*خدیجه خرامیده
اگر سری به آیات قرآن بزنیم خواهیم فهمید که پیامبران در زمانیکه غم وغصه ها به آنان فشار میآورد، برای کم کردن این فشارها چه می کردند؟
حضرت آدم از کار خود به درگاه خدا ناله نمود: «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا»؛ خدایا! ما به خود ستم کردیم و اگر تو ما را نیامرزى و مورد رحمت قرار ندهى، حتماً از زیانکاران خواهیم بود (اعراف/۲۳)
و حضرت ایّوب از بیمارى خود: «إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ »؛ و (به یاد آور) ایوب را آن زمان که پروردگارش را ندا داد که همانا به من آسیب رسیده و تو مهربانترین مهربانانى (انبیا/۸۳).
حضرت موسای جوان (در مدین) از فقر و ندارى: «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ»؛ پس (موسى گوسفندانشان را) براى آنان آب داد، سپس رو به سوى سایه آورد و گفت: پروردگارا! همانا من به هر خیرى که تو برایم بفرستى نیازمندم (قصص/۲۴).
و حضرت یعقوب از فراق فرزند: «إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی»؛ (یعقوب) گفت: من ناله ی (آشکار) و حزن (پنهان) خود را فقط به خدا شکایت مى برم و از (عنایت و لطف) خداوند چیزى را مىدانم که شما نمىدانید (یوسف/۸۶).
۱- آنچه مذموم است، یا سکوتى است که بر قلب و اعصاب فشار مىآورد و سلامت انسان را به مخاطره مىاندازد و یا ناله و فریاد در برابر مردم است که موقعیّت انسان را پایین مىآورد، امّا شکایت بردن به نزد خداوند مانعى ندارد «إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّهِ».
۲- موحّد، درد دل خود را تنها با خدا در میان مىگذارد: «إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّه» (تفسیر نور، محسن قرائتی، ج۴، ص۲۶۹).