دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
جمعه, 31 فروردین,1403

اعجاز علمی قرآن


اعجاز علمی قرآن

       مرضیه اکبریان

از آن جا که فن و حرفه‌ای که اعراب در آن شهره بودند، ادبیات و شعر بود پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نیز با سلاحی قدم در کارزار می‌گذارند که همه‌ی اربابان سخن را به حیرت وا می‌دارد. آن چه ایشان به عنوان صدق ادّعای نبوّت خویش عرضه می‌کنند در همان قالب و هیئتی است که اعراب خود را در آن سرآمد روزگار می‌دانستند. آری عظیم ترین معجزه‌ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) یک کتاب است؛ (جوان آراسته، ص256) کتابی که در ابعاد و زوایای مختلف معجزه است و اعجاز آن به فصاحت و بلاغت منحصر نمی‌شود. برخی از این ابعاد در خود قرآن با صراحت اشاره شده و درباره‌ی آن‌ها تحدّی صورت گرفته؛ امّا نسبت به برخی دیگر از وجود اعجاز قرآن تحدّی خاص نیامده است. این موارد شامل آیات تحدّی به صورت عام قرار می‌گیرد. (همان، ص265) از جمه آیاتی که به طور عام تحدّی کرده است می‌توان به آیه‌ی «لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى‏ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ» (اسراء/88) اشاره کرد. این آیه در مکّه نازل شده و در عمومیت تحدّی آن شکّی نیست؛ چون اگر تحدّی قرآن تنها در خصوص بلاغت و عظمت اسلوب بود دیگر نباید از اعراب تجاوز می‌کرد و تحدّی آن فقط شامل عرب که اهل زبان قرآن هستند می‌بود آن هم عرب خالص جاهلیت؛ در حالی که می‌بینیم سخنی از آن‌ها به میان نیامده و روی سخن با جنّ و انس است. پس اعجاز قرآن منحصر در اسلوب کلام نیست. قرآن از هر جهتی که ممکن است مورد برتری قرار گیرد برتر است، نه از یک جهت و دو جهت. پس قرآن معجزه است در بلاغت برای بلیغ ترین بلغا؛ آیتی است فصیح برای فصیح‌ترین فصحا و سرشارترین گنجینه‌ی علمی است برای همه‌ی عالمان و... آری قرآن معجزه‌ایست برای همه‌ی عالمیان در حقایقی که راهی برای کشف آن ندارند، مانند امور غیبی اختلاف در حکم و علم و بیان (محمد حسین طباطبایی، ص91) پس در کنار فصاحت و بلاغت، نبودِ اختلاف در بعد علمی هم یکی از ابعاد اعجاز قرآن است. در این مقاله سعی می‌شود بیان کنیم که اعجاز علمی قرآن چیست؟ آیا همه‌ی قرآن معجزه‌ی علمی است یا نه؟ و در نهایت به برخی از موارد اعجاز علمی قرآن اشاره کنیم .

 

اعجاز علمی چیست؟

وقتی سخن از اعجاز علمی قرآن به میان می‌آید مراد آیاتی است که: 1ـ رازگویی علمی داشته باشد؛ به طوری که مطالب علمی که قبل از نزول آیه کسی از آن اطّلاع نداشته را بیان کند، به نحوی که مدّت‌ها بعد از نزول آِیه آن مطلب کشف شود.

2ـ اخبار غیبی بدهد که در مورد حوادث طبیعی و جریانان‌های تاریخی سخن بگوید: اخباری که در هنگام نزول آیه کسی از آن اطّلاع نداشته و پس از خبر دادن قرآن طبق همان خبر واقع شود.

البتّه گفتنی است که این مطالب باید به شکلی باشند که با وسایل عادّی که در اختیار بشر عصر نزول بوده قابل پیش بینی نباشند. پس اگر از مطالب بیان شده در کتاب‌های آسمانی گذشته و مسایلی که در مراکز علمی ایران، یونان و... کشف شده یا مسائلی که به صورت غریزی و طبیعی قابل فهم است باشد اعجاز علمی نیست. (رضایی اصفهانی، ص94)

از آن جا که جنبه‌ی اعجاز علمی قرآن مورد قبول همه‌ی مفسّرین نمی‌باشد و برخی از مفسّرین قبول آن را به عنوان یکی از ابعاد اعجاز قرآن مخالف معجزه بودن قرآن و مقرون به تحدّی بودن آن می‌دانند (برقی کاشانی، ص100) لازم است به بررسی دیدگاه‌های مختلف درباره‌ی این مسأله بپردازیم.

 

آیا اعجاز علمی یکی از ابعاد اعجاز قرآن است؟

در این زمینه دو نظریه‌ی افراطی وجود دارد (البتّه نظریه‌های بسیاری هم بین این دو دیدگاه مطرح است) که ما به بررسی این دو نظریه پرداخته و در نهایت دیدگاه متعادلی که بین این دو بوده را بیان می‌کنیم. دیدگاه افرادی مانند، علّامه طباطبایی، طبرسی و... .

 

1ـ قرآن به عنوان منبع دانش علمی

طرف‌داران این دیدگاه سعی دارند تمام آیات قرآن را بر پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیکی معاصر تطبیق دهند. هدف این گروه این است که اعجاز قرآن را در حوزه‌ی علم نشان داده تا از یک طرف عظمت قرآن را به طرف‌داران دیگر ادیان بنمایانند و از دیگر سو مسلمانان را به داشتن چنین کتابی مفتخر کنند. هر چند این نظر مختص به امروز نبوده و در گذشته نیز پیروانی داشته؛ از جمله سیوطی و غزالی. ایشان عقیده داشتند هر کس بخواهد به علوم اوّلین و آخرین دست یابد باید در قرآن تدبّر کند. آن‌ها برای اثبات عقیده‌ی خود به برخی آیات از قبیل «ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ» (انعام/38) استناد می‌کند که هیچ کمی در قرآن نیست؛ البتّه با این تفاوت که ادّعای علمای پیشین در اتّخاذ این دیدگاه اعتقاد عمیق آن‌ها به جامعیّت قرآن بود؛ اما علمای متأخّر بیشتر به دنبال اثبات اعجاز علمی قرآن هستند و کوشش آن‌ها بر این است که همه‌ی قرآن را بر یافته‌های علوم جدید تطبیق دهند. برخی از متأخرین عقیده دارند که هیچ یافته‌ی علم جدید نیست که در قرآن به آن ولو به نحو تلویحی اشاره نشده باشد آن‌ها به دنبال این هستند که هر ایده‌ی مهم علم جدید را از قرآن بیرون بکشند و گاهی در این راه از عرف زبان عرب نیز تجاوز کرده‌اند؛ مثلاً برخی خواسته‌اند نظریه‌ی اتمی مادّه را از قرآن استخراج کنند که برای این امر به آیاتی نظیر آیه‌ی «...وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ»  (یونس/61) متوسّل شده‌اند. آن‌ها حکم عربی ذرّه‌ را با اتم تطبیق داده‌اند در حالی که معنای متداول آن کوچک یا ذرّه‌ی کوچک غبار است و دلیل قانع کننده‌ای وجود ندارد که باور کنیم خداوند اصطلاحی غیر قابل فهم را برای معاصرین پیامبر به کار برده باشد.

2ـ قرآن کتاب هدایت

این گروه عقیده دارند قرآن کتاب هدایت است و در آن جایی برای علوم فیزیکی و طبیعی نیست و آیاتی از قبیل «ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ» که مورد استناد گروه اول بوده است نیز به این معنی است که قرآن شامل همه‌ی چیزهایی که لازم برای همه است می‌باشد از نظر این گروه چون علم به مرحله‌ی نهایی خویش نرسیده اگر بخواهیم قرآن را با تئوری‌های زودگذر علم تطبیق دهیم خطر تعرّض حقایق قرآن وجود دارد. (علوم طبیعت در قرآن، ص23-11)

