میعادگاه خالق و مخلوق (قسمت اول)

1_masjed

نقش مسجد در تعالی فردی از نگاه قرآن و سنّت  

*مائده رضایی

گرایش به کمال و بزرگی در انسان فطری و نهفته در خمیرمایهی آفرینش اوست؛ زیرا خداوند از روح خود در او دمیده (حجر/ ۲۹) و او را بر سایر آفریدهها برتری بخشیده است. (اسراء/۷۰) لذا هر انسانی بسته به اندیشه، میزان خردورزی، فرهنگ خود و… در راه رسیدن به این کمال سعی میکند. این گرایش باید در مسیر صحیحی قرار گیرد تا  انسان از سر جهل و اغوای نفس امّاره و شیاطین، مسیر سقوط را به جای صعود، خواری را به جای عزّت و پستی را به جای رفعت، در پیش نگیرد؛ زیرا بسیارند که بزرگی را در مادیات دیده و با دل‌بستگی به آن گام در راه گردنکشی و طغیان نهادهاند؛ تعالی را در تکبّر بر دیگران پنداشته و با این کار به رقابت با خداوند جبّار پرداخته و آهنگ پوشیدن ردای کبریایی او را در سر پروراندهاند حال آنکه آن جلال کبریایی، این لباس را ویژهی خود ساخته و رقیب را به خاک مذلّت و خواری میکشاند.

راه صحیح تعالی در جهت مقابل قرار دارد؛ یعنی خواری، کرنش و پیشانی تعبّد بر خاک نهادن در برابر جلال کبریایی. در این حال است که آن ذات مقدّس متعال بنده را به خود نزدیک میسازد و خانهی سجودش را پاکترین و عالیترین خانهها میشمرد و برکات بسیاری را از مسجد بر او میباراند.

مفهوم مسجد

مسجد اسم مکان سجده است؛ یعنی سجدهگاه و سجده به خاک افتادن و خواری کردن (مجمع البحرین، ج۳، ص۶۳) و ویژهی خداست و هیچکس شایستهی سجدهی دیگران نیست (فصلت/۳۷-نحل/۴۹). حقیقت سجده سرآمد فروتنی و تسلیم در برابر خداست. پس بنده در مسجد به نهایت فروتنی و تسلیم میرسد (همان، ص۵۵). مسجد خانهی نمازست (مجمعالبحرین، همان). برخی لغویان محراب خانهها و مسجد را مصلای عمومی و برخی نیز مسجَد را در مقایسه با «مَنزِ ل و مَنزَل» به ترتیب اسم مکان و مصدر میدانند (لسانالعرب، ج۶، ص۱۷۵). برخی نیز مسجِد را پیشانی انسان میدانند که اثر سجده بر آن نقش میبندد. طبق این تعریف که مسجِد بر عضوی از بدن اطلاق میشود؛ به این دلیل در تفسیر آیهی «و إنَّ المَساجِدَ للهِ…» (جن/۱۸) مساجد را به جاهای سجده از اعضای بدن انسان یعنی کف دو دست، زانوها و سر انگشتان پاها تفسیر کردهاند (مجمعالبیان، ج۱۰، ص۵۶۰).

مسجد به هردو معنا مانند خود سجده ویژهی خداست (بقره/۱۱۴- توبه/۱۷- جن/۱۸). به این دلیل نباید کسی جز او در آن پرستش و در مقابلش فروتنی، تسلیم و اظهار خواری شود (جن/۱۸).

در مسجد است که انسا ن خود را فقط وابسته به خدا میبیند و اسباب بزرگی، رفعت و تعالی خود را نزد او مییابد. در ادامه نحوه‌ی عملکرد مسجد را در رسیدن به این هدف بررسی میکنیم.

عملکرد  مسجد در تعالی انسان

الف) بخشیدن هویت دینی

هویت ازریشه‌ی هو یعنی «او بودن» است و نشانگر صفات خاصّه‌ی هر فرد و نوع نگرش دیگران به اوست. هویّت به فرد شخصیت میبخشد و او را از پوچی و سرگردانی رها میسازد. هویت انواعی دارد: شخصی، ملی، دینی و… هویت دینی هر فرد را پاسخهای او به پرسشهای فطری سهگانه: از کجا آمدهام؟ برای چه آمدهام و به کجا میروم؟ تشکیل میدهد، اگر پاسخها صحیح و کامل باشند، هویّت او واقعی خواهد بود.

انسان مسلمان واقعی کاملترین وصحیحترین پاسخها را از مکتب اسلام یافته است و هویّت دینی خود را در اعتقاد و رفتار با آن پاسخها شکل میدهد مبدأ و منتهای خود را خدای یگانه میداند: «إنّا لله و إنا إلیه راجعون» (بقره/۱۵۶) و هدف آفرینش خود را عبادت خدا (ذاریات/۵۶) و انجام دادن کارهای درست و شایسته میشمارد (نحل/۹۷). مجموعه‌ی این اعتقاد و عمل، راستی و درستی فرد را نشان میدهد که از آن تعبیر به عدالت میشود. عدالتنمادهایی دارد، چون: حسن ظاهر، صلاح، عبادت و… که هویّت فرد عادل با این نمادها در نظر مردم ثابت میشود مسجدی بودن نمادی از عدالت مسلمان است به همین دلیل خداوند کسی را که از حضور در مسجد امتناع میکند از عدالت ساقط مینماید. امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «مساجد نزد خدا از همسایگان بیوفا شکایت کردند، خداوند به آنها وحی کرد: سو گند به توانمندی و شکوهم که حتّی یک نماز را هم از آنان نمیپذیرم و عدالتی را بر ایشان نزد مردم آشکار نمیکنم، رحمتم به آنان نمیرسد و در بهشت در همسایگی‌ام قرار نمیگیرند» (وسایل الشیعه، ج۲، ص۴۷۹).

پیامبراکرم (صلّی‌الله علیه‌و‌آله) و امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) چنین کسانی را از معاشرت و تعامل با مسلمانان و استفاده از حقوق مسلمانی منع میکردند و خانههایشان را شایسته‌ی سوزاندن میدانستند (همان، ص۴۷۹-۴۷۸). بدون شک با فاسقان چنین رفتاری اتخاذ میشود و فسق انسان را از عدالت ساقط میکند.

بنابراین فرد تارک مسجد، فرد بیهویتی است که فاقد ارزش اجتماعی است و سرانجامش زیان و محرومیت از رحمت ابدی خواهد بود.

ب) پاک‌سازی نفس

 نفس انسان ملهم به گرایش بدیها و نیکیها یا گناهان و پرهیزکاری است که انسان با تضعیف و سرکوب گرایش به بدی در مقابل تقویت الهام به خوبی و پاکی، به رشد و بالندگی میرسد و موفّقیت خود را در زندگی رقم میزند قرآن کریم میفرماید: «وَنَفسٍِ و مَا سَوَّیهَا فَألهَمَهَا فُجوُرَهاَ و تَقویَهاَ قَد أفلَحَ مَن زَکّیهاَ»؛ سوگند به نفس آدمی که چگونه او را ساخت و گناه و تقوایش را به او الهام کرد. کسی رستگار شد که آن را تزکیه و پاک کرد (شمس/۷-۹). عوامل بسیاری در روند تحقّق این موفّقیت نقش دارند که مسجد مهمترین و بلکه جامع شماری از عوامل است. کسانی که خواهان تطهیر و تزکیهاند و اراده‌ی نیرومندی دارند به مسجدی که با هدف سازندگی انسانها بنا شده روی میآورند، قرآن کریم میفرماید: «لَمَسجّدٌ أُسِّسَ عَلیَ التَّقویَ مِن أوَّلِ یَومٍ أحَقُّ أن تَقوُمَ فیهِ فیهِ رِجَالٌ یُحبُِّونَ أن یتََطهََّروُا وَاللهُ یُحِبُّ المَتِطهَِّرینَ»؛ مسجدی که از روز نخست براساس تقوا نباشد شایستهتر است که در آن نماز به پا نداری، چه در آن مردانیاند که دوست دارند پاک گردند و خداوند پاکان را دوست دارد (توبه/۱۰۸) جوانب تأثیرگذاری از طریق آهنگ رفتن به مسجد، خدمت به آن و شرکت در برنامههای فرهنگی آن است.

۱- گام برداشتن و رفتن به مسجد و تردد درآن

کسی که آهنگ رفتن به مسجد را میکند به فرمودهی پیامبر اکرم (صلّی‌الله علیه‌و‌آله) با هر گامی که برمی دارد ۱۰ گناه از او پاک میشود (وسائلالشیعه، ج۲، ص۴۸۳) و بفرمایش امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) با تردد در مسجد انسان گناه را از سر ترس یا شرم از خدا وامینهد (همان، ص۴۸۰).

علّت این تأثیر را باید در معرفت شخص عازمِ مسجد به صاحب این خانه و به خود یا فت. وی با رسیدن به در مسجد آگاه است که در محضر صاحب‌خانهای بزرگ قرار گرفته. اینجاست که ابهت او سراسر وجودش را فرامیگیرد و رنگ چهرهاش دگرگون و بدنش به لرزه میافتد و زبان به ستایش و نکوهش خود میگشاید:

«یَا مُحسِن قَد أتَاکَ المُسئُ وَ قد أمَرتَ المحسنَ أن یَتَجَاوَزَ عَن المُسئِ فَتجاوز عن قَبیحِ مَا تَعلَمُ مِنّی بِجَمیلِ َما عِندَکَ»؛ ای بزرگوار، گنهکار نزدت آمد. بزرگوار را فرمان دادهای تا از خطاکار درگذرد. پس از زشتیها و بدیهایی که از من میدانی با صفات زیبایت درگذر. این فرهنگ رفتاری پیشوایان معصوم (علیهم‌السّلام) ماست که ترک اولی یا اشتغالات ضروری دنیا را برخود روا نمیداشتند (منتهیالامال، ج۱،ص۲۶۷). ترددشان در مسجد با آن عبارت یا این دعا بود: «خدایا مرا بیامرز و درهای مهر و رحمتت را برویم بگشا» (وسائلالشیعه ، ج۲، ص۵۱۶).

۲- خدمت به مسجد

رسیدگی به امور بهداشتی و رفاهی مسجد یکی از فرمانهای خداوند به پیامبران بزرگ و اولوالعزم است تا محیطی به دور از آلودگیهای مادی و پاک برای پذیرایی از مهمیانانش فراهم گردد. قرآن کریم میفرماید:

«وَ عَهِدنا إلیَ إبراهیمَ و إسماعیلَ أن طَهِّرا بَیتِیَ لِلطّا ئِفینَ وَ العا کِفینَ والرُّکَّعِ السُّجودَ»؛ به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانهام را برای طوافکنندگان، عاکفان و رکوعکنندگان سجدهگزار پاک سازید (بقره/۱۲).

در همین راستاست که پیامبراکرم (صلّی‌الله علیه‌و‌آله) و ائمه (علیهم‌السّلام) دستورات بهداشتی بسیاری در خصوص مسجد بیان کرده و وعده‌ی آمرزش بر آن دادهاند: پیامبر مکرّم اسلام (صلّی‌الله علیه‌و‌آله) فرمود: «هرکس مسجد را روز پنجشنبه، شب جمعه جارو بزند و خاکروبهای را که چشم را میآزارد، از آن بیرون ریزد خداوند او را میآمرزد» (وسائلالشیعه، ج۲، ص۵۱۰) تهیّه‌ی امکانات رفاهی چون: چراغ، فرش، تعمیرات و… نیز همین تأثیر را دارد.

پیامبراکرم (صلّی‌الله علیه‌و‌آله) فرمود: «هرکس چراغی را در یکی از مساجد برافروزد تا وقتی که نوری از آن در این مسجد بتابد فرشتگان و حاملان عرش برایش آمرزش میطلبند» (همان، ص۵۱۳).

۳- نشستن در مسجد

 علاوهبر آن که استراحت و آرامش روحی فرصت تفکّر بیشتری را دربارهی گذشته خود به انسان میدهد در این محیط معنوی انسان با به یاد آوردن گناهان، خود را خجل و شرمسار در برابر صاحبخانه مینگرد پس انگیزهای برای توبه و طلب آمرزش و همّت در انجام کارها و اعمال صالح مییابد. افزونبر آن نشستن به خودی خود موجب آمرزش گناهان میشود. در روایتی از پیامبر اکرم (صلّی‌الله علیه‌و‌آله) آمده است: «نشستن در مسجد… ده گناه را محو و نابود میسازد» (وسایلالشیعه، ج۳،ص۸۶).

۴– برنامههای فرهنگی مسجد

۱-۴- نماز: اعم از فرادا یا جماعت مهمترین برنامه‌ی فرهنگی (عبادی) مسجد است که با دورکردن و بازداشتن انسان از گناهان بزرگ و کوچک زشت و ناپسند باعث پاکی نفس میگردد: «إنّ الصلوه تنهی عن الفحشا ء و المنکر» (عنکبوت/۴۵) علاوهبر نماز، سخنرانیها و درسهای مذهبی (آموزش قرآن، حدیث، احکام شرعی، اعتقادات و… ) دربردارنده مطالب خودسازی بسیاری است. امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) در ضمن حدیثی هشت فایده برای تردّد در مسجد یاد میکنند که از جملهی آنها سخنی است که انسا ن را از گناه باز میدارد یا گناهی است که از سر ترس یا شرم از آن دست بردارد (وسائلالشیعه، ج۲، ص۴۸۰).

 2-4- اعتکاف: برنامه‌ی عبادی دیگر اعتکاف است که ماندن دست کم سه شبانه روز در مسجد از ارکان آن است (تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۰۵). در این عمل عبادی امور مباحی مانند: بهرهمندی جنسی از همسر، شعر گفتن، گفتوگوها و مجادلههای دنیوی، پرگویی، امرار معاش، معاشرت‌هایی چون تشییع جنازه، عیادت بیمار و… جایز نیست (همان). با این احکام، معتکف فرصت بسیاری برای تفکر در شناخت خدا، گذشتهی خویش و… مییابد و در کنار روزه، تمرین مؤثّری برای پاکسازی نفس خویش میکند. علاوهبر آن به فرمودهی پیامبر اکرم (صلّی‌الله علیه‌و‌آله) خود اعتکاف در صورتی که با ایمان و امید و کامل به خدا صورت گیرد باعت آمرزش همه‌ی گناهان گذشته میگردد (جامعصغیر، ج۲،  ص۵۷۵). معتکفان طعم طهارت حاصل از این عمل عبادی را چشیدهاند و در گفتوگوهای خبری با بیانات و عباراتی برخاسته از اعماق دلشان اعتراف به سبک شدن، پاکی، نزدیکی به خدا و… میکنند و برخی نیز با اتمام ایام اعتکاف اشک فراق از خانه و میهمانی خدا از دیدگانشان سرازیر میگردد.

اعتکاف تمرینی است برای عبادتی بزرگتر و در مسجد جهانی مسلمانان که تأثیری بس فراگیرتر در طهارت روح و تزکیه‌ی نفس دارد، آری حج و عمره و طواف در مسجدالحرام. 

۳-۴- حج و عمره: از جمله مناسک حج و عمره زیارت کعبه (خانهی خداست) که وسط مسجدالحرام، مسجد جهانی مسلمانان، قرار دارد. تأثیر حج در پیرایش روح از گناه و آلودگیها و آرایش آن به آرامش و اخلاق زیبا در قرآن و سخنان پیشوایان معصوم و حاجیان و معتمران نیز عملاً ثابت شده است.

حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) پس از بنای کعبه‌ی مقدّسه دست به دعا برداشت از جمله درخواستهایش این بود: «ربّنا أرنا منا سکنا و تب علینا إنّک أنت التّواب الرّحیم»؛ پروردگارمان، مراسم عبادیمان را به ما نشان ده و به ما رو کن (و توبهمان را بپذیر) که توبهپذیر مهربان تویی (بقره/۱۲۸). بدون شک دعای ابراهیم (علیه‌السّلام) در حقّ مؤمنان راستین به اجابت می‌رسد. رسول مکرم اسلام (صلّی‌الله علیه‌و‌آله) نشانهی قبولی حج را دست برداشتن از گناهان میداند.

 اصولاً فلسفه‌ی حج و عمره، طهارت روح و آراستگی اخلاق و پاکسازی نفس است که در آیات و احادیث بسیاری به آن اشاره شده است. مانند: سوره‌ی بقره آیهی ۱۹۹ و حدیث امام علی (ع) که ضمن بیان ابعاد فردی و اجتماعی حج دربارهی تأثیر آن در تهذیب نفس فرمود: «إنّما أمرو ا با‌لحجّ لعلّه الوفاده إلی الله و عزوجلّ و طلب الزّیاده و الخروج من کلّ ما إقترف العبد تائبا ممّا مضی مستأنفًا لما یستقبل… »؛ بدون شک به این دلیل به حج فرمان داده شدند تا ورود به محضر ربوبی پیدا کنند و فزونی (نعمت) از او خواهند و بنده از هر گناهی که کرده رها شود و از گناهان گذشته‌ی خویش دست بردارد و (اعمال خود را) از نو آغاز کند… » (ریشهری، حج و عمره در کتاب و سنّت، ص۲۶۹).

در مکه مساجد دیگری همچون خیف در منی وجود دارند که عبادت در آنها مطهر نفوس است (همان، ص۱۳۶). پشتوانهی طهارت نفس انسان دانش است که مسجد در طول تاریخ ایفاگر نقش علمی بوده است.

ج- رشد علمی

دانش نخستین نعمتی است که آدم (علیه‌السّلام) پس از آفرینش به آن مفتخر و شایسته‌ی سجدهی فرشتگان گشت (بقره/۳۵- ۳۱) و میزان رشد و بالندگی انسان ارتباط مستقیم با میزان دانشآموزی و دانشپژوهی او دارد و پیام انبیا در کنار تزکیه‌ی نفوس، آموزش کتاب الهی و حکمت بوده است (جمعه/۲).  هرچه امّتها از دانش و عقلانیّت بیشتری بهرهمند میشدند مقام و درجاتشان نزد خداوند فزونتر میگشت. قرآن کریم تصریح میفرماید که مؤمنان دانشمند بسی بالاتر از سایر اهل ایمانند: «یرفع الله الذین ءامنو منکم والذین اوتوالعلم درجات» (مجادله/۱۱).

مساجد در صدر اسلام تنها مراکز آموزشی مسلمانان بودند که در آنها عمدتاً به آموزش و نگارش قرآن کریم و بیانات پیامبر اکرم (صلّی‌الله علیه‌و‌آله) میپرداختند به این دلیل امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) از جمله فواید هشتگانه‌ی حضور در مسجد را آموختن دانشی نو و کمیاب یا آیهی محکم و روشن یا پندی که انسان را راهنمایی نماید یا از بدی باز دارد، برمیشمرد (وسائلالشیعه، ج۲، ص۴۸۰).

 نقش فرهنگی مسجد در صدر اسلام باعث تبدیلش به عنوان عاملی در تعالی علمی جوامع اسلامی در طی قرون متمادی و حتّی تا زمان حال شده است. مانند مسجد ترکها (شیخ انصاری) در نجف، مسجد اعظم قم، مسجد گوهرشاد مشهد، مسجد کوفه و… .

گرچه دانش نقش ضروری در رشد و کارآمدی انسانها دارد ولی تنها عامل نیست؛ چه بسا امور معنویی که سازندهتر و نجاتبخشتر از قرنها تلاش دانشمندان است. مسجد جایگاه چنین اموری است.

د- کارآمدی بزرگسالان

کارآمدی، فعالیت، نشاط و احساس مفید بودن یکی از نشانههای سلامتی روانی و بالندگی انسان از دیدگاه عقلاست و به این دلیل قرآن کریم در دعوت مردم به توحید ضمن زدن مهر تأیید بر این دیدگاه، کارآمدی و ناکارآمدی بردگان را مثالی برای توحید و شرک زده است: «ضََرَبَ اللهُ مَثَلاً رَجُلَینِ أحَدُهُما أبکَمُ لا یَقدِرُ عَلیَ شَیءٍ وَ هُوَ کَلٌّ عَلیَ مَولاهُ أینَما یُوَجِّههُ لا یَأتِ بِخیَرٍ هَل یًستَوی هو و مَن یَأمُرُ بِالعَدلِ و هو عَلیَ صِرا طٍ مُستَقیمٍ»؛ خداوند دو مرد را مثال زد که یکی گنگ است و کاری نمیتواند بکند و بر آقایش هم سربار است رویش را به هر سو کند کار خوبی از او بر نیاید، آیا این مرد با کسی که به عدالت فرمان میدهد و بر را ه راست است مساوی است؟ (نحل/۷۶). جوانان به علّت قدرت و توانمندی فرصت کار و سازندگی و اشباع حس کارآمدی بیشتری دارند اما این فرصت نسبت به پیران و از کار افتادگان از دست رفته است. پس برای شادابی این طبقه سنّی جای‌گزینی لازم است که مسجد برترین نقش را در این رابطه ایفا می‌کند. براساس فرمایش رسول اکرم (صلّی‌الله علیه‌و‌آله) تردد پیران به مسجد، فرصتی را برای اصلاح و هدایت فراهم می‌کند. حضرت فرمودند:«هرگاه همه‌ی مردم دست به گناهان بزرگ و کوچک زنند خداوند اراده می‌کند که همه‌ی مردم زمین را کیفر کند تا یک تن هم نماند؛ اما وقتی به پیرانی می‌نگرد که به سوی مساجد قدم می‌زنند و کودکان را که قرآن می‌آموزند بر آنان مهر می‌ورزد و کیفر را به تأخیر می‌اندازد»(وسائل‌الشیعه، ص۴۸۱).

این تأثیر را جوانان سازنده و فعّال در مساجد نیز دارند. به‌راستی که اگر این سخنان گهربار در جامعه تبلیغ شود بیماری‌های روحی چون افسردگی و… درمان می‌شود.                       ادامه دارد…

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا