(برگرفته از اندیشه های بانو همایونی)/ زهرا طهرانیان
یکی از اصول مهم اندیشه اسلامی، غایتمندی نظام آفرینش است. این اصل نه تنها در اسلام بلکه در تمام ادیان الهی مورد تأکید است. «وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما لاعِبینَ»؛ ما آسمانها و زمین و آنچه را که در میان این دو است به بازى (و بىهدف) نیافریدیم. (دخان/ ۳۸)
در واقع تمایز اصلی فرهنگ مادی با ادیان الهی در این نکته است که طرفداران فرهنگ مادیّ، هستی را بی مبدأ و منتها میبینند و جهان از نگاه آنان دفتری است که آغاز و انجام ندارد. به این ترتیب ماجرای هستی غالباً بی معنا و مفهوم میماند و انسان جز فهم نکتههایی اندک از این جهان، راه روشنی در پیش ندارد (مصباح یزدی، ۱۳۷۸، ص۱۷-۱۶).
در آموزههای قرآن کریم به عناوین مختلف بر این نکته تأکید شده که هر موجودی هر آن چه را که برای هدایت و تکامل نیاز دارد به او داده شده؛ لذا باید از همه نیروهای خود در مسیر پایندگی و بالندگی حیات مادّی و معنوی بهره ببرد. (خلیلی، ۱۳۸۲، ص۱۰۵-۱۰۱) «قالَ رَبُّنَا الَّذی أَعْطى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى؛ گفت: «پروردگار ما، همان کسى است که به هر موجودى، آنچه را لازمه آفرینش او بوده، داده؛ سپس هدایت کرده است! (طه/ ۵۰)
وجود اختلاف میان موجودات و زن و مرد از شاهکارهای خلقت است. تنوّعها و تفاوتها، نشانهی کاستی در کار خلقت نیست، بلکه هر کدام دقیقاً در راستای اهداف حکیمانهی آفرینش خلق شدهاند:
«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیر»؛ اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست) گرامىترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است(حجرات/ ۱۳).
این دیدگاه، راه ما را از دیدگاههای مدافع حقوق زنان در زمان معاصر جدا میکند؛آنها که نه تنها به هدفمندی و حکمت خلقت توجّه ندارند بلکه آشکار یا پنهان، طبیعت و خلقت را مسئول ظلم علیه زنان میدانند. در حالی که صحیفهی تکوین، زیباترین هماهنگی را در قالب تقسیم مسئولیتهای طبیعی بین زن و مرد را به نمایش میگذارد؛ یعنی مشترک بودن زن و مرد در هدف غایی خلقت باعث نمیشود وظایف آن دو نیز کاملاً مشابه یکدیگر باشد. (جوادی آملی، ۱۳۷۷، ص۲۷۷) «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُون»(نحل/ ۹۷)؛ هر کس کار شایستهاى انجام دهد؛خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است؛ او را به حیاتى پاک زنده مىداریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالى که انجام مىدادند، خواهیم داد.
چه بسا عملی که زن را به کمال میرساند و او را در مسیر سعادت قرار میدهد دقیقا همان عملی نباشد که مرد را به کمال میرساند. چنانکه پیامبر اکرم(ص) جهاد مردان را بذل مال و جان در راه خدا و جهاد زنان را شوهرداری نیکو دانستهاند. «جَهادُ المَرأه حُسنُ التَّبعُّل؛ جهاد زن، خوب همسرداری کردن اوست» (مجلسی،۱۴۱۵، ج۱۰، ص۹۹) بدیهی است تربیت یافتگان در این مکتب متعالی و زنانی که از چشمههای حکمت قرآن سیراب گشتهاند نیز به این مسأله اذعان دارند. بانو همایونی که از این دست بانوان فرهیختهی معاصر است در این خصوص تأکید مینماید که: «بانوان عزیز از قرآن و احادیث استفاده میشود که زنان، صاحب اصالت و شأنیت مهمّی در این جهان مادی میباشند… اگر شما زنان جایگاه و هنر خود را بشناسید، مدینه فاضله میسازید…» (پیام بانو همایونی به یادواره استاد طاهایی، ۲۳/۱۰/۱۳۹۲) پس معلوم میشود نباید میان هدف غایی از خلقت که همان تکامل و مقام قرب الی الله است و راههای رسیدن به هدف، خلط کرد. در فرهنگ دینی در عین حال که زن هم چون مرد موجودی ارزشمند و کمال یافته است اما به دلیل تفاوتهای طبیعی، انتظارات ویژهای از هر یک از دو جنس دارد. (مطهری، ۱۳۸۲، ص۱۲۲) در این خصوص در فراز دیگری از سخنان بانو همایونی به عنوان یک زن فرهیخته آمده است: «بانوان! چرا به دنبال جایگاه و مسئولیتهای مردان میروید؟ در تحصیل و اشتغال موقعیت و مسئولیتها، زن و مرد را در نظر بگیرید. در غیر این صورت، این نوع تحصیل و علم آموزی همان سیاهی و تیرگی برای زنان است که به دنبالش، تیرگی قلب میآورد و باعث میشود زنان جایگاه و مسئولیت خود را رها کنند و در جای مردان قرار گیرند. علمی که مناسب زنان است، همان است که «نور یقذفه الله فی قلب من یشاء من عباده» پس مطالبات شما بانوان از مسئولان آن باشد که در مسیر انسان شناسی قرار گیرید و در مسئولیتهای ویژهی زنان از جمله مادری تقویت شوید» (همان)
امّا در مقابل این تلقّی از جایگاه زنان، بعضی معتقدندگرچه بازتاب تفاوتهای تکوینی در مناسبات میان زن و مرد را نمیتوان انکار کرد، امّا این تفاوتها نباید به تقسیم فرصتها به گونهای نابرابر و بر اساس نقشهای تکوینی زن و مرد بیانجامد (تشکری، ۱۳۸۱، ص۷۹).
در پاسخ همان طور که گذشت باید به این نکته اذعان داشت که تقسیم مسئولیت برای زن و مرد که از استعدادها و ویژگیهای طبیعی و تکوینی برمیخیزد همگی در راستای یک هدف مشترک توجیه میپذیرد و بر هماهنگی و نظام احسن حیات بشری مهر تأیید میزند. لذا میتوان گفت کارکرد متمایز هر جنس و موقعیت و شئون ظاهری مختلف، بر تفاوت در شئونات انسانی حمل نمیشود، بدین معنا که نقشهای متفاوت خانوادگی یا اجتماعی سبب فرودستی یا فرادستی هیچ یک بر دیگری نمیشود بلکه تنها ملاک کرامت و برتری انسانها، معیارهای والای انسانی و کمالات معنوی است که بعضا در وظایف محوّله به ثمر مینشیند(خمینی، ۱۳۶۱، ص۴۹)
به قول بانو همایونی «آیا این شرافت کمی است که ما آن را فراموش کنیم، شرافتی که در اوج آن در شأنیت حضرت زهرا۳ دیده میشود. در حدیث کسا خدای عزوجل در پاسخ جبرئیل فرمود: «هُم فاطمه و اَبوها و بَعلِها و بَنوها…» پس به جای پر کردن جای مردان در جامعه به شغلهای مغازه داری، کارگری و مشاغل سخت و … به دنبال شرافت زنانه با صبر و بردباری و قناعت باشیم که دنیاطلبی و تبعیت از هوای نفس مایهی تباهی است، من ۵۰سال در مورد زنان تحقیق و تفکر داشتهام و دریافتهام که بعضاً زنان در تاریخ نتوانستهاند خود را در جایگاه حقیقی دریابند. من در این جا از زنان هم وطن خود تقاضا دارم اصالت و شأنیت خود را در تحصیل و کارهای اجتماعی نادیده نگیرند و مقام و اصالت و شأنیت خود را در تحصیل و کارهای اجتماعی نادیده نگیرند و مقام و منزلت واقعی خود را فراموش نکنند». (دو هفته نامه ریحانه، ۱۳۸۸، ص۲۸)
پس هویت انسان تنها در ارتباط با خالق و کل نظام هستی، دارای معنا و مفهوم میگردد. انسان خلیفه الله و جانشین حق تعالی بر روی زمین است.
«وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَهً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُون»؛ (به خاطر بیاور) هنگامى را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روى زمین، جانشینى [نمایندهاى] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا!» آیا کسى را در آن قرار مىدهى که فساد و خونریزى کند؟! (زیرا موجودات زمینى دیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزى آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است) ما تسبیح و حمد تو را بهجا مىآوریم و تو را تقدیس مى کنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقى را مىدانم که شما نمى دانید» (بقره/ ۳۰).
وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى کَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً»(اسراء/ ۷۰). ما آدمیزادگان را گرامى داشتیم؛ و آنها را در خشکى و دریا، (بر مرکبهاى راهوار) حمل کردیم و از انواع روزیهاى پاکیزه به آنان روزى دادیم و آنها را بر بسیارى از موجوداتى که خلق کردهایم، برترى بخشیدیم.
جایگاه والایی که به حتم نظیری برای آن در هیچ یک از مکاتب بشری نمیتوان یافت این مقام به حدی میرسد که آدمی شایستگی به دوش گرفتن امانت الهی را مییابد؛ «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَهَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولا»(احزاب/ ۷۲)؛ ما امانت (تعهّد، تکلیف، و ولایت الهیّه) را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ امّا انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد) و زن هم چون مرد در مقامات انسانی بی بهره نیست و از امتیازات گفته شده بهره میبرد و بنا به تأکید بانو همایونی اوج جلوه آن در حضرت زهرا(س) نمایانگر میشود:
«حضرت زهرا۳ یک زن بودند و ماهیت زن هم تعدد ندارد. البته حضرت زهرا۳ سیده النساء العالمین هستند. خداوند در قرآن به حضرت رسول۹ فرمود: «اِنَّا اعطَیناکَ الکوثَر» کوثر به معنای سرچشمه کثرت است، همه زنان نیز سرچشمه کثرتاند؛ ولی حضرت زهرا(س) سیده نساء زنان است» (همان) به این ترتیب با اشراف بر آموزه های قرآن کریم این همسانی در کسب کمالات بین زن و مرد استخراج میگردد.
«وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ وَ لا یُظْلَمُونَ نَقیرا»(نساء/ ۱۲۴) و کسى که چیزى از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن در حالى که ایمان داشته باشد، چنان کسانى داخل بهشت مىشوند؛ و کمترین ستمى به آنها نخواهد شد.
کمال انسان در نظام خلقت به تحقق استعدادهای فردی در جهت بندگی خداوند و قرب به حضرت حق است و راه و رسم رسیدن به هدف را قوانین و حقوق اسلامی تعیین میکند؛ لذا حرکت بر اساس نظام حقوقی و عمل بر طبق دستورات وحیانی برای وصول به کمال مطلوب از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ چیزی که در زمان معاصر مغفول مانده است.
منابع
* قرآن کریم
۱. تشکری، زهرا، زن در نگاه روشنفکران، قم، کتاب طه، چاپ اول، ۱۳۸۱.
۲.جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جمال و جلال، قم، اسراء، چاپ سوم، ۱۳۷۷.
۳.خلیلی، مصطفی، اندیشههای کلامی علامه طباطبایی، قم، دفتر تنظیم و نشر آثار علّامه طباطبایی، چاپ اول، ۱۳۸۲.
۴. دو هفته نامه ریحانه، ویژه بانو همایونی، ش۷۴، تهران، خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، ۱۳۸۸.
۵. مجلسی، محمّد باقر، بحار الانوار، ج۱۰، تهران، المکتبه الاسلامیه، فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳.
۶. مصباح یزدی، محمّدتقی، انسان شناسی، خداشناسی، کیهان شناسی، قم، موسسه آموزشی امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۸.
۷. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا، چاپ سی و پنجم، ۱۳۸۲.
۸. موسّسه تنظیم آثار امام خمینی، صحیفه نور، ج۳، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۱.
۹. همایونی، علویه، مقاله به یادواره استاد طاهایی، ۱۳۹۲.