دیدگاه میانه (طباطبایی طبرسی، صاحب کشّاف): اعجاز علمی قرآن به عنوان یکی از ابعاد اعجاز قرآن قابل می‌باشد امّا لازم نیست همه‌ی آیات قرآن را بر اعجاز علمی منطبق کنیم؛ چون هدف از نزول قرآن هدایت بشر است و قرآن کتاب علمی صرف نیست که در مقام تعلیم و تعلّم مسائل علمی باشد. بنابراین برخی از آیاتی که ادّعا شده شامل اعجاز علمی هستند قابل قبول نبوده و از لطایف قرآنی می‌باشد که قرآن به طور صریح و به نحو اعجاز علمی به آن اشاره ننموده است؛ پس می‌توان گفت: قرآن در جهت هدایت انسان‌ها برای مثال و شاهد آوردن از مطالب علمی حقّ و واقعی استفاده نموده البتّه با یادآوری این نکته که علوم تجربی و پرداختن به آن‌ها از اهداف اصیل و اوّلیه‌ی قرآن محسوب نمی‌شود.

در نهایت برای تأیید بعد اعجاز علمی قرآن به بیان دیدگاه شیخ قزوینی که یکی از نظریه‌های ممتاز درباره‌ی اعجاز علمی قرآن است می‌پردازیم. ایشان می‌فرمایند: حدیث بودن قرآن که در آیات متعدّد مطرح شده و در آیه‌ی «فَلْيَأْتُوا بِحَديثٍ مِثْلِهِ إِنْ كانُوا صادِقينَ» (طور/34) موضوع تحدّی قرار گرفته است، تأکید بر این است که تحدّی به علوم و معارفی جدید است که تفاوت بنیادین با دانش‌های بشر دارد که سخنان معصومان درباره‌ی قرآن نیز مؤیّد تحدّی قرآن از جنبه‌ی معرفت و هدایت است.مثلاً قرآن را به نوری تشبیه کرده‌اند که چراغ‌هایش خاموش نمی‌شود که این مثال با یادآوری ماهیت علمی و هدایت‌گری قرآن، بر جاودانگی و شکست‌ناپذیری آن تأکید نموده است که این جاودانگی تنها با بی بدیل و معارضه ناپذیر بودن دانش و هدایت قرآن امکان دارد. (مجتبی قزوینی، صص37-362)

هم چنین برخی مفسّرین از جمله علامه طباطبایی عمومیت این معجزه را مستند به علمی بودن آن می‌دانند. به این دلیل که غیر از علم و معرفت هر چیزی که تصور شود که سروکارش با سایر قوای درّاکه انسان باشد ممکن نیست عمومیت داشته باشد. (طباطبائی، ص91)

حال به ذکر برخی موارد اعجاز علمی قرآن که در سه محور «اخبار غیبی»، «کیهان‌شناسی» و «علوم زیستی» مطرح می‌شوند می‌پردازیم:

1ـ اخبار غیبی: بیان تاریخ در قرآن از آن جنبه دارای اعجاز است که آورنده‌ی آن فرد اُمّی و درس نخوانده ایست که با این وجود توانسته در میان افسانه و خرافه‌های تاریخی که در بین اعراب پرورش یافته بود حقایق تاریخی را از خرافه جدا نماید. علاوه بر این قرآن با خبرهای صحیح که از گذشته‌ی عصر نزول نیز خبرهایی که از آینده بیان نموده است بعد دیگری از اعجاز محتوایی خود را به اثبات رسانده است. قرآن با تأکید بر جنبه‌ی عبرتی و رهنمود بودن حوادث تاریخی، آن‌ها را به طور دقیق بازگو نموده که بیان آن در محدوده‌ی علم احدی نمی‌گنجد. به همین جهت وقتی اخبار را بیان می‌کند از آن‌ها به عنوان اخبار غیبی که در حیطه‌ی قدرت بشری نمی‌باشد یاد می‌کند. (احمدی، صص155-154) «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا» (هود/49) این از خبرهای غیب است که آن را به تو وحی می‌کنیم. پیش از این نه تو می‌دانستی نه قوم تو... آری در تمام حوادث گذشته‌ی یاد شده در قرآن که بسیاری از آیات را به خود اختصاص داده اعجاز دیگر قرآن به چشم می‌خورد که آن وقایع را به طور دقیق برای آیندگان بازگو نموده است.

واضح است که اعجاز قرآن در خبرهایی غیبی مربوط به آینده بیشتر قابل توجّه است؛ به ویژه هنگامی که همه‌ی آن چه خبر داده شده عیناً به وقوع بپیوندد بعضی از این اخبار عبارتنداز: پیروزی رومیان بر ایرانیان (فتح/27) خبر پیروزی مسلمانان در جنگ بدر (قمر/45-44) ایمان نیاوردن ابولهب و همسرش در سوره‌ی تبّت و... .

2ـ پس از بررسی اعجاز قرآن در زمینه‌ی اخبار غیبی به یک مورد از اخبار غیبی قرآن در جنبه‌ی کیهان‌شناسی می‌پردازیم؛ هر چند موارد دیگری مانند کروی بودن زمین، سفرهای فضایی یا وجود اکسیژن در جو، اختراعات بشر و... را نیز می‌توان از این موارد نام برد.

حرکت زمین «وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ» (نمل/88) در مورد حرکت زمین به آیات متعدّدی اشاره شده، که برای جلوگیری از اطاله‌ی بحث به شرح آیه 88 سوره‌ی نمل می‌پردازیم. بسیاری از مفسّران به دلیل علم به زلزله‌های روز رستاخیز این آیه را منطبق بر روز رستاخیر می‌دانند؛ امّا باید گفت درست است که بسیاری از آیات و سوره‌های آخر قرآن صریحاً به این مطلب اشاره کرده است و قرار گرفتن این آیه در بین آیات رستاخیز دلیل و گواه این تغییر است (نمونه، ص567) اما قراینی موجود است که این آیه تفسیر دیگری هم دارد که این قراین به این قرار است آیه از آیات توحید و نشانه‌های عظمت خداوند در همین دنیاست و به حرکت زمین که برای ما محسوس نیست اشاره می‌کند به این دلایل که:

1ـ آیه‌ی فوق می‌گوید گمان می‌کنی کوه‌ها جامد و ساکنند در حالی که مثل ابر در حرکتند معلوم است که این تعبیر با حوادث روز رستاخیز سازگار نیست، چرا که این حوادث طوری آشکار است که به تعبیر قرآن از مشاهده‌ی آن‌ها مادران کودکان شیرخوار خود را فراموش می‌کنند و زنان باردار سقط جنین می‌کنند و مردم از شدت وحشت مثل مستانند در حالی که مست نیستند. (حج/2)

2ـ تعبیر به حرکت ابرها متناسب حرکات یکنواخت و نرم و بدون سرو صداست نه انفجارهای عظیم که صدای رعدآسایش گوش‌ها را کر می‌کند.

3ـ تعبیر بالا نشان می‌دهد کوه‌ها در حالی که به ظاهر ساکن هستند در واقع و در همان حال به سرعت حرکت می‌کنند (دو حالت از شیء واحد را بیان می‌کند).

4ـ تعبیر به اتقان که به بعضی منظّم ساختن و محکم ساختن است نیز با زمان برقراری نظام جهان است نه زمانی که این نظام فرو می‌ریزد و متلاشی می‌شود.

5ـ جمله «إِنَّهُ خَبيرٌ بِما تَفْعَلُونَ» (نمل/88) مخصوصاً با مضارع بودن تفعلون نشان می‌دهد که مربوط به دنیاست چرا که می‌گوید او از اعمال شما که در حال و آینده انجام می‌دهید با خبر است حال اگر مربوط به پایان این جهان می‌بود می‌بایست گفته می‌شد «ما فعلتم (کاری که انجام دادید)».

مجموعه‌ی قراین نشان می‌دهد که این آیه یکی از عجایب آفرینش را بیان می‌کند؛ یعنی کوه‌ها را که ما ساکن می‌انگاریم با سرعت در حرکتند، مسلّماً حرکت کوه‌ها بدون حرکت زمین‌هایی که به آن‌ها متّصل هستند معنی ندارد. پس معنای آیه این طور می‌شود: زمین با سرعت حرکت می‌کند که سرعت آن در حرکت انتقالی به دور خورشید از این هم بیشتر است. (رضایی اصفهانی، ص185؛ احمدی، ص161)

اما این که چرا کوه‌ها را مثال زده؟ برای این است که کوه‌ها از نظر سنگینی و وزن ضرب‌المثلند و برای تشریح قدرت خداوند بهترین محسوب می‌شود. جایی که کوهی با این قدرت به فرمان خدا همراه زمین حرکت می‌کند قدرت او بر همه چیز به ثبوت می‌رسد. (مکارم شیرازی، 567/15)

در نتیجه آیه‌ی مورد بحث از معجزات علمی قرآن است؛ چرا که می‌دانیم اوّلین کسانی که حرکت زمین را کشف کردند گالیله‌ی ایتالیایی و کپرنیک لهستانی در قرن 16 و 17 بودند ولی قرآن حدود یک هزار سال قبل از این حقیقت پرده برداشت و حرکت زمین را به صورت فوق به عنوان یک نشانه‌ی توحید مطرح ساخت. گفتنی است برخی از فلاسفه در عین قبول تفسیر دوم یعنی اشاره به حرکت کوه‌ها آیه را ناظر به حرکت جوهری دانسته‌اند و این آیه را مؤیّد و هماهنگ نظریه‌ی معروف حرکت جوهری می‌دانند. در حالی که تعبیرات با آیه سازگار نیست؛ زیرا تشبیه به حرکت ابر تناسب با حرکت در مکان دارد نه حرکت در جوهر. بنابراین ظاهر آیه فقط یک تغییر را می‌پذیرد. که آن حرکت مکانیکی به دور خود و خورشید است (همان) در آیات دیگری نیز می‌توان اشاره به حرکت زمین را یافت که برخی از این آیات با تعبیر «فراشاً» (بقره/2) «مهداً» (طه/52) «قراراً» (نمل/6) به حرکت آرام و منظم زمین اشاره کرده‌اند که هم‌سو با نظر دانشمندان می‌باشد که حرکت انتقالی زمین را به دور خورشید و با سرعت زیادی (در هر ثانیه 30کیلومتر) تصدیق می‌کند. (رضایی، ص77-76)

3ـ در پایان به اعجاز علمی قرآن در زمینه‌ی زیست‌شناسی می‌پردازیم که در زمینه‌ی اسرار خلقت و آفرینش انسان در مراحل مختلف آفرینش او از آب، نطفه منی و... اشاره دارد. در این آیات برخی از مسایل پزشکی آن هم در جامعه و زمانی که بسیاری از علوم پزشکی ناشناخته بود مطرح می‌شود؛ مسایلی که امروزه با پیشرفته‌ترین وسایل کشف می‌شود. حال آن که آن زمان هیچ کدام از این وسایل نبود و هیچ علمی هم به وجود آن‌ها وجود نداشت. آری قرآن چهارده قرن پیش در ضمن آیاتی که با تراب و طین همراه است آفرینش انسان را از خاک مطرح می‌کند مطلبی که علوم جدید امروزه به آن دست می‌یابد که بنیان ساختمانی انسان‌ها را از خاک می‌داند و می‌گوید نطفه‌ی زن و مرد متشکّل از همان مواد و عناصر متشکّله‌ی زمین است. (رضایی اصفهانی، ص462؛ مکارم شیرازی، ص396)

اما همان طور که در ابتدای بحث اشاره شد که همه‌ی آیات قرآن مشتمل بر اعجاز علمی نیستند و برخی از موارد ادّعایی تنها از لطایف قرآنی است. به ذکر نمونه ای از مطالب زیستی می‌پردازیم که برخی سعی دارند آن را اعجاز علمی بدانند در حالی که قراین خلاف آن را ثابت می‌کند.

نظریه‌ی تکامل داروین: در مورد آفرینش موجودات زنده اعم از گیاهان و جان‌داران در بین دانشمندان علوم طبیعی دو فرضیه وجود دارد:

1ـ فرضیه‌ی تکامل انواع یا ترانسفورمیسم که قایل به این است که موجودات در ابتدا به صورت تک سلولی بوده‌اند و بی‌جان که با یک جهش در شرایط خاص نخستین موجود زنده به وجود آمد که این موجود به تدریج تکامل یافت تا کامل‌ترین حقله‌ی آن که انسان است را امروز مشاهده می‌کنیم.

2ـ نظریه‌ی ثبوت انواع یا فیکسیسم که قایل به این است که همه‌ی موجودات در آغاز به شکل کنونی بودند و هیچ نوعی به نوع دیگر تبدیل نشده است و انسان هم در این سیر، خلقت مستقلّی را داراست. (رضایی اصفهانی، ص264؛ قرشی، ص18)

طرفداران نظریه‌ی تکامل برای اثبات مدّعای خود به دلایلی از قبیل شباهت جنین انواع حیوانات قبل از تکامل در رحم مادران، شباهت اسکلت موجودات مختلف و تفاوت فسیل‌های موجودات مختلف که طبق علم دیرین‌شناسی موجودات زنده از ساده به کامل‌تر تغییر شکل یافته‌اند استناد کرده‌اند که در ردّ ادّعای این گروه گفته شده: هر چند قراین می‌تواند احتمال تکامل را در ذهن به وجود آورد ولی هیچ کدام از این احتمال قانع کننده نبوده و برای تبدیل این فرضیه به قانون علمی و قطعی باید از طریق عقلی یا حس و تجربه اقدام شود که عقل و فلسفه در این امور راهی ندارد و دست تجربه هم از حوادث میلیون‌ها سال قبل کوتاه است؛ در نتیجه دلایل ارائه شده از سوی طرف‌داران نظریه‌ی تکامل نمی‌تواند آن را از سطح فرضیه فراتر ببرند و همواره این نظر به عنوان فرضیه‌ی تکامل مطرح است نه اصل و قانون (رضایی اصفهانی، ص261؛ طباطبایی، ص24؛ مغنیه، ص474)

 قرآن و نظریه‌ی تکامل

در بحث انطباق نظریه‌های مختلف بر قرآن باید توجّه داشت که ما این اجازه را نداریم هر نظریه‌ای را صرف شهرت و جا افتادن آن نظریه در اذهان مردم به قرآن مستند کنیم. برای این کار و استناد نظریه‌های علمی بر قرآن، باید صبر کرد تا زمانی که آن نظریه به قطعیت برسد تا حدّی که حدّاقل نظر دیگری در مقابل آن مطرح نباشد. مثلاً در مورد تسخیر ماه با توجّه به پیشرفت علم روز نه تنها می‌شود آن را منطبق بر قرآن نمود بلکه این یکی از ابعاد اعجاز قرآن نیز می‌باشد. یعنی با گذشت 1400 سال برخی از بطون و معانی آیات برای ما روشن شده به طوری که امروز به خوبی می‌فهمیم معنی مسخّر شدن کرات و آسمان‌ها چیزی فراتر از معنی ظاهری است که قرن ها پیش تصوّر می‌شده است و می‌توان سفر به آن‌ها را نیز در آن گنجاند. پس ما حق نداریم تنها با حدس و گمان هر نظریه‌ای را بر قرآن منطبق کنیم چون این عمل خطر بسیار بزرگی دارد و آن این است که بعد از اثبات شدن بطلان آن نظریه گروهی که از اشتباه در تفسیر اطّلاع ندارند در صحّت مطالب قرآن شک و تردید کنند. در مورد نظریه‌ی تکامل هم موضوع به همین قرار است چون این نظریه تنها در حد یک فرضیه است نه بیشتر از طرفی نظریه‌ی ثبات انواع در مقابل آن مطرح می‌باشد که بیشتر با مفاهیم قرآنی سازگاری دارد پس ما اجازه نداریم مفاهیم والای قرآن را تا این اندازه به تنزّل بکشانیم که بخواهیم آن‌ها را با نظریه‌ای غیر قطعی منطبق کنیم. آقای صافی گلپایگانی در مورد این نظریه می فرمایند: آیاتی که برخی آقایان به عنوان مؤیّد این نظر مطرح می‌کنند با این نظریه و حتّی برخی از آن‌ها با این بحث انطباق ندارند. مثلاً آیه‌ی11 سوره‌ی اعراف اصلا دلالت بر موجودات و جهان از یک یاخته‌ی تک سلولی نمی‌کند و تنها اصل مخلوق بودن انسان‌ها و موجودات را مطرح می‌نمایند و نمی‌تواند مؤیّد خوبی برای این مسأله باشد. ایشان عقیده دارند برای تطبیق این‌گونه نظریه‌ها باید صبر کرد و منتظر پیشرفت علم شد و از معارف والای قرآنی برای تطبیق این نظریه نکاست. به نظر ایشان و بیشتر مفسّرین قرآن، اسلام بر آفرینش موجودات به ویژه نوع انسان به صورت مستقل اعتقاد دارد و نظریه‌ی تکامل از نظر ایشان مردود می‌باشد. (صافی گلپایگانی، نرم افزار گنجینه علمی، کتاب به سوی کردگار)

نتیجه این که ظاهر آیات قرآن به علوم بشری با فرمول‌ها و جزئیات آن دلالت ندارد و اگر با توجّه به بطون علم پیامبر و ائمه(علیهم‌السّلام) کسی چنین چیزی را اثبات کند از محل بحث خارج است و علم آن مختص به ائمه است بله در قرآن اشاراتی به بعضی علوم شده ولی همه‌ی علوم بالفعل در قرآن مذکور نیست. از طرفی علومی هم که در قرآن ذکر شده را نمی‌توان با هر نظریه‌ای که در عرف مشهور شد منطبق کرد چون برخی از این علوم ثابت نشده‌اند و این کار باعث استخفاف قرآن می‌شود و باید همواره در خاطر داشته باشیم که قرآن کتاب هدایت است نه کتاب علمی. تمام احتیاجات دینی و هدایتی مردم در قرآن به تفصیل یا مجمل ذکر شده است و بحث نکردن از مطالب علمی نمی‌تواند خدشه‌ای در کتاب هدایت وارد آورد.

 فهرست منابع:

1ـ قرآن کریم، ترجمه‌ی ناصر مکارم شیرازی.

2ـ احمدی، حبیب الله، زیباترین سخن، قم، فاطیما، 1380.

3ـ برقی کاشانی، مرتضی، قرآن و علوم روز، بی جا، تابان، 1380.

4ـ جوان آراسته، حسین، درسنامه علوم قرآنی، قم، بوستان کتاب، 1383.

5ـ رضایی، حسن رضا، صباح قرآن دارای چه اعجازی است که دشمنان در پی مشابه سازی آن هستند، قم، بهار و تابستان، 1383.

6ـ رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، قم، پژوهش‌های تفسیر و علوم قرآن، 1386.

7ـ طباطبایُی، محمد حسین، محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1386.

8ـ قرشی، علی اکبر، احسن الحدیث، تهران، بعثت، 1366.

9ـ قزوینی، مجتبی، بیّنات، اعجاز قرآن از دیدگاه شیخ مجتبی قزوینی، قم، 1382.

10ـ مغنیه، محمد جواد، کاشف، بیروت، دارالعلم للملائین، چاپ سوم، 1981قمری.

11ـ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب اسلامیه، 1361.

شماره نشریه:  شمیم نرجس شماره 19


تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (2126)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

وب سایت

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

Escort