نقش عزاداری و تربیت نسل منتظر

azadari

سیّده صدیقه موسوی

امام حسین(علیه‌السلام) با قیام جاویدان خود مکتبی در جهان ایجاد نمود که تمام دروس عالی الهی را به امّت زمان خود و همه­ی نسل‌های بشر تعلیم می­دهد. امام حسین(علیه‌السلام) کلّیات اسلام را در کربلا به مرحله‌ی عمل در‌آورد و مجسّم نمود. آن­چه از حسین‌بن‌علی (علیه‌السلام) در روز عاشورا و در آن ابتلا و مصیبت دیده شد جلوه‌هایی از توحید، خداشناسی، ایمان کامل و خدمت به انسان‌ها بود و از آن‌جا که محبّت، انسان را به سوی مشابهت و مشاکلت می‌راند و قدرت آن سبب می‌شود که محب به شکل محبوب درآید، محبّت به سیّدالشّهدا که یک انسان کامل است بهترین راه تربیت نسل منتظر خواهد بود.

از طرف دیگر یاران اباعبدالله(علیه‌السلام) نمونه‌های عملی برای یاران حضرت مهدی‌اند و تجزیه و تحلیل مجموعه‌ی رفتارها، روابط، گفتارها و عملکردهای تربیت­یافتگان مکتب اسلام و اسوه‌های اخلاق در مراسم عزاداری توسّط خطیبان و عالمان در تربیت نسل منتظر بسیار تأثیرگذار است.

از این رو عاشورا آغاز راهی است که به جاده­ ی انتظار حضرت مهدی(عج) منتهی می‌شود. در حقیقت، عاشوراییان، همان منتظرانند و اهل انتظار، تربیت شده و درس گرفته از عاشورایند.

حبّ سیّدالشّهدا عامل رشد و هدایت، اصلاح و تربیت

نهضت امام حسین(علیه‌السلام) نقطه‌ی عطفی در تاریخ جهان است. سیّدالشّهدا (علیه‌السلام) با قیام خود مشعلی فروزان فرا راه رهروان حق و عدل روشن کرد. امام حسین(علیه السلام) تجسّم زنده و جاندار حقیقی و واقعی اسلام است نه تجسّم بی‌روح (مطهّری، ص۳۵۹).

در همین راستا اگر انسان، فردی را ایده‌آل و انسان کامل تلقّی کند و بعد شیفته‌ی اخلاق و روحیات او بشود، فوق‌العاده تحت تأثیر او قرار می‌گیرد و هر چه این محبّت و ارتباط قلبی با محبوب بیشتر باشد، تبعیت و همرنگی و همدلی افزایش می‌یابد (ر.ک: مطهّری، ص۲۶۲). سرّ این‌که ائمّه­ی اطهار(علیهم‌السلام) نگذاشته‌اند حادثه‌ی کربلا فراموش شود و اصرار بر برپایی مجالس عزا برای سیّدالشّهدا (علیه‌السلام) داشته­اند، این است که این گریه‌ها و توسّلات بی‌هدف و معنا نیست. فلسفه­ی گریه این است که گریه‌کننده آرزوی راه و مقام آن‌ها را بنماید. امام رضا(علیه‌السلام) به ریان بن شبیت فرمود: اگر می‌خواهی در ثواب شهادت امام حسین(علیه‌السلام) و یارانش سهیم باشی، هرگاه یاد آنان افتادی بگو: «یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیما» (احمدی، ص۳۲۱).

ترتیب مجالس عزا برای زنده نگه­داشتن یاد و نام و راه امام حسین(علیه‌السلام) است. برای این است که اشک بر شهید، اشتیاق به شهادت را به همراه دارد. خوی حماسه را در انسان زنده و طعم شهادت را در جان او گوارا می‌گرداند. چون اشک، رنگ کسی را می‌گیرد که برای او ریخته می‌شود و همین رنگ را به صاحب اشک نیز می‌دهد. از این رو انسان حسینی­منش نه ستم می‌کند نه ستم می‌پذیرد (جوادی‌آملی، ص۳۱۱).

عزاداری برای سیّدالشّهدا (علیه‌السلام) به معنای آن است که ما از این خط دفاع می‌کنیم و از خطّ مخالفش بیزاری می‌جوییم. عزاداری صرف و بی‌توجّه به این جریان، عزاداری ناقص است که نمی‌تواند جریان مبارز و تأثیرگذار باشد و مقدّمات ظهور را فراهم کند. عزاداری تنها زمانی می‌تواند تأثیرگذار باشد که خطّ فکری صحیح را زنده نگه دارد و بستری برای تحقّق وعده‌ی الهی فراهم کند (استنادی، ص۱۵).

بنابراین بیان واقعه­ ی عاشورا فقط بیان یک خاطره نیست. بلکه بیان حادثه‌ای است که دارای ابعاد بی‌شمار است. پس یادآوری این حادثه، در حقیقت مقوله‌ای است که می‌تواند به برکات فراوانی منتهی شود. از جمله عناصر تربیتی که در عزاداری‌ها وجود دارد و می‌تواند در تربیت نسل منتظر راه‌گشا باشد بحث الگوبرداری و عبرت‌آموزی از این واقعه‌ی عظیم است.

الگوبرداری

انسان در مسیر زندگی خود نیاز به الگوی عملی دارد تا با اقتدای به او حرکت کند. الگوهای بشری غالباً محدود به تاریخ و جغرافیای معیّنی هستند و در امتداد زمان و گستره‌ی زمین، الگو بودن خود را از دست می‌دهند. افزون بر این که الگو بودن آن‌ها همه جانبه و فراگیر نیست و به یک یا چند خصلت محدود می‌شود (جوادی‌آملی، ص۱۰۹).

از آن‌جا که هدف دین، تربیت انسان‌ است، الگوهایی از جنس بشر عرضه می‌کند تا انسان‌های دیگر آن را سرمشق خود قرار دهند. در این میان پیامبران الهی و امامان معصوم(علیهم‌السلام) جایگاه ویژه‌ای دارند. تا آن‌جا که قرآن پیامبر اسلام را الگو معرّفی می‌کند و امام حسین(علیه‌السلام) نیز در سخنانی برای اصحاب خویش و یاران حر که در منزل البیضه انجام گرفت خویشتن را اسوه و الگو معرّفی می‌فرماید: «فَإِنَّ فِیهِ أُسْوَهً لِمَنْ تَأَسَّى وَ عَزَاءً لِمَنْ تَعَزَّى» (رضایی اصفهانی، ص۶۷).

یکی از نیازهای اساسی منتظران در عصر غیبت نیز برخورداری از الگوهای عملی در مسیر خودسازی و همراهی و مساعدت امام معصوم است؛ کسانی که توانسته باشند در عرصه­ی عمل برای تحقّق اهداف و آرمان‌های امام خود جان‌فشانی کنند و نمونه‌های روشنی در طریق اطاعت و سرسپردگی باشند و به راستی چه کسانی شایسته‌تر از یاران امام حسین(علیه‌السلام)؟ یارانی که امام خود را در تحقّق بخشیدن به اهدافش یاری کردند؛ یاران بزرگ و مجاهدی که عقل بشری از درک مقامشان عاجز است؛ یارانی که امام معصوم، در وصف ایشان فرمودند: «فَإِنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَیْراً مِنْ أَصْحَابِی»؛ من یارانی بهتر و وفادارتر از اصحاب خود نمی‌شناسم.

در حقیقت، یاران اباعبدالله(علیه‌السلام)، معیارهایی را در اختیار ما قرار داده‌اند تا به وسیله­ی آن‌ها خود را محک زده و با عمل به آن‌ها خود را برای قیام جهانی و روز باشکوه ظهور آماده‌تر سازیم (خانی، ص۱۲۳).

عبرت آموزی

از جمله عوامل دیگری که در تعلیمات اسلامی برای اصلاح نفس و تربیت اسلامی یک فرد به آن توجّه شده تفکّر در تاریخ و سرنوشت اقوام و ملل گذشته است (مطهّری، ص۲۵۵).  در همین زمینه عاشورا و نهضت حسینی برای هر نسلی در طول تاریخ پیام‌ها و عبرت‌های آموزنده‌ای دارد که در هیأت‌های عزاداری و مراسم سوگواری سیّدالشّهدا توسّط گویندگان و مدّاحان به نسل منتظر انتقال می‌یابد.

عاشورا یک صحنه­ی عبرت است. انسان منتظر باید به این صحنه نگاه کند تا عبرت بگیرد. یعنی خود را با آن وضعیت مقایسه کند، بفهمد در چه حال و وضعیتی است. چه چیزی او را تهدید می‌کند و چه چیزی برای او لازم است (بیانات مقام معظّم رهبری، ص۷۶).

این مجالس فرصتی را برای منتظر به وجود می‌آورد تا خود را محاسبه کند که جزء کدام گروه است: خوی و منش اموی دارد و یا در حزب حسین است. در واقع این مجالس یادآوری مسائلی است که در فطرت انسان وجود دارد و انسان در اثر شهوت و جهل از آن غافل ‌شده است.

عبرت آموزی از ماجرای امام حسین(علیه‌السلام)، این است که انسان فکر کند که چه حادثه‌ای اتّفاق افتاده و چه میکروبی وارد کالبد این جامعه شده که بعد از گذشت نیم قرن از وفات پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) کسی مثل حسین بن علی(علیه‌السلام) را با آن وضع به شهادت رساندند و چه شد که کسانی که روزی داعیه‌دار حق بودند در روز ابتلا و آزمایش عقب کشیدند و بی‌تفاوت از کنار این فاجعه عبور کردند و یا در صف یزید قرار گرفتند؟

عواملی اصلی این گمراهی و انحراف عمومی چند چیز است: یکی دور شدن از ذکر خدا و معنویت، حساب معنویت را از زندگی جدا کردن، توجّه و ذکر و دعا و توسّل و طلب از خدای متعال و توکّل به او را کنار گذاشتن و دوم دنبال شهوت‌رانی‌ها رفتن، دنبال هوس‌ها رفتن و در یک جمله، دنیاطلبی، به فکر جمع‌آوری ثروت، مال و التذاذ به شهوت دنیا افتادن. این‌ها را اصل دانستن و آرمان‌ها را فراموش کردن. این درد اساسی و بزرگ است و ممکن است که منتظران نیز به این درد دچار شوند.

عامل دیگری که وضع را به آن‌جا رسانید این بود که پیروان حق که ستون‌های آن اساس واقعی بنای ولایت و تشیّع محسوب می‌شدند از سرنوشت دنیای اسلام اعراض کردند و نسبت به آن بی‌توجّه شدند و به سرنوشت دنیای اسلام اهمّیت نمی‌دادند. بنابراین نتیجه آن شد که دشمن، بی‌رحمانه تاخت و این‌ها هم در قدم اوّل عقب نشستند (بیانات مقام معظّم رهبری، تاریخ، ص۱۰۱).

عبرت‌های نهفته در عاشورا اگر بازشناسی نگردد ممکن است در کمین منتظران نیز باشد. اگر امروز و هر زمانی نیز نیروهای مؤمن و انقلابی، حسّاسیت خود را نسبت به سرنوشت اسلام و مسلمانان از دست بدهند و برای آن‌چه دارند و کسب آن‌چه ندارند از گفتن حق و ادای تکلیف کوتاهی کنند عاشورا دوباره تکرار خواهد شد و یا این‌که این انتظار برای ظهور مهدی صاحب الزمان(عج) طولانی خواهد شد.

 منابع

* قرآن، ترجمه ­ی استاد الهی قمشه‌ای، تهران، انتشارات مشرقین، سال۱۳۸۹.

۱.  احمدی، حبیب الله، امام حسین الگوی زندگی، قم، فاطیما، ۱۳۸۱.

۲. استنادی، رضا، بازخوانی جریان فکری در دو نهضت عاشورا و انتظار، جمعی از نویسندگان، از فرات تا فرات، قم، مرکز تخصّصی مهدویت، ۱۳۸۹.

۳. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقرّبان: شرح زیارت جامعه کبیره، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۴.

۴.  جوادی آملی، عبدالله، حماسه و عرفان، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۱.

۵. خانی، سکینه، یاران امام حسین(علیه‌السلام) الگوی یاران مهدی(عج)، جمعی از نویسندگان، از فرات تا فرات، قم، مرکز تخصّصی مهدویت، چ۵، ۱۳۸۹.

۶.  راستگو، محمّد مهدی، یاران حسینی، منتظران مهدوی، جمعی از نویسندگان، از فرات تا فرات، قم، مرکز تخصّصی مهدویت، چ۵، ۱۳۸۹.

۷.  رضایی اصفهانی، محمّدعلی، آموزه‌های عاشورا، قم، انتشارات پژوهش‌های تفسیر علوم قرآنی، ۱۳۸۴.

۸.  شیخانی، علی باقر، ارتباط با معصومین، قم، مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۸۶.

۹. علم‌الهدی، محمّدباقر، شفاعت، تهران، مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، ۱۳۸۶.

۱۰. مطهّری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا، ۱۳۹۰.

۱۱. مطهّری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، صدرا، ۱۳۸۹.

۱۲.مطهری، مرتضی، جاذبه و دافعه، تهران، صدرا، ۱۳۷۹.

۱۳. مؤسّسه فرهنگی قدر ولایت، امانتداران عاشورا در بیانات مقام معظّم رهبری، تهران، مؤسّسه فرهنگی قدر ولایت، ۱۳۸۱.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا