مهارت‌های برقراری ارتباط فرهنگی در قرآن

ertebat

تکتم صادق مسجدی

از ویژگی‌های زندگی اجتماعی، ارتباط افراد با یکدیگر است؛ دنیای امروز دنیای ارتباطات است. بخش عمده‌ای از زندگی ما در ارتباط با دیگران سپری می‌شود. در قرآن کریم، آیات زیادی وجود دارد که درباره‌ی نحوه‌ی «رابطه با دیگران» راهکارها و مهارت‌های مهمی را بیان کرده است؛ در ادامه به مهم‌ترین عناوین این ارتباطات و معاشرت‌ها خواهیم پرداخت.

۱. با یکدیگر رابطه  داشته باشید.

تنها آیه‌ای که در قرآن «ارتباط مسلمانان با یکدیگر» را با واژه‌ی «رابطوا» بیان کرده است، آیه‌ی ۲۰۰ سوره‌ی آل عمران می‌باشد: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ»؛ ای کسانى که ایمان آورده‏اید صبر کنید و ایستادگى ورزید و مرزها را نگهبانى کنید.

گرچه برخی از روایات مراد از «رابطوا» را ارتباط با ائمه‰ عنوان می‌کنند، اما این مطلب از باب تطبیق است نه تفسیر؛ زیرا هنگام نزول آیه‌ی شریفه شخص پیامبر اکرم… زمامدار مسلمانان بوده است و این‌که مسلمانان در هر عصری باید با امام و رهبر خود رابطه داشته‌باشند از مصادیق مرابطه است. اما تبیین و تفسیر مصداق شایع آن، ارتباط مسلمانان با یکدیگر می‌باشد.(جوادی آملی، ۱۳۸۸، ج۱۷، ص۲۱۳) بار معنوی فرمان مرابطه در پرتو همکاری اجتماعی متجلّی است و سعادت و رستگاری جامعه، بی‌روح تعاون و پیوند اجتماعی کامل نخواهد بود.

۲.  در نیکی‌ها کمک کنید.

خداوند درباره‌ی تعاون و همکاری مسلمانان با یکدیگر می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ… تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ…»

آن‌چه در این آیه در زمینه‌ی «تعاون» آمده یک اصل کلی است که سراسر مسائل اجتماعی و حقوقی و اخلاقی و سیاسی را دربرمی‌گیرد. طبق این اصل مسلمانان موظّفند در کارهای نیک تعاون و همکاری کنند ولی همکاری در اهداف باطل و اعمال نادرست و ظلم و ستم، مطلقاً ممنوع است هرچند مرتکب آن دوست نزدیک یا برادر انسان باشد. (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۴، ص۲۵۳)

۳. صابر باشید.

از آیه‌ی ۲۰۰ آل عمران «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ…» به‌دست می‌آید صبر و تحمل، اجتماعی و دسته جمعی است که از آن تعبیر به «صابروا» شده است.

صبر، پایداری در برابر سختی‌ها و ناملایمات زندگی و خویشتن‌داری از شکایت به غیر خداست و صابر کسی است که در صحنه‌های گوناگون آزمون مانند انجام طاعت، پرهیز از معصیت و در تلخی مصیبت، بردباری و پایداری کند.

فرمان صابرو، در آیه‌ی فوق ناظر به صبر جمعی است و همه‌ی مصادیق صبر جمعی را دربرمی‌گیرد. صبر جمعی به معنی با هم صبر کردن است و به مؤمنان می‌فرماید: صبرهایتان را با هم تبادل کنید، نه این‌که هریک به تنهایی صبر کنید، زیرا صبر هر انسانی محدود است و برخی زود می‌رنجند و خسته می‌شوند، پس باید در کارهای اجتماعی با سایر هم‌نوعان صبرکرد و ضعف دیگران را با صبر خود جبران نمود چنان‌که ضعف انسان نیز با صبر دیگران جبران خواهد شد. (جوادی آملی، ۱۳۸۸، ج۱۶، ص۷۷۰)

۴. متحد باشید.  

