مبانی فکری استاد طاهایی…

1_تاسی

مبانی فکری استاد طاهایی در امر به معروف و نهی از منکر/ عذرا مرادی


مقدمه 

امر به معروف و نهی از منکر به مثابه بخشی از فرایند تربیت، از روش‏های کلیدی در حوزه‌ی اصلاح اندیشه و رفتار است که نقشی بی‌بدیل در سالم سازی فرد و جامعه دارد. مسئولیت دعوت به خوبی‏ها و پرهیز دادن از کار زشت، متوجه همگان است امّا در این میان نخبگان فکری و فرهنگی جامعه، به دلیل داشتن نقش الگویی، جایگاهی ویژه در برپایی جامعه‌ی توحیدی و احیای ارزش‌ها دارند.

استاد طاهایی (رحمه الله علیها) الگویی برجسته از این دست برای جامعه‌ی زنان بلکه کل جامعه بود که با اخلاصی کم نظیر و همتی والا، تحولی در عرصه‌ی ارشاد و هدایت بانوان و جوانان و حفظ ارزش‏ها پدید آورد و معرف گفتمانی کارآمد و تأثیر‌گذار از سبک امر به معروف و نهی از منکر بود که بر بنیادهای ارزشی عقل‏مدار استوار بود و از سرچشمه‏های معارف دینی سیراب می‏شد.

 این نوشتار مبانی فکری این بانوی بافضیلت را در امر به معروف و نهی از منکر به بحث می‏نشیند. مقصود از مبانی فکری، محتوای اندیشه‌ی ایشان در مفهوم، میزان اهمیت، هدف از تشریع این فریضه و نیز  بایسته‏های آمر و ناهی است.

۱. بیان مفاهیم

معروف به معنی شناخته شده و منکر یعنی ناشناخته (طاهایی، ۱۳۸۶، ص۱۲۹). استاد طاهایی در تبیین مفهوم معروف و منکر به سخن واژه‏شناس بزرگ عرب، راغب اصفهانی استناد می‏جوید و مرجع تشخیص معنای معروف و منکر را در مرحله‌ی اول قضاوت خِرَد صحیح و در مرحله‌ی بعد حکم دین به زیبایی یا زشتی هرکار می‏داند (طاهایی، ۱۳۹۳، ج۲، ص۲۱۶).

بسیاری از مصادیق نیکی‏ها و زشتی‏ها را استاد طاهایی ضمن شرح دعای «مکارم الاخلاق» امام سجاد† بیان می‏کند. ایمان، تقوا و تزکیه، توکّل، یقین، یاد خدا، شکر نعمت، عدل و احسان، گذشت، معاشرت نیکو، صله‌ی ‏رحم، خوش‏گمانی، فروتنی نسبت به خلق و…  از جمله نیکی‏ها و فضیلت‏های اخلاقی است که امام† تخلّق به آن‏ها را از درگاه الهی درخواست می‏کند.

برخی منکرات و زشتی‏هایی که امام† در این دعا، انسان را از آن‏ها پرهیز می‏دهند عبارتند از: ظلم، کبر و فخرفروشی، حسد، مکر، بدگمانی، عیب‌جویی، غیبت، دشنام، گواهی باطل، اسراف و… .

استاد طاهایی از این مقوله‏های ناب، تفسیری دقیق همراه با تمثیل‌ها و اشارات مناسب به زبان ساده و روان ارائه می‏دهد که حکایتگر بن‌مایه‏ها و پشتوانه‌ی فکری برگرفته از منابع ناب اسلامی است (ر.ک: طاهایی، ۱۳۹۳، ج۲).

