استاد شایسته خو/ تنظیم عالمه هاشمی
اسلام به عنوان نظامی ارزشی و گسترده، برای همهی افراد جامعه چارچوب و برنامه تنظیم نموده است که مدیران و صاحب منصبان نیز از آن مستثنا نبودهاند.
در نگاه اسلام، مدیر یک مجموعه، زمانی موفّق خواهد بود که مجموعهی تحت مدیریتش با آرمان مشترک «الله» و تقرّب به سوی او و با تقسیم وظایف و تأمین نیازهای گروههای ذی حق، به سوی کمال حرکت نمایند. در این میان وظیفهی مدیر آن است که با تصمیمگیریهای درست و بجا، مجموعه را به سمت این آرمان الهی سوق دهد و این فرایند را تسهیل نماید.
از این رو مدیر در رویکرد اسلامی جایگاهی کاملاً تبیین شده و روشن دارد. ویژگیهای او مشخّص است و رفتارهایش، معیّن.
او باید واجد شاخصههای مهمّی باشد تا بتواند نهاد تحت نظارت خود را به بهترین شکل مدیریت نماید و آن را به سرمنزل مقصود برساند. او در پیشبرد اهداف مجموعه باید از روشهای اخلاقی و سالم بهره ببرد. انگیزهی او باید صرفاً الهی و ایمانی باشد تا بتواند به تنهایی بر غیر مؤمنان بسیاری غلبه نماید که: «إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ أَلْفٌ یَغْلِبُوا أَلْفَیْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرینَ» (انفال/۶۶)؛ و اگر یک هزار نفر باشند بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند کرد و خدا با صابران است.
در تصمیمگیریها، توکّل و اعتماد او تنها باید بر خداوند باشد و بر قدرت بینهایت او اعتماد نماید و تقوای الهی را نصب العین خود قرار دهد. چراکه هر نهادی ممکن است در برههای از زمان، دچار بحران یا شکست شود؛ بحرانهایی که هنر مدیریت الهی میتواند با تکیه بر حمایت و قدرت الهی، آنها را تبدیل به فرصت نماید تا مجموعهی تحت مدیریت، کمترین آسیبها را متحمّل شود.
مدیر شایسته در اسلام کسی است که با ایمان به نیروی لایزال الهی، در خطرات و بحرانها خود را نمیبازد و آرامش خود را از دست نمیدهد و با رفتارها و روابط صحیح و خاضعانه میکوشد علاقهی کارکنان را به فعّالیت در نهاد و حمایت از آن، بیش از پیش جلب نماید.
با این توصیف میتوان دریافت که یکی از مهمترین مؤلّفههای مدیر الهی در مدیریت بحرانها، خویشتنداری است. ایجاد این روحیه، نیازمند ایمان است و ایمان، با معرفت است که تقویت میشود: «مَنْ عَرَفَ کَفَّ» (تمیمی آمدی، ۱۴۱۰ق، ص۵۷۴). از این رو خود ایمان، شرط مهمّی در رسیدن به خویشتنداری است که مدیر باید پیوسته تلاش کند آن را هم در خود و هم در افراد زیرمجموعهاش تقویت نماید. چراکه از منظر الهی، اصل، انسان سازی است. در نگاه اسلامی مدیریت باید به گونهای باشد که رشد و تعالی افراد را در پی داشته باشد. بنابراین مدیران الهی همواره هدفمندی الهی را در روشها و ارتباطات خود مورد توجّه قرار میدهند.
علاوه بر این مدیر باید مهارتهای ارتباطی مختلف را برای نفوذ در روح و جان دیگران، به خوبی بشناسد. او باید با قدرت اخلاق، بهترین و مطمئنترین راه را برای اثرگذاری بر دیگران انتخاب نماید.
در این رابطه یکی از ضروریترین ابزارها در توفیق مدیر به ویژه در بحرانها، رفق و مدارا است. رفق و مدارا منجر به تسهیل و تقویت روابط انسانی میشود و از مهمترین نمودهای اغماض و تغافل است.
البته ناگفته نماند که این مؤلّفه باید به اندازه و بجا مورد استفاده قرار گیرد که در غیر این صورت مجموعه را در تحقّق اهداف با اختلال مواجه مینماید. حضرت علی(ع) در نامهی ۴۶ خطاب به یکی از فرمانداران میفرمایند: «أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّکَ مِمَّنْ أَسْتَظْهِرُ بِهِ عَلَى إِقَامَهِ الدِّینِ وَ أَقْمَعُ بِهِ نَخْوَهَ الْأَثِیمِ وَ أَسُدُّ بِهِ لَهَاهَ الثَّغْرِ الْمَخُوفِ فَاسْتَعِنْ بِاللَّهِ عَلَى مَا أَهَمَّکَ وَ اخْلِطِ الشِّدَّهَ بِضِغْثٍ مِنَ اللِّینِ وَ ارْفُقْ مَا کَانَ الرِّفْقُ أَرْفَقَ وَ اعْتَزِمْ بِالشِّدَّهِ حِینَ لَا تُغْنِی عَنْکَ إِلَّا الشِّدَّهُ»
امّا بعد، تو از کسانى هستى که من به پشتیبانى آنان دین را اقامه مىکنم و نخوت گنهکار را قلع و قمع مىنمایم و رخنهی ترسناک حدود و مرزها را مىبندم. در هر چه بر تو مهم آید از خداوند کمک بخواه و سختگیرى را با آمیزهاى از نرمى درهم آمیز؛ آنجا که نرمى و مدارا بهتر است نرمش داشته باش و جایى که جز خشونت به کار نیاید؛ خشونت کن.
از دیگر راهکارها که در مدیریت بحرانها باید مدّ نظر مدیر الهی قرار گیرد، فرو نشاندن خشم و غضب است. در این باره حضرت علی(ع)به یکی از مدیران خود میفرماید: «امْلِکْ حَمِیَّهَ أَنْفِکَ وَ سَوْرَهَ حَدِّکَ وَ سَطْوَهَ یَدِکَ وَ غَرْبَ لِسَانِکَ وَ احْتَرِسْ مِنْ کُلِّ ذَلِکَ بِکَفِّ الْبَادِرَهِ وَ تَأْخِیرِ السَّطْوَهِ حَتَّى یَسْکُنَ غَضَبُکَ فَتَمْلِکَ الِاخْتِیَارَ» (نهج البلاغه، نامه۵۳)؛ باد غرورت، جوشش خشمت، تجاوز دستت، تندى زبانت را در اختیار خود گیر و با پرهیز از شتابزدگى و نیز فروخوردن خشم، خود را آرامش ده تا خشم فرو نشیند و اختیار نفس در دست تو باشد.
بروز خشم و غضب و ناخویشتنداری در این زمینه، ارتباطات مدیر را با مجموعه دچار اختلال و ناکارآمدی مینماید.
همچنین مدیر باید از نظر اخلاق انسانی در رتبهی بالایی باشد تا بتواند این ویژگی را به افراد مجموعه نیز سرایت دهد و سبب نجات مجموعه و پیشرفت آن گردد. او باید پاسخ بدی و بدخواهی دیگران را با خوبی و خیرخواهی بدهد. این ویژگی سبب استواری مجموعه و پیوستگی افراد به یکدیگر میشود و در واقع از راهکارهایی است که از بروز بحرانها و مشکلات جلوگیری مینماید. بنابراین اخلاق مداری به عنوان مؤلّفهای اساسی در مدیریت یک مجموعه به شمار میآید که میتواند سبب نفوذ مدیر در کارکنان نیز گردد.
در این رابطه یکی از مصادیق قدرت اخلاقی، سعهی صدر است. سعهی صدر یعنی ظرفیت گستردهی فکری و روحی.
امام علی(ع) میفرماید: «ابزار ریاست و مدیریت، سعه صدر است.» زیرا کسی که سینهاش تنگ باشد توان اجرای حق را ندارد. در این راستا باید یادآور شد که قرائت قرآن و تدبّر در آن به علاوهی ذکر خداوند اعم از زبانی یا قلبی یا جوارحی، اثرگذاری بسیاری در افزایش سعهی صدر دارد.
آنچه گفته شد شمّهای از راهکارها و عملکردهای مورد نظر اسلام است که بهرهگیری از آنها میتواند یک مجموعه را به سوی اهداف الهیاش سوق دهد.
البته در پایان یادآوری این نکته ضروری است که تنها افزایش دانستنیها و علم به راهکارها نمیتواند یک مجموعه را مدیریت کند. مدیر الهی کسی است که با عمل به آموزههایش مجموعه را از فراز و نشیبها عبور میدهد و به سلامت به مقصد میرساند که اگر غیر از این باشد ممکن است در ورطهی خیانت گرفتار شود. زیرا دانستن صِرف، سود آنچنانی ندارد و چه بسا که مانند دزدی باشد که چون «با چراغ آید، گزیدهتر بَرَد کالا».
منابع
* قرآن کریم
۱. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، مصحح: سید مهدی رجایی، قم، دار الکتاب الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
۲. شریف الرضی، محمد حسین، نهج البلاغه، محقق: صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
۳. …………………………………….، نهج البلاغه، ترجمهی حسین انصاریان، قم، دار العرفان، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.