محمّدعلی رضاپور
یا محمد ! بخوان مرا ای عشق! از عزیزان بِدان مرا ای عشق!
دوست دارم که با شما باشم پیش چشمت نشان مرا ای عشق !
آب و نوری، نوا! پیمبر عشق بر تو صدها سلام، سرور عشق!
شاعرم، شاعر نجابت او خواهشی، عاشق اجابت او
ابتدای خماریام، اما راهیِ راهِ بینهایت او
پیش چشم دلم جهان،کوچک سر کشیده به پای قامت او
قامتی، استقامتش والا دل کجا و مقام صحبت او
“دلِ کوچک به کارِ عشقِ سترگ!” مشو نومید از کرامت او
دل شده مست و رفته است از دست مست وسرمست، باز، حالت او
چیست عنوان عاشقیهایش؟ “میم، حا، میم، دال” شهرت او
دوست دارم بخوانم از خورشید یعنی از چشم پرعنایت او
عشق من، نام دلکش احمد سرخوشم؛ سرخوش ارادت او