تاریخ ارسال خبر: 01 مرداد 1397
| گروه خبری:
سر مقاله
چیزی به غروب خورشید نمانده، خنکای نسیم، پردههای حریرین کاخ را به بازی گرفته است. معاویه سرمست بر تخت تکیه زده و به زمزمهی خنیاگران گوش سپرده، ناگاه هیاهوی زنی او را به خود میآورد، صدا در سرسرا میپیچد: «سوده همدانیام»، برای احقاق حقی از خود و جمعی از مسلمین آمدهام.
معاویه در حالی که از شدّت خشم دندان بر هم میساید، میپرسد: سوده، بنت عُماره بن أشتَر هَمْدانيّ؟ شاعرهای که در بیشه های صفین، در جنگ با علی دشمنان ما را تحریک میکرد؟ دیگر مثل روز صفین شجاعانه نمیغری؟ هان! چه چیز تو را به کاخ ما کشانده؟
سوده با غرور و احتیاط پیش میآید: تو امروز رئیس مردم شدهای، خداوند درکار ما و حقی که بر تو داریم، از تو سؤال خواهد کرد. «بسر بن أرطات» را حاکم ما کردهای که مانند سنبلهی گندم، ما را درو میکند، نه حق خلق را رعایت میکند و نه خالق را.
معاویه قدرتمندانه میپرسد: از من چه میخواهی؟
سوده با زیرکی ادامه میدهد: ای معاویه، کسی که مسئولیت ادارهی جامعه را به عهده گرفته، نباید در دستگاه او به خلقی ستم شود و حق خدا ضایع گردد، اگر بسر بن ارطات عزل نشود، بعید نیست علیه او بشوریم و قیام کنیم. معاویه پرخاش کنان بر او می خروشد: مرا تهدید میکنی عجوزه؟ باید تو را بر شتر ناآرامی نشانده و نزد «بُسر» بفرستم تا حکمش را بر تو جاری کند. سوده گریان مینالد: درود خدا بر او که وقتی در قبر آرمید، عدالت در آغوش خاک آرمید.
معاویه برمیآشوبد علی را اینگونه نزد من تحسین می کنی؟
سوده آرام ادامه میدهد، مثل همین ماجرا در خلافت علیبنابیطالب پیش آمد و من به نمایندگی از قوم خود به دارالخلافه رفتم. علی (ع) برای نماز بپاخاسته بود؛ تا مرا دید نشست و فرمود: حاجتی داری؟ گفتم: فرماندارت در همدان، گندم از ما اضافهتر میستاند، گندم مهم نیست، میهراسیم مبادا فرماندارت به سوی تجاوز و رشوهخواری پیشرفته و آبروی حکومت اسلامی خدشهدار شود. علیامیر بهحقّ مؤمنان به گریه افتاد و فرمود: خدایا گواهی که من آنان را به ظلم بر مردم دعوت نکردم. پس از آن فرماندار خویش را عزل نمود. ایمعاویه، آن روز شکایت من برای مشتی گندم بود، امروز فرماندار تو شراب میخورد، مال مردم را به یغما میبرد، خون بیگناهان را میریزد و تو به جای اجرای عدالت و عزل او، مرا تهدید به مرگ میکنی و ادعا داری که خلیفهی عادل مسلمین هستی؟
*******
در اینجا تنها به نمونههایی از فصیحترین و جامعترین حقوق شهروندی در بیانات امیر سخن علی (ع) اشاره میکنیم. امام در آخرین فراز خطبهی 24 نهجالبلاغه میفرمایند: «ای مردم، من بر شما حقی دارم و شما هم بر گردن من حقی دارید».
امام، حقوق شهروندان بر حاکمیت را خیر خواهی مردم، تقسیم عادلانهی بیتالمال و رفاه بخشیدن به زندگى مردم. حق آموزش و فراگیری علم و تربیت و پرورش و مهیا نمودن زمینههای رشد فکری و فرهنگی مردم میدانند. در نظام حقوق شهروندی اسلام خدا محوری، امامت محوری و عدالت محوری اصل و مبناست که در يک نظام حق و تکليف توأمان، طراحي شده و پديدآورندهی شهروند فعال و مسئول و در عين حال ذی حق، خواهد بود .حقوق شهروندی اسلامی، مجموعهی وسيعي از حقوق سياسي، اقتصادی، اجتماعي و فرهنگي است. از نگاه امام علی (ع) این حقوق دو طرفه بوده و در کنار آن تکاليف و وظايف شهروندان را در قبال دولت و جامعه، مورد توجه قرار داده است. امام، حق حکومت بر مردم را اینگونه بر میشمارند: پایبندی به بیعت، خیر خواهی امام، حضور در صحنه و اجابت دعوت.
امام علی (ع) در الگوی مدیریتی خود، به اصول ارزشمندی پایبندند: انتخاب کارگزاران و مدیران حکومت بر اساس معیارهای صلاحیتی و ارزشی، اصل شایسته سالاری و توجه به توانایی ها در واگذاری مسئولیت به کارگزاران و نفی دودمانگرایی و اشرافیت سالاری، اصل وظیفه و تکلیفمحوری، اصل تبیین وظایف رهبری، کارگزاران و مردم نسبت به یکدیگر. اهتمام به انطباق قول با عمل به منظور تأثیرگذاری فرامین بر عاملان حکومت و مردم (هماهنگی مبانی اندیشهای با فعل سیاسی)، اصل نظارت و مواظبت دقیق بر رفتار و عملکرد مدیران، حتی شیوهی زندگی آنان و سیاست تشویق و توبیخ عاملان حکومت به منظور اجرای عدالت و جلوگیری از بروز انحراف و ظلم و ستم در جامعه.
جای مباهات است که حضرت امام خمینی(ره) نیز در بدو پیروزی انقلاب، با الگوگیری از این مدل حکومتی، نقشهی راه را همین گونه برای جامعهی جهانی مسلمین ترسیم نمودند. امروز جا دارد مسئولین امر که کلیدداران حکومت اسلامیاند، کمی به پشت سر نگاه کنند که آیا بهراستی صداقت و شفافیت در قول و فعل، ایجاد فضای امن اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، خیر خواهی برای اسلام و انقلاب را سرلوحهی امور خویش میدانند؟ آیا حاصل تعاملات روز افزون و پیچیدهی بینالمللی آنان عزت و سربلندی جامعه اسلامی است یا...؟ آیا حقوق شهروندی ترسیم شده توسط آنان با حقوق شهروندی حکومت علوی منطبق است یا با حقوق شهروندی لیبرالیستی و اومانیستی غربی؟ به راستی پرچم را میتوانیم با قوت و سربلندی به دست ولیعصر (عج) بسپاریم؟ ای کاش تا فرصت باقی است دوباره به پشت سر نگاه کنند. رسول خدا (ص) مىفرمایند: «حاسِبُوا اَنْفُسَکُم قبلَ اَن تُحاسَبُوا و زِنُواها قبلَ اَنْ تُوزَنُوا و تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الاَکْبَر»؛ خویشتن را محاسبه کنید قبل از آنکه به حساب شما برسند و خویش را وزن کنید قبل از آنکه شما را وزن کنند و آماده شوید براى عرضهی بزرگ (روز قیامت).
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 36