نقش یهود در اقتصاد جهانی با تأکید بر بنیان گذاری بانکها/ منصوره سبزیکار حقیقی
حرص یهود بر جمع آوری مال
یکی از ویژگیهای بارز قوم یهود این است که فعّالیتهای اقتصادی آنان عمدتاً در حوزههای غیر تولیدی متمرکز است. یهودیان همواره از شغلهای دشوار و پر زحمت رویگردان بوده و به کلّی از فعّالیتهای جسمانی دوری میورزند و ترجیح میدهند برای دستیابی به سود و ثروت بیشتر از ذهن و ابتکار خود بهره گیرند تا عضلات بدن خویش. بدین جهت یهودیان سراسر جهان تمایل دارند به کارهای کم زحمت و پر درآمد و سریع الحصول بپردازند… .
یهودیان، از قدیمترین روزگاران به مال دوستی، پول پرستی و گردآوری ثروت از راههای مشروع و نا مشروع شهره بودهاند(کریمیان، ۱۳۸۴، ص۱۸۹).
در تاریخ بشر، ملّتی در پول پرستی و جمع آوری مال همچون یهود دیده نشده است. آنها برای رسیدن به این مقصود، تمام راههای مشروع و غیر مشروع را پیموده اند و تا حدّ پرستش، با حرص و ولع به جمع آوری مال پرداختهاند تا جایی که عیسی مسیح که خداوند او را بر بنی اسرائیل فرستاد آنان را مورد خطاب قرار میداد و میفرمود: «لا تعبدوا ربین: الله و المال» دو پروردگار را نپرستید: خدا و پول!
دلیل حرص یهود بر جمع آوری مال به طرز عقیدهی آنها که خود را ملّت برگزیدهی خدا! میپندارند، ارتباط دارد. زیرا آنان میخواهند بر جهان استیلا یابند. البته مال و ثروت از عوامل مهمّی است که آنها را به هدف و مقصد خود خواهد رسانید: چنانکه اکنون آنها سکّان دولتهای بزرگ را به وسیلهی ثروتهایی که انباشتهاند و باعث تحریک اقتصاد و سیاست جهانی میگردد، تحت تأثیر خود در آوردهاند و هر طور بخواهند آن را میچرخانند!
شاید هم علّت آن طرز تفکّر مادّی آنها باشد. زیرا یهود به جز ظواهر زندگی مادّی به چیز دیگری ایمان ندارند و زندگی جاویدان سرای دیگر از نظر آنها مفهومی ندارد (رحمانی، ۱۳۶۹، ص۲۵۴).
نفوذ یهودیان در منابع مالی و بنیانگذاری بانک
چنان که گفته شد یهود در جمعآوری مال و ثروتاندوزی بیشتر از راههای غیرمشروع بهره میگیرد تا از راه تولید و فعّالیتهای بدنی. در این زمینه «هنری فورد» نظریه پرداز آمریکایی میگوید: «فلسفهی یهود نسبت به مال و ثروت، مبتنی بر تصاحب اموال است نه بر اساس تولید و ایجاد ثروت و چنانکه پیداست میان این دو اختلافی آشکار وجود دارد. از این رو باید گفت که یهودیان ارباب ثروتند نه اصحاب صنعت. به همین جهت علمای اقتصاد، از آنها با عنوان امپراطوران ثروت و«سلطان بانک ها» یاد میکنند (کریمیان، ۱۳۸۴، ص۱۸۹).
آنان به دلیل مهارت در بانکداری و با بهره مندی از روابط حسنه و تنگاتنگی که با سفاردی های عثمانی (یهودیان شرقی) داشتند، به آسانی به عرصهی تجارت جهانی وارد شدند و بدین سان، نخستین گام را در شکل دهی بورژوازی یهود برداشتند.
در قرن هجدهم میلادی نیز با ارتقای وضع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… اروپا، موقعیت یهودیان به ویژه در عرصهی اقتصادی، بهبود یافت. این امر منجر به تلاش بیشتر بخشی از یهودیان برای رهایی از نظامگتو(محله های یهودی نشین) و ادغام در جوامع غربی و روی آوردن به مشاغل مولّد و در نتیجه گسترش و تثبیت قشر بورژوازی یهود گردید (شیرودی،۱۳۸۱، ص۳۵).
«خانوادهی روتچیلد» نمونهی بارز و روشن یهود است. خانوادهی روتچیلد در نیمهی قرن نوزدهم، شاهزادگان واقعی مجامع مهمّ مالی، با تمام قدرت سیاسی و اجتماعی منتج از آن به شمار میآمدند (صبری جریس و الی لوبل،۱۳۵۰، ص۱۰۳).
روتچیلد، خاندانی یهودی بودند که از راه صرّافی و بانکداری، ثروتی بسیار هنگفت به دست آوردند. برادران روتچیلد، با قاچاق طلا و نقره و فلزات به کشورهای مختلف، عملیات بانکی را با سود فراوان انجام میدادند. خانوادهی روتچیلد، مشهورترین سلاطین بانکدار اروپا در دویست سال اخیر تأثیر فراوانی بر اقتصاد و به طور مستقیم بر تاریخ سیاسی اروپا گذاردهاند… مایرآمشل روتچیلد (۱۷۴۳-۱۸۱۲) اهل فرانکفورت آلمان برای«رابی» شدن(عالم دینی یهود) تحصیل کرد. امّا به اقتصاد و مالیه روآورد و با پنج پسرش بانک معروف فرانکفورت را بنیان نهاد. چهار پسر دیگر بعداً به وین و لندن و پاریس و ناپل فرستاده شدند تا شعب بانک خانوادگی را مستقر کنند. این مجموعه، قدرتمندترین تأسیسات بانکی اروپا گردیدند. آمشل روتچیلد، پسر بزرگتر با پدر در فرانکفورت ماند و خزانه دار کنفدراسیون آلمان شد.
سلیمان پسر دوم در گروه رهبری امپراطوری اتریش- مجارستان وارد شد. ناتان پسر سوم و مؤسّس شعبهی لندن، نیرومندترین قدرت مالی انگلیس گردید. کارل چهارمین پسر و مؤسس شاخهی ناپل یکی از قدرتمندترین مردان ایتالیا و جیمز جاکوب، پسر پنجم و بنیانگذار شعبهی پاریس، همه کارهی مالیهی فرانسه شد.
در سال۱۸۵۰ میلادی خانه روتچیلد، ثروتی را گردآوری نمود که از مجموعه ثروتهای خاندان سلطنتی اروپا و انگلیس بیشتر بود. خانهی روتچیلد، خانهی واربورگ و معدودی بانکداران قدرتمند دیگر با نام «بانکداران بین المللی» شناخته شد. دکتر کارول کویگلی دربارهی بانکداران بین المللی میگوید: «آنها با بانکداران معمولی در چند مورد فرق دارند:
۱. جهانی و بین المللی هستند.
۲. به حکومتها بسیار نزدیکند و در قروض دولتها کاملاً دست دارند.
۳. فقط به اعتبار و بهره علاقهمندی نشان میدهند نه به کالا.
۴. عمیقاً باور دارند که تورّم اقتصادی کاملاً به نفع آنهاست.
۵. آنها به اسرارآمیز بودن نفوذ مالی در زندگی سیاسی سخت پای بندند.
در زمینهی اهداف بانکداران جهانی و بین المللی، کورتیس ب.دال مینویسد: «بانکداران بین المللی، به سوی کنترل کامل جهان در حرکتند. کنترل انحصاری و درازمدّت سیاسی و بازارهای جهانی برای سود شخصی. اینان برای رسیدن به اهداف خود، جنگهای متعدّدی را هم ایجاد کرده و میکنند. (شمس الدین رحمانی، ۱۳۶۹، ص۱۶۰-۱۴۷) در حقیقت، این ثروتمندان، دارای اندیشههای سیاسی و سلطهگری میباشند و ثروتهای آنان ابزاری جهت توسعه و نفوذ صهیونیسم است. چنانکه میشل روتچیلد میگوید: «اقتصاد یک کشور را به دست ما بدهید و اجازه دهید هرکس میخواهد در این مملکت حکومت کند، زیرا در نهایت، حکومت با ثروت است»(دعوتی، ۱۳۷۶، ص۶۸-۶۷).
منابع
۱. دعوتی، ابوالفتح، نفوذ صهیونیسم در مطبوعات،تهران، نشر ایام، ۱۳۷۶.
۲. رحمانی، شمس الدین، جنایت جهانی، تهران، کانون انتشارات پیام نور، ۱۳۶۹.
۳. شیرودی، مرتضی، فلسطین و صهیونیسم، تهران، مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، ۱۳۸۱.
۴. صبری جریس و الی لوبل، صهیونیسم در فلسطین، منوچهر فکری ارشاد، تهران، انتشارات توس،۰ ۱۳۵
۵. کریمیان، احمد، یهود و صهیونیسم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۴.