این امر الهی (امامت) که شما در آن فکر نمی کنید و از دلیل و برهان عقل برای درک و فهم آن استفاده نمی نمایید همان حکمت بالغه ی الهی است که واقع خواهد شد و هیچ قدرتی نمی تواند مانع از وقوع آن گردد.
شرح زيارت آل ياسين/ *استاد رثايي
مقدمه:
در شمارهی پیشین بیان شد که جملات آغازین زیارت آل یاسین به تفکّر و تأمّل در امر امامت هشدار داده و به لزوم پیروی از اولیا، این مربّیان و هدایتگران شایسته اشاره دارد کسانی که خداوند آنها را پیشوایان مردم و الگوی بشریّت ساخته تا در همهی امور به آنان اقتدا کنند و اینک ادامهی بحث:
امام (علیهالسّلام) میفرمایند: حِكْمَهٌ بالِغَهٌ فَما تُغْنِى النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍلايُؤْمِنُونَ: حکمتی است رسا و کامل، امّا گروهی را که ایمان نمیآورند (و لجاجت میورزند) هشدارها کفایت نکند.
حکمت، علم درست و توأم با دلیل و برهان را گویند که شک و تردیدی در آن نباشد و آدمی را از کجی و انحراف باز دارد. فردوسی میگوید:
جهان سر بسر حکمت و عبرت است چرا بهره ی ما همه غفلت است؟
در قرآن کریم واژه ی حکمت بیست بار آمده است امّا ترکیب «حِكْمَهٌ بالِغَهٌ» فقط یک بار یاد شده است. به عبارت دیگر، حکمت، یعنی درست اندیشیدن، سخن استوار و کردار درست، حق و واقعیتی که هیچ فساد و باطلی در آن راه ندارد و فقط می توان از راه وحی به آن رسید و مخصوص خداوند است: يُؤتِي الْحِكْمَهَ مَن يَشَاء وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَهَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا: (و خداوند) به هرکس که خواهد حکمت می دهد و هر آن که حکمت به او داده شود، خیر بسیار یافته است(بقره،269).
بالغه، به معنای بلوغ، ابلاغ و رسیدن به انتهای مقصد است و در این جا یعنی، امر خدا حکمتی است که در نهایت واقع خواهد شد چنان که در آیه ی شریفه می فرماید: إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ: امر خداوند به همه چیز نافذ است و آن واقع می شود(بحارالانوار،ج4،ص220).
در احادیث تأکید شده ، که حکمت، معرفت امام است. امام صادق (عليهالسّلام) می فرمایند: «نَحْنُ الحُجَّهُ الْبالِغَهُ» ونیز در تفسیر آیه ی يُؤْتى الْحِكمَةَ مَن يَشاءُ می فرمایند: «منظور از حکمت، اطاعت خداوند و شناختن ماست»(بحارالانوار،ج26،ص125).
معرفت امامی که سرمایه ی همه ی سعادت هاست و انسان ها با کسب کردن علوم یقینی و حکمت ها از امام، به اطاعت خداوند می رسند و معلوم می گردد حکمت علوم باطله نیست که جمعی از فرقه ها و مکاتب ضالّه به خود نسبت می دهند و مردم را از معرفت کتاب الهی و احادیث نبوی و ائمّه ی اطهار (عليهالسّلام) بدون اینکه علم به شرع مقّدس و مسایل ضروری دین داشته باشند، محروم کرده اند.
با توجّه به مطالب فوق، معنای عبارت «حِكْمَهٌ بالِغَهٌ» چنین میشود: این امر الهی (امامت) که شما در آن فکر نمیکنید و از دلیل و برهان عقل برای درک و فهم آن استفاده نمی نمایید همان حکمت بالغه ی الهی است که واقع خواهد شد و هیچ قدرتی نمی تواند مانع از وقوع آن گردد.
فَما تُغْنِى النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍلايُؤْمِنُونَ این قسمت از فرمایش حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه) از دو آیه ی قرآن کریم برگرفته شده است. 1- « حِكْمَهٌ بالِغَهٌ فَما تُغْنِى النُّذُرُ: این حکمتی است رسا، امّا هشدارها یا هشدار دهندگان را کفایت نکنند. و ما تُغْنِى الایاتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍلايُؤْمِنُونَ: امّا آیات و نشانه ها و هشدارها (و انذار کنندگان) گروهی را که ایمان نمی آورند (و لجاجت میکنند) چه نتیجه ای می دهد(يونس،101)؟ از امام صادق (عليهالسّلام) روایت شده که منظور از «النذر» انبیا هستند و منظور از آیات، ائمه ی اطهار (عليهمالسّلام)( تفسیر صافی، ج 2/482). کسانی که قلوب آنها سیاه شده و قساوت گرفته باشد این انذارها و تذکّرات و مشاهدات و اقامه ی برهان های عقلی و نقلی در آن ها تأثیر نمی کند و ایمان نمی آورند؛ گویی امام زمان (عجّلاللهتعالیفرجهالشّریف) در این جا به این مطلب، توجّه می دهند که گفتنی ها گفته شده و دلایل استوار برای مردم بیان گردیده؛ اکنون وظیفه ی سنگینی برعهده ی آن هاست که عصیان و عنان را واگذارند و به پند و اندرز حکیمانه ی اولیای حق روی آورند و دستورات ایشان را به کار بندند تا از تنگناها رهایی یابند و گرنه عذاب های الهی بر آن ها نازل میگردد.
اوّلین گرفتاری مردم به کیفر روی گرداندن از امام (عليهالسّلام) و نپذیرفتن پند حکیمانه ی او، همان کناره گیری در زمان غیبت از امام (عليهالسّلام) است. که بر اثر غیبت انواع فتنه ها و سختی ها و کشتارها و جنایت ها و... بشر را احاطه کرده و جهان را به زندانی بزرگ و شکنجه گاهی همگانی مبدّل نموده است. از هر گوشه فریاد مظلومی به گوش می رسد و از هر سویی دود فتنه ای به چشم می خورد.
خداوند انبیا و اهل بیت (عليهالسّلام) همگی هشدار می دهند، امّا کسانی که ایمان نیاوردند دل هایشان تاریک و مرده است و این هشدارهای اولیا را نمی شنوند. همان گونه که فرعون و نمرود و عاد و ثمود به عصیانگری ادامه دادند تا این که خداوند آن ها را نابود کرد و مؤمنان را نجات بخشید. همین برنامه تکرار خواهد شد و این بار برای همیشه، ستمکاران و بدکاران از بین می روند و مؤمنان شایسته دنیا را به علم و تقوا و درستکاری آراسته خواهند ساخت و در زمین مستقر خواهند شد: وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آَمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ: خدا به کسانی از شما بندگان (که به خدا و حجّت عصر (عجّلاللهتعالیفرجهالشّريف) ایمان آورد و نیکوکار گردد، وعده فرموده است که در ظهور امام زمان (عليهالسّلام) در زمین خلافت دهد و به جای اُمَم گذشته حکومت و اقتدار بخشد) چنان که اُمَم صالحه ی پیامبران گذشته، جانشینان پیشینیان خود شدند و علاوه بر خلافت، دین پسندیدهی آنان را (که اسلام واقعی است) بر همه ی ادیان تمکّن و تسلّط عطا کند و به همه ی مؤمنان پس از خوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل دهد که مرا بدون هیچ شائبهي شرک و ریا پرستش کنند و بعد از آن هر که کافر گردد به حقیقت همان فاسقان تباهکارند که با شناسایی و معرفت حق، دنبال شهوت نفس به راه کفر می روند(نور،55).
ادامه دارد...
شماره نشریه: شمیم نرجس شماره 22