از عوامل مهم پایداری جامعه، اتحاد و انسجام افراد است و در مقابل آن اختلاف و تفرقه است که به تزلزل و فروپاشی جامعه خواهد انجامید. از این رو خداوند، مسلمانان را به حفظ اتحاد دعوت می‌کند و می‌فرماید: «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ»(آل‌عمران/ ۱۰۳)؛  همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید.

از این آیه به دست می‌آید که تمسک و اعتصام به دین خدا باید گروهی باشد نه فردی، یعنی اگر همه‌ی مسلمانان به دین الهی تمسک کنند ولی این تمسک به گونه‌ی فردی صورت گیرد، نه جمعی، به این آیه عمل نشده است. مانند نماز جماعت که اگر همه‌ی نمازگزاران نماز را به تنهایی بخوانند گرچه اصل نماز را اقامه کرده‌اند ولی نماز جماعت را برپا نداشته‌اند. (جوادی آملی،۱۳۷۷، ج۱۶، ص۲۱۴)  وحدت و دوری از تفرقه یک وظیفه‌ی الهی بر عهده‌ی همه‌ی مسلمانان است که محور آن باید دین خدا یعنی حبل الله باشد. (قرائتی، ۱۳۸۳، ج۲، ص۱۳۴) مراد از حبل الله در قرآن و روایات اهل بیت بیان شده است. (العروسی الحویزی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۷۷ )

به همین خاطر خداوند از تنازع و اختلاف نهی می‌کند: «وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»(انفال/۴۶)؛ و از خدا و رسولش اطاعت کنید و با هم نزاع نکنید که سست شوید و هیبت شما از بین برود، صبر کنید که خدا با صابران است. پس باید در اطاعت و وحدت پایدار باشیم و اگر چیزی برخلاف میل ما بود یا برخلاف میل ما عمل شد صبور باشیم و یکدیگر را تحمل کنیم. (قرائتی، ۱۳۷۴، ج۴، ص۳۳۶)

۵. با یکدیگر مشورت کنید.

مشورت یکی از امور شایسته و پسندیده است که در زندگی انسان امری اجتناب ناپذیر می‌باشد و به این موضوع در آموزه‌های اسلامی توجه ویژه‌ای شده است. مشورت عملی است که به انسان کمک می‌کند تا با استفاده از فرصت‌های فردی و اجتماعی و با آگاهی از کاستی‌ها و نارسایی‌ها، از فرصت‌های فردی و اجتماعی بهتر استفاده کند و برای حل مشکل خود و جامعه تصمیمی درست و راه حلّی مناسب اتخاذ کند.

امام علی† می‌فرماید: «دیدگاه‌های گوناگون صاحب نظران را در هم آمیز و از میان آن‌ها نزدیک‌ترین رأی به صواب و دورترین رأی از خطا را برگزین». (حر عاملی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۲۹)

در قرآن کریم در چندین جا به موضع مشورت و مشاوره پرداخته‌شده‌است که نشان از اهمیت موضوع دارد. خداوند می‌فرماید: «… فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ» (آل عمران/۱۵۹) «از ایشان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در این کار با آنان مشورت کن و آنگاه که تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن».

دلالت آیه بر اهمیت مشورت بدین سبب است که پیامبر… با آن‌که از خرد و اندیشه‌ی برتر برخوردار بود و می‌توانست با کمک وحی تصمیم بگیرد و راه صواب را برگزیند فرمان یافته است تا در تصمیم‌گیری‌های نظامی و سیاسی از فکر جمعی استفاده کند، باشد که از این رهگذر، فرهنگ نظرخواهی و مشورت گسترش یابد و به صورت سنتی ماندگار و فرهنگی نهادینه درآید. (گروه پژوهشی علوم قرآنی و حدیث، ۱۳۸۷، ج۲، ص۴۱۱)

۶. یکدیگر را عفو کنید.

عفو و مدارا و تحمل دیگران، از والاترین ارزش‌های اخلاقی و انسانی و نشانه‌ی تعالی روح و عظمت شخصیت آدمی است. ایجاد جامعه‌ای منسجم و قدرتمند در گرو آن است که افراد آن اندیشه‌ها و سلیقه‌های مختلف را تحمل نمایند و از کنار برخوردهای سفیهانه، با اخلاق کریمانه درگذرند و با عفو و بخشش، کینه‌ها را مبدل به محبت سازند.

وقتی قرآن کریم سیمای پرهیزکاران را به تصویر می‌کشد، تسلط بر خشم و عفو و بخشش را از برجسته‌ترین صفات آن‌ها برمی‌شمارد و می‌فرماید: «أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ* الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»(آل عمران/ ۱۳۳-۱۳۴) این آیه به سه مرحله‌ی برخورد متّقیان به هنگام خشم اشاره‌کرده که همچون سلسله مراتب تکاملی پشت سر هم قرارگرفته‌اند.

نخست: فرو بردن خشم: «وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ»؛

دوم: گذشت از خطای مردم: «وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ»؛

سوم: نیکی کردن: «وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»؛ این مرحله، مرحله‌ای بالاتر از عفو است. (رک. گروه پژوهشی علوم قرآنی و حدیث، ۱۳۸۷، ج۲، ص۲۱۷)

جالب این که قرآن نمی‌گوید مؤمنان غضب نمی‌کنند، چراکه خشم، جزء طبیعت انسان است و در جای خود ـ برای خدا و احقاق حق مظلوم ـ ضرورت دارد، بلکه می‌فرماید: آنان به هنگام خشم نه تنها دست به گناه و جنایات نمی‌زنند بلکه به سراغ عفو و بخشش می‌روند: «وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ». (شوری/۳۷)

البته بی‌تردید مدارا و عفو از ارزش‌های والای انسانی و دینی مورد تأکید اسلام است ولی مداهنه و سازش‌کاری از نظر عقل و شرع کاری ناپسند است. همان‌گونه که خشونت ظالمانه از دید عقل و شرع محکوم و صلابت و قاطعیت مورد ستایش است، در سیره‌ی پیامبر اکرم… گفته‌اند: «رسول خدا… هیچ‌گاه برای شخص خود از کسی انتقام نگرفت اما اگر حرمت‌های الهی شکسته می‌شد برای خدا انتقام می‌گرفت».

۷. به عهد خود وفا کنید.

یکی از اساسی‌ترین ویژگی‌های زندگی جمعی، پای‌بندی به پیمان‌هاست که بدون آن زندگی دشوار و جامعه به هرج و مرج می‌گراید. وفای به عهد یعنی حفاظت از پیمان و انجام بی‌کم و کاست آن که موجب گسترش اعتماد عمومی می‌شود و بستر تلاش‌های گوناگون در زمینه‌های روابط اجتماعی، خطوط اقتصادی و مسایل سیاسی را هموار می‌سازد.

ضرورت وفای به عهد ریشه‌ی فطری دارد و هر انسانی در سرشت پاک خود آن را فرامی‌گیرد. قرآن کریم و روایات اسلامی نیز به پایداری بر عهد تأکید می‌کنند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ» (مائده/۱)؛ ای کسانی که ایمان آوردید به قراردادها(ی خود) وفا کنید.

الف و لام «بالعقود» شامل همه‌ی قراردادها می‌شود. پس مسلمانان باید به همه‌ی پیمان‌ها (با هرکس و هر گروه) پایبند باشند؛ چه قراردادهای لفظی، چه کتبی و چه عملی، پیمان‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و یا خانوادگی، با قوی یا ضعیف با دوست یا دشمن، با خدا (مثل نذر و عهد) یا مردم، با فرد یا جامعه با کوچک یا بزرگ، با کشورهای مختلف منطقه یا قراردادهای بین‌المللی. (قرائتی، ۱۳۸۳، ج۳، ص۱۷)

۸. امانتدار باشید.

امانتداری از اولویت‌های اولیه و از نیازهای اجتماعی بشر به شمار می‌آید و در استواری و ماندگاری جامعه نقش بسزایی دارد. امانت در فرهنگ قرآن مفهوم وسیعی دارد و تمام شئون زندگی سیاسی، اجتماعی و اخلاقی را شامل می‌شود.

خداوند در سوره‌ی نساء درباره‌ی امانت می‌فرماید: «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا» (نساء/۵۸)؛ همانا خداوند فرمانتان می‌دهد امانت‌ها را به صاحبانش بدهید. از این آیه یک حکم عمومی و همگانی به دست می‌آید:  هر مسلمانی طبق صریح این آیه وظیفه دارد که در هیچ امانتی نسبت به هیچ کس (بدون استثناء) خیانت نکند. خواه صاحب امانت مسلمان باشد یا غیر مسلمان. (ر.ک: مکارم شیرازی و دیگران، ۱۳۷۴، ج۳، ص۴۳۰)

امانت سه گونه است:

الف) میان انسان و خدا (وظایف و واجباتی که بر انسان تعیین شده است). (قرائتی، ۱۳۸۳، ج۲، ص۳۱۰)

ب) میان انسان و خودش (مثل علم، عمر، قدرت که در دست ما امانت هستند)

ج) میان انسان و دیگران که شامل اموال، اسرار، اعتبار و آبرو، عهد و پیمان، مشورت و… می‌باشد. (ر.ک: گروه پژوهشی علوم قرآنی و حدیث، ۱۳۸۷، ج۲، صص ۷۵-۷۰)

در روایت‌ها نسبت به امانتداری بسیار سخن گفته شده، امام علی† می‌فرماید: «أفضَلُ الإیمانِ الأمانَهُ» (تمیمی آمدی، بی‌تا، ج۴، ص۵۳۴)

امام صادق† امانتداری را معیاری برای ارزیابی شخصیت معنوی انسان‌ها برشمرده‌اند و فرموده‌اند: «به طول رکوع و سجده‌ی انسان دیده مدوز، زیرا اگر به آن عادت کرده باشد از ترکش بیمناک خواهد بود، به راستی و امانتداری او بنگر که چگونه امانت را پاس می‌دارد». (کلینی، ۱۳۶۳، ج۲، ص۱۰۴)

در مقابل امانتداری، خیانت و امانت شکنی قراردارد که به معنی نافرمانی و ادا نکردن حقوق و وظایف خود درباره‌ی امانت (به معنی وسیع آن) می‌باشد. (قرائتی، ۱۳۸۳، ج۱۴، ص۲۰۶)

۹. امر به معروف و نهی از منکر نمایید.

یکی از واجبات مهم و ضروری در میان فروعات اسلامی فریضه‌ی امر به معروف و نهی از منکر است که در آیات قرآن بسیار به آن توجّه شده‌است؛ در آیاتی مانند: «فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوف» (بقره/۲۳۱)، «وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» (نساء/۱۹)

قلمروی فریضه‌ی امر به معروف و نهی از منکر بسیار وسیع است و هر کردار و رفتار اعتقادی، اقتصادی، سیاسی، فردی و اجتماعی را شامل می‌شود‌. از مفاهیم همگون نزدیک به امر به معروف و نهی از منکر «دعوت به خیر» و نصیحت و موعظه است. (رک. گروه پژوهشی علوم قرآنی و حدیث، ۱۳۸۷، ج۲، صص۱۳۴-۱۳۷)

بسیاری از آیات قرآن به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر مطلوبیت و یا ضرورت امر به معروف و نهی از منکر دلالت دارد که ذکر تمامی آن‌ها در این مجال شدنی نیست. این آیات را به دو گروه تقسیم و از هر گروه نمونه‌هایی را ذکر می‌کنیم.

