نقش افزایش جمعیت در استقلال اقتصادی

afzayesh jameeat
تصویر زهره وظیفه

زهره وظیفه

یکی از ابعاد مهم و تأثیرگذار تمدن اسلامی، برخورداری از اقتصادی پویا و قدرتمند است. خودکفایی و استقلال اقتصادی جامعه، اصلی است که پیوسته مورد توجه دین مبین اسلام بوده تا دولت‌های اسلامی بتوانند در سایه‌ی این اقتدار اقتصادی به آرمان‌های اعتقادی خود نیز دست یابند. در دنیای امروز بسیاری از جوامع، پایه‌های رشد و توسعه‌ی اقتصادشان را بر مبنای دنیاپرستی و مصرف‌گرایی بنا کرده‌اند؛ اما دین مبین اسلام، قدرت اقتصادی را ابزاری برای رسیدن به اهداف متعالی اسلامی و دستیابی به سعادت حقیقی انسان‌ها می‌داند (مهدیان طرقبه، ۱۳۹۹، ص۱). 

قرآن کریم تفاوت اقتصاد اسلامی با دیگر مکاتب اقتصادی را در رویکرد دنیا‌گرایانه یا آخرت‌گرایانه معرفی می‌نماید و می‌فرماید: «وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَهَ وَلَا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ» (قصص/۷۷)؛ و در آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را بطلب و بهره‌ات را از دنیا فراموش مکن و همان‌گونه که خدا به تو نیکی کرده نیکی کن و هرگز در زمین در جستجوی فساد مباش.

در این راستا به نظر می‌رسد جمعیت یک کشور می‌تواند نقش مهمی در رشد و استقلال اقتصادی آن داشته باشد. از این رو دین مبین اسلام به موضوع فرزند‌آوری نگاهی همه‌جانبه دارد و فرزند زیاد را مایه‌ی فراخی و گسترش معیشت می‌داند. هم‌چنانکه قرآن کریم می‌فرماید: «وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ خَشْیَهَ إِمْلَاق نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ، إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئًا کَبِیرًا» (اسرا/۳۱)؛ و فرزندانتان را از ترس فقر نکشید! ما آن‌ها و شما را روزی می‌دهیم؛ مسلماً کشتن آن ها گناه بزرگی است!

بنابراین ترس از فقر نمی‌تواند مجوزی برای از بین بردن فرزندان و در نتیجه کاهش جمعیت باشد؛ زیرا خداوند تأمین رزق و روزی همه‌ی موجودات را تضمین نموده هم‌چنانکه تاکنون نیازهای همه‌ی انسان‌ها را برآورده نموده است. از این رو قرآن کریم می‌فرماید: «وَمَا مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا،کلٌ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ» (هود/۶)؛ هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خداست! او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را می‌داند؛ همه‌ی این‌ها در کتاب آشکاری ثبت است! (در لوح محفوظ، در کتاب علم خدا).

علاوه بر این در روایتی آمده: «از امام کاظم ع در نامه‌ای پرسیدم: پنج سال است که از بچه‌دار شدن اجتناب می‌کنم، زیرا همسرم از این کار ناخشنود است و می‌گوید: برای من تربیت و نگه‌داری فرزند با کمبود مالی مشکل است. شما چه می‌فرمایید؟

امام در پاسخ نوشت: در پی فرزنددار شدن باش زیرا روزی او را خدا می دهد» (کلینی، ۱۴۰۷، ج۶، ص۳).

با وجود این ممکن است در نگاه ظاهری، فرزند‌آوری موجب افزایش هزینه‌های خانواده و دولت محسوب