۲. فطری و عقلی بودن امر به معروف و نهی از منکر

مسأله‌ی امر و نهی و تشویق و هشدار، امری فطری است و ریشه در درون هر انسانی دارد.  بلکه یک ضرورت عقلی است. هیچ عاقلی نیست که راهنمایی، تشویق به کار خیر و جلوگیری از مفاسد را لازم نداند. سکوت در مقابل خطر و انحراف را بپسندد و آن را محکوم کند. از آنجا که دین اسلام مطابق با عقل و فطرت است، می‏توان گفت که تمام آیات و روایاتِ امر به معروف و نهی از منکر، ما را به همین قضاوتِ روشن عقل ارشاد می‏کند (ر.ک: قرائتی، ۱۳۹۱).

استاد فلسفه و حکمت توجه به عقل در تشریع امر به معروف و نهی از منکر را این‌چنین توضیح می‏دهد: «دستور اسلام به اجرای این مهم برای آن است که فطرت و عقل بشر دائماً دستخوش هوا و هوس است به طوری که نفس سرکش و دشمن باطنی از درون و دشمنان خارجی هم از بیرون کمک می‏کنند تا معروف و منکر را در نظر آدمی وارونه جلوه دهند.» (طاهایی، ۱۳۸۶، ص۱۲۹). 

ایشان در نظر داشت که  نیروی عقل و ایجاد هماهنگی بین عقل و ایمان جایگاه مهمی در معروف‏پروری و منکرستیزی دارد و بر نقش ایمان به عنوان راهبرد پیشگیرانه و اصلاحی در مهار نفس و حفظ نیروهای فطری و رهایی عقل از اسارت نفس، انگشت تأکید می‏فشرد(همان، ص۷۶).

۳. اهمیت، حکمت و فایده‌ی امر به معروف و نهی از منکر

استاد طاهایی به تجربه و بررسی‏های دقیق و همه جانبه دریافته بود که برای حفظ امنیت در جامعه‌ی ایمانی و پیشگیری از نفوذ عناصر فاسد و بروز منکرات و برای انجام فرایض دینی، اصلی مهم‏تر و مفیدتر از «امر به معروف و نهی از منکر» نیست(همان، ص۱۳۱). امر به معروف و نهی از منکر حق منطقی، طبیعی و تکلیف هر مسلمان است. اسلام برای پیشگیری از انحرافات پس از تربیت خانواده و معلم، نظارت عمومی و انتقاد سازنده‌ی مسلمانان از یکدیگر را لازم دانسته است. هر مسلمان حق دارد و بلکه مکلف است بر اعمالی که آشکارا از دیگری سرمی‏زند، نظارت کند(طاهایی، ۱۳۹۳، ج۲، ص ۲۵۲).

در نگاه دقیق و واقع‏نگرانه‌ی این بانوی هشیار، اگر بخواهیم فرزندانمان از نظر اخلاقی سلامت باشند، نسل ما سالم تربیت شود، از گناه حفظ شویم، محیطمان محیطی مقدس و پاک باشد و در شهر و کشوری پاک زندگی کنیم، باید به این دو فریضه اهمیت بدهیم و امر به معروف و نهی از منکر را واجب شماریم (طاهایی، ۱۳۸۶، ص۱۳۳).

یکی از نکات بسیار مهم که در امر به معروف باید کانون توجه قرار گیرد فلسفه و علت تشریع آن است. استاد طاهایی برای بیان فلسفه‌ی امر به معروف، به سخن حضرت زهراƒ استناد می‏جوید. آن حضرت برای هر یک از مقررات شرعی، هدفی را بیان می‏کند و در بیان هدف و حکمت تشریع امر به معروف می‏فرماید: «والامرَ بالمعروف مصلحهً للعامه»؛ خداوند امر به معروف و نهی از منکر را وسیله‏ای برای اصلاح توده‏های مردم قرار داد.