الف) گروه نخست آیاتی که به صراحت دستور داده است تا مؤمنان امر به معروف و نهی از منکر را از زمره‌ی فرایض بدانند و همچون وظیفه‌ای دینی یکدیگر را به معروف‌ها وادارند و از منکرها منع کنند:

«کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ… » (آل‌عمران/۱۱۰)؛ بهترین امتی هستید که برای مردم پدید آمده است و به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از کار ناپسند باز می‌دارید و به خدا ایمان دارید.

ب) گروه دوم آیاتی است که بیانگر سرزنش، نفرین، مجازات و هلاکت افرادی است که درباره‌ی امر به معروف و نهی از منکر کوتاهی ورزیده و آن‌گونه که باید به وظیفه‌ی خود عمل نکرده‌اند. «لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُواْ یَعْتَدُونَ*کَانُواْ لاَ یَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا کَانُواْ یَفْعَلُونَ» (مائده/۷۸و۷۹)؛ از میان فرزندان اسرائیل آنان که کفر ورزیدند در زمان داوود و عیسی پسر مریم لعنت شدند، این بدان خاطر بود که عصیان می‌ورزیدند و (از فرمان خدا) تجاوز می‌کردند و از کار زشتی که آن را مرتکب می‌شدند یکدیگر را باز نمی‌داشتند، راستی چه بد بود آن‌چه می‌کردند.

۱۰. سخن شایسته بگویید.

سخن یکی از مواهب بزرگ الهی است که به آدمی ارزانی شده است. «عَلَّمَهُ الْبَیَانَ» (الرحمن/۴) خداوند نه تنها استعداد سخن گفتن را با گویش‌های مختلف در نهاد بشر آفرید، بلکه چگونگی و آداب آن را نیز به وی آموخت.

در قرآن کریم آیات زیادی درباره‌ی سخن شایسته و معیارهای آن بیان شده است که با عناوینی همچون «معروف» و «حسن» این مهم را به گونه‌ی کلّی مطرح کرده است. قرآن می‌فرماید: «وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا» (نساء/۵ و۸)؛ و با آنان سخنی پسندیده بگویید. «وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا» (بقره/۸۳)؛ با مردم (به زبان) خوش سخن بگویید.

امام باقر† در تفسیر این آیه می فرماید: «زیباترین سخنانی که دوست دارید به شما گفته شود به مردم بگویید». (کلینی، ۱۳۶۳، ج۲، ص ۱۶۵) از معیارهای سخن شایسته می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱. شیوایی و رسایی

۲. سلامت و عفت کلام

۳. نرمی و ملایمت در عین قاطعیت و شفافیت

۴. استواری و سنجیدگی

بنابراین سخن شایسته آن است که از نظر کمی و کیفی و محتوا در چارچوب موازین عقلی و ارزش‌های دینی و آداب و سنن مثبت اجتماعی قرار گیرد و شنونده را به پذیرش وادارد. (طباطبایی، ۱۳۷۴، ج۲، ص۳۸۹)

منابع

* قرآن کریم

۱.        تمیمی آمدی، عبد الواحدبن محمد، غررالحکم، ج۴، شرح جمال‌الدین خوانساری، بی‌تا.

۲.        جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۱۶، تحقیق عبدالکریم عابدینی، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۸.

۳.        ………………..، تفسیر موضوعی قرآن کریم، (مراحل اخلاق در قرآن)، ج۱۷و۱۶، قم، نشر اسراء، ۱۳۷۷.

۴.        حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲، قم، مؤسّسه‌ی آل البیت‰، ۱۴۰۹ق.

۵.        طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۲، ترجمه‌ی محمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴. 

۶.        العروسی الحویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۱، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.

۷.        قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج۴ و۲، تهران،  مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، ۱۳۸۳.

۸.        کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، ج۲، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳.

۹.        گروه پژوهشی علوم قرآنی و حدیث، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه‌های اسلامی، ج۲، چ۲، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۷.

۱۰.    مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۴، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا