زینب برزوراده
جایگاه حقوقى انسان در فرهنگ اسلامى بر آشنایان به آن پوشیده نیست؛ بدین ترتیب که او از نطفهی آغازین و حتّى یک روزه داراى ارزش و حق است و بر دیگران لازم است آن را رعایت کنند وگرنه موجب ضمان است. منظور از جنین در این مطلب جنین قبل از دمیده شدن روح است چرا که بعد از چهارماهگى، جنین در حکم انسان کامل است و حرمت سقط آن شدیدتر و دیهی آن، دیهی انسان کامل است (فاضل لنکرانی، بیتا، ص ۱۰۹).
حکم کلّی سقط جنین و خوف خطر جانی برای مادر
بنابر حکم اوّلیه هیچ یک از مراجع، سقط جنین را جایز نمیدانند و تنها در صورتی که ادامهی حاملگی برای مادر خطر جانی داشته باشد و پزشک مورد اعتماد به این مسأله اذعان کند و جنین زیر چهار ماه باشد، اجازهی سقط جنین را میدهند.
امام خمینی: «اگر خوف خطر جانى هست با تشخیص دکتر مورد وثوق، قبل از ولوج روح مانع ندارد». (امام خمینی، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص ۲۸۸، س ۲۴)؛ ایشان همچنین میفرمایند: «باید تا آخرین ساعات امکان حفظ حیات مادر منتظر بمانند، چنانچه در آن هنگام جنین در وضعى باشد که امکان ادامهی حیاتش نیست سقط او جهت حفظ حیات مادر مانعى ندارد» (همان، ص ۲۸۶، س ۱۹).
آیت الله بهجت در پاسخ به سؤالاتی دربارهی سقط جنین با شرایط زیر: ۱. پیش از ولوج روح و یا سقط جنین پس از ولوج روح در صورتى که بقاى جنین در رحم مادر، باعث فوت وى شود؛ ۲. اینکه مادر مبتلا به بیماری سختی مثل سرطان باشد که برای درمان احتیاج به دادن اشعه میباشد و حفظ جان او متوقّف بر آن است؛ ۳. اگر امر دایر شود بین موت مادر یا حمل، میفرمایند:
«در تمامی موارد مذکور، جایز است؛ ولى در تمام این موارد اگر حفظ جنین از هلاکت پس از سقط ممکن باشد (مانند قرار دادن در رحم دیگرى یا لولهی آزمایشگاه) حتماً باید جنین هم حفظ شود» (بهجت، ج۴، ص ۷۳، س ۴۸۳۰).
آیت الله فاضل وجود سه مورد را برای جواز سقط لازم میدانند: «الف: با تشخیص پزشک متخصّص و مورد اطمینان، بقاى حمل براى مادر خطر جانى داشته باشد؛ در این صورت سقط جنین جایز است هر چند پرداخت دیه لازم مىشود. ب: در صورتى که مادر درد غیر قابل تحمّل فعلى دارد؛ (مقصود از درد فعلى، دردى است که هماکنون مادر را آزار مىدهد، نه دردى که در آینده به آن مبتلا مىشود). در چنین صورتى معالجهی مادر لازم و ضرورى است هرچند در ضمن معالجه جنین -چه روح به آن دمیده شده باشد و چه هنوز دمیده نشده باشد- سقط شود. ج: اگر بقاى جنین موجب مرگ مادر و جنین -هر دو- بشود» (فاضل لنکرانی، بیتا، ص ۱۱۳، م ۲۷۸).
مقام معظّم رهبری میفرمایند: «سقط جنین شرعاً حرام است و در هیچ حالتى جایز نیست مگر آنکه استمرار حاملگى براى حیات مادر خطرناک باشد که در این صورت سقط جنین قبل از ولوج روح، اشکال ندارد. ولى بعد از دمیدن روح جایز نیست حتّى اگر ادامهی حاملگى براى حیات مادر خطرناک باشد مگر آنکه استمرار باردارى، حیات مادر و جنین هر دو را تهدید کند و نجات زندگى طفل به هیچ وجه ممکن نباشد ولى نجات زندگى مادر به تنهایى با سقط جنین امکان داشته باشد» (خمینی، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص ۹۴۶، استفاتائات رهبری، س ۱۲۶۵).
نظر آیت الله سیستانی: «سقط جنین جایز نیست حتّی اگر در مرحلهی نطفه باشد، مگر در صورتی که ادامهی حاملگی باعث ترس از ضرری شدید و غیر قابل تحمّل برای مادر شود که در این صورت قبل از دمیده شدن روح مادر میتواند جنین را سقط کند و امّا بعد از دمیدن روح به هیچ وجه جایز نیست» (رک: سیستانی، ص ۵۷۹، م ۷۳).
آیت الله مکارم نیز در این باره میفرمایند: «تنها در صورتى که یقین یا خوف خطر یا ضرر مهمّى براى مادر داشته باشد در مراحل اوّلیه (که هنوز خلقت جنین کامل نشده) جایز است» (مکارم، ص ۲۴۵، س ۹۲۷).
آیت الله صافی نیز معتقدند: «بعد از ولوج روح جایز نیست و قبل از ولوج روح در صورتى که حفظ جان مادر متوقّف بر سقط باشد، جواز قابل توجیه است» (صافی، ۱۴۱۵ق، ص ۶۵، س ۷۸).
سقط جنین ناقص الخلقه
بیشتر مراجع محترم تقلید سقط جنین را صرفاً به خاطر ناقص الخلقه بودن، ابتلا به بیماریهای لاعلاج، عقبماندگی ذهنی و مشکلاتی که در زندگی با آن مواجه میشوند، مجاز نمیدانند؛ (رک: خویی، ج۱، ص ۳۳۴، س ۹۱۵؛ تبریزی، ۱۴۲۷ق، ج۶، ص ۴۷۹، س ۱۷۰۹؛ فاضل، بیتا، ص ۱۱۶، س ۲۸۷؛ بهجت، ج۴، ص ۷۵، س ۴۸۳۴؛ خمینی، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص ۹۴۵، استفتاءات رهبری، س ۱۲۶۲؛ صافی، ۱۴۱۵ق، ص ۶۵، س ۷۷) و فقط آیت الله مکارم شیرازی با شرایط خاصی این کار را مجاز میدانند؛ ایشان در این باره میفرمایند:
«هرگاه جنین در مراحل ابتدایى باشد و به صورت انسان کامل در نیامده باشد، و باقى ماندن جنین در آن حالت و سپس تولّد ناقص آن، باعث عُسر و حرج شدید براى پدر و مادر گردد، با این شرایط مانعى ندارد. و احتیاطاً باید دیه را بدهند» (مکارم، ص ۲۴۸، س ۹۴۰).
منابع:
۱. خمینى، سید روح اللّه، استفتاءات (امام خمینى)، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم، ۱۴۲۲ق.
۲. …………………………..، توضیح المسائل (محشّى- امام خمینى)، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم، ۱۴۲۴ق.
۳. موسوى خویى، سید ابو القاسم، صراط النجاه (المحشّى للخوئی)، قم، مکتب نشر المنتخب، ۱۴۱۶ ه ق.
۴. بهجت گیلانى فومنى، محمد تقى، استفتائات (بهجت)، قم، دفتر حضرت آیت الله بهجت، ۱۴۲۸ ه ق.
۵. حسینى سیستانى، سید على، المسائل المنتخبه (للسیستانی)، قم، دفتر حضرت آیت الله سیستانى، ۱۴۲۲ ه ق.
۶. مکارم شیرازى، ناصر، احکام بانوان (مکارم)، قم، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، ۱۴۲۸ ه ق.
۷. خامنهاى، سید على، أجوبه الاستفتائات (فارسى)، قم، دفتر معظم له در قم، ۱۴۲۴ ق.
۸. جواد بن على تبریزى، صراط النجاه (للتبریزی)، قم، دار الصدیقه الشهیده، ۱۴۲۷ ه ق.
۹. ………………………….، استفتائات جدید (تبریزى)، قم، بینا، چ۱.
۱۰. ………………………….، منهاج الصالحین (للتبریزی)، قم، مجمع الإمام المهدی(عج)، ۱۴۲۶ ه ق.
۱۱. صافى گلپایگانى، لطف الله، استفتائات پزشکى (صافى)، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۱۵ ه ق.
۱۲. …………………………………، جامع الأحکام (صافى)، قم، انتشارات حضرت معصومه(س)، ۱۴۱۷ق.
۱۳. موسوى گلپایگانى، سید محمد رضا، مجمع المسائل (للگلبایگانی)، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۰۹ق.
۱۴. موحدى لنکرانى، محمد فاضل، جامع المسائل (فارسى – فاضل)، قم، انتشارات امیر قلم، چ۱۱.
۱۵. …………………….، احکام پزشکان و بیماران، بیجا، بینا، بیتا.