زهرا صادقیان
در اعتقاد به معاد، عاملی به نام اندیشهی فنا، وجود خارجی ندارد و مرگ، پایان حیات نیست؛ بلکه دریچهای به سوی جهان ابدی است. چنانکه حضرت علی(ع) فرمودهاند: «أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّا خُلِقْنَا وَ إِیَّاکُمْ لِلْبَقَاءِ لَا لِلْفَنَاءِ، وَ لَکِنَّکُمْ مِنْ دَارٍ إِلَى دَارٍ تُنْقَلُونَ» (مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج۶۸، ص۲۶۴)؛ ای مردم ما و شما برای بقا و پایداری آفریده شدهایم نه برای فنا و نابودی. لیکن شما از سرایی به سرای دیگر منتقل میشوید.
* پرورش فضایل اخلاقی
ارشاد و راهنمایی از سوی علمای اخلاق هرچند در پرورش فضایل اخلاقی مؤثّر است ولی راهنمایی آنان از دایرهی سخن و مذاکرهی دوستانه فراتر نمیرود. باور به معاد، فضیلتهای اخلاقی مانند انسان دوستی، دستگیری از درماندگان و… را در انسان زنده میسازد. قرآن کریم به این نکته اشاره میکند و یکی از صفات منکران معاد را بیتفاوتی نسبت به تهی دستان و بیمهری نسبت به یتیمان میداند: «أَ رَأَیْتَ الَّذی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ* فَذلِکَ الَّذی یَدُعُّ الْیَتیمَ* وَ لا یَحُضُّ عَلى طَعامِ الْمِسْکین» (ماعون/ ۳-۱).
* در امنیت اجتماعی
متأسّفانه رهبران شرق و غرب هنوز به ارزش مبانی مذهبی در تأمین عدالت اجتماعی پی نبردهاند و هر روز برای رسیدن به امنیت و عدالت اجتماعی نظامهای مادی را گسترش داده و تشکیلات پلیسی و نظامی خود را توسعه میدهند در صورتی که هزینههایی را که در این موارد مصرف مینمایند، در تحکیم مبانی دینی و گسترش فضایل اخلاقی و ریشهکن کردن برنامههای ضدّ انسانی مصرف کنند به اهداف انسانی خود زودتر نائل میآیند. حفظ امنیت اجتماعی در جامعه در سایهی اعتقاد به معاد، میسّر خواهد بود. قرآن میفرماید: «وَ نَضَعُ الْمَوازینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَهِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً» (انبیاء/۴۷)؛ و ما ترازوهای عدل را برای روز قیامت خواهیم نهاد و ستمی به هیچ نفسی نخواهد شد.
* در برخورد با سیاست مداران
باور به معاد میتواند آنچنان قدرتی به انسان ببخشد که او را در مقابل قدرتهای بزرگ به مقاومت و ایستادگی وادارد چنانکه ساحران که قبلاً چشم به سکّهی دربار فرعون داشتند به خاطر ایمان به خدا و معاد پس از چند لحظه کارشان به جایی رسید که با کمال آرامش به فرعون گفتند: «إِنَّما تَقْضی هذِهِ الْحَیاهَ الدُّنْیا» (طه/ ۷۲)؛ هر کاری میخواهی انجام بده زیرا زور تو بیش از دنیا نیست. «قالُوا لا ضَیْرَ إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ» (شعراء/۵۰) مهم نیست ما به سوی خدای خود برمیگردیم.
راستی ایمان به معاد در یک لحظه چه غوغایی در روح این افراد به وجود آورد که زندگی این جهان و زور فرعون و تمام سکّهها و پاداشهایی را که تا چند لحظه پیش برای آنها مهمترین مسأله جلوه میکرد به هیچ انگاشتند و با کمال خونسردی میگفتند: زور تو همین دنیای ناچیز است.
در عرصهی دفاع و جنگ
قرآن کریم میفرماید: «… قالَ الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّه…» (بقره/ ۲۴۹)؛ کسانی که ایمان به ملاقات خدا و روز قیامت داشتند گفتند: پیروزی مربوط به جمعیت زیاد یا کم نیست و ما باید به دشمن حمله کنیم و به وظیفهی الهی خود عمل کنیم؛ زیرا خداوند با صابران است.
روحیهی رزمی بستگی کامل به نوع دیدها و جهان بینیها دارد. رزمندهای که آیندهی خود را زندگی ابدی و بهشت و همسایگی رسول خدا(ص) میداند با رزمندهای که قتل خود را نابودی و پوچی میداند، قابل مقایسه نیست. قرآن نسبت به کسانی که در رفتن به جبهه، سستی نشان میدهند میفرماید: «أَ رَضیتُمْ بِالْحَیاهِ الدُّنْیا مِنَ الْآخِرَهِ» (توبه/۳۸)؛ آیا به جای آخرت به دنیا راضی شدید؟
منابع
* قرآن کریم
۱. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول اکرم )، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲.
۲. جوادی آملی، عبدالله، معاد در قرآن، قم، اسراء، ۱۳۸۴.۳.
۳. طباطبایی، محمّد حسین، تفسیر المیزان، ترجمهی محمدرضا صالحی کرمانی و محمّد خامنه، قم، بنیاد علمی و فکری طباطبایی، ۱۳۶۴.
۴. مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق.