نور می‌بارد امشب از …

 طاهره موسوی گرمارودی

شب میلاد حجّت حق شد

جلوه‌گر حق به نور مطلق شد

نور می‌بارد امشب از افلاک

شد منوّر دوباره عالم خاک

چهره‌ی روزگار خندان است

گاهِ شادیِّ اهل ایمان است

عدل را یار و پشتوانه رسید

قامت ظلم در زمانه خمید

علم و قدرت جلالِ دیگر یافت

زهد و عصمت جمالِ دیگر یافت

آن به جا مانده از قبایل نور

روشنی­بخش هر شب دیجور،

آن یگانه پناه اهل یقین

مصلح گیتی و معرّف دین،

آمد و جلوه‌ساز هستی شد

محییِ عدل و حق‌پرستی شد

حجّت بالغ خدا آمد

مهدی آل مصطفی آمد.

ای امید تمام نومیدان!

منشأ لطف و مظهر احسان!

ای ز صبر تو شرمگین، ایّوب!

ای تو یوسف به عالمی یعقوب!

ای که تیغ تو قامعِ کفّار!

رافعِ ظلم و دافعِ فُجّار!

خیز و دیگر جمال خود بنمای

رایت دین حق، نما برپای

سرورا! در ظهور خود بشتاب

دوستداران خویش را دریاب

دست قدرت ز آستین بدر آر

عهد شرک و نفاق را بسر آر

انتقام از ستمگران بستان

گرد غربت ز روی دین بفشان

منجیِ جمله اهلِ عالم شو

مکرمت­بخشِ نسلِ آدم شو

ای به مهرت سرشته آب و گلم!

به فدای تو باد جان و دلم

کاش روزی رخ تو می‌دیدم

گلی از باغ فیض می‌چیدم

خاک کویت به دیده می‌رُفتم

همه دردم به گریه می‌گفتم

لیک نالایقی، نداده مجال

ای دریغ از سعادت و اقبال!

آخرین مقالات

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا