*مائده رضایی
معرّفی بنتالهدی صدر:.
شهیده آمنه صدر ملقّب به بنتالهدی فرزند سیّد حیدر صدر در سال ۱۳۵۶ قمری در شهر کاظمین و در خانوادهای اهل علم، جهاد و تقوا به دنیا آمد( نعمانی،ص۲۱). نسب او باچند واسطه به سیّد رضی جامع نهج البلاغه و در نتیجه به امام موسیبنجعفر(علیهالسّلام) میرسد(محمّدالحسینی،ص۷). خانوادهی صدر در طول چندین نسل از رهبران سیاسی و مذهبی عراق به شمار میآیند (نعمانی، همان). طبیعی است که فرزندان این خانوادهها به ویژه زنان، در محیطی بسیار پاک و در دامان والدینی عالم و پرهیزکار تربیت شوند و از علوم ناب اسلامی تغذیه گردند.
آمنه صدر تنها دختر خانوادهی سیّدحیدر بود که در ۶ ماهگی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و آموزش دو برادرش، اسماعیل و محمّد باقر، قرار گرفت.(همان،ص۲۷) وی پس از فرهیختگی به آموزش و ارشاد بانوان جامعهی عراق به ویژه بغداد، کاظمین و نجف پرداخت.(همان،ص۸۲) و لقب بنت الهدی [یعنی دختر هدایت] را در کتابهایش برای خود برگزید.
وضعیّت سیاسی- اجتماعی جامعهی بنت الهدی
جامعهی بنتالهدی کشور عراق دارای فرهنگ شیعی بود؛ امّا به علّت سلطهی استعمار انگلیس و حکومتهای نوری سعید، رژیم بعث به ریاست جمهوری دو دیکتاتور مستبد و خونریز محمد حسن البکرو صدام حسین تکریتی، مردم از فرهنگ غنی اسلام آن قدر دور شدند که به اعتراف بسیاری از مهاجران و زایران عراقی ، مردم از احکام ابتدایی عبادات نیز اطّلاعی نداشتند، بسیاری از مردم به جرم داشتن ظاهری مذهبی(محاسن مردان و پوشیه زنان، رفتن به اماکن مقدّس) یا بر زبان راندن نام روحانیت مبارز به ویژه امامخمینی (رحمهاللهعلیه)، محکوم به زندان، اعدام یا اخراج از عراق میشدند(ر.ک حسین شهرستانی،کتاب الهروب الی الحریه). در چنین جامعه ای زنان از محرومیّتهای مضاعف رنج میبردند، از مجامع مذهبی تنها مجالس عزاداری امام حسین(علیهالسّلام) در محرّم و صفر مانده بود، که آن هم به صورت مخفیانه و کم جمعیّت و بدون محتوا و بار فرهنگ اسلام اصیل بود.
وضعیّت جامعهی بنتالهدی صدر را میتوان به دو مرحلهیِ پیش و پس از انقلاب اسلامی ایران تقسیم کرد. زیرا سرنوشت مبارزان مسلمان به ویژه جامعهی شیعی عراق با انقلاب اسلامی ایران عجین شده بود. بازتاب پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر عراق، شدّت یافتن ستمگریهای حکومت بعث و اختناق، ارعاب و قتل عام مردم به ویژه شیعیان اعم از مبارز و غیر مبارز بود.
روشهای تبلیغی شهیده بنتالهدی صدر
شهیده صدر از مؤثّرترین روشهای تبلیغی بهره میبرد روشهای وی را میتوان از جهات بیانی ، ابزاری و موقعیّتی به سه دسته اصلی تقسیم کرد:
الف) بیانی:
شهیده با الهام از قرآن کریم با بیانی شیوا به روشهای موعظه، پرسش و پاسخ(جدل احسن) و حکمت به تبلیغ میپرداخت:
۱.روش موعظه
شاخصترین روش تبلیغی هر مبلّغی، موعظه و پند و اندرز است، این روش در سخنرانیهای بنتالهدی و در کتابهایش میدرخشد. در مصاحبهای با شاگردانش امّعباس و امّعمار از محتوای سخنرانیهای آن شهیده پرسیدم، گفتند: بیشتر مسائل اخلاقی و اعتقادی را مستند به قرآن و احادیث مطرح میکرد. امّعباس روش سخنرانی او را اینگونه توصیف کرد: «شهیده بنتالهدی سخنرانی را با یک یا دو سؤال آغاز، سپس پاسخ را به صورت مشروح و در قالب سخنرانی بیان میکرد». این روش فواید بسیاری دارد از جمله: انگیزش اندیشیدن در مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی، ایجاد حسّ کنجکاوی و آمادگی برای فهم و شنیدن پاسخ، پی بردن به موضوعات مورد توجّه فرهنگ اصیل اسلامی و… .
به گفتهی امّعباس، شهیده بنتالهدی موضوع سخنرانی را متناسب با سطح فکری و علمی و نیاز حاضران در جلسه انتخاب میکرد. موضوعاتی چون: حجاب زنان، حقوق زوجین، اخلاق اسلامی، جهان آخرت، کیفر اخروی و… .
۲.پرسش و پاسخ
شهیده بنتالهدی پیوسته پاسخگوی بسیاری از مراجعان بهطور انفرادی یا در جلسات و در موضوعهای گوناگونی چون مسائل فقهی، اعتقادی، سیاسی، اخلاقی، و… بود؛ گاهی در جمع دانشجویان بغداد حاضر و به پرسشهای آنان که غالباً دربارهی فلسفه حجاب، اعتقادات، دیدگاه سیاسی اسلام و… مطرح میشد، پاسخ میداد. امّعمار که یکی از آن دانشجویان بود میگفت: این جلسات در بیداری افکار دانشجویان بسیار مؤثّر بود بهطوری که دانشجویان مجذوب وی و از یارانش می شدند و پس از شهادت او، بسیاری از دانشجویان دختر دستگیر و اعدام و برخی نیز از عراق اخراج شدند. این مطلب را بسیاری از شاگردان او نیز نقل کردهاند .
شهیده بنتالهدی پاسخ به مراجعان را مسئولیت خطیری میدانست که در سختترین شرایط روحی و خانوادگی، نباید تعطیل میشد. در این باره نقل شده که خانم مؤمنهای که به علّت کثرت پرسش از شهیده، لقب«امّالسّؤالات: منبع پرسشها»را از او گرفته بود، در زمان رسیدن خبر مفقودالأثر شدن امام موسی صدر، زن برادر شهیده بنتالهدی نزد آن بانو آمد، امّا با مشاهدهی وضعیّت روحی نگرانکنندهی ایشان، از طرح سؤال منصرف شد و رفت، بنتالهدی پس از رفتن آن زن تکان سختی خورد و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود ـ به دلیل اینکه نتوانسته بود از او استقبال کندـ همواره خود را نکوهش کرد.
۳. حکمت: شهیده بنت الهدی تذکرات و گلواژه های حکیمانه بسیاری را با آهنگی محبّت آمیز و بیانی زیبا در گفتار و نوشتار و اشعار خود آورده است که نمونه هایی را در لابهلای این مقاله شاهدیم.
ب) ابزارتبلیغی:
۱.برگزاری سمینار فرهنگی
همایش فرهنگی که شهیده در منزل خود برگزار میکرد، در واقع مشارکت دادن جمعی از زنان فرهیخته و آشنا به علوم دینی بود و در هر همایش یک تن سخنرانی خود را ارائه میکرد. در این همایشها اندیشههای اسلامی متناسب با مقتضیات زمان و خواستههای روز، مطرح میشد. این سمینارها با استقبال پر شور زنان از طبقات مختلف مواجه میشد. از جمله مسائل مطرح در این نشستها بیان راهکارهای ایجاد تحوّل در مجالس عزاداری ائمهعلیهالسّلام بود بهگونهای که نقش خود را در تربیت زنان بر پایهی فرهنگ اصیل دینی ایفا نماید.(نعمانی،سیره و راه بنت الهدی،ص۸۱) موضوع دیگر اصلاح مجالس عروسی بر اساس شئون و اخلاق اسلامی بود که بحمدالله موفقیت لازم را کسب کرد.(همان،ص۸۲)
این هماندیشیها در منازل زنان مورد اعتماد میچرخید و صاحب مجلس پذیرایی سادهای از حاضران میکرد امّا اهتمام شهیده به موضوعات علمی مطرح به حدّی بود که روزی به یکی از میزبانان که ساندویچ و چای آماده کرده بود، فرمود: کاش به جای این همه زحمت پذیرایی، مطلبی علمی را آماده و ما را بهرهمند میساختی(همان).
۲. تبلیغ نوشتاری
تبلیغ نوشتاری شهیده بنتالهدی و در واقع تألیفات او در قالب مقاله، کتاب و دست نوشتههای شعری بود.
الف-مقالات: نخستین آثار تحریری را در مجلّههای سیاسی- فکری «الأضواء» و «الایمان» در عراق به چاپ رساند؛ لقب بنتالهدی به انتخاب خودش، ذیل مقالات درج میشد تا از شهرت و ریا به دور بماند.
این مقالات دارای سطح علمی بالا و همتراز با مقالات علمای حوزهی علمیّه بودند وی خطاب به زنان مسلمان استعمار زدهی جامعهی خود مینویسد: «الگویی باش که ازآن پیروی کنند نه عروسکی مقلّد، راهبر باش نه پیرو، در برابر فریبها پایداری کن، در برابر همه چیز استوار باش، میدانم که پیامدهای ناگواری پیش روی توست و راهت بدون خار و سنگ نیست ولی لغزش ننگ است و بازگشت به عقب زشت. مرگ از ننگ و ننگ از ورود در دوزخ بهتر است»(حسون، به نقل از مجله الأضواء،ش۱، سال۱، ذیالحجه۱۳۷۹ق).
وی در این گفتارها توسعه اندیشههای فمنیسمی را در جوامع اسلامی پیش بینی میکند و بدان پاسخ میدهد.
ب-کتابها:کتابهای شهیده نیز برخی نقل واقعیّتها و برخی داستانهای تخیّلی است، که در آنها معارف اسلامی را به روشهای مناظره و موعظه، پرسش و پاسخ و… نقل کردهاست. قصّهها- آنطور که شاگردان شهیده میگویند- ترسیم کنندهی وضعیّت فرهنگی و اجتماعی فاسد عراق است. امّمهدی حامدی در این باره گفته است: «شهیده با شعر و داستان، نمونهی زنده و واقعی زن مسلمان را در چگونگی مواجهه با جامعهی فاسد ترسیم کرد و بدین ترتیب توانست با نیروی ایمان و توکّل به خدا در مسیر دین توحیدی گام بردارد»(ویژهنامهی شهید صدر، ص۷).
۳-روشهای ارائهی الگوی عملی
شهیده بنت الهدی بر الگو و تأثیرگذار بودن خود بسیار حریص بود، از اشعار، نوشتهها و سخنانش این آرزو هویدا بود، سخن همیشگیاش این بود: «نمیخواهم پیر شوم و زمان اثر خودش را بر من بگذارد بلکه من کسی هستم که اثر خود را بر زمان میگذارد»(نعمانی، سیره و راه بنتالهدی،ص۶۸). خویشاوندان، آشنایان و شاگردانش او را برترین الگوی زنان خود و آینهی زنان اسوهی ادیان الهی معرفی کردهاند.
شهیده بنتالهدی اخلاق بلند اسلامی را عینیّت بخشید، اخلاق محمّدی(صَلَّیاللهعلیهوآله) داشت، فروتن و ساده بود، احترام و محبّتی را که مردم به او ابراز میکردند، چند برابر جبران میکرد. با همهی افراد و طبقات: با مستمندان، افراد عادّی، همسران طلاب و… معاشرت داشت و از آن ها دلجویی و مشکلاتشان را حل می کرد(همان،ص۳۰).
ویژگیهای اخلاقی شهیده
جاذبیّت: در گفتگویم با امّ عباس از اخلاق شهیده پرسیدم گفت: «او بسیار فروتن بود. به خانه مان سر میزد، همواره لبخند محبت آمیزی بر لب داشت، بسیار تیزهوش بود و حافظهای قوی داشت، افراد در اوّلین برخورد جذب اخلاقش میشدند، او شجاع و بی نظیر بود».
امّ عمّار نیز که یکی از این دانشجویان بود از جذّابیت، اخلاق نیکو و سطح علمی عالی شهیده برایم گفت وی همیشه از او به اعجاب وشگفتی یاد میکند.
افراد از جوانب گوناگون جذب او می شدند در نظرخواهی مردمی که ابتهال بغدادی در مقالهی خود (بنتالهدی شهید محراب عقیده) نوشته است علّت جذّابیت او را این گونه پاسخ دادهاند: چشم پوشی از دنیا و لذّتهای آن، سادگی، تواضع، بخشندگی و ظاهری آراسته و زیبا(همان،ص۳۳).
زهد: دربارهی زهد و ساده زیستی بنتالهدی از امّعباس پرسیدم، گفت: «او معتقد بود که باید از امکانات زمان تا حدّی استفاده کرد که مردم از ما نگریزند، ولی او تابع مدلهای متغیّر نبود، همیشه بلوز و دامن بلند بر تن میکرد».
از کودکی به اسباب بازی علاقه نشان نمیداد، حتّی اسباب بازی خود را شکست و دور انداخت و در عوض نخستین روزنامهی دیواری را در موضوع فرهنگ دینی نوشت(همان،ص۴۶).
اخلاص: بنتالهدی در اوج اخلاص قرار داشت و همهی زندگی خود را برای خدا وقف کرده بود حتّی جان خود را در این راه نثار کرد(همان،ص۳۳). شهیده بنتالهدی علیرغم عمری فعّالیت فرهنگی، آموزش، تألیف، تبلیغ و مبارزه، هیچ درهم و دیناری برای خود نیندوخت و حتّی از لذّت تشکیل خانواده نیز چشم پوشید تا بتواند درخت نیمه خشکیدهی اسلام را در عراق استعمار زده، با معارف اسلامی، آبیاری کند و جان داد تا به آن درخت نیمه جان روح زندگی و بالندگی بخشد. به گفتهی امّعباس خانوادهی شهید صدر تا آخر عمر در خانهی استیجاری زندگی میکردند. او در عفّت و حجاب اسوه بود. با متانت سخن میگفت و از حجاب کامل، لباس بلند و مقنعه و عبا، استفاده میکرد.
تمام فکر او اصلاح فرهنگ مردم با استفاده از فرهنگ دینی بود(همان،ص۵۳). صداقت تمام در تبلیغ دین داشت، در جلسات او طبقات مختلف فرهنگی، اقتصادی، سنّی و بعضی از زنان سالخورده نیز حاضر میشدند که گاهی پرسشهای بسیار ابتدایی میکردند. روزی برخی از زنان جوان از این وضعیت شکایت کرده و آرزو کردند ای کاش این زنان سالخورده در مجلس حضور نمیداشتند. شهیده بنت الهدی با تبسّمی گفت: «دعوت اسلام همگانی است، من نمیدانم حضور آن مادران جویای معرفت چه زیانی به شما میرساند؟ مبلّغ صادق آن است که دل خود را بر روی همهی افراد، با هویّتها و فرهنگهای مختلف باز کند…»(همان،ص۶۳).
عبادت: عبادت بنتالهدی وصف ناشدنی است. او از فرصتها برای ذکر، دعا، تلاوت قرآن، نماز و… استفاده میکرد. عبادتهای بسیار طولانی و با حضور قلب و کمال توجّه به خدا داشت، این عبادات بود که در او برای تبلیغ فرهنگی و سیاسی نیروی صدچندان آفرید( (نعمانی، سیره و راه بنتالهدی،ص۴۴).
شاگردان و دوستان بنتالهدی حتّی کسانی که تنها آوازهاش را شنیده بود تصویری چون حضرت مریم دختر عمران در عفّت(همان،ص۳۱) ، زینب دختر امیرمؤمنان علی(علیهالسّلام) در شجاعت(همان،ص۱۷) و فاطمهی زهرا (علیهاالسّلام) دختر پیامبر اکرم(صلّیالله علیهوآله) در مبارزه و مظلومیّت از او ترسیم میکنند.
سخن از الگوی عملی شهیده بنتالهدی بسیار است. خوانندگان را به مطالعهی کتاب سیره و راه بنتالهدی، “بطلهالنجف“ توصیه میکنم.
ج) موقعیتهای تبلیغ
۱. تبلیغ سیار
شهیده بنتالهدی چون پزشک دورهگردی بود که با یافتن بیمار، در جا به درمان او میپرداخت، هر جا که شخص ناآگاه یا خطاکاری میدید سعی در آگاه سازی و ارشادش داشت. برای مثال در بیمارستان، حرم ائمه علیهالسّلام و… که در موضوعات مختلف احکام، اخلاق و گاه مشاوره با افراد میپرداخت، کتاب«اللقاء فی المستشفی» مجموعه گفتگوهای تبلیغی او با بیماران یا همراهان یا پرسنل بیمارستان بود که او به منظور امر درمان خود یا اقوام، به آنجا رفته بود.
وی در مجالس عمومی زنان که غالباً در منازل شخصی و به منظور عزاداری اهل بیت (علیهمالسّلام) برگزار میشد، حتّی بدون دعوت حضور مییافت و سخنرانی میکرد (حسون،ص۷۵).
در حرم امیرمؤمنان علیهالسّلام مهمترین تبلیغها و روشنگریهای اجتماعی و سیاسی را میکرد.و تصاویری را از روش تبلیغ جد بزرگوارش رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآله) در حرم امیر مؤمنان(علیهالسّلام) برای خود ترسیم کرد، یکی از آن موارد زمانی بود که خادم جاهل به منظور خوشایند مأموران امینتی با ناسزا گفتن مانع از فریاد خواهیش برای یاری مرجع تقلید مردم شد(همان،ص۹۷).
۲-تبلیغ در بحران
این بانوی باکفایت نیز در شرایط بحرانی کارآمدترین تبلیغ را داشت. مهمترین شرایط دوران دستگیری و محاصرهی شهید آیت الله محمّد باقر صدر بود. او در هنگام دستگیریهای شهید صدر با سخنرانیهای پر شور باعث قیام مردم ضدّ رژیم بعثی شد حتّی علما را نیز بر اعتراض برانگیخت که در تبلیغ سیاسی نمونه ای از این سخنرانیها نقل خواهد شد.
در دوران محاصره علاوه بر تبلیغ سیاسی، به دلجویی و سبک کردن تحمّل گرسنگی و برطرف کردن نگرانی از اعضای خانوادهی برادر شهیدش میپرداخت. وی داستانهای پیامبران وائمه(علیهمالسّلام) را برایشان تعریف میکرد و با انتخاب بخشی از زندگینامههای آن بزرگواران که با آن وضعیّت تناسب داشت به آنان دلگرمی میداد.
۳-موقعیّت سیاسی
شهیده معتقد بود که تنها راه اعتلای اسلام و هدایت مردم تشکیل نظام حکومتی اسلامی در عراق است و در این راستا تلاش میکرد تا تصویر درستی از اسلام در اذهان جامعه به ویژه قشر دانشجو ایجاد کند و اتهامات تحجّرگرایی و ارتجاع را که نظام بعثی بر اسلام وارد کرده بود، خنثی سازد. لذا در جلسات مخفیانهای که دوستان موثّق و خویشاوندانش در منازل خود برگزار میکردند و دانشجویان دعوت میشدند. بازتاب تبلیغش را در محجّبه شدن و بیداری اسلامی بسیاری از زنان دانشجو گذاشت. به همین دلیل بود که پس از دستگیری و شهادت بنت الهدی، زنان دانشجوی بسیاری نیز دستگیر و شهید شدند(روزنامه بدر،ش۴۳۰،ملحق خاص للصدر،ص۷).
حمایت از جمهوری اسلامی ایران
بنت الهدی از طرفداران امام خمینی و نظام جمهوری اسلامی ایران بود. به این دلیل بر الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران تأکید میکرد. امّعباس یار دیرین بنت الهدی به من گفت: «بنت الهدی در جلسات بسیار سرّی تنها به افراد قابل اعتماد که گاهی تنها سه نفر بودند میگفت: ما عراقیان باید از ایران الگو بگیریم، ما هم باید متحد شویم، انقلاب کنیم تا بتوانیم حکومت اسلامی برقرار کنیم. بنتالهدی در جلسات خود از امام خمینی (ره) به عنوان رهبری اسلامی و از نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان حکومتی حق، عادل وشیعی یاد میکرد که باید نظیر آن در عراق نیز برپا شود ». امّعباس در ادامه گفت: «متأسّفانه جاسوسان حزب بعث حتّی در این جلسات حضور داشتند و بعد کشف میشد که یکی از سه زن جاسوس بوده است»( گفتگوی مؤلف با امّ عباس،۱۰/۱۰/۱۳۸۹).
تبلیغ سیاسی شهیده بنت الهدی که تا پیش از ماههای محاصره برادر شهیدش آیت الله سید محمد باقر صدر مخفیانه بود، از آن زمان، آشکارا انجام می گرفت به ویژه در حمایت از آن مرجع شیعی؛ لذا نامش در سیاهه دفاتر امنیتی ثبت شد تا روزی او را نیز دستگیر کنند(نعمانی،ص۹۱).
آیتالله شهید صدر سه مرتبه دستگیر و آزاد شد که در مرتبهی چهارم به شهادت رسید. در هر مرتبه خواهرش بنتالهدی یاور وحامی او بود، بار نخست در رجب ۱۳۹۲ق (۶۰ سال پیش) که علیرغم مخالفت نیروهای امنیّتی، به دیدار برادر در بیمارستان نجف رفت(همان،ص۹۲)، دستگیری دوم ۵ سال بعد،یعنی ۱۳۹۷ق، پس از جنبش حماسی مردم که در اربعین حسینی پیش آمد که بنت الهدی را نسبت به جریان های سیاسی حساستر کرد و دستگیری سوم ۱۶ رجب ۱۳۹۹ق اتفاق افتاد(همان)، که تبلیغ سیاسی شجاعانهی بنت الهدی انجام گرفت. این بار نیروهای امنیتی مجهز به اسلحه گوناگون، خیابانهای اطراف منزل ایشان را محاصره و آیت الله صدر را دستگیر کردند و به طرف خودروی مدیر ادارهی اطّلاعات بردند، بنتالهدی پیش از آنان خود را به خودرو رسانده بود، در اینجا سخنرانی زینبگونه خود را خطاب به جمعیت انبوهی از نیروهای امنیتی و جیرهخواران حکومت بعث بیان کرد: «بنگرید! و به جلّادان سر تا پا مسلح اشاره کرد، برادرم تنها و بدون سلاح بدون یاور و بدون مسلسل است. ولی شما صدها تن و مجهّز به این سلاحهایید». آیا از خود پرسیدهاید این شمار نفرات بسیار برای چیست؟ این همه اسلحه برای چیست؟
من پاسخ می دهم: سوگند به خدا، برای این که شما میترسید و ترس بر دلتان چیره گشته است.
سوگند به خدا، شما میترسید زیرا میدانید برادرم تنها نیست، همهی عراقیان با اویند، شما این را به چشم خود دیدید، وگرنه پس چرا با این همه نیرو یک فرد تنها و بدون لشکر و سلاح را دستگیر میکنید؟ شما میترسید وگرنه زمان دستگیری برادرم را در سپیده دم صبح انتخاب نمیکردید، چرا در زمانی که مردم در خوابند برای دستگیریش میآیید؟ از چه میترسید؟ ملاحظهی چه کسی را دارید؟ از خود بپرسید؟ سپس رو به برادر کرد و گفت: برو ای برادرم خدا نگهدار و یاورت باد، این راه نیاکان پاک توست»(نعمانی،ص۲۱۶).
پس از دستگیری برادر، احساس مسئولیت شرعی و تکلیف دینی او را به بسیج مردم در برپایی تظاهرات و درخواست آزادی رهبر و مرجع تقلیدشان کرد، تکبیرگویان به حرم امیر مؤمنان علی ۷ رفت، شکایت نزد حضرت کرد و رو به مردم فریاد برآورد:
«ای بزرگواران مؤمن، آیا خاموشید در حالی که رهبرتان زندانی و شکنجه میشود؟ اگر فردای قیامت جدّم امیرمؤمنان۷بر سکوت و ترک یاری توبیختان کند چه پاسخی دارید؟ بیرون آیید، تظاهرات کنید و اعتراض کنید»(همان،ص۲۱۹).
و به این ترتیب خبر دستگیری شهید صدر به گوش علما و مردم رسید راهپیمایی زنان و مردان به پا شد و در نهایت آیتالله صدر پس از تهدید و شکنجه آزاد شد. از آن به بعد تلاشهای رژیم بعث در ارعاب و دستگیری مردم و علما توسعه یافت تا جایی که یاری برای این مظلومان نماند و پس از محاصرهی چند ماهه و قطع آب و غذا در سال ۱۹۸۰ میلادی، مصادف با فروردین ۱۳۵۹برای آخرین بار وبه منظور اعدام دستگیر می شود(همان،ص۳۲۴). شهیده در ماههای محاصره به حرم امیر مؤمنان علی (علیهالسّلام) میرفت وپیامهای شهید صدر و اوضاع خانواده را میگفت امّا مردم واکنشی جز ترس نشان نمیدادند(همان،ص۱۰۸).
فردای آن روز نیروهای امنیّتی او را نیز دستگیر و به زندان بغداد برده وتحت شکنجه قرار می دهند و۳روز بعد هر دو خواهر وبرادر به دست شخص طاغوت زمان خود، صدام حسین- خداوند عذاب اورا زیاد کند – با گلولهی کلت به شهادت می رسند(همان،ص۱۱۹) و به این ترتیب به عهدی که با اسلام عزیز در سرودهی زیر بسته بود وفا میکند:
کلا ولن ادع الجهاد فغایتی اعلی واسمی (همان،ص۶۸)
هرگز جهاد و مبارزه را رها نمیکنم زیرا هدفم برتر و بلند است
دستاورد تبلیغ بنتالهدی
حاصل این تبلیغها بهخصوص همایشها و مدارس الزهراء(سلام الله علیها) تربیت عالمهها و مبلّغانی است که پس از شهادت او به ارشاد و آموزش زنان مسلمان بهویژه عراقی در عراق، سوریه، کویت، حجاز، بحرین، اروپا، آمریکا، استرالیا و… پرداختند و همچنان ادامه می دهند. زنانی که از قهرمانیهای استاد شهیدهی خود سخنها گفتند و کتابها و مقالاتی را نگاشتند.
فهرست منابع
*قرآن کریم
۱- نعمانی، محمدرضا، الشهید الصدر سنوات المحنه و ایام الحصار، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۱۷ق.
۲- ……………..، سیره واره شهید بنت الهدی، ترجمه نجیب الله نوری، قم، انتشارات جامعه المصطفی(ص)، ۱۳۸۸.
۳- بنت الهدی صدر، الفضیله تنتصر، بیروت، دار تعارف، چ۶، ۱۴۰۰ق.
۴- ……………….، امرأتان و رجل، بیروت، دار تعارف، چ۲، ۱۳۹۹ق.
۵- ……………….، الخاله الضائعه، بیروت، دار تعارف، چ۲، ۱۳۹۸ق.
۶- موسوی،خالد، گفتگو با رضایی، مائده، (پیرامون شخصیت بنت الهدی)، هفته نامه لواء الصدر، ش۹۵۱، دوشنبه ۱۶ربیع الاول، ۱۴۲۱،
۷- …………….،.، گفتگوبا م عباس، (پیرامون شخصیت بنت الهدی)، هفته نامه لواء الصدر، ش۹۵۱، دوشنبه ۱۶ربیع الاول، ۱۴۲۱،
۸- حسینی، محمد، الامام الصدر، التاریخ الأسری و النسب الشریف، هفته نامه بدر، ش۴۳۰، دوشنبه، ۱۶محرم، ۱۴۲۲،
۹- عامر ملا عیدی، گفتگو با ام باقر، پیرامون شخصیت بنت الهدی صدر، هفته نامه بدر، ش۴۳۰، دوشنبه، ۱۶محرم، ۱۴۲۲، ص۷.
۱۰- …………..، گفتگو با حامدی، ام مهدی، پیرامون شخصیت بنت الهدی صدر، هفته نامه بدر، ش۴۳۰، دوشنبه، ۱۶محرم، ۱۴۲۲، ص۷.
۱۱- اکرم الخفاجی،الشهیده بنت الهدی داعیه الجهاد و الأدب، روز نامه بدر، ش۴۳۰، دوشنبه، ۱۶محرم، ۱۴۲۲.
۱۲- محمد باقر مجلسی،بحار الأنوار،بیروت،دار احیاء التراث العربی،چ۳،۱۴۰۳ق.،ج۱۰۱
۱۳- شهرستانی، حسین، الهروب الی الحریه، ایران، بی تا، ۱۴۲۱ق.
۱۴- ام عباس، گفتگو پیرامون شخصیت بنت الهدی، شفاهی، ۱۵/۱۰/۱۳۸۹، مجری، مائده رضایی.
۱۵- ام عمار، ساجده یادآور، گفتگو پیرامون شخصیت بنت الهدی، شفاهی، ۱۵/۱۰/۱۳۸۹، مجری، مائده رضایی.
۱۶- .روح الله خمینی،ولایت فقیه،قم،انتشارات اسلامی،
۱۷- ……………..،صحیفه نور قم،موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۳.
۱۸- ابن أثیر،أسد الغابه،طهران،افست کتابخانه اسسلامیه.،ج۱،ص۲۰۶
۱۹- .محمد حسون-ام علی مشور،اعلام النساء المومنات،بی جا،انتشارات اسوه،۱۴۱۱
۲۰- ام فرقان ،بطله النجف،ایران،