ولادت
اولین روز ماه ذیقعده بود. صدای مؤذن از سمت مسجدالنبی شنیده میشد. در خانه امام کاظم علیهالسلام همه چشم به راه بودند. خدمتکاران، دور تا دور نجمه خاتون نشسته و دلداری اش میدادند.
ـ نگران نباشید
ـ به زودی چشم های زیبایش را به دنیا می گشاید
نجمه خاتون به دیوار تکیه زده و زیر لب ذکر می گفت. امام به همراه فرزندش رضا علیه السلام به مسجدالنبی رفته بودند. لحظات به کندی میگذشت و نجمه خاتون از درد، دندانها را بر هم می فشرد.
امام موسی کاظم علیهالسلام به خانه برگشته و قرآن می خواند. ساعتی از شب گذشته بود همه نگران بودند و نجمه بی تاب شده بود، ناگهان صدای نوزادی فضای خانه را پر کرد. امام کاظم با مهربانی نوزاد را در آغوش گرفت و او را معصومه نامید. نوزاد را به برادرش نشان دادند. امامرضا علیهالسلام به چهره خواهرش نگاه کردو شادمانه خندید. کسی نمی دانست این نوزاد در آینده چقدر دل بسته ی این برادر خواهد بود. نجمه آرام گرفته و به عزیزانش چشم دوخته بود. شادی در دل ها خانه کرده و در چشم ها موج می زد.
فقاهت
آن روز گروهی از شیعیان به قصد دیدار امام موسی بن جعفر علیهالسلام و پرسش سؤالات خود به مدینه آمدند اما امام در مدینه حضور نداشتند. از این رو، سؤالات خود را مکتوب به خانواده آن حضرت تحویل دادند تا در سفر بعدی، پاسخ آنها را از امام بگیرند. حضرت معصومه علیهاالسلام خود پاسخ پرسش ها را نوشته و به آن ها داد. این گروه، در بین راه با امام موسی بن جعفر برخورد کردند و پاسخ ها را به امام ارائه نمودند. امام ضمن تأئید پاسخ ها ابراز خوشحالی کردند
هجرت
به شوق دیدار نور تابان دیار طوس برادرش رضا رهسپار سفر شد، رنج ها برد و سختی ها کشید تا این که پس از روزها و هفته ها به دیار ساوه رسید. سفری بدین دور و درازی و با مشکلات فراوان بر گلی که در حسرت دیدار نور قد خمیده بود، بسیار گران آمد. حضرت بیمار شد. از مقدار مسافت تا مأمن آل طه پرسید و پاسخ شنید: ده فرسخ. فرمود: مرا به قم ببرید زیرا از پدرم شنیدم که فرمود قم مرکز شیعیان ما می باشد پس کاروان به طرف قم به راه افتاد.
عظمت
چون کاروان دیدار نور به نزدیکی های شهر قم رسید، آل سعد همگی برای استقبال به پیشواز آن بانوی با کرامت رفتند تا او را به گرمی به عشق آل طه بپذیرند. در آن میان موسی بن خزرج زمام شتر حضرت را گرفت و به طرف خانه اش آورد و در منزل خود با کمال افتخار از آن بانو پذیرائی نمود.
اقامت
حضرت معصومه علیهاالسلام در مدت ۱۷ روز اقامت در منزل موسی بن خزرج عبادت گاهی تهیه نمود و دائم در حال ذکر و نماز و راز و نیاز با خدای خویش بود. میزبان جناب موسی بن خزرج، پس از رحلت حضرت معصومه علیهاالسلام، محراب عبادت آن بزرگوار را به همان حالت باقی گذاشت و خانه مسکونی خویش را به احترام حضرتش به مسجد تبدیل کرد.
فضیلت
لقب معصومه از جانب حضرت امام رضا علیهالسلام به دلیل مراتب تقوی و پرهیزگاری ـ تنها به فاطمه معصومه علیهاالسلام در میان دختران حضرت امام موسی بن جعفر علیهالسلام ـ اعطا گردید؛ خانمی که در اقتدا به پدر بزرگوارش، بسیاری از ساعات زندگیاش، به عبادت و راز و نیاز با خدا سپری شد.
سعادت
پس از رحلت و خاکسپاری حضرت معصومه علیهاالسلام، میزبان آن حضرت، موسی بن خزرج سایبانی از حصیر بر روی قبر ایشان نصب کرد که به مدت ۱۰۰ سال این سایبان وجود داشت. پس از آن دختر امام جواد علیهالسلام، قبه ای آجری بر روی آن ساخت. در سال ۵۲۹ هجری قمری، شاه بیگدر، قبه ای مجلّل با کاشی کاری نفیس بر فراز آن ساخت. تا اینکه در سال ۹۲۵ هجری قمری توسط شاه اسماعیل، بقعه کنونی بنا گردید. او چون کوثری در کویر، خط سبز سعادت و رستگاری ترسیم کرده و چون روحی در پیکر سرزمین مقدس قم حلول کرده و دل های عاشق را از گوشه و کنار به سمت این شهر کشانده است از قدم او قم عظمت یافته و از وجود او لحظه به لحظه بر شرافت قم افزوده میشود.
نسبت
در زیارت نامه حضرت معصومه که بوسیله امام رضا علیهالسلام نقل شده عنوان شده است ای دختر رسول خدا، ای دختر فاطمه و خدیجه و…
این تعابیر در مورد حضرت معصومه آن هم از زبان امامی معصوم فقط بیانگر شرافت خانوادگی نیست بلکه علاوه بر آن اشاره به مقامات عالی و ملکوتی و معنوی حضرت دارد و نشانگر عظمت روحی و این که او نه تنها با رسول خدا نسبت خانوادگی دارد بلکه از نظر معنوی نیز دختر اوست.
زیارت
از امام رضا علیهالسلام نقل شده کسی که حضرت معصومه علیهاالسلام را با آگاهی به حق وی زیارت کند، شایسته بهشت می شود. شاید یکی از حقوق و انتظارات آن حضرت به عنوان پیام دار دین و معنویت از زائران خود، تلاش آن ها جهت تدارک یک سفرمعنوی و کوشش برای قرب بیشتر به آن حضرت از طریق کوشش برای اصلاح خویشتن و تقویت کمالات معنوی در خود باشد.