فصلی برای رویش

ramezan

 

 نقش ماه رمضان در تربیت و رشد معنوی/ عذرا مرادی

 

 

ماه  رمضان سرآغاز فصلی نو در حیات معنوی مسلمانان است که باید آمادگی لازم را برای حضور در ضیافت باشکوه الهی به دست آورند و خود را لایق آن درگاه کنند.

رمضان مدرسه‌ای تربیتی است که در آن مسلمان مؤمن تمرین می‌کند تا اراده‌اش را برای اجرای دستورات خداوند تقویت کند و در برابر احکام الهی خاضع باشد.

در این ولادت دوباره‌‌ای که به جریان می‌افتد می‌کوشیم تا آگاهی معنوی، درک روحانی و اندیشه‌های متعالی خود را تعمیق بخشیم تا این ماه به یک پدیده‌ی گذرا در جریان حیات تبدیل نشود بلکه به عنوان عنصری پایدار در روند مستمر و رو به رشد حیات معنوی باقی بماند.

 پرسش این است که تأثیر این ماه در تقویت حیات معنوی و ارتقای شخصیت اسلامی چگونه به وقوع می‌پیوندد؟

پاسخ به این سؤال بر سه محور اساسی متمرکز است:

 

محور اوّل: نقش سازنده‌ی روزه

روزه از برنامه‌های مترقی و متعالی اسلام است که ضامن سعادت دنیا و آخرت و تأمین کننده‌ی بهداشت جسم و تزکیه‌ی روح است.

قالب مادّی و ظاهری آن، دست‌کشیدن از خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها و برخی لذّت‌های خاص است؛ امّا در بعد روحانی و معنوی، عملی است که انسان آن را به قصد تقرّب به خداوند انجام می‌دهد.

ثمره‌ی پیوند این دو جنبه، یک نوع بیداری معنوی اثر بخش است که از کُنه اراده جوشش می‌کند. اراده‌ای ثابت و استوار در جریان حرکت روح که پیوسته به انسان الهام می‌کند مراقب احساسات درونی ، افکار خاص و رفتار‌های عملی خود باشد. این امر از طریق کنترل روزانه‌ی لذّت‌های معمولی که پیش از این از آن‌ها استفاده می‌کرد، تحقّق می‌یابد. خودداری از این لذّت‌ها با انگیزه‌ی تقرّب به خدا و کسب رضوان او انجام می‌شود. انگیزه‌ای که براساس عشق به خالق و خوف از نارضایتی اوست. این انگیزه به عنوان مهم‌ترین هدف حیات انسانی تمام وجودش را فرا می گیرد و به گونه ای اثر بخش، در طرز فکر، احساسات، رفتار و در تمام ابعاد شخصیت انسان بازتاب می یابد.

این یک اصل کلّی و ثابت است. تقرّب به خدا ممکن نیست مگر زمانی که تمام هستی انسان طیّ حرکتی پایدار و گسترده متحوّل شود و در این مسیر قرار گیرد. آن‌جاست که تربیت جهت‌دار و سازنده‌ی اسلامی شکل می‌گیرد. وقتی که تنها دل‌مشغولی و دغدغه‌ی انسان قرب الهی و دست‌یابی به مقام رضوان باشد؛ به این اعتبار که خداوند نهایت تمام غایات و مقاصد است. این است معنای عبودیت که از آن به خضوع بی قید و شرط تعبیر می شود:

«قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. لاَ شَرِیکَ لَهُ وَبِذَلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ ؛ بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگی و مرگ من، همه برای خداوند پروردگار جهانیان است. همتایی برای او نیست؛ و به این فرمان داده شده‏ام، و من نخستین مسلمانانم!» (انعام ۱۶۲و ۱۶۳)


روزه و تقوا

خداوند روزه را واجب کرده تا انسان از طریق روزه به تقوا دست یابد:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛  ای افرادی که ایمان آورده‏اید! روزه بر شما نوشته شده، همان‏گونه که بر کسانی که قبل

از شما بودند نوشته شد، تا پرهیزکار شوید»(بقره، ۱۸۳) .

روزه تشریع شد تا روح تقوا در جان انسان، تفکّر تقوایی در اندیشه‌اش و حرکت تقوامدارانه در حیاتش رسوخ کند و در نهایت انسانی متّقی باشد که از خدای خود خوف و

خشیت دارد. چنین انسانی برای حرکت بر مسیر تقوا نیاز به قدرت قانون و امر و نهی دیگران ندارد بلکه درک این حقیقت که خداوند حاکم بر او و تمام هستی است برایش کافی  است تا مراقب اعمالش باشد، از ظلم بپرهیزد، حدود الهی را پاس بدارد، حقوق دیگران را محترم شمرد و در حقّشان تعدّی و تجاوز نکند. در مقابل منکرات خوددار باشد و در تمام عرصه‌های زندگی، اعم از فردی و اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و … بر محور تقوا گام بردارد.

