فخرالسادات هاشمی
«جوانى از من پرسید: اگر بناست مکتب امام حسین(ع) احیا شود، آیا ذکر مصیبت آن امام هم ضرورتى دارد؟ گفتم بله، دستورى است که امامان به ما دادهاند و این دستور، فلسفهاى دارد و آن این که هر مکتبى اگر چاشنىاى از عاطفه نداشته باشد و صِرف مکتب فلسفه و فکر باشد، آن قدر در روح ما نفوذ ندارد و شانس بقا ندارد، ولى اگر چاشنى عاطفه داشته باشد، این عاطفه به آن حرارت مىدهد. بدون شک مکتب امام حسین(ع) منطق و فلسفه دارد، درس است، باید آموخت، امّا اگر دائماً این مکتب را صرفاً به صورت فکرى بازگو کنیم، حرارت و جوشش آن گرفته مىشود و اساساً کهنه مىگردد.» (مطهری، ۱۳۸۹، ج۱۶، ص۵۷).
بیشک گریه عامل بسیار مهمّى در تقویت عواطف و شناخت در موضوع مورد نظر و نیز آمادگى رفتارى و تقویت علاقه و محبّت و در نهایت، همانند سازى با افراد و موضوعات مورد علاقه میشود (www.shafaqna.com، تاریخ ۱۳۹۲.۷.۳). گریهی معصومین(ع) و یا سفارش آنها به گریه دربارهی بعضی افراد، موجبات شناخت الگوهای مناسب و تشخیص آسانتر حق از باطل را فراهم میآورد. در ادامه به بررسی بخشی از آثار تربیتی گریه بر اهل بیت(ع)میپردازیم:
۱. گریه مایهی استمرار و دوام راه
بقای شخصیتهاى معنوى، به جسم و حضور دنیویشان نیست بلکه به فکر و راه و رهنمود و سرانگشت اشارهشان (که همواره باقى است) وابسته است. لذا مىبینید که به ما گفتهاند هرسال براى امام حسین گریه کنید. گریه کردن، به معناى زنده بودن یک مصیبت است؛ گویى همین دیروز اتّفاق افتاده است. انسانى هزار و چند صدسال قبل به شهادت رسیده است، چرا باید امروز براى او گریه کرد؟ گریهى ما به خاطر این است که اگر یاد او با همهى ابعادش در ذهن و زندگى و بساط هستى ما زنده نماند، به تدریج فکر و سرانگشت اشارهى او کمرنگ خواهد شد؛ چه ما بخواهیم و چه نخواهیم(۲۸/۴/۱۳۶۸،www.khamenei.ir).
۲. گریهی اهل بیت(ع) حکایتگر اوج محبّت ایشان نسبت به دوستان
اظهار غم و اندوه و گریه کردن در مرگ و فقدان عزیزان، از لوازم عاطفهی بشری و از آثار رقّت و از مقتضیات رأفت انسانی است. مضمون گفتار رسول خدا(ص) درباره گریه همین است:
«اِنَّها هیَ رَحْمَهٌ وضَعُهَا اللَّهُ فِی قُلُوبِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ، وَإِنَّمَا یَرْحَمُ اللَّهُ مِنْ عِبَادِهِ الرُّحَمَاءَ»(عاملی(شهید ثانی)، بیتا، ص۱۰۶) این(گریه)، عاطفه و رأفت و رحمت از الطاف و نعمتهای خداوندی است و در قلب هر یک از بندگانش که بخواهد قرار میدهد.
عاطفه هر چه بیشتر باشد، طبعاً اثر آن نیز بیشتر است، و رحمت و رأفت درونی هر چه عمیقتر شود تأثیر و گریهی شخص نیز به همان اندازه شدیدتر خواهد گردید. اهل بیت(ع)علاوه بر نشان دادن غم و اندوه خود، به نحوی توجّه افراد حاضر وحتی آیندگان را به شخصیّتِ فردِ از دنیا رفته جلب میکردند و علاقهی خود را به فرد متوفّی نشان میدادند.
در تاریخ و سیرهی پیامبر(ص) آمده است که ایشان در وفات افراد متعدّد و نیز بر شهیدان اشک ریختهاند. از آن جمله: عبدالمطلب، ابیطالب، آمنه بنت وهب (مادر بزرگوارشان)، جعفر طیّار، فاطمه بنت اسد، زید بن حارثه، حمزه(عموی بزرگوارشان)، و… (قمی،بیتا، ج۱، ص۹۶).
توجّه در حیات این افراد این نتیجه را به دست میدهد که این بزرگواران همه در مسیر حق گام برمیداشتند و میتوانند الگوی مناسبی باشند.
۳. رشد و تکامل اجتماعی
توصیهی اهلبیت(ع) به شیعیان برای اشک ریختن در مسائل مورد نظر، باعث رشد و تکامل اجتماعی و ایجاد نشاط در جامعه میشود. کسی که اشک از چشمانش برای مصیبت اهلبیت(ع) جاری میشود، یعنی به درجهای از رشد و تکامل اجتماعی رسیده که نسبت به ظلمی که بر حق روا داشتهاند، بیتفاوت نمیباشد؛ بلکه برای آن اشک میریزد. این گریه، گریهی کمالخواهی و فضیلتطلبی است و این نه تنها مانع از تحرّک اجتماعی نیست؛ بلکه برخورد اجتماعی و تبرّی را به دنبال دارد (www.shafaqna.com، تاریخ ۳/۷/۱۳۹۲).
در بحارالانوار نقل شده است «روزی علی(ع) با زنی مواجه شد که همسرش در جنگ کشته شده بود و او برای ادارهی زندگی، خدمتکاری میکرد. حضرت برای کمک به او برایش طعامی بردند و خود شخصاً لقمه به دهان یتیمانش گذاشتند و هربار اشکریزان فرمودند: فرزندانم! علی را حلال کنید، اگر در حقّ شما کوتاهی نموده است.» (مجلسی،۱۳۸۵ ج۴۱، ص۵۲)
در «عیون اخبار الرضا(ع)» از امام علی(ع) روایت شده که: «آنجناب فرمود: من و فاطمه(س)وارد شدیم بر رسول خدا(ص)، پس آنجناب را یافتم که به شدّت گریه میکرد. من عرض کردم: پدر و مادرم فداى تو باد یا رسولاللَّه! چرا گریه میکنى؟ فرمود: یا على! آن شبى که مرا در آسمان سیر میدادند، زنانى از امّت خود را دیدم که در عذاب سخت معذّب بودند و من براى آنها به فزع آمدم و از سختى عذاب آنها گریه کردم.» (شیخ صدوق، ۱۴۰۰، ج۱، ص۲۴۹)
۴. تحکیم پیوندهای عاطفی
یکی از سنّتهای پیامبر و دیگر معصومین(ع)، ابراز محبّت و شدّت عاطفهی ایشان میباشد که به گفته خودِ ایشان باعث استحکام پیوندهای عاطفی میگردد.
امام حسن عسکرى(ع) از آباء و اجداد خود از حضرت علىبنابىطالب(ع) روایت کرده است که آنجناب فرمود: «چون جعفربنابىطالب (بعد از مدّتی طولانی) از حبشه به مدینه آمد و خدمت حضرت رسول(ص) مشرّف شد، آن بزرگوار برخاست و دوازده قدم او را استقبال کرد و با وى معانقه کرد و میان دو چشم او را بوسید و گریه کرد و فرمود: اى جعفر نمیدانم به کدام یک سرور و شادى من زیادتر است؛ به آمدن تو از سفر یا به گشادن خدا، قلاع خیبر را به دست برادرت. پس به محض دیدن او از روى شادى گریه کرد.» (شیخ صدوق،۱۴۰۰، ج۱، ص۱۹۴ و ۱۹۵).
این گریه را که اغلب گریهی شوق مینامند میتوان یکی از نمودهای ابراز محبّت و عاطفه دانست که خود سبک درستی از زندگی اجتماعی و تعامل با افراد را به ما یاد میدهد. این نمونه ها در زندگی اهلبیت(ع) زیاد به چشم میخورد.
۵. منزلت و سازندگی معنوی
امام علی(ع) میفرمایند: «به درستیکه هیچکس منزلتش نزد خداوند متعال بالاتر از کسی که از خشیت الهی گریه میکند، نیست.» (عباس قمی،بیتا، ج۱، ص۹۵)
اشکی که از ترس خداوند ریخته شود، آنقدر مقام و منزلت و سازندگی و رشد برای صاحبش دارد که پیامبر(ص) برای ترغیب و آگاهی امّت اینچنین میفرمایند: «بدانید که هرکس چشمانش از ترس خدا اشک ریزد، در برابر هر قطره اشک او کاخی مروارید و جواهرنشان در بهشت به او میدهند. در آن کاخ چیزهایی است که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به ذهن هیچ بشری خطور نکرده است.» (محمّدی ری شهری، ۱۳۸۴،ج۲، ص۵۳۷)
خضوع و فروتنی یکی دیگر از آثار مهم گریه خصوصاً گریه از خوف و خشیت الهی میباشد که تاثیر فراوانی در سازندگی و افزایش آمادگی قلب برای پذیرش حق دارد. در قرآن کریم آمده است : «وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزِیدُهُمْ خُشُوعا»(اسرا/۱۰۹) و آنها با چشم گریان همگی سر بر خاک عبودیت نهاده و پیوسته بر فروتنی و ترسشان(از خدا) میافزاید.
امام علی(ع) میفرمایند: «رسول خدا از ترس خدا، بدون جرم و گناه آنقدر اشک میریخت که سجّادهاش تر میشد.» (طباطبایی، ۱۴۱۷ ه.ق، ج۶، ص۳۰۸).
امام سجّاد(ع) گریهی سازنده را اینگونه تبیین میکنند: «خوف و خشیت آن نیست که انسان گریه کند و اشکش جاری شود، ولی ترسی که او را از معاصی بازدارد در او نباشد، به درستی که آن خوف کاذب است.» (عباس قمی،بیتا، ج۱، ص۹۵)
رسول خدا(ص) در پاسخ به مردی که از ایشان پرسید: «چه چیز گناهان مرا پاک میکند؟ فرمود: اشکها، خضوع و بیماریها.» (محمدی ری شهری، ج۴، ص۱۹۰۹)؛ بنابراین تحصیل رضوان الهی از دیگر آثار معنوی گریه است. برای به دست آوردن همین رضایت و خشنودی خداوند و رها شدن از بار گناهان است که در دعای کمیل میخوانیم: «اِرحَم مَن رَاسُ مالِهِ الرَجاء وَ سِلاحُهُ البُکاء».
هنگامی که با اشکها و مناجاتهای خالصانهی عزیزترین بندگان خدا که همان معصومین(ع)هستند، مواجه میشویم، میبینیم که ایشان گریه را به عنوان یکی از راههای بزرگ معنویّت و رسیدن به کمال در پیشِ روی ما قرار دادهاند. انشاءالله با الگوبرداری از سیرهی معصومین(ع) بتوانیم جزء مقرّبان درگاه الهی شویم.
منابع:
* قرآن کریم
۱. بابویه قمی(شیخ صدوق)، محمّد بن علی بن، عیون اخبار الرضا(ع)، ترجمهی محمدتقی آقا نجفی اصفهانی، ج۱، ۱۴۰۰.
۲. جزری، ابی الحسن علی بن محمّد، اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ج۱، ۱۴۲۶.
۳. سخنان رهبر معظم انقلاب مدظلّهالعالی در مراسم بیعت مسئولان احداث مرقد امام،۲۸/۴/۱۳۶۸، سایت:www.khamenei.ir.
۴. طباطبایی، سیّد محمّد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ ه.ق، ج۶.
۵. عاملی(شهید ثانی)، زین الدین بن علی، مسکن الفواد عند فقد الاحبه و الاولاد، قم، نشر بصیرتی، بیتا.
۶. عباس قمی(محدث قمی)، سفینه البحار(و مدینه الحکم و الآثار)، ج۱، بی تا.
۷. مجلسی(علامه مجلسی)، محمّدباقر، بحارالانوار، ج۴۱، ۱۳۸۱.
۸. محمّدی ری شهری، محمّد، میزان الحکمه، ج۲ و۴، ۱۳۸۴.
۹. مطهّری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مرتضی مطهری، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۶.
۱۰. www.shafaqna.com، مقاله چرا زائران به خصوص ایرانیان در کنار بقیع گریه میکنند؟، تاریخ ۳/۷/۱۳۹۲.