آیا قوم یهود برگزیدهی خدا هستند؟
«یَا بَنی إِسرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتی الَّتی أَنْعَمْتُ عَلَیْکمْ وَ أَنّی فَضّلْتُکُمْ عَلی الْعَالَمِینَ»؛ ای فرزندان اسرائیل! از نعمتهایم که بر شما ارزانی داشتم و از این که من شما را بر جهانیان برتری دادم، یاد کنید (بقره/۴۷).
پرسش ۱: آیا آیهی ۴۷ سورهی بقره، تأییدی بر این عقیدهی قوم یهود که آنان برگزیدهی خدا هستند، نیست؟
پرسش ۲: با توجّه به این که این آیه در زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نازل شده و با صیغهی مخاطب آمده، به نظر میرسد که فقط شامل بنیاسرائیل زمان حضرت موسی نباشد. در وجه فضیلت بنیاسرائیل بر عالمیان، با این که مسلّم است که پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) افضل انبیا و اوصیا و کتاب و دین او افضل کتابها و ادیان و امّت او، افضل امّتها میباشد، چند وجه زیر گفته شده است:
1- بعضی گفتهاند که مقصود عالمیان زمان خودشان میباشد، نه همهی زمانها؛ زیرا “الف” و “لام” در “العالمین”، برای عموم عرفی است و نه عموم حقیقی. از این رو مقصود برتری آنها نسبت به افراد عصر خودشان است و نه تمام اعصار (رک: طبرسی، مجمعالبیان، ج۱، ص۱۹۸).
2- برخی گفتهاند که اطلاق افضلیت با یک فضیلت هم سازش دارد و بنیاسرائیلی که در یک یا چند فضیلت از دیگران افضل بودهاند، اگرچه در بسیاری از فضایل، دیگران از آنها افضل بودهاند؛ خواه در زمان خود و خواه در تمام زمانها و به این سبب نمیتوان گفت که بنیاسرائیل از تمام جهات برتری دارند (رک: محمدجواد مغنیه، الکاشف، ج۱، ص۹۵) و روشن است که فضیلت داشتن در یک جهت، بر فضیلت اطلاقی و عمومی دلالت نمیکند.
3- بعضی هم ذکر کردهاند که طبق مفاد آیهی ۱۳۷ سورهی اعراف (ما این قوم مستضعف (بنیاسرائیل) را وارث شرق و مغرب زمین کردیم)، روشن است که بنیاسرائیل در آن زمان، وارث تمام جهان نشدند؛ پس مقصود این است که وارث شرق و غرب منطقهی خودشان شدند. بنابراین فضیلت آنها بر جهانیان نیز برتری نسبت به افراد همان محیط است (رک: تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۲۱).
4- برخی هم گفتهاند که تفضیل بنیاسرائیل، مقیّد به زمان استخلاف و اختیار آنان بود؛ امّا بعد از این که از امر پروردگار سرپیچی کردند و بر پیامبرانشان عصیان نمودند و نعمتهای خدا را انکار و از عهد و پیمان خود شانه خالی کردند، خداوند نسبت به آنها حکم لعن و غضب و ذلّت و مسکنت را اعلان نمود (رک: سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۱، ص۶۹).
5- امّا تحقیق این است که افضلیت به معنای دارا بودن فضایل اخلاقی، اعتقادی، عبادی، جاه و منزلت، قرب به مقام ربوبی و مانند اینها نیست؛ بلکه مراد اتمام حجّت به وسیلهی ادلّهی واضح و براهین متقن، معجزات باهره، نعمتهای دنیوی (مال، ثروت، ریاست و سلطنت) و امثال اینهاست (طیب، اطیب البیان، ج۱، ص۲۳).
نکتهی قابل توجّه و با اهمیّت در اینجا این است که بایستی مسألهی تفضّل الهی در ارائهی نعمتها را که خود نوعی آزمون الهی به حساب میآید، از مسألهی فضیلت نفسانی و شخصیتی جدا کنیم؛ زیرا به دنبال آن تفضّل، اظهار لعن و نفرین خداوند بر آن قوم، در قرآن آمده است (مائده/۸۰-۷۸) و این دلیل روشنی بر بد طینتی و زشتی کردار ایشان میباشد.
افزون بر این، معنای برخی آیات با در نظر گرفتن آیات دیگر، روشن میشود و برای فهم یک موضوع باید همهی آیات مربوط به آن موضوع مورد توجّه و درایت قرار گیرند و خداوند خود در آیهی ۱۸ سورهی مائده، دربارهی نفی یهود تأکید کرده، به آنان میگوید: «وَ قالَتِ الْیَهُودُ وَ النَّصارى نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ یُعَذِّبُکُمْ بِذُنُوبِکُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ إِلَیْهِ المَصیر» (مائده/۱۸) که مفهوم آن این است که ای جماعت یهود! اگر آنگونه که میپندارید شما بر تودهی بشر ارجحیت دارید، پس چگونه خداوند شما را به کیفر و عذابهای دردناکی که به آن دچار گشتید، مبتلا کرد و به علّت عصیانی که دارید، شما را پراکنده ساخت و از نظر بدکرداری، ضربالمثل عالم بشریت شدید.
اوصافی که قرآن برای قوم یهود میشمارد، عبارتند از:
الف) دنیاپرستی (آیات ۹۶ بقره و ۱۶۰ و ۱۶۱ نساء)
ب) غرور یهود به برتری نژاد (آیهی ۱۸ مائده)
ج) داشتن آرزوهای دور و دراز (آیات ۱۶۸ و ۱۶۹ اعراف و ۱۲۲ و۱۳۳ نساء)
د) بیدلی و ترسو بودن یهود (آیهی ۱۱۲ آل عمران)
ه) جنایات یهود (آیات ۷۰ مائده و ۲۳ آلعمران و ۱۰ بقره)
و) تبهکاران زمینی (آیهی ۶۴ مائده)
ز) جادوگری و سحرانگیزی یهود (آیهی ۱۰۲ بقره)
ح) زشت کرداری یهود (آیهی ۷۸ تا ۸۰ یهود)
ط) پیمان شکنی (آیات ۱۲ و ۱۳ مائده و ۱۵۴ نساء)
ی) سرپیچی از شریعت الهی (آیات ۵۹ و ۶۹ مائده)
ک) پنهانکردن تعالیم خدا (آیهی ۱۵۹ بقره)
ل) بیبهرهبودن از هدایت الهی (آیهی ۵ جمعه)
م) قساوت و سنگدلی (آیهی ۷۶ بقره)*
*برای توضیح بیشتر رجوع کنید به:
1- عفیف عبدالفتاح طباره، چهرهی یهود در قرآن، ترجمه سید مهدی آیتاللهی، انتشارات جهانآرا،۱۳۵۵.
2- سید محمد شیرازی، دنیا بازیچهی یهود، ترجمه محمدهادی مدرسی، مشر سلسه، ۱۳۸۵.
3- سیاست و حکومت رژیم صهیونیستی، ترجمه مرکز مطالعات و تحقیقات اندیشه سازان نو، ناشر مؤسسهی مطالعات فلسطینی.
4- آلفرد. م. لیلیانتال، ارتباط صهیونیستی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی.
5- اسدالله رضایی، بررسی سیر تحوّل دولت در سرزمین فلسطین، نشر گنج معرفت.
*برگرفته از کتاب تفسیر آیات برگزیده علیرضا مستشاری