوامر الهی آوردهاند به گونهای که وجه شبه این استعاره، معاوضهی متاع کم دنیا در قبال متاع جاویدان آخرت و لفظ «ربح» قرینه بر افضلیت آخرت بر دنیاست (المدنی الشیرازی، ج6، ص133). در این گفتار فرازهایی از ادعیهی صحیفهی سجادیه را که میتواند مصادیق سود حاصل برای آدمی در جریان تجارت او با خداوند باشد معرّفی میکنیم:
1. سود تقرب
یکی از مصادیق سود از دیدگاه امام سجاد ع رسیدن به مقام قرب الهی است که آدمی در جریان تجارت سودمند خود با خداوند میتواند بدان دست یابد.
دوری از خداوند بدترین بلا و سنگینترین مرض و شدیدترین عذاب است؛ در مقابل، قرب الهی بالاترین نعمت و فوز عظیم و سود حقیقی است که لذّتی بالاتر از آن برای مؤمنان حقیقی وجود ندارد. از این رو تقرب به خداوند سود و غنیمتی است که نصیب بندگان وارسته میشود. در یکی از ادعیهی صحیفه چنین میخوانیم که:
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست و ما را از غضب خود حفظ کن و به عنایت خویش نگاه دار و به سوی خود هدایت کن و از پیشگاه خود دور منما، آن را که تو حفظ کنی سالم ماند و آن را که تو هدایت کنی دانا شود و آن را که تو به خود نزدیک سازی غنیمت برد (دعای 5، فراز9).
2. سود یقین
یقین از نیرومندترین اسباب سعادت و شریفترین فضایل اخلاقی و افضل کمالات نفسانی است. آموزههای صحیفهی سجادیه به مرحلهی والای حق الیقین اشاره دارد. از جمله امام سجاد ع در دعایی ضمن درخواست این مقام از خداوند آن را سود و منفعت معرفی کرده و میفرمایند: «أَسْئلُكَ عَمَلاً تُحِبُّ بِهِ مَنْ عَمِلَ بِهِ، وَ يَقِيناً تَنْفَعُ بِهِ مَنِ اسْتَيْقَنَ بِهِ حَقَّ الْيَقِينَ فِي نَفَاذِ أَمْرِك» (دعای 54، فراز3)؛ از تو درخواست عملی دارم که هر که آن را به جای آورد دوستش داری و یقینی که هر کس در مسیر رضای تو به آن آراسته گردد به حق یقین برسد و او را بدین خاطر نفع رسانی.
3. برکت صلوات
با توجه به معنای واژگان نفع و برکت در کلام امام سجاد ع از مصادیق دیگر سود در جهت تجارت سودمند انسان با خداوند، صلوات و درود بر رسول اکرم ص و خاندان پاک ایشان است.
امام سجاد ع در یکی از ادعیهی صحیفه به برکات و منافع صلوات اشاره کرده و شمول این منافع و استجابت دعاها به وسیلهی آن را از خداوند خواستار میشوند. حضرت چنین میفرمایند:
بارالها بر محمد ص پیامبر ما و آل او درود فرست، هم چنان که بر فرشتگان مقرّب خود درود فرستادی و بر او و آلش درود فرست، آن طور که بر پیامبران مرسلت درود فرستادی و بر او و آلش درود فرست آن طور که بر بندگان شایستهات درود نثار کردی و بهتر از آن ای خدای عالمیان، چنان درودی که برکتش به ما برسد و سودش نصیب ما گردد و به خاطر آن، دعاهایمان مستجاب شود (دعای45 ، فراز 56 و 55)
4. سود اقرار
با توجه به معنای واژگان نفع و برکت میتوان گفت از منظر صحیفهی سجادیه، اعتراف و اقرار به گناهان یکی دیگر از مصادیق سود به شمار میرود.
حضرت در این فراز از دعا به شیوهی استفهام انکاری و از باب تجاهل، اشاره به خاضع بودن اعتراف به گناه فرمودهاند (المدنی الشیرازی، ج2، ص482) سایر ادعیهی صحیفه نیز بر مسألهی اعتراف به معاصی و گناهان اشاره دارد؛ از جمله امام سجاد ع در دعایی میفرمایند: «أَتَيْتُكَ مُقِرّاً بِالْجُرْمِ وَ الْإِسَاءَةِ إِلَى نَفْسِي، أَتَيْتُكَ أَرْجُو عَظِيمَ عَفْوِكَ الَّذِي عَفَوْتَ بِهِ عَنِ الْخَاطِئِين» (دعای48، فراز7)؛ من در حالی به سویت آمدم که به گناه و بدی در حق خود اقرار دارم، به سویت آمدم در حالی که به عفو عظیمی که شامل حال خطاکاران کردهای چشم دوختهام.
حضرت در این دعا به تأثیر اقرار به گناه در عفو الهی اشاره کرده و اعتراف به خطای خود را وسیلهی جلب رحمت و عفو الهی قرار میدهند (المدنی الشیرازی، ج7، ص186).
5. سود رحمت
در ادعیهی صحیفهی سجادیه التفات ویژهای به رحمت خداوند دیده میشود. امام سجاد ع در ادعیهی مختلف با ادبیات گوناگون رحمت الهی را از درگاه خداوند طلب میکند. از جمله در دعایی، حضرت رحمت الهی را سود و خیر دانسته و آن را از خداوند طلب میکنند. با توجه به معنای واژهی «عائده» میتوان گفت رحمت و عطوفت خداوند یکی از مصادیق سود در کلام امام سجاد ع به شمار میرود: «وَ عد عَلیَّ بعائدَه رَحمَتک»؛ و رحمتت را شامل حالم کن (دعای32، فراز20).
امام سجاد ع در دعایی دیگر نیز از رحمت الهی به عنوان سود و منفعت یادکرده و مصادیقی از آن را بیان میکنند: «وَ تَلَقَّيْتَ مَنْ عَصَاكَ بِالْحِلْمِ، وَ أَمْهَلْتَ مَنْ قَصَدَ لِنَفْسِهِ بِالظُّلْمِ، تَسْتَنْظِرُهُمْ بِأَنَاتِكَ إِلَى الْإِنَابَةِ، وَ تَتْرُكُ مُعَاجَلَتَهُمْ إِلَى التَّوْبة لِكَيْلَا يَهْلِكَ عَلَيْكَ هَالِكُهُمْ، وَ لَا يَشْقَى بِنِعْمَتِكَ شَقِيُّهُمْ إِلَّا عَنْ طُولِ الْإِعْذَارِ إِلَيْهِ، وَ بَعْدَ تَرَادُفِ الْحُجَّةِ عَلَيْهِ، كَرَماً مِنْ عَفْوِكَ يَا كَرِيمُ، وَ عَائِدَةً مِنْ عَطْفِكَ يَا حَلِيم» (دعای45، فراز9)؛ و با آن که با تو به مخالفت برخاسته با بردباری رو به رو میشوی و به آن که در حق خویش ستم کرده، با صبر و بردباری مهلتشان میدهی تا به حضرتت بازگردند و در مؤاخذهی عاصیان شتاب نمیکنی تا به توبه موفق شوند؛ تا هلاک شوندهی آنان بدون رضای تو هلاک نشود، و تیره بختان به نعمتت بدبخت نگردد مگر پس از قطع بهانه و بعد از اتمام حجت همه جانبه بر او و این همه بزرگواری و آقایی از عفو و گذشت توست ای بزرگوار و بهره ای است از محبتت ای بردبار.
فراز مذکور بیان قطرهای از دریای بیکران کرم و لطف الهی و بهره و صلهای از خوان گستردهی رحمت الهی است.
منابع
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 38