عوامل و زمینههای کم توجهی به نقش مادران / طاهره اکبری
اسلام، زن ومرد را دو موجود متفاوت و نیازمند به تکامل میداند که مکمل یکدیگرند. خانواده مهمترین محلّ پیوند زن و مرد و عامل زمینهساز کمال آن دو است و پدران و مادران هر دو نقش اساسی در تولید نسلی پاک و صالح دارند. امّا در طول تاریخ زندگی بشر و بر اساس فطرت انسان، همواره زن نقش ویژهای در این فرآیند داشتهاست. نقش مادری، زیباترین و باشکوهترین هنرنمایی زن است که جز زنان، کسی را توان انجام این نقش نیست. (رک. زیبایینژاد،۱۳۸۹، ص۸۲، آیت اللهی، زن و خانواده، ص۱۵) دراین گفتار برآنیم رویکردی دوباره به نقش زنان در فرزندآوری داشته باشیم وبا برشمردن مهمترین علل وعوامل، راهکارهایی را در زمینهی کثرت جمعیت بیان کنیم:
۱. توجّه به نقش مادری: زنان باید بدانند که نقش مادری، اصولیترین و برازندهترین نقشی است که آنان در زندگی دارند و تکامل و رشد مادّی و معنوی و حتّی سلامتی جسمی آنان در پرتوی ایفای این نقش است. (اسفندیار، نشریهی حوراء، ش۱۸، ص۲۰)
نقش مادری چنان اهمیتی دارد که برای آن نمیتوان ارزشگذاری مادی کرد، زیرا کار مادری با پرورش و تعالی روح و روان انسان در ارتباطاست. مقام معظّم رهبری در اینباره میفرمایند: «مهمترین نقشی که یک زن در هر سطحی از علم و سواد و معلومات و تحقیق و معنویت میتواند ایفاکند، آن نقشی است که به عنوان یک مادر و به عنوان یک همسر میتواند ایفاکند؛ این از همهی کارهای دیگر او مهمتر است؛ این، آن کاری است که غیر از زن، کس دیگری نمیتواند انجامدهد». (خامنهای، ۱۳۹۱، ص۲۳۷)
در شرایط کنونی کشور ما که افزایش جمعیت ضروری است، ارتقاء و تغییر دیدگاه زنان جامعه، به رسالت مادری بسیار لازم است. با نفوذ فرهنگ مدرنیته، هر کشوری کم یا زیاد، عمیق یا سطحی، با این فرهنگ درگیراست. گویی ما ناگریز از پذیرش زندگی مدرن میشویم و هر جا که این فرهنگ نفوذکند، قطعاً رشد منفی جمعیت، از نتایج آن خواهدبود؛ زیرا اساس این فرهنگ بر غرایز و شهوات بشر استوار است نه فطرت او. بنابراین وجود بخشیدن به موجود دیگر به صورتی که با کاستن از وجود خود و با سختی و مشقّت همراهباشد، در فرهنگ لذّت طلبی نمیتواند معنیدار باشد.
۲. فرزند آوری در تبلیغات رسانهای: عامل دیگرتأثیرات رسانهها در زندگی بشر امروز است، تا آنجا که برای بسیاری از افراد، قهرمانان معرّفی شده در فیلمها، به عنوان الگو قرارمیگیرند. در وضعیت کنونی که رسانههای جهان در اختیار نظام سلطه است، غالب مفاهیم القا شده، در فیلمها ضدّ اسلامی و مطابق با فرهنگ مورد نظر آنهاست. ترجیح فرهنگ تک فرزندی یا زندگی مشترک بدون فرزند، علاوه بر فیلم و سریالهای خارجی در برنامههای داخلی هم به وفور مشاهده میشود.
در بعضی سریالها، مفاهیم و شعارهای فمینیستی، بیتوجهی به نقشهای مردانه و زنانه در خانواده و برعکسکردن آنها نیز در بسیاری از فیلمها و برنامهها بهچشممیخورد. (رضوانی، ۱۳۸۵، ص۱۴۱) تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم رسانهها، برای دورکردن زن از نقش مادری خود جامعهی فرهنگی خاصی را بهوجودآوردهاست که قشر جوان را حتّی با وجود دلایل متعدّد، به سختی قانع میکند که اقدام به فرزندآوری نمایند. با توجّه به سیاستهای کنترل جمعیت که تا مدّتی پیش در جامعهی ما اجرامیشد، همهجا زندگی بهتر را با فرزند کمتر معنیمیکردند و این تبلیغات از تابلوهای شیک سطح شهرها تا قوطیکبریت، همهجا را فراگرفتهبود. بهطوریکه قشر تحصیلکرده، داشتن فرزندان متعدّد را منافی با زندگی مدرن و امروزی میدانند. بنابراین همانطورکه نقش رسانه در نهادینهشدن این تفکر نادرست، بسیار پررنگ بودهاست، اصلاح این فرهنگ نیز مبتنی بر همکاری رسانهها در این زمینه است.
۳. فرزندآوری در گرایشهای فمینیستی: فمینیستها جنبشهایی برای طرفداری از برابری زنان با مردان هستند که با مکاتب فلسفی و سیاسی معاصر غرب گرهخوردهاند. تنوّع گروهها و گرایشهای فمینیست به گونهای است که برخی از دانشمندان غرب به جای کلمهی فمینیسم، واژهی «فمینیسمها» را مورد استفاده قراردادهاند. امّا همهی فمینیسمها در دو مسألهی مهم وحدت نظر دارند: اول آنکه زنان به دلیل جنسیت خود گرفتار تبعیض و فرودستی هستند و نیازهای آنان نادیده گرفتهمیشود؛ دوم آن که این فروتری باید از میان برود و لازمهی از بین بردن این تبعیض، اصلاح نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. اکثر قریب به اتفاق فمینیستها معتقدند که شکل کنونی نظام خانواده و کار خانگی زنان در این فرودستی نقش اساسی دارد و باید از اساس دگرگونشود. (زیبایینژاد، ص۱۰۳)
این نگاه دیدگاهی است که بیش از همه به خود زنان آسیبمیزند و عامل فروافتادن زنان در بستری خواهدشد که سرمایهداران غربی جهت ادامهی حیات خود آن را مدیریتمیکنند. (طاهرزاده، ۱۳۸۸، ص۵۶)
بعضی از فمینیستهای تندرو به زنان توصیهمیکنند که تولیدمثل خود را کنترلکنید؛ آنان با بحث در مورد تولید مثل، موضع خود را علیه مادری اعلام میدارند و آن را امری حاشیهای، غیرمهم و بازدارنده تلقی میکنند. فمینیستها برای مقبولیت در عرصههای عمومی به شدّت حقوق مربوط به جلوگیری از بچهدارشدن و سقط جنین را تبلیغکرده و آن را برای پیشرفت زنان لازممیشمرند. (صادقی، ص۱۰۰-۱۰۲)
گروهی از فمینیستها، مادری را اسطورهای میدانند که بر اساس ادعاهای نادرست ساختهشدهاست. اینان منسوخشدن نقش زن خانهدار را، بهترین استراتژی در جهت آزادی زنان میدانند. این گروه کار خانگی و مادری را تحمیلی و ازدواج را نهادی میدانند که به واسطهی آن، کار بدون دستمزد بر بخشی از جمعیت یعنی زنان به زور تحمیل میشود. (حسین بستان،farsnews.com .www)
حرکت اجتماعی فمینیستها و تلاش آنها جهت آزادی زنان از تولیدمثل، نتایج غیر منتظرهای را بهبارآورد. بسیاری از زنان و دختران که از ایدهی فمینیستها در مورد تولید مثل استقبالکردند، در نهایت این طرح را تنشآفرین و آزاردهنده یافتند. بهویژه زمانی که خود را در سنین میانسالی دیدند، در حالیکه دارای شغل و شرایط مناسبی بودند، باروری آنها کاهشیافتهبود. امروزه همان دختران، مشتریان پروپاقرص کلینیکهای باروری هستند تا بچهدار شوند. (صادقی، ص۱۰۲)
با این توصیف جنبش فمینیست با شعار آزادی زنان بنیان خانوادهها را متزلزلکرد و زنان را از میان خانهها و کنار فرزندان به بازار کشیده و نتیجهی عملی این جنبش، گسترش هرزگی و فساد برای زنان بود. به طوریکه «آریل لوی» نویسندهی غربی در کتاب تأثیر فمینیسم بر دختران غرب مینویسد: «با وجود جنبش فمینیسم امروزه زنان در مقایسه با مادرانمان به طور شگفتانگیزی انتظارات و فرصتهای متفاوتتری دارند. ما کار میکنیم، به دانشگاه میرویم، ورزش میکنیم، و وزیر میشویم… امّا چیزی که گسترشپیداکرده، هرزگی است». (آریل لوی، ۱۳۸۸، ص۱۵۴)
اندیشمندان مسلمان در نقد و بررسی این جنبش، تألیفات ارزشمندی داشتهاند که در اینجا قصد بررسی آنها را نداریم. به هر صورت زن مسلمان، مادری را نه تنها عامل سرکوب یا بازماندگی از فعالیتهای اجتماعی نمیداند، بلکه مادری را خلّاقیت خاص زن میداند. البته نمیتوان منکر این واقعیتشد که مادران دشواریهای فراوانی را در طول دورههای بارداری، زایمان و شیردهی و تربیت کودکان متحمّل میشوند و این امور محدودیتهایی نیز به طور طبیعی بر آنان تحمیل میکند که ممکن است باعث آشفتگیهای روحی و روانی و… آنان شود. مادران ما تنها در صورتی از این عوارض به طور کامل ایمن خواهندشد که از ایمان و انگیزههای معنوی و دینی برخوردار باشند. (صادقی، ص۱۰۹)
۴. رابطهی فرزند آوری و اقتصاد: بسیاری از مردان که امروزه از زیر بار فرزنددار شدن شانه خالی میکنند، دغدغهی مسائل اقتصادی را دارند و به تبع آنان زنان نیز گرفتار این دلهره میشوند.
خداوند متعال که روزی تمام عالم در دست اوست، روزی فرزندان را تضمین کرده و میفرماید: «وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَکُمْ خَشْیَهَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ… »(اسراء/۳۱)؛ فرزندانتان را از ترس گرسنگی نکشید، ما به آنها روزی میدهیم… .
آیت الله مکارم در ذیل این آیه میفرماید: «این جنایت در شکل دیگری در عصر ما و حتّی به اصطلاح در مترقّیترین جوامع انجام میگیرد و آن اقدام به سقط جنین در مقیاس بسیار وسیع، به خاطر جلوگیری از افزایش جمعیت و کمبودهای اقتصادی است. تعبیر به «خَشْیَهَ إِمْلَاقٍ» نیز اشارهی لطیفی به نفی این پندار شیطانی است. در واقع (آیه) میگوید این تنها یک ترس است که شما را به این خیانت بزرگ تشویق میکند، نه یک واقعیت». (مکارم شیرازی،۱۳۷۴، ج۱۲، ص۱۰۲)
این در حالی است که بسیاری از کارشناسان هم افزایش جمعیت را موجب فقر اجتماع میدانند در حالیکه چنین مطلبی درست نیست. چه بسا که کشوری مانند چین با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد و دویست و هشتاد میلیون نفر نشانداد که جمعیت بالا در صورت مدیریت میتواند به فرصتی بیبدیل تبدیلشود. بنابراین در نهایت باید گفت که آنچه از سوی دولت مبنی بر افزایش جمعیت مطرحشدهاست یک طرح و استراتژی کلّی است که مدّ نظر بسیاری از کشورهای جهان است. در واقع تأثیرات این طرح بیش از آنکه به مقطع فعلی مرتبط باشد به آیندهی ایران اسلامی مربوطاست.
برخی خانوادهها نیز معتقدند که فرزند کمتری که بتوان برای او رفاه را فراهمآورد، بهتر است از اینکه فرزندان متعدّد در مضیقهی اقتصادی زندگی کنند. این در حالی است که هیچ ملازمهای بین خوب تربیتشدن فرزند و میزان رفاه زندگی اثباتنشدهاست.
به عکس بسیار اتفاق افتاده که رفاه زیاد، تأثیرات نامطلوبی در فرزندان میگذارد. خاصیت تجمّلات ایناست که تنها فرد را اقناع نمیکند، بلکه مانند آب شور هر روز بر عطش وی میافزاید تجربه نشانداده که فرزندان در خانوادههای متوسط مالی، روحیهی شاکریت بیشتری دارند.
اما بعضی از والدین ناآگاه، با فراهمآوردن همه گونه امکانات رفاهی برای فرزندانشان و آموزشندادن فرهنگ صحیح استفاده از آن، روزبهروز بر توقّعات فرزندان خود افزوده و نسلی مصرفگرا را راهی اجتماع میکنند. در فرهنگ دینی هم قناعت بسیار مورد توجّه قرارگرفتهاست و رفاه و تجمّلطلبی به هیچوجه از مطلوبیت برخوردارنیست.
حتّی بعضی از دانشمندان غربی نیز به این نکته توجّهدارند. «آریل لوی» میگوید: رفتارهای ناشی از گرایشهای مادی والدین، برای فرزندان این ذهنیت را ایجاد میکند که ثروت و موقعیتهای اجتماعی از مهمترین اولویتهای زندگی هستند به طوریکه وقتی پدر و مادر بیشترین وقتشان را برای رسیدن به شیوهی زندگی مادیگرایانه صرف میکنند وقت کمتری برای بودن با فرزندان پیدا میکنند. در اینجا روی سخن با والدینی نیست که مجبورند برای تأمین سرپناه و نیازهای اصلی خانوادهی خود کارکنند، بلکه منظور والدینی است که با تلاش بیوقفه، سعی در ایجاد رفاه بیشتر دارند. فرزندان در چنین خانوادههایی به این باور میرسند که پول و دارایی از خانواده مهمتر و باارزشتر است. (آریل لوی، ۱۳۸۸، ص230-231)
بسیاری از مادران شاغل برای جلوگیری از چنین وضعیتی یا حاضر به داشتن فرزند نمیشوند و یا به یک فرزند اکتفا میکنند. تک فرزندی هم که آثار بسیار منفی بر تربیت فرزند میگذارد که بحث دربارهی آن در این مختصر نمیگنجد.
بنابراین اشتغال زنان و درگیری آنان با مسائل اقتصادی میتواند ارزش منفی بر افزایش جمعیت بگذارد. اگر مادران در موارد غیرضروری از اشتغال در بیرون خانه و کارهای سخت و روزانه خودداری کنند و زمان بیشتری را صرف تربیت فرزندانشان نمایند، در تربیت نسلی پاک و سالم موفقتر خواهند بود. (رک.اسفندیار، حوراء، ص۲۰)
مادران با نهادینهکردن فرهنگ قناعت و مناعت طبع در فرزندان، میتوانند خانوادهای متعادل را پایهگذاریکنند. این خانوادهی متعادل در مسابقهی مصرفزدگی و تجمّلگرایی، واردنخواهندشد. از طرفی، زنان این چنین باعث دلگرمی همسر خود میشوند و همسران چنین زنانی دیگر از فرزنددار شدن نمیهراسند، زیرا زن با انگیزهی بالای معنوی، امنیت روحی خانواده را تضمین میکند.
نتیجه و راهکارها
استمرار سیاستهای کاهش جمعیت در کشور ما باعث رشد منفی جمعیت ما شدهاست. این پدیده پیامدهای بسیار منفی از جهت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و حتّی امنیتی برای کشور دارد. برای جبران این عارضه باید بیش از پیش جایگاه خانواده مورد توجّه قراربگیرد. از آنجا که بانوان محوریت فرزندآوری و تربیت فرزند در خانواده هستند، توجّه به مشکلات آنها در حلّ این مشکل بسیار راهگشاست. همچنین ترس از مسائل اقتصادی و رفاهزدگی و فرهنگ مصرفگرایی و تجمّل نیز تأثیر عمدهای در کاهش میل به فرزندآوری دارد. در این بیان توجّه به رازقیت خداوند، اجتناب از روحیهی تجمّل و مصرفگرایی بسیار راهگشاست. ازجمله راهکارهای مناسب در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. اقدام فرهنگی: رشد منفی جمعیت، بیش از هر چیز زایندهی نفوذ فرهنگ غرب در افکار و رفتار اجتماع ماست. بنابراین بیش از هر اقدام عجولانهای در تشویق و ترغیب برای فرزندآوری، باید در یک حرکت گستردهی فرهنگی ریشههای این طرز تفکر، در جامعه بررسی و تبیینشود. آگاهشدن جوانان به ریشههای این طرز تفکر بیش از هر اقدام دیگری ضروری است. وقتی از توطئههای استعمار در زمینهی جمعیت شیعه آگاهشوند و سیاستهای جمعیتی غرب را با نسخهی پیچیدهی آنها برای کشورمان مقایسهکنند به لزوم خنثیکردن نقشههای دشمنان اسلام به وسیلهی تقدیم نسلی پاک، پر شور و پر استعداد به جهان اسلام پی خواهندبرد.
۲. اصلاح دیدگاه اجتماعی نسبت به فرزند زیاد: با تبلیغات و نفوذ سیاستهای کنترل جمعیت از طریق رسانهها در کشور ما شرایطی بهوجودآمدهاست که مادرانی که بیش از دو فرزند دارند، در اجتماع احساس خجالت و سرشکستگی میکنند. تغییر این دیدگاه مردم، متوقّف بر کار فرهنگی گستردهی رسانهها دربارهی این موضوع است.
۳. اقدامات حمایتی از مادران در عرصههای متفاوت: اگر از مادران در حال تحصیل حمایتشود و مراکز آموزشی با غیرحضوری کردن آموزشها برای مادران، با آنها همکاری لازم را بنمایند، بدیهی است که رغبت برای فرزنددار شدن از جانب بانوان در حال تحصیل بیشتر میشود. در مورد زنان شاغل نیز با کمکردن ساعتهای کار، و دیگر حمایتها میتوان در این زمینه از مادران حمایتکرد.
۴. برنامهریزی کلان جهت مدیریت صحیح جهت افزایش جمعیّت: زیر ساختهای لازم برای افزایش جمعیت، برنامههای آموزشی مهارتی کارآمد برای زوجهای جوان جهت تربیت فرزند، از بین بردن موانعی از قبیل اشتغال، مسکن و…که سبب بالا رفتن سنّ ازدواج میشودو… از مواردی است که باید در این برنامهریزیها در نظر گرفتهشود.
۵. افزایش انگیزههای معنوی و تبیین قداست نقش مادری؛ از آنجایی که مادران بار اصلی افزایش جمعیت را به دوش میکشند، باید حمایتهای معنوی از طرف خانواده و همسر افزایشیابد. مادری، باید از دیدگاه خانواده امری مقدّس باشد تا از مادری که این مقدس را برعهده دارد حمایت شود.
منابع
*قرآنکریم.
۱. آیت اللهی، زهرا، زن و خانواده، تهران، شورای فرهنگی اجتماعی زنان، ۱۳۸۸.
۲. اسفندیار، سرور، اشتغال در بستر خانواده و ارتباط آن با طلاق، مجلهی حوراء، تهران، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، ش۱۸.
۳. بستان،حسین،farsnews.com .www.
۴. خامنهای، سیّد علی، زن و بازیابی هویت حقیقی، به کوشش محسن کربلایی، چاپششم، تهران، انقلاب اسلامی، ۱۳۹۱.
۵. رضوانی، سلمان، فمینیسم و رسانههای تصویری، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۵.
۶. زیبایینژاد، محمدرضا، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، چاپ ششم، قم، هاجر، ۱۳۸۹ .
۷.شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، آل بیت، ۱۴۰۹ق.
۸. صادقی، سهیلا، چالشهای فمینیسم با مادری، کتاب زنان، (اینترنت).
۹. طاهرزاده، اصغر، زن آنگونه که باید باشد، سوم، اصفهان، لب المیزان، ۱۳۸۸.
۱۰. لوی، آریل ویتم کسر، تأثیر فمینیسم بر دختران در غرب، ترجمه: فاطمه رضوی، اول، قم، نهاد رهبری، ۱۳۸۸.
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.