در سال ۱۹۵۴ تلگرافی طولانی از طرف کارلند نایب رئیس جمعیت دوستداران خاورمیانه به آیتالله کاشف الغطا زده شد و از ایشان دعوت شد در کنگرهی ارزشهای اخلاقی اسلام و مسیحیت که در بحمدون لبنان برگزار میشود شرکت کند. آیت الله کاشف الغطا در پاسخ بسیار کوتاه نوشت: نمیتوانم شرکت کنم.
ایشان در کنگره شرکت نکرد امّا بعد از ردّ دعوت در مدّت کوتاهی قبل از اجرای کنگره پاسخی به اهداف پشت پرده داده و نقشههای اصلی کنگره را برملا ساخت. وی پاسخ خود را با نام «المثل العلیا فی اسلام لا بحمدون» به چاپ رساند و یکی از دوستانش را کتاب به محلّ برگزاری کنفرانس فرستاد تا کتابها را میان شرکتکنندگان منتشر نماید.
نماینده به لبنان رفت و کتاب را میان اعضای کنفرانس پخش کرد و با بسیاری از شرکتکنندگان صحبت نمود و دیدگاه کاشف الغطا را دربارهی استعماری بودن کنگره مطرح کرد. او اظهار میکند که بعد از پخش کتاب، هر یک از شرکتکنندگان گیج و مبهوت به گوشهای رفته و در سکوت غرق شدند. گویی تاره فهمیده بودند که فریب استعمارگران را خورده بودند وکلاه، سرشان رفته است. سرانجام کار به جایی رسید که هیأت مدیرهی کنگره ناگزیر شد ادامهی جلسههای کنگره را در پشت درهای بسته برگزار کند.
آیتالله کاشف الغطا در این نامه به دولت آمریکا که در زیر پوشش نام جمعیت دوستداران خاورمیانه میخواست از دانشمندان مسلمان و مسیحی به عنوان اهرم فشاری علیه شوروی (کمونیسم) استفاده کند و منافع خویش را تثبیت نماید، پاسخ دندانشکنی داد. این مرجع تقلید چنان از جنایتهای امریکا در جهان سخن به میان آورد که هر خوانندهای را به شگفتی وامیداشت؛ زیرا در آن سالها رسانهها پیشرفت نکردهبودند و ارتباطات به گستردگی امروز نبود. اکنون بخشهایی از این نامه را میخوانیم:
– ای مردم امریکا، ای دولت ایالات متّحده، ای دولت انگلیس،… آیا شما برای معنویتها ارزش قائلید فیلسوفان میگویند: کسی که فاقد چیزی است، نمیتواند آن را به دیگران بدهد.
– امروز از ما میخواهید با شما در کنگرهها بر سر یک میز بنشینیم و دربارهی ارزشهای معنوی به مذاکره بپردازیم آیا خونهایی که در ایران، سوریه، مصر و لبنان ریخته میشود ناشی از توطئهی شما نیست؟
– شما فلسطین را ذبح کردید امّا به دست دولتهای عربی بلکه به دست دولتهای اسلامی تا ذبح شرعی باشد به دست مسلمان و رو به قبله تا برای شما و صهیونیستها خوردن آن حلال باشد چرا که شما اهل دین و در پی ارزشهای معنوی هستید.
– مصالح ما هیچ ارتباطی با مصالح امریکا ندارد آنها فقر، نادانی و عقبماندگی ما را میخواهند و ما خواهان سعادت و پیشرفتیم. آنها میخواهند که ما به جان یکدیگر بیفتیم و ما به دنبال برادری و اتّحادیم.
– امریکا به اسرائیل کمکهای نقدی میدهد و اسلحهی فراوان در اختیار او میگذارد و امّا دربارهی کشورهای عربی به جز وعدهی توخالی هیچ چیز نمیدهد و اگر اسلحه را به کشورهای عربی بدهد بدین شرط است که با اسرائیل نجنگد شگفتا اگر ما با اسرائیل نجنگیم با که بجنگیم؟ ما جز اسرائیل دشمنی نداریم.
– ما نمیدانیم برای کدام مصیبت بیشتر بگرییم اینکه مسلمانان با دست خود یکدیگر را نابود میکنند و یا اینکه دولتهای استعمارگر برای نابودی مسلمانان با یکدیگر مسابقه میدهند؟
– اخلاق، فضیلت و انسانیت در دنیا به دست شما سقوط کرده است. آیا در بین یهودیان و مسیحیان از اندرزهای تورات و انجیل دیده می شود؟
منابع
۱. سمّاک امانی، محمّد رضا، دیدار با ابرار، کاشف الغطا، بیجا، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲.
۲. احمد بهشتى، زندگى، شخصیت و آثار آیت اللّه محمد حسین کاشف الغطا، http://www.dte.ir.