زهرا پوراحمد
غفلت
غفلت، راههای معرفتی را که خداوند برای انسان قرار داده است مسدود و آنها را غیر قابل استفادهمیکند. خداوند چشم، گوش و دل در اختیار انسان قرار داده تا در مسیر شناخت و معرفت از آنها استفادهکند؛ ولی شخص غافل آنها را در تشخیص درست از نادرست بهکار نمیبرد بلکه سرش را پایین انداخته، به مقتضای غریزه، کور و بدون آن که توجه کند که حق و باطلی هست، عمل میکند. (رک. مصباح یزدی، ۱۳۷۸، ص۱۴۸)
امیرالمؤمنین میفرمایند: «الغفله ضلال النفوس»: غفلت گمراهی جان است. (خوانساری، ۱۳۶۶، ج۱، ص۳۶۹) در حدیث دیگری میفرماید: «نعوذ بالله من سبات العقل»؛ از خواب و تعطیلی عقل به خدا پناه میبریم. عقل بشر آن جا که نمی فهمد، معطل و آنجا که میفهمد ولی کاری نمیکند خاموش است. عقل، چه عقل نظری و چه عقل عملی باید کوشا و فعال باشد. اگر کسی بیدار باشد این بیداری با حرکت آمیخته است. اول، بیداری از خواب، آنگاه ایستادگی و آنگاه سیر است. (جوادی آملی، ۱۳۷۸، ص36 ) در این نوشتار به راه کارهایی عملی برای رهایی از غفلت اشاره میکنیم:
رهایی از غفلت
۱ . عبادت: آنگاه در تهذیب روح و تزکیهی جان مؤثر است که عبادت کننده به مضامینش عارف و معتقد باشد و آنها را در ذهن خود حاضرکند؛ اما اگر در متن عبادت، غفلت داشته باشد، دیگر راه برای تزکیهی او نیست. غفلت به تعبیر ائمه چرک است. وقتی آینه شفاف دل را چرک بپوشاند، چیزی را نشان نخواهد داد و اگر ما در متن عبادت، گرفتار غفلت و چرک شویم، راهی برای تهذیب روح نداریم. (جوادی آملی، ۱۳۷۸، ص32) از این رو انسان باید اوّلاً مواظب جلسات، خواندنیها، شنیدنیها، خوردنیها و پوشیدنیهای خود باشد. (همان، ص۳۴)
۲. یاد مرگ: «إِنَّ السَّاعَهَ لَآتِیَهٌ» یاد قیامت، بهترین وسیلهى تذکّر و غفلت زدایى است. (قرائتی، ۱۳۸۳، ج۱۰، ص۲۷۸)
۳. توجه و انس دائم با قرآن: تلاوت و تدبّر در قرآن، چنانچه دو شرط اساسی در آن رعایت شود اول اینکه به قصد بیدار شدن از خواب غفلت و ایمان به آن خوانده شود؛ و دوم اینکه حتماً در آن تدبّر شود. (گنجی فرد، 1383، ص ۶۴)
۴. ترک دنیازدگی: توجه بیش از حد لزوم به دنیا و لذّتهای سیری ناپذیر آن، انسان را به گونهای پرورش میدهد که دائم در اندیشه استفادهی هر چه بیشتر از مواهب دنیوی باشد و چون به هر مرحلهای دست مییابد، باز آرام نمیگیرد و میکوشد تا بیشتر به دست آورد تا جایی که به هلاک او منجر شود، چنانکه در ابتدای سورهی تکاثر میخوانیم: «أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ» زیادت طلبی شما را به هلاکت انداخت. بدیهی است در جریان این تقلّای مذبوحانه برای کسب دنیا هرگز خداوند در ذهن و خاطر او حضور نخواهد داشت. (رک.کاویانی، ۱۳۹۲، ص ۳۵)
۵. روزه گرفتن: اگر قرآن فرجام نسیان خدا را آتش الهی میداند، در مقابل میبینیم در روایات، روزه را سپر این آتش معرفی میکنند، یعنی روزه عاملی است برای زدودن گرد نسیان از یاد خدا. پیامبر اعظم فرمودند: «علیک بالصوم فإنّه جنه من النار»؛ بر تو باد به روزه گرفتن، زیرا سپری است در مقابل خشم الهی. (کاویانی، ۱۳۹۲، ص ۳۶)
۶. دعا و ذکر: اذکار دینی افزون بر آن که از انسان غفلت زدایی میکند، معارف الهی را نیز آموزش میدهد و رهتوشهی معرفتی مسافران به سوی خدا را فراهم میسازد، چنانکه ذکر شریف «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» از گنجینههای عرشی است. امام باقر در تفسیر این ذکر فرمودند: آنجا که قدرتی را به جا صرفکرده و خدا را اطاعت کردهاید، این قدرتِ بر اطاعت، از ناحیهی خداست و آن جا که معصیت نکردهاید، در حقیقت عنایت الهی بین شما و آن معصیت حائل شده است. (جوادی آملی، ۱۳۷۸، ص ۳۹ و۴۰)
۷. فضول نبودن و عقول بودن: ما همواره به بیرون از خود مینگریم و از خود غافلیم و در حقیقت «فضول» هستیم نه «عقول»؛ فرق «فضول» و «عقول» این است که انسان عقول، ابتدا به درون و آنگاه به بیرون مینگرد، ولی انسان «فضول» همواره به بیرون از خود مینگرد و این مشکل ماست. (جوادی آملی، ۱۳۷۸، ص ۲۸)
۸. توسّل به اهل بیت عصمت و طهارت و محزون شدن یا گریه کردن بر مصائب آنها در بیداری نفس انسان نقش مؤثّری دارد. حضور در مجلس روضه و مراسم های شهادت اهل بیت از ویژگیهای علمای بزرگ بودهاست… علامه طباطبایی با وجود مشغله علمی فراوان، از حضور در روضهی اهل بیت غفلت نمیکرد. ایشان در روز شهادت اهل بیت به بیت آیت الله گلپایگانی میرفت و برخی مواقع تا دو ساعت پای منبر سخنرانان مینشستند! (http://aghigh.ir/fa/news)
۹. تفکر در خلقت و صنع پروردگار: اگر کسی بخواهد بیداریاش را تقویتکند میتواند هر روز مثلاً بین الطلوعین بنشیند و مقداری دربارهی صنع پروردگار فکرکند و به این وسیله ایمانش را به خداوند که در کار خلقت است زیاد نماید. (گنجی فرد، ۱۳۸۳، ص۶۶)
۱۰. هم نشینی با صاحبدلان و پرهیز از هم صحبتی افراد ناباب: حواریون به عیسی گفتند: ای روح الله با چه کسی همنشین شویم؟ فرمود: کسی که دیدارش شما را به یاد خدا اندازد و سخنش در دانش شما فزونی ایجاد کند و کردارش شما را به آخرت ترغیب کند. (حکیمی، بیتا، ج۲، ص۵۴۵)
منابع:
* قرآن کریم
* نهجالبلاغه
۱. جوادی آملی، عبدالله، مراحل اخلاق در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۸.
۲. حکیمی و دیگران، محمد رضا، الحیاه، ترجمهی احمد آرام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بیتا، ج۲.
۳. خوانساری، جمال الدین محمد، شرح غررالحکم، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۶.
۴. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ج۱۰.
۵. کاویانی، محمود، قم، بوستان کتاب قم، چاپ دوم، ۱۳۹۲.
۶. گنجی فرد، محمد حسن، یقظه، مشهد، بقیه الله الاعظم، ۱۳۸۳.
۷. مصباح یزدی، محمد تقی، قم، مؤسّسهی آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۸.