 استاد طاهایی در کتاب سیری در خطبه‌ی فدک به خوبی این جمله بانوی اول اسلام را به زبان فهم مخاطب توضیح و تشریح می‏کند: «زمانی که فضایل بر اجتماع حاکم شود، طبعاً آن جامعه به سوی خوبی‏ها پیش می‏رود. در حالی که با غلبه‌ی فساد و زشتی‏ها به طرف انحطاط و انحراف خواهد رفت. به همین جهت باید در حفظ ارزش‏های اصیل انسانی و اسلامی در جامعه کوشید و این زمانی است که اجتماع معروف را معروف و منکر را منکر بشناسد. این‏جاست که نقش امر به معروف و نهی از منکر در جهت حفظ ارزش‏ها و مصلحت جامعه معلوم می‏شود» (همان، ص۱۲۹).

۴. امر به معروف و نهی از منکر وظیفه‌ای همگانی

مسئولیت امر به معروف و نهی از منکر، اختصاص به قشر یا گروه خاصی ندارد: هر مؤمنی باید هدایت مردم به سوی خوبی‏ها و ارزش‏های معنوی را مدّنظر قرار دهد و از این طریق در گسترش دین الهی بکوشد(طاهایی، ۱۳۹۳، ج۲، ص۱۷۲). وظیفه‌ی یکایک ماست که از قوانین و ارزش‏های دینی و اسلامی پاسداری کنیم و این حراست و پاسداری باید از راه‌های گوناگون باشد نه تنها با گفتار یا نوشتار بلکه مهم‌تر از همه، باید آن را با عمل خود به اثبات برسانیم(طاهایی، ۱۳۸۶، ص۹۳). افراد باید به هر طریقی که می‏توانند مردم را به معروف، دعوت و از منکر جلوگیری کنند؛ یکی با قلم می‏تواند این کار را انجام دهد، دیگری با بیان، کسی دیگر با پول و دیگری با قدمی که برمی‏دارد (همان، ص۱۳۳).

۵. مسئولیت سنگین‏تر منتسبان به دین

باید در نظر داشت مسؤولیت همه‏ی مردم نسبت به امر به معروف و نهی از منکر یکسان نیست؛ این مسئولیت برای کسانی که به نوعی انتساب به دین دارند و البته صاحب نفوذند و نظر و گفتار و رفتارشان برای دیگران معتبر است، سنگین‏تر است: استاد در این عرصه مسئولانه می‏گفت: «خواهران عزیز وظیفه‏شناسی در دین به شما عظمت می‏دهد.کسی که تربیت شده‌ی مکتب دین و اسلام باشد، وظیفه‏شناس است و حسابش از دیگران جداست» (سایت استاد طاهایی، اندرزها، ۹ بهمن ۱۳۹۵). ایشان پیوسته تأکید می‏کرد: «طلبه دو وظیفه‌ی مهم دارد: به آن‏چه آموخته عمل کند و بعد به مردم برساند. دهانمان را از شعار پر نکنیم، معلمی شغل انبیاء است. امّا ببینیم نبی چه کرده. وظایف نبی را بشناسیم، اول مردم را با عمل دعوت کنیم بعد با بیان» (همان).

۶. بایسته‌های آمر و ناهی

استاد طاهایی توفیق ارشاد خلق را از نعمت‌های بزرگ و عنایات الهی می‏دانست و پیوسته توصیه می‏کرد: «قدر خود را بدانید. هدایت مردم و دعوت آن‏ها به سوی خوبی‏ها و ارزش‏های دینی از اهمیت بالایی برخوردار است. این توفیق نصیب هر کسی نمی‌شود که دلیل و راهنما و ارشاد کننده‌ی بندگان خدا شود این مقام مقدس، مقام انبیاست» (طاهایی، ۱۳۹۰، ج۲، ص۱۹۳). در ادامه به پاره‌ای از آداب و بایسته‏های «آمران به معروف» و «ناهیان از منکر» با استفاده از  منظومه‌ی فکری استاد طاهایی  اشاره می‌شود که بیشتر آنها مربوط به مبلغان و عالمان دین است و رعایت آن‏ها بر ایشان بایسته‏تر است.

الف. شناخت، آگاهی و بصیرت

علم و آگاهی از شروط ارشادکنندگان است. امر به معروف و نهی از منکر متوقف بر شناخت انسان و ویژگی‏ها و نیازهای او، شناخت معروف و منکر و آگاهی لازم درباره‌ی انواع گناهان و حرام‏های الهی و نیز شناخت روش و انتخاب روش نیکوست.

استاد فقدان شناخت را یک نقیصه‌ی بزرگ ارزیابی ‏کرده و همواره به ضرورت آن به نیکویی توجه داشت و عدم آگاهی نسبت به حدود و شرایط و مراتب و روحیات و ظرفیت افراد را زیان‌بار و خطرآفرین می‏دانست و تأکید می‌کردند مسئولان و مربیان و معلمان و استادان باید برای موفقیت خود، به شیوه‏های مختلفی برای مخاطبان گوناگون خود مجهز باشند. زیرا همه‌ی مردم را نمی‏توان با یک روش دعوت کرد. هر شخصی روح و ظرفیتی خاص دارد و باید با زبان خودش با او سخن گفت (طاهایی، ۱۳۹۳،  ج۲، ص۲۳۱).

ب. تقوا و خودساختگی

بخش چشمگیری از مسأله‌ی ارشاد  نیکو و تأثیرگذاری آن در گرو خودسازی و تهذیب نفس ارشادکننده است. وقتی استاد متقی و  اهل عمل شد کلامش بر دل می‏نشیند (همان، ج۲، ص۲۳۳).

استاد طاهایی همواره بر این سخن امام صادق† تأکید می‏ورزید که « کُونُوا دُعَاهَ النَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُم‏»(طبرسی، ۱۳۸۵ق، ص۴۶) و می‏گفت: از شرایط ارشادکنندگان، عامل بودن خودشان است. زیرا عمل کردن ارشاد کننده مایه‌ی اطمینان درونی کسانی است که می‏خواهند راه هدایت و سعادت را بیابند و ارشاد شوند (همان، ج ۲، ص۱۹۵). بدترین بلایی که ممکن است بر جامعه‏ای مسلط شود، بلای سلب اطمینان است و عامل اصلی آن جدایی  گفتار از  کردار است؛ مردمی که می‏گویند و عمل نمی‏کنند، هرگز نمی‏توانند به یکدیگر اطمینان کنند (همان، ج۲، ص۱۹۵).

ج. نظارت توأم با هویت‌دهی و حفظ کرامت انسانی

امر به معروف و نهی از منکر و نصیحت، حکم و امر خدا و قانون شریعت است و باید همراه با اعطای شخصیت به مخاطب باشد  و مسخره نمودن خطاکار یا تجسس و پرده‏دری و جستن عیوب پنهانی و گناهانی که در خفا انجام می‏شود، ممنوع است. استاد معتقد بود نباید مؤمنی را حتّی به دلیل ارتکاب معصیت، در انظار ملامت کرد و به او عیب گرفت. باید توجه کرد که این مطلب با واجب بودن امر به معروف و نهی از منکر هیچ منافاتی ندارد؛ چون هدف از این دو، خیر خواهی و نصیحت است (همان، ج۲، صفحه ۵۶ و ۵۷).

ایشان خطاب به معلمان مکتب نرجس می‏گفتند: «یک استاد اگر از شاگردی خلاف دید، روبروی شاگردان و بچه‌های دیگر نگوید. آرام او را به گوشه‏ای صدا بزند. نقاط مثبتش را بگوید. بعد بگوید خوب! اگر این نقطه ضعف را نداشته باشی، بسیار خوب است. نگذارد در مقابل شاگردان سرافکنده شود. شاگرد را در کلاس مسخره نکند و بی‏اعتنایی نداشته باشد» (طاهایی، ۱۳۸۸، ص۵۶).

د. ایجاد تمایل به اصلاح:

باید زمینه‏های میل به اصلاح را در فرد ایجاد کرد و تمایل او را به این امر برانگیخت تا حالت حسابگری کارهای خیر و شر در او به وجود آید (طاهایی، رهنمودهای تربیت دینی، ۱۳۹۰، ص۱۰۵).

استاد درباره‌ی جوانان می‏گفت: «اگر ما بتوانیم به جوانانمان بگویم برای خودشان حسابرسی داشته باشند، بسیار عالی است به جوان بگویید هفته‏ای یک روز در اتاق خود بنشیند و به حساب کارهای نیک و بد یک هفته‏اش برسد، خودش از کارهای بدش خجالت زده می‏شود و از کارهای نیکش سربلند می‏گردد».

ه. صبر و سعه‌ی صدر

 بر پایه‌ی آیات عباد الرحمن در سوره‌ی مبارک فرقان، معتقد بود بندگان خدا قلوبشان مملو از ترس کوتاهی از مسئولیت‏هاست (همان، ص۳۵). در عمل و وظایف اجتماعی تواضع دارند (همان، ص۳۴). بندگان خوب و خالص خدا وقتی به آنان که راه درست را تشخیص نمی‏دهند، برخورد‏کنند، باید برای نجات آن‏ها با صبر و حوصله و سعه‌ی صدر رفتار کنند تا آن‌ها را در جهت صحیح قرار دهند(طاهایی، ویژگی‏های عباد الرحمان، ۱۳۸۸، ص۲۸).

استاد مهربانانه توصیه می‏کرد: «عزیزان! اگر کسی به شما بد و بیراه و حرف ناحق گفت و این‏که اگر یکی بگویی ده تا می‌شنوی، شما بـه او بگویید اگر ده تـا هم بگویی، از من یکی هم نمی‌شنوی(همان، ص۲۸). افراد بی‌تفاوت و نااهل و بدرفتاری پیدا می‏شوند که اگر با اخلاق خوش و سعه‌ی صدر با آن‏ها برخورد نشود، توفیقی حاصل نمی‏شود». نمونه‏های بسیار از این برخوردها را در رفتار اهل بیت معصوم‰ معرفی می‏کرد (طاهایی، ۱۳۹۳، ج۲،  ص۱۱۵).

و. تصریح نکردن به خطاها:

مهربانانه یاد می‏داد که: «وقتی تذکرات اخلاقی را با کنایه و اشاره بگوییم زودتر اثر می‏بخشد تا این که با صراحت از گناه نام ببریم. چه بسا تصریح به گناه موجب گستاخی و جرات بیشتر گنهکار شود و قبح و زشتی کارش  از بین برود. پروردگار متعال پوشاننده‌ی عیب‏هاست. سیره‌ی عملی پیامبر… و اهل بیت‰ چنین بوده است که لغزش افراد خطاکار را فاش نمی‏کردند و همواره آن را مخفی نگه می‏داشتند» (همان، ص۲۳۲).

  منابع:

۱.      محسن قرائتی، امر به معروف و نهی از منکر ،۱۳۹۱، (نسخه دیجیتالی).

۲.      طاهایی، فاطمه، سیری در خطبه فدک، مشهد، به‌نشر، ۱۳۸۶.

۳.      …………………، ویژگی‌های معلم شایسته، مشهد، مؤسسه عمی تحقیقی مکتب نرجسƒ، چاپ دوم، ۱۳۸۹.

۴.      …………………، رهنمودهای تربیت دینی، مشهد، به‌نشر، ۱۳۸۹.

۵.      …………………، ویژگی‏های عباد الرحمان، مشهد، مؤسسه عمی تحقیقی مکتب نرجسƒ، چاپ سوم، ۱۳۸۹.

۶.      …………………، سیری در دعای مکارم الاخلاق، ج۲، مشهد، به‌نشر، ۱۳۹۳.

۷.      سایت استاد طاهایی، اندرزها، ۹ بهمن ۱۳۹۵.  

۸.      طبرسی، علی بن حسن، مشکاه الانوار فی غرر الاخبار، نجف، مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ق.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا