گروه تنظیم آثار استاد طاهایی
یکی از اموری که در قرآن کریم با اهمّیت خاصّی مورد توجّه قرار گرفته، مسألهی ذکر خداست. در این کتاب آسمانی تقریباً ۳۵ بار با عناوین مختلف از یاد خدا بحث شده و از نقش آن در سازندگی فرد و جامعه سخن به میان آمده است. خداوند تبارک و تعالی «یاد خدا» را برای مؤمنان لازم شمرده و در چندین مورد دستور داده که زیاد خداوند را یاد کنند.
حقیقت ذکر
به طور مسلّم ذکر خدا یک سلسله اوراد و الفاظ نیست، بلکه یاد خدا یعنی اینکه مؤمن در هر حال و هر مکان و هر زمان، خود را در حضور خدا ببیند و پروردگار را شاهد و گواه افعال و کارهای خود بداند. مثل اینکه در حضور خدا مینشیند، حرکت میکند، میخورد، میخوابد، در حضور خدا سخن میگوید، سکوت میکند و در حضور خدا تمام فعّالیتهای روزانهی خود را انجام میدهد. در واقع به یاد خدا بودن مسئولیتی است که دین به دوش هر مسلمانی گذاشته است.
اثر یاد خدا در زندگی
یاد خدا عظیمترین نیروی تحرّک آفرین مؤمن است چون هم اطمینان بخش است و هم بازدارنده، هم ترسآور است و هم امیدوار کننده.
در میان انگیزههایی که انسان را وادار به حرکت به سوی مطلوب میکند، یاد خدا از همه پراهمّیتتر است. یاد خدا در انسان مؤمن تمام وجود او را متوجّه عظمتی میکند که بر همه چیز احاطه دارد. عظمت بینهایت و محبّت را در نظر او مجسّم میسازد. مؤمن، با اطمینان و آرامش باطنی که دارد با آگاهی از کوچکی و ضعف و نیاز در مقابل عظمت بیپایان پروردگار خوف هم دارد. در عین حال بزرگترین تکیهگاه خودش را پیدا کرده و با مسئولیت بیپایانی که احساس میکند تنها و تنها به نیروی لایزال خدایی متّکی و امیدوار است و با وسایل و ابزاری که او در اختیارش قرار داده، راه را به سوی هدفش که خدا و رضای اوست، دنبال میکند.
ذکر کثیر
با توجّه به این برکات عظیم است که خداوند مؤمنان را امر به ذکر کثیر نموده و میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا* وَسَبِّحُوهُ بُکْرَهً وَأَصِیلًا» (احزاب/۴۱و۴۲)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید خدا را بسیار یاد کنید و صبح و شام او را تسبیح گویید.
امام صادق(ع) میفرمایند: هر عبادتی در اسلام دارای اندازه، حدّ معیّنی است به جز یاد خدا که دارای هیچ اندازهای نیست. خداوند عزّوجل برای تمام وظایف اسلامی، حدّ معیّنی مقرر فرموده که هر کسی آن را با آن مشخّصات انجام دهد، به دستور آن عمل کرده است. تنها یاد خداست که کم آن را نمیپسندد و اندازهی معیّنی برای آن قرار نداده است (اصول کافی، ج۲، ص۴۹۸).
در آیهی شریفه تعبیر «بُکْرَهً وَ أَصیلاً»، صبح و شام به یاد خدا بودن در حقیقت به این معناست که مؤمن با تأمّل و توجّه، به نشانههای بیپایان او فکر کرده و این که همه چیز در این جهان در حال تغییر، تبدیل و دگرگونی است و تنها او باقی است و تغییر پذیر نیست. پس انسان باایمان در اوّل هر روز برنامههای زندگی شخصی و اجتماعی خود را به تناسب این توجّه و با یاد عظمتی بیپایان تنظیم میکند و این برنامه را به خود تلقین مینماید و در پایان هر روز کارهای روزانهی خود را ارزیابی نموده و باز با ارادهای سازندهتر برای ساختن آیندهای بهتر تصمیم میگیرد و مرتّب از عظمت و محبّت بیپایان او نیرو میگیرد و این روش، خود نوعی تهذیب و خودسازی است.
یاد خدا؛ آموزش و پرورش انسان
خداپرستی و به یاد خدا بودن، چاپلوسی شاهپرستانه در مقابل یک قدرت حاکم نیست تا جلب رضایت یا منفعت و دفع شرّی باشد، بلکه در حقیقت خداپرستی و به یاد خدا بودن نوعی پرورش و آموزش انسان است که تکامل آدمی بستگی به آن دارد. یاد خدا ورزشی است در خودسازی تا اینکه در اثر توجّه پی در پی به خدا، وجود سست و ناهموار و پرتردید و متزلزل آدمی هموار و استوار گردد و در سیر تکاملی خویش با یاد الله، دستاندازها، چالهها، بیراههها، صخرهها و مانعها را برطرف کرده و نرم و هموار و سبک سیر بگذرد. این حرکت نقش بسزایی در زندگی او به خصوص عبادت و عبودیت او دارد.
پیامبر اسلام(ص) در نصایح پر ارجی به ابوذر، آن بزرگمرد و مجاهد میفرماید: «اعْبُدِ اللَّهَ کَأَنَّکَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَکُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ یَرَاکَ» (مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۲۰۴)؛ آن چنان خدا را پرستش کن که گویا او را میبینی و تمام کردار تو در برابر خدا انجام میگیرد زیرا هرچند تو او را نمیبینی ولی او تو را میبیند و از تمام اعمال تو آگاه است.
یکی دیگر از آیاتی که یاد خدا را تأکید میکند و ارتباط با خدا را مطرح میکند این آیهی شریفه است: «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ…» (بقره/۱۵۲)؛ به یاد من باشید تا به یاد شما باشم.
بدیهی است که این جمله اشاره به یک معنی عاطفی میان خدا و بندگان نیست؛ آن گونه که میان انسانهاست. بلکه اشاره به یک اصل تربیتی است، یعنی به یاد من باشید و با توجّه به ذات پاکی که سرچشمهی تمام نیکیهاست، روح و جان خود را پاک کنید و روشن سازید. با یاد او روح خود را نیرومند و آمادهی پذیرش رحمت پروردگار کنید. با یاد او در فعّالیتهای اجتماعی مصمّم، نیرومند و متّحد باشید. بعضی از مفسّرین گفتهاند منظور این است که خداوند میفرماید: مرا به اطاعت یاد کنید تا شما را به رحمت یاد کنم. «وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» (آل عمران/۱۳۲)؛ و خدا و پیامبر را اطاعت کنید تا مشمول رحمت شوید.
برخی گفتهاند معنی این است که مرا به مجاهده یاد کنید تا شما را به هدایت یاد کنم. چنانکه در آیهی دیگر آمده است: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ» (عنکبوت/۶۹)؛ آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد.
برخی دیگر میگویند به این معناست که مرا به شکر یاد کنید تا شما را به زیادی نعمت یاد کنم. چنانچه میفرماید: «… لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ» (ابراهیم/۷)؛ اگر شکرگزاری کنید (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود.
همهی این امور جلوههای گوناگونی است از آمادگی بندگان در پرتو یاد خدا برای تربیت روح و جانشان که نتیجهی این آمادگی، نزول برکات خداوند است.
یادخدا؛ آرامبخش دلها
به طور کلّی آرامش و اضطراب و نگرانی نقش بسیار مهمی در زندگی فرد و اجتماع و در سعادت و بدبختی و سلامت و بیماری انسانها دارد و نمیتوان بیتفاوت و بیاعتنا نسبت به آن بود. انسانها در طول تاریخ برای به دست آوردن آرامش به هر کاری دست زده و در هر وادیای گام نهاده و به انواع اعتیادها مبتلا شدهاند. لذا قرآن با یک جملهی کوتاه و پرمغز، نزدیکترین راه و بهترین وسیله را نشان داده و میگوید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/۲۸)؛ آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است. آگاه باشید، تنها با یاد خدا، دلها آرامش مییابد.
معمولاً برای معالجهی امراض باید قبلاً علّت مرض را بشناسیم تا بتوانیم برای رفع آن اقدام کنیم. مسائلی که همواره سبب نگرانی انسان میشود عبارتند از:
۱. ناراحتی از گذشتهی تاریک: نگرانی از گناهانی که انسان انجام داده از کوتاهیها و لغزشها زندگی را بر او تلخ میکند و یاد خدا و توجّه به اینکه خدا غفور و رحیم است، توبه پذیر و مهربان است به او آرامش میدهد.
۲. نگرانی نسبت به آیندهی مبهم: احتمال زوال نعمت، گرفتاری در دست دشمن، بیماری، بیکسی، ناتوانی، احتیاج، آینده را مانند کابوسی وحشتناک نشان میدهد. امّا ایمان و یاد خدا و توجّه به اینکه خدا کفیل بندگان است: «وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ… » (طلاق/۳) و این دست جملات به او آرامش میدهد و یادآوری میکند تو ناتوان نیستی بلکه تکیه و توکّل به خدای توانا و قادر مهربان داری.
۳. نگرانی بر اثر بیهدفی: گاهی این افراد زندگی را هیچ و پوچ احساس میکنند لذا یک حالت سرگردانی و اضطراب پیدا کرده و آیندهی مبهمی را در مقابل خود میبینند امّا با ایمان و یاد خدا و توجّه به اینکه: «وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ» (انبیاء/۱۶)؛ ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنهاست از روی بازی نیافریدیم، هدف داری خلقت را میفهمندو با فهم آیات «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ» (مؤمنون/۱۱۵)؛ آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریدیم و به سوی ما بازگردانده نمیشوید؟ و نیز: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات/۵۶)؛ من جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند، زندگی را به عنوان هدف بزرگ میپذیرد و تمام برنامههای آن را همین راه و هدف مدیریت میکند. دیگر احساس پوچی و بیهودگی نمینماید. ایمان به خدا او را سپندوار حرکت داده و به سوی هدف خلقت پیش میبرد.
۴. نگرانی و اضطراب از مقابله با حوادث: رویارویی با عوامل طبیعی و یا دشمنان خارجی و احساس ضعف و ناتوانی در برابر آن، به طور مسلّم آرامش روحی انسان را مختل میکند. لذا هنگامی که به یاد خدا میافتد و خود را متّکی به قدرت و رحمت او میبیند، قدرتی که بزرگترین قدرتهاست و هیچ چیز در برابر آن یارای مقاومت ندارد، آرامش پیدا میکند و با ایمان به اینکه: «کَمْ مِنْ فِئَهٍ قَلِیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً کَثِیرَهً بِإِذْنِ اللَّهِ» (بقره/۲۴۹) قلبش آرامش مییابد.
با خود میگوید: آری من تنها نیستم، در سایهی حمایت خدای بینهایت قدرت دارم.
این همه رشادتها و مجاهدتهایی که در طول زمان و به خصوص در عصر خودمان از مجاهدان راه خدا؛ چه در گذشته و چه در حال؛ مشاهده میکنیم بیانگر آرامشی است که در سایهی ایمان پیدا میشود.
۵. نگرانی از نادیده گرفته شدن خدمات: گاهی کوششها و خدمات انسانها در اجتماع برای نفع رساندن به خلق خدا مورد قدردانی و تشکّر واقع نمیشود و کسی برای زحمات افراد ارج و ارزشی قائل نیست. امّا یاد خدا و ایمان به اینکه همیشه و در همه حال در محضر الله است و امید به وعدهی پروردگار که فرموده: « …أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى…» (آل عمران/۱۵۹)؛ من عمل هیچ عملکنندهای از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد. نگرانی و اضطراب او را از بین برده و جای خود را به آرامش میبخشد.
۶. نگرانی و اضطراب از مرگ: این تشویش، پیوسته روح را آزار میدهد به خصوص زمان بیماری، جنگ، ناامنی، امّا در سایهی ایمان به خدا و یاد او، مرگ و در مسیر انجام وظیفه و رضای خدا را لقاء الله شمرده، نه تنها از ملاقات پروردگار مضطرب نیست بلکه مشتاق میشود. چنانچه امام علی میفرماید: «لَوْ لَا الْآجَالُ الَّتِی کَتَبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِی أَجْسَادِهِمْ طَرْفَهَ عَیْنٍ شَوْقاً إِلَى الثَّوَابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقَاب» (ابن بابویه، ۱۳۶۲، ص۲۰).
موارد فوق فقط تعدادی از عوامل نگرانی و اضطراب است که مختصری اشاره شد. به وضوح میبینیم تمام این اضطرابها در مقابل یاد خدا نابود گشته و جای آن را آرامش میگیرد و در واقع تمام این راهکارها تحقّق وعدهی الهی «أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» است.
این مقال را با بخشی از مناجات ذاکرین به پایان میرسانیم.
«إِلَهِی فَأَلْهِمْنَا ذِکْرَکَ فِی الْخَلَإِ وَ الْمَلَإِ وَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ الْإِعْلَانِ وَ الْإِسْرَارِ وَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ آنِسْنَا بِالذِّکْرِ الْخَفِی» (همان)
معبودا الهام کن به ما ذکر خود را در نهان و آشکار و شب و روز و پیدا و پنهان و در خوشی و ناخوشی و مأنوس کن ما را به ذکر خفیات… .
منابع:
* قرآن کریم
۱. کلینی محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲.
۲. مجلسی، محمّدباقر؛ بحار الانوار، ج۹۱.
۳. نوری، حسین بن محمّد تقی؛ مستدرک الوسایل، ج۵.