شرحی بر دعای مکارم الاخلاق / استاد رثایی
در شماره های قبل به فرازهایی از دعای مکارم الاخلاق، پرداخته شد. مراد از کامل ترین ایمان، با فضیلت ترین یقین، بهترین و نیکوترین نیّات و اعمال بیان گردید… .
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اکْفِنِی مَا یَشْغَلُنِی الِاهْتِمَامُ بِه
در این فراز امام سجاد (علیه السلام) ذکر صلوات را بار دیگر تجدید نموده و می فرماید: «خدایا مرا کفایت کن در چیزی که اگر بخواهم خودم انجام دهم وقتم را اشغال می کند و از کارهای انسانیم باز می دارد.
«کفایت» در لغت عرب عبارتست از این که شخصی به جای دیگری کار او را قبول کند، امام (علیه السلام) می فرمایند: خدایا! لطف کن، موجباتی فراهم شود تا بدون صرف وقت کار حل شود و وظیفه انجام گردد؛ البتّه در این جا شخصی، مورد نظر نیست و درخواست فقط از خداست.
چه بسیارند افرادی که لایق و شایسته ی اعمال بزرگی هستند. امّا در طول زندگی قسمت مهمّی از عمر گران قدرشان در کارهایی مصرف می شود که دیگران هم می توانند به نیابتشان آن کارها را انجام دهند، و این ها صمیمانه از خدا می خواهند که مسبّب الاسباب، وسیله ی انجام آن امر را فراهم آورد و آنان مشغول کارهای مهم تری شوند.
در فراز بعد حضرت معیاری را برای آن قبیل اعمالی که انسان مسؤول است و باید خودش انجام دهد بیان نموده و آن را به صورت دعا از پیشگاه الهی درخواست می کند:
«وَاستَعمِلنِی بِمَا تَسئَلُنی غَداً عَنهُ» بارالها! مرا عامل کارهایی قرار بده که فردای قیامت درباره ی آن ها از من سؤال خواهی نمود. تمام احکامی که اسلام در شؤون مختلف زندگی برای مردم مقرّر فرموده و باید انسان در عمل آن ها را رعایت کند مشمول این کلام می شود.
امام سجّاد (علیه السلام) در حدیث مفصّلی حقّ خدا، حقّ اعضای بدن، حقّ والدین، حقّ فرزند، حقّ معلّم و حقوق دیگری که بر گردن انسان است توضیح داده است.
۱ـ از آن حقوق، مسأله ی فرزند است. تربیت صحیح فرزند از جمله امور مهمّی است که خداوند در قیامت از آن سؤال می کند. پدر و مادر وظیفه شناس باید به این امر کاملاً توجه داشته و قسمتی از عمر شریف خود را در راه آن صرف نمایند و فرزندی شایسته بار آورند.
امام سجّاد (علیه السلام) می فرمایند: حقّ فرزندت به تو، این است که بدانی او در خیر و شرّ دنیا، از تو و وابسته به توست و تو با ولایتی که بر او داری مسؤول ادب و تربیت او هستی مسؤول هدایتش هستی و در اطاعت خداوند باید کمکش کنی، و بدانی در نیکی به او پاداش داری و در بدی نسبت به او عقوبت می شوی. (علی محمد حیدری نراقی، ۱۳۸۵: ص۳۱۱)
۲ـ از چیزهایی که در قیامت مورد سؤال واقع می شود عمر و مال است.
۳ـ جوانی، که نعمتی است بسیار بزرگ و گران قدر. و در این مورد از اهل بیت روایات زیاد است و دانشمندان جهان درباره ی ارزش آن بسیار سخن گفته اند.
علی (علیه السّلام) می فرمایند: «شَیئَان لایُعرَفُ فَضلُهُمَا اِلاّ مَن فَقدِهِمَا، الشَّبَاب وَ العَافِیه» دو چیز است که آدمی قدر آن را نمی داند مگر آن که آن دو نعمت را از دست داده باشد، یکی نعمت جوانی است و دیگر نعمت سلامت و عافیت.
خلاصه آن که جوانی دوران قوّت و قدرت است، جوانی ایّام نیرومندی و توانایی است، خداوند در قیامت از مردم سؤال می کند که جوانی خود را چگونه صرف کرده و در چه راه به این نعمت بزرگ پایان بخشیده اند؟ یکی از وظایف جوانان مسلمان، فرا گرفتن وظایف دینی و شناخت حلال و حرام است. در این زمان است که باید مسائل دین را آموخته و در تمام عمر، دانسته های خود را به کار بندند. ثابت شده است کسانی که در ایّام جوانی احکام خدا را می آموزند و آن ها را در عمل به کار می بندند، در میان سالی و پیری تا حدودی عمل مثبت انجام می دهند و در نتیجه با گناهان کمتری از دنیا می روند و در قیامت مسؤولیّت خفیف تری دارند و بالعکس، آنان که جوانی را در غفلت و گناه می گذرانند، و کمترین توجّهی به فراگرفتن احکام الهی ندارند، وقتی ایام جوانی سپری شود گناهانشان رنگ متناسب با آن زمان را می گیرد، غیبت می کنند و دروغ می گویند و عرض و آبروی مردم را می برند. چون احکام الهی را درست نمی دانند قسمت اعظم عمرشان با لغوگویی و سخنان بیهوده طی می شود. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «یا صاحِب الشَّعْرِ الأبیَِِِض وَِ القَلبِ الأسْوَد أمامکَ النّار و خَلفَک ملَکَ الموت فَماذا تریدُ أن تَعمَل؟ کُنتَ صَبیاً و کُنتَ جاهِلاً وَ کُنتَ شاباً وَ کُنتَ فاسقاً وَ کُنتَ شَیخاً و کُنتَ مُرائیاً فَأینَ أنتَ وَ أینَ عَملکَ» (روایات تربیتی از مکتب اهل بیت (علیهم السلام)، ج۳، ص۴۶۷). ای صاحب موی سفید و قلب سیاه! پیش رویت آتش و پشت سرت ملک الموت، چه می خواهی بکنی؟ بچه بودی و جاهل، جوانیت فاسق بودی، حالا که پیر شدی ریاکار، کجا می روی و عَملت کو؟ پس سؤال در قیامت از جوانی و عمر است و دیگر سؤال از مال است. از چه مجرا به دست آورده و چگونه مصرف کردی؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به اباذر می فرمایند: کسی که باکی ندارد که از چه راه کسب مال کند و مقید به حلال و حرام آن نیست، خدا هم باک ندارد او را از چه دری وارد جهنّم کند. (محمد باقر مجلسی، ج۷۴، ص۸۶)
فهرست منابع:
۱ـ عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالحکم، دارالحدیث، ۱۳۸۲.
۲ـ مرتضی فرید، الحدیث (روایات تربیتی از مکتب اهل بیت (علیه السلام)، احادیث و ترجمه از کتاب های گفتار فلسفی، نشر فرهنگ اسلامی، چاپ ششم،۱۳۷۳.
۳ـ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، دارالقرآن الاسلامیه، تهران.
۴ـ علی محمد حیدری نراقی، رساله ی حقوق امام سجّاد (علیه السلام)، انتشارات مهدی نراقی، چاپ سوم، ۱۳۸۵.