 

بُعد اجتماعی روزه

روزه بُعد اجتماعی شخصیت انسان را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. مسلمانان اعمّ از توانگر و تنگدست یک ماه تمام باید گرسنگی را تحمّل کنند. بنابراین نوعی مساوات همگانی و به دنبال آن احساس همدلی و همدردی و مهربانی نسبت به همنوعان ایجاد می‌شود. توانگران گرسنگی و محرومیتی را که برای برخی به جهت شرایط اقتصادی دشوار پیش می‌آید، درک می‌کنند؛ احساس مسئولیتی در آنان ایجاد می‌شود که به شکل فردی یا گروهی برای تغییر این وضعیت و یاری ایشان تلاش کنند.

گاه روزه در افق وسیع‌تری انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ از احساس گرسنگی و حرمان، گرسنگی و تشنگی روز قیامت را به خاطر می‌آورد؛ آن‌جا که به میزان اعمال ناشایستی که مرتکب شده، توقّفش در صحرای محشر طولانی‌تر شده و عبورش از پل صراط دشوارتر:

«وَ اذْکُرُوا بِجُوعِکُمْ وَ عَطَشِکُمْ فِیهِ جُوعَ یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ عَطَشَهُ؛ در این ماه باگرسنگى و تشنگى خود، گرسنگى و تشنگى روز قیامت را بیاد آورید.»(شیخ صدوق، امالی، ص۱۵۴).

این یادآوری او را به فکر تدارک قیامت می‌اندازد و در دنیا هر روز به محاسبه‌ی نفس خود می‌پردازد و سعی و تلاش در اطاعت از فرمان خداوند و انجام اعمال صالح می‌کند.

بدین ترتیب روزه بهترین یاور انسان بر تزکیه‌ی نفس، مبارزه با شیطان و نفس امّاره است.  انسان را برای دست‌یابی به صفات حمیده و اخلاق پسندیده تربیت می‌کند از جمله تربیت انسان بر صبر  به ویژه صبر در برابر معصیت و تربیت او بر انفاق و گشاده دستی، حلم و بردباری، عفاف و حیا و دوری از اخلاق زشت و سخنان باطل و ظلم و جهالت و …

 

محور دوم: تلاوت قرآن

قرآن کریم این صراط مستقیم و کتاب هدایت‌گر و جدا کننده‌ی حق از باطل، در این ماه پر برکت نازل شده‌است. متون اسلامی و کلمات گهربار معصومین(علیهم السلام) بر قرائت قرآن در این ماه بسیار تأکید کرده‌اند، چنان‌که خواندن یک آیه از آن  را برابر یک ختم قرآن در ماه‌های دیگر دانسته‌اند (بحار الانوار، ج ۹۳، ص۳۴۱).

در این ایّام اثربخشی قرآن متأثّر از فضای تلاوت، متفاوت و چندین برابر می‌شود. انسان می‌تواند از فضای معنوی و حیات‌بخش رمضان که با معنویت قرآن آمیخته است، حدّاکثر بهره را ببرد و ظلمت‌ها و تیرگی‌ها را با نور قرآن از دل و جان خویش بزداید.

افزون بر این هنگام تلاوت با تفکّر و تدبّر در دریای بیکران حقایق قرآن، معرفت و بصیرت کسب می‌کند. فکر و اندیشه اش را اصلاح کرده، از نصیحت‌های آن پند گرفته و شخصیت اسلامی خود را رشد می‌دهد. زیرا قرآن کریم راهنمایی روشن و تنها مرجع همیشگی و پاسخ‌گو و برآورنده‌ی همه‌ی نیاز‌های بشر است وسؤالات مختلف او را در حوزه های مختلف عقیدتی و فلسفی‌ و مسائل مربوط به جهان آفرینش و خلقت انسان و مباحث تاریخی، اخلاقی و تربیتی، به پرسش‌هایش در علوم طبیعی، ریاضی و… پاسخ می‌دهد.

در ماه رمضان جلسات درس و بحث و تفسیر قرآن رونقی دیگر دارد. انسانِ حقیقت‌جو و ولایت‌مدار که معتقد و مؤمن به ملازمت قرآن و عترت است، در محضر معصوم(علیه‌السّلام)  این مظهر تام الهی و واسطه‌ی فیض ربوبی می‌نشیند و گوش جان به سخنانش می‌سپارد. از بیان و تفسیر قرآن ناطق و تجسّم یافته، سود جسته و از طریق رهبری انسان کامل مسیر دست‌یابی به کمال را می‌پیماید؛ به میزان قابلیت و ظرفیت خود، مفهوم آیات را شناخته و به آن‌ها ‌عمل می‌کند.

 

محور سوم: دعا

دعا از برجسته ترین اعمال عبادی است. دعا زمزمه‌ی بندگی و بهترین تغذیه‌ی عاشقان در ماه رمضان است که عطش درونی انسان را به معنویات برطرف می‌کند.

دعا و عبادت در مکتب اهل بیت(علیهم‌السّلام)  عامل رشد و تکامل است نه موجب رکود و تخدیر. به هیچ وجه انسان را به انزوا نمی‌کشاند بلکه وی را به گونه‌ای مؤثّر با حیات

پیوند می‌دهد. انسان با دعا در یک سفر معنوی در قلمرو حکومت الله، نیاز خود را از هر چه غیر خداست بریده و به مبدأ لایزال الهی متوسّل می‌شود.

در این ماه ادعیه‌ی کوتاه و طولانی فراوانی وجود روزه‌دار را روشنایی می‌بخشد؛ دعاهایی با مفاهیم والا و استوار که از زبان پاک‌ترین انسان‌ها انشاء شده است. این سرمایه‌های عظیم، سرشار از تعلیمات ناب عقیدتی و ارشادهای تربیتی اخلاقی است و ذهن و قلب روزه دار را برای ایجاد ارتباط با معانی والای آن آماده کند تا دستورات شریعت را با جان و دل بپذیرد و در برابر تکالیف الهی به ویژه روزه این هدیه‌ی خاص خداوند سر تسلیم فرود آورد.

انسان مؤمن در دل شب‌های ماه مبارک، در آن لحظات والای عروج نفس، در فضایی که نهایت قرب به مولا را دارد، اشک می‌ریزد؛ با التماس و تضرّع به ضعف خود در پیشگاه عظمت

خالق یکتا اعتراف می‌کند و عاجزانه توبه و استغفار می‌‌نماید:

مولای من! منم کودکی که پروریدی، منم نادانی که دانایش نمودی، منم گمراهی که هدایت کردی، منم افتاده‌ای که بلندش نمودی، منم هراسانی که امانش دادی و گرسنه‌ای که خوراکش دادی،  تشنه ای که سیرابش کردی و برهنه‌ای که لباسش پوشاندی و تهیدستی که توانگرش ساختی و ناتوانی که نیرومندش نمودی و خواری که عزیزش فرمودی و بیماری که شفایش دادی و خواهشمندی که عطایش کردی و گنهکاری که گناهش را بر او پوشاندی و از نواقص و کسالت و سستی و ترس و بخل و غفلت و ذلّت و مسکنت و هر‌گونه و نیّت و عمل زشت به او پناه می‌برد( رک: همان، ص ۵۹۷).

برخی از دعاهای این ماه جنبه‌ی اجتماعی دارند. به روزه‌دار روحیه‌ای می‌بخشد تا علاوه بر مشکلات خود، مصائب و مشکلات دیگران را نیز ببیند و درک کند و نه تنها برای خود که برای همه‌ی انسان‌ها دعا کند:
خدایا! هر فقیری را بی نیاز گردان، هرگرسنه ای را سیر نما، هر برهنه ای را بپوشان، هر غریبی را به وطن برگردان، هر اسیری را آزاد فرما، همه‌ی مفاسد امور مسلمین را اصلاح فرما و…(رک : همان
، ص ۶۱۷ و ۶۱۸، از دعاهای هر روز ماه رمضان).

دعا به مسلمان مؤمن می‌آموزد به دو منبع هدایت و میزان حق و باطل یعنی قرآن و عترت تمسّک کند و از ایشان راهنمایی بخواهد. از آغاز ماه، قرآن را با فهم و درک و اثر پذیری تمام تلاوت می‌کند تا به لیله القدر می‌رسد.در پناه قرآن به عترت متوسّل می شود و پیوندی عمیق بین خود و این انسان‌های کامل و معصوم برقرار می‌کند.

هم‌چنین دعا برای روز موعود و روز مهدی منتظر، امید بخش همه انسان‌های ستمدیده و به استضعاف کشیده را به خاطر روزه‌دار می‌آورد. او برای رسیدن دولت کریمه و حکومت عدالت گستر جهانی با کلماتی پویا و جنبش‌آفرین و رشد دهنده به درگاه پروردگار دعا می‌کند که این خود از انواع یارى کردن به زبان است:

«اللهم إنا نرغب إلیک فی دوله کریمه تعز بها الإسلام وأهله وتذل بها النفاق وأهله»( مح اصفهانی، مکیال المکارم، ، ج ۲ ، ص ۳۴).

منابع:

قرآن کریم، ترجمه آیه الله مکارم شیرازی. 

شیخ صدوق، امالی، موسسه بعثت، قم، ۱۴۱۷ه. ق. 

مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، مؤسّسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۳ه. ق. 

کفعمی، مصباح المتهجد، مؤسّسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۳ه. ق. 

اصفهانی، محمد تقی ،مکیال المکارم، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۲۱ه. ق.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا