گروه تنظیم آثار استاد طاهایی
استاد طاهایی در دههی هفتاد سلسله مباحث تفسیر موضوعی با عنوان ایمان و پرهیز از اسراف و تجملپرستی را ارائه نموده بودند که در شش جلسهی تفسیری به نقش مهم زنان در پرهیز از تجمل و اسراف پرداخته بودند. ایشان با تبیین سیرهی اقتصادی حضرت فاطمه (س) نقش محوری زنان را در جهاد اقتصادی خانواده به تصویر کشیدند. نوشتار حاضر خلاصهای است از سلسله درسهای بانوی بافضیلت استاد طاهایی که به نظر خوانندگان محترم میرسد.
جهاد اقتصادی زن در خانواده
قال رسول الله(ص): «الرَّجُلُ رَاعٍ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ وَ کُلُّ رَاعٍ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ وَ المَرْأَهُ رَاعِیَهٌ عَلَى مَالِ زَوْجِهَا وَ مَسْئُولَهٌ عَنْهُ» (ابن أبی جمهور، ۱۴۰۵، ج1؛ ص۲۵۵)؛ پیامبر (ص) میفرمایند: مرد نسبت به خانوادهاش مسئول و سرپرست است و زن سرپرست و مسئول خانواده و ناظر بر اموال همسرش است.
این حدیث شریف مرد را مسئول کلیهی امور درونی و بیرونی خانه و خانواده معرفی میکند و زن را در چهار دیواری خانه نسبت به خانه و خانواده و محافظت از اموال همسر، راعی و مسئول میداند. کمال خانواده در آینهی این روایت و مانند آن به طور کامل به تصویر درآمده است. هدف زوجین در زندگی باید رسیدن به کمال و قرب الهی باشد. در واقع این دو، بال یکدیگر هستند که یکدیگر را کامل کرده تا به وصال الهی برسند. رسیدن به این هدف نیاز به ابزار و وسیله دارد. تمام امکانات زندگی و وسایل آن نظیر پول و مقام، خانه، فرزند و… همه و همه در راستای رسیدن به آن مرحلهی کمال و قرب است. در این صورت بسیاری از مشکلات و اختلافات به وجود نمیآید و اگر موارد جزئی پیش آید، چون هدف خدایی است درون خانواده حل میشود. با این دیدگاه نه تنها کمبودها و اشکالات در وسایل و ابزارها و مسائل زندگی روزمره به هدف و اصل زندگی لطمهای وارد نمیکند بلکه مشکلات اقتصادی خانواده به صلح و رحمت و مودت منتهی میگردد.
نقش زن در فرهنگ مصرف خانواده
تعبیر در روایت «المراه راعیه» بسیار دقیق است. «راعی» به معنای نگهبان و محافظ به کار میرود. اگر زن سید و راعی خانه و خانوادهاش باشد و مدیریت آن را با یک اقتصاد صحیح به عهده گیرد، زن ایدهآل اسلام است. او باید برای تمام مسئولیتهای خانه وقت بگذارد و به عبارت کلی باید بر مسائل اخلاقی، روانی، تربیتی و اقتصادی خانواده اشراف داشته باشد. برای بررسی نقش زن در اقتصاد خانه ابتدا باید فرهنگ خانواده را مورد مطالعه قرار داد. باید پیوندهایی را که فرهنگ جامعه با اقتصاد دارد، تحلیل و بررسی نمود تا نقش زن و حساسیت آن مشخص گردد. اگر فرهنگ جامعه، معرف فرهنگ فرعونی باشد مسلم است اقتصاد آن خانواده و به دنبال آن، جامعه بیمار است.
ویژگیهای فرهنگ فرعونی
تنوعطلبی و تجملپرستی یکی از مظاهر حکومتهای طاغوتی است. نمونهی تاریخی آن در داستان قوم موسی (ع) است. قرآن کریم خبر میدهد که بنی اسرائیل به پیامبرشان گفتند: «لَنْ نَصْبِرَ عَلَى طَعَامٍ وَاحِدٍ» (بقره/۶۱)؛ ما نمیتوانیم به یک غذا بسنده کنیم. این روحیه اگر بر ملتی حاکم شود، فاجعه آمیز بوده و دلیل بر ضعف فرهنگی جامعه است. روحیهی فرعونی بسیار ضعیف و تحقیر شده است. جامعهی تنوع طلب، اهل مبارزه نیستند زیرا شجاعت خود را از دست میدهند. قرآن کریم به این مطلب اشاره میفرماید آنجا که قرار است موسی (ع) با دشمنان بجنگد و بنیاسرائیل همراه ایشان بروند به پیامبرشان گفتند: «أَنْتَ وَرَبُّکَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ» (مائده/۲۴)؛ تو و پروردگارت به جنگ بروید و با آنها بجنگید ما مینشینیم تا شما برگردید.
دقت کنیم ابوجهلها و ابولهبها به علت زندگی اشرافی و مرفه جذب پیامبر نشدند اما افرادی همچون بلالها و مقدادها مجذوب اسلام شدند. مسألهی تنوع طلبی و رفاه طلبی نه تنها برای فرد آفت است که آثار سوء آن دامن اجتماع را گرفته و منجر به سقوط جامعه میگردد. خداوند مترفین را در چنین جامعه ای واگذار میکند که در آن جامعه فسق کنند و سپس آنها را هلاک میگرداند: «وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَهً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُوا فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا» (اسراء/۱۶).
بنابراین برای جلوگیری و دفع عذاب از جامعه باید کنترل اقتصادی و فرهنگ سازی از خانه و خانواده آغاز گردد تا کمکم به افراد جامعه تسری پیدا نموده و انسانها تقویت شوند و گرنه مسیر جامعه به طرف تنوع طلبی و تجمل پرستی کشیده خواهد شد و روشن است که اشخاص مصرفی و زیاده طلب نمیتوانند حقیقت را بشنوند و حق در زندگی آنها جا نمیگیرد. این افراد به طور دائم در پی فرونشاندن عطش مصرف زدگیشان هستند در حالی که قرآن برای آنها مسیر را مشخص نموده است.
بهرهمندی از مواهب الهی در قرآن
استفادهی مشروع از مباحات و طیبات مورد تأکید آیات قرآن حکیم است. خداوند میفرماید: «خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا»(بقره/۲۹)؛ آنچه در زمین است برای انسان خلق شده است.
خداوند نه تنها زمین را تحت سلطهی انسان قرار داده که مژدهی بهرهمندی از برکات آسمانها را نیز داده است: «أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ…» (لقمان/۲۰) مهمترین استفادهی بشر از نعمتهای الهی مسألهی خوردنیهاست که به عنوان روزی طیب نصیب بشر میگردد. خداوند در اینباره میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ… » (بقره/۱۷۲)؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید از نعمتهاى پاکیزهاى که روزى شما کردهایم بخورید. در جایی دیگر به صورت استفهام انکاری پندار کسانی که بهرهمندی از نعمتهای دنیوی را ناروا میدانند زشت میشمارد و میفرماید: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَهَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا… » (اعراف/۳۲)؛ بگو ای پیامبر چه کسی زینتهای خدا و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است.
با توجه به این آیهها میتوان گفت خداوند به برکت بندگان مؤمنش روزی را در دنیا آفریده و فراهم نموده بنابراین دیگران به برکت مؤمنان از این روزیها استفاده میکنند.
نتیجتاً آنکه اسلام و قرآن هیچ گونه مخالفتی با استفاده از نعمتهای دنیوی و یا بهرهمندی از مباحات و طیبات ندارند. عبودیت، اخلاص، تقوا و ایمان هیچ گونه منافاتی با این گونه بهرهبرداریها ندارد. حتی در بعضی از موارد بر آن تأکید میفرماید: «یَا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَکُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» (اعراف/۳۱) اما باید توجه داشت که استفاده از نعمتها میتواند یکی از محلهای ورود شیاطین باشد.
قرآن کریم در بیان انحراف از اعتدال از واژهی «سرف» استفاده نموده و نکوهش را به حدی میرساند که میفرماید: «… إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» این مذمت به اندازهای تکان دهنده است که علت و انگیزهی جنایات فرعون را اسراف بیان کرده و میفرماید: «… وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِینَ» (یونس/۸۳) واژهی دیگری که در قرآن هم مرز با اسراف است «تبذیر» میباشد به معنای بخشش مال به صورت بیهوده. خداوند در اینباره میفرماید: «إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا» (اسراء/۲۷) این آیهی شریفه، تبذیرکنندگان را برادران شیطان معرفی میکند. ابلیس چه صفتی داشت به جز خودخواهی و تجاوز از حد اعتدال.
خودخواهی و حب ذات صفتی غریزی است، یعنی لازمهی حیات انسان است که خودش را دوست داشته باشد و محافظ خود باشد. حتی کار برای آخرت هم از همین غریزه سرچشمه میگیرد. اما این غرایز در صورتی برای ما نافع است که در حد تعادل باشد. گاهی خودخواهی و حب ذات مانع انفاق میشود. به همین سبب خداوند با امر خودش یادآوری میکند. به عنوان مثال در سورهی انعام آیهی ۱۴۱ خطاب به کشاورزان و باغداران و در ایام جمعآوری محصول و میوه میفرماید: «… کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» این حق، سهمی است که بعد از جمعآوری محصول علاوه بر حقوق شرعی آن (خمس و زکات) برای فقرا در نظر گرفته میشود.
در مورد فوق نیز قرآن دستور به اعتدال میدهد. یعنی در موقع این نوع انفاقات مالی به فقرا آن چنان دست و دلباز نباشید که هر چه دارید بدهید و خود و فرزندانتان معطل بمانید. نگاهی به صفات عبادالرحمن مؤید این معناست آنجا که میفرماید: «وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا» (فرقان/۶۷)
جهاد اقتصادی بانوان
بر اساس آنچه گذشت به خصوص بحث اسراف، نقش مهم زنان در خانواده و جامعه پیرامون مسائل اقتصادی روشن میگردد. تجمل گرایی، تنوع طلبی، اسراف همه از مواردی هستند که بانوان نقش کلیدی و محوری در آن دارند.
اگر زنان ما به دنبال اسراف و زندگی تجملی نروند و ساده زیستی را ملاک کار قرار دهند، تحول بسیار مهمی در جامعه رخ میدهد. نیم نگاهی به زندگی حضرت زهرا (س) میتواند برای ما درس خوبی باشد. زندگی دختر پیامبر (ص) بسیار ساده بود با وجود به اینکه مادر ایشان حضرت خدیجه (س) از ثروت بسیاری برخوردار بود. خدیجه (س) تمام ثروت خود را در راه اسلام و تعالی آن بذل نمود. به طور مسلم حضرت زهرا (س) نیز تحت تربیت چنین مادری دل به زر و زیور دنیا و تجملات آن نبست. سبک و سیرهی زندگی یگانه دختر پیامبر اسلام (ص) و فرزندان بزرگوارشان همگی بر این اساس و روش بود.
بررسی مختصر جریان زندگی حضرت فاطمه (س) میتواند نقش ایشان را در مدیریت اقتصادی منزل نشان دهد. به خوبی میتوان شاهد بود که چگونه بلند نظری و ایثار را به خانوادهها تعلیم دادهاند. در تفاسیر ذیل آیهی ۹ سورهی حشر که میفرماید: «… وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛ آنان را بر خود ترجیح میدهند گرچه خودشان را نیاز شدیدی (به مال و متاع) باشد. این روایت به چشم میخورد: کسی خدمت پیامبر(ص) آمده و عرض کرد: گرسنهام. پیامبر (ص) دستور دادند از منزل غذایی برای او بیاورند ولی در منزل غذا نبود. فرمودند: چه کسی ایشان را مهمان میکند؟ علی (ع) او را به منزل خویش برد اما جز مقدار کمی غذا برای کودکان چیز دیگری در منزل نبود. بچهها را هر طور بود خواباندند چراغ را خاموش (کمنور) کرده و غذا را برای مهمان آوردند. خود حضرت در کنار سفره نشستند بیآنکه چیزی از غذا بخورند بیآنکه مهمان متوجه شود در ظاهر دهان خودشان را تکان میدادند مهمان گمان کرد آنها نیز همراه او غذا میخورند به مقدار کافی خورد و سیر شد و آنها شب گرسنه خوابیدند (مکارم شیرازی،۱۳۷۱ ، ج۲۳، ص۵۱۹).
در جریان نزول سورهی «هل اتی» نیز چنین فضایی را مشاهده مینماییم. قرآن میفرماید: «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا» (انسان/۸) با این که خودشان طعام را دوست دارند (نیاز دارند) اما آن را به فقیر و مسکین و اسیر میدهند.
همین دو آیه برای ما کافی است که نسبت به زندگی حضرت تا حدودی آگاهی کسب کنیم. البته اصل کلی فراموش نشود که مؤمن نباید خود و خانوادهاش را به مشقت اندازد. زیرا در میان خانواده بچههای کوچک، پیران از کار افتاده هستند که تحمل گرسنگی را ندارند و باید در اولویت قرار گیرند.
حاصل سخن اینکه مدیریت و جهاد اقتصادی بانوان در خانواده راه حل بسیار خوبی برای برون رفت از بسیاری از مشکلات امروز جامعه است.
منابع
* قرآن کریم
۱. ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین؛ عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، قم، چاپ اول، ۱۴۰۵ ق.
۲. دیلمى، حسن بن محمد؛ إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، قم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
۳. مکارم شیرازى، ناصر و دیگران؛ تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۱ ه. ش.