مهم، عید انسانیت است

توجّه به زشت و زیباهای عید نوروز/ *زهرا فلاحی

عید نوروز، عید عالم انسان نیست، بلکه عید زمین و عید عالم نباتات است. عید انسان، روزی است که او از مسیر انحرافی افراط و تفریط در شهوت و غضب برگردد و به مدار اعتدال عقل و ایمان بیفتد و در محاذات خورشید عالم امکان، وجود اقدس ولیّ زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) قرار گیرد و در پرتو نور آن امام معصوم رو به عالم قرب خدا حرکت کند.

در این موقع است که درخت تقوا و فضیلت از سرزمین جانش می‌روید و گل‌های مکارم اخلاق از بوته‌ی جانش شکوفا می‌گردد و عید نوروز عالم انسان فرا می‌رسد و فصل بهار انسانیّت و آدمیّت آغاز می‌شود. امواج رحمت و نعمت و برکت و عدالت اجتماعی در جامعه‌ی بشری فراگیر گشته و همه جا غرق در نور و سرور و بهجت و نشاط انسانی می‌شود. آن روز، روز عید عالم انسان است و واقعاً میمون و مبارک است (ضیاءآبادی، ص۱).

توجّه به زشت و زیباهای عید نوروز

امّا عید نوروز اساس دینی و مذهبی ندارد، بلکه عید ملّی است. البته برخی از رسوم و آدابش در شرع مقدس خوب و مقبول است، مثل تنظیف لباس و مسکن، دیدار خویشاوندان و صلهی ارحام. این کارها و از نظر دین مقدّس پسندیده و ارزشمند است منتها آن‌چه که لازم است مورد توجّه قرار گیرد این است که گاهی این آداب و رسوم خوب با برخی کارهای زشت و ناپسند توأم می‌گردد که  باید ترک شود و در همه حال جانب تقوا و تحصیل رضای خدا فراموش نگردد.

امام صادق (علیهالسّلام) به معلّی بن خُنَیس تعلیم فرموده: چون نوروز شود غسل کن و پاکیزه‌ترین جامه‌های خود را بپوش و به بهترین بوهای خوش، خود را خوشبو گردان و در آن روز روزه بدار و بعد از نماز ظهر و عصر چهار رکعت نماز با کیفیّتی خاص بخوان (قمی، ص۵۲۰). البتّه می‌دانیم منظور از غسل فقط شستن بدن نیست، بلکه تطهیر جان (قلب) از آلودگی است. منظور از لباس نو پوشیدن هم، ملبّس شدن به لباس تقواست.

در ساعت تحویل سال هم مکرّر می‌گویند:

«یامقلّبالقلوبوالابصاریامدبّراللیلوالنَّهاریامحوِّلالحَولِوالاحوالحوِّلحالَناالیاَحسنالحال»

ای خدایی که چشم‌ها و دل‌ها را هرگونه که بخواهی متحوّل می‌سازی، تویی که دل‌ها را به کسی مهربان می‌کنی، تویی که چشم‌های مردم را با محبّت به سمت کسی که سال‌ها را از وضعی به وضعی و احوال را از حالی به حالی مبدّل می‌نمایی؛ خدایا حال ما را به بهترین حال مبدّل فرما. افکار و اخلاق ما را نیکو گردان.

عید نوروز را چرا عید می‌گویند؟

در این زمینه نظرات مختلفی وجود دارد امّا یک قول آن است که یکى از پیغمبران به نام ازقیل به وادى‌ای رسید که اهل آن همگى مرده بودند. ازقیل عرض‌کرد: خداوندا اینها را چگونه زنده خواهى نمود؟ امر شد که مقدارى آب بر روى خاک‌هاى آن‌ها بریز و بخواه تا زنده شوند. ازقیل مقدارى آب ریخت و از خداوند تقاضاى اعاده‌ی آنها را به حیات و زندگانى نمود. فوراً همگى زنده شدند و بین سى سال تا هفتاد سال مجدّداً زندگى نمودند؛ یعنى از سى سال کمتر و از هفتاد سال بیشتر نبود و این قضیّه در روز اوّل فروردین یعنى روز اوّل بهار واقع شده به این دلیل روز اوّل فروردین را عید می‌گویند و کلمه‌ی عید مأخوذ از عود و اعاده است. (وجدانی، ص۹۹۹)

چهارشنبه سوری

رسم روشن کردن آتش در چهارشنبه سورى و از روى آن پریدن در چهارشنبهی ما قبل از عید نوروز، از بقایاى رسوم آتش‏پرستى است که یا آتش مستقلاً پرستش شده و یا براى بت بعل و أمثال آن افروخته شده است.(عبدالحجّت،ص۱۸۳) ولی امروزه طبق عادت آن را انجام می‌دهند که متأسّفانه بین جوانان و نوجوانان بسیار رایج است و آن را نوعی تفریح به حساب می‌آورند.

خداست منبع برکات، حواستان کجاست؟

متوجّه باشید آن خوشی و خوشبختی که شما آرزو می‌کنید به آن برسید تنها با آرزو درست نمی‌شود، تنها با گفتن «مبارک باد» و «صد سال به این سال‌ها» درست نمی‌شود؛ تنها با چیدن سفره‌های هفت‌سین و سبزه و شیرینی و سکّه‌ی طلا و نقره به دست نمی‌آید.

کدام اشتباه از این بدتر است که یک انسان زنده‌ی با عقل و هوش از نبات و جماد مرده‌ی بی‌عقل و هوش کمک بگیرد، از سبزه و شیرینی و طلا و نقره‌ی مرده میمنت بطلبد و حال آن‌که خالقش فرموده است:

«… تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ» (اعراف/۵۴)؛ «تَبارَکَ الَّذی بِیَدِهِ الْمُلْکُ…» (ملک/۱).

یعنی اشتباه نکنید آن کسی که مبارک است و منبع همه‌ی برکات، خداست. آن‌که سلطنت و قهّاریّت عالم هستی به دست اوست، آن که عزّت و ذلّت و مرگ و حیات به دست اوست، او «مقلّب القلوب والابصار» است. اوست که کره‌ی زمین را سر ساعت و دقیقه و ثانیهی معیّن از برج حوت به برج حمل منتقل می‌کند و هم اوست که باید زمین مغز و جان و فکر ما را از درکه‏ی برج شقاوت به برج سعادت منتقل سازد؛  از توجّه به این حقیقت نباید غافل شد که تحویل کره‌ی زمین یک تحویل تکوینی و اضطراری است ولی ما انسان‌ها باید تحویل اختیاری داشته باشیم. یعنی با اراده واختیار خودمان باید با عمل به دستورات دین و احکام الهی از مدار انحرافی هواپرستی برگردیم و به مدار اعتدالی خداپرستی بیفتیم (ضیاء آبادی، ص۷). چنان‌که خالق ما فرموده است:

«… إِنَّ اللَّهَ لایُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّىیُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏…» (رعد/۱۱) خداوند آنچه را که قومى در خود دارند دگرگون نمى‏سازد تا وقتى که آنچه را در ضمیر خود دارند، دگرگون سازند.

تا شما آدمیان دگرگونی در افکار و اخلاق و اعمال خویش ایجاد نکنید آن نعمت‌ها و عزّت‌های از دست رفته به شما باز نخواهند گشت. پس باید تلاش کرد با آمدن نوروز همان‌گونه که به پاکی و نظافت خانه‌های خود می‌پردازیم افکار و اخلاق و اعمال خود را نیز پاکیزه گردانیم تا فردای قیامت که از گذراندن عمرمان سؤال شد جوابی برای گفتن داشته باشیم.

علم جلوه‌گاه قدرت لایزال پروردگار

کره‌ی زمین، آتش‌گردانی است که به انگشت قدرت خدا در فضا می‌چرخد و قطعات سرد جمادات و نباتات را در آغوش گرفته و می‌چرخاند. از سردی به داغی می‌برد و از خاک گل‌های سبز و زرد و سرخ و بنفش می‌رویاند. از تخم مُرده، یک پرنده‌ی خوش‌آهنگ می‌پروراند. اکنون خدا می‌داند که این کره‌ی سر و ته بسته‌ی زمین چه نطفه‌هایی در رحم دارد که باید در این فصل بهار بزاید و کوه و دشت و چمن را پر از انواع گیاهان و جانداران سازد. از هر بذری گیاهی تولید گردد و از هر گلی بویی و از هر مرغی آهنگی برخیزد و هم خدا داند که این سال نو، آبستن چه حوادث سرورآفرین یا غم‌انگیزی است. چه لب‌هایی باید بخندد و چه چشم‌هایی باید بگریند، چه فریادهایی بلند شود و چه صداهایی خاموش گردد، جمعی به اوج عزّت برسند و جمعی به خاک ذلّت نشینند (ضیاء‌آبادی، ص۸).

فهرست منابع

قرآن کریم

۱. سلسله مباحث اخلاقی سید محمد ضیاء آبادی(صفیر سعادت)، نوروز دل به طبیعت یا به حقیقت، چاپ اول، اسفند۱۳۸۹.

۲. عبدالحجّت، حجه التفاسیر و بلاغ الاکسیر، قم، انتشارات حکمت، ج۱، ۱۳۸۶.

۳. الفین، ترجمه جعفر وجدانی، انتشارات سعدی و محمودی، تهران، چاپ اول، بی‌تا،.

۴.قمی، عباس، مفاتیح الجنان، مشهد، آستان قدس رضوی (به نشر)، چاپ دهم، ۱۳۷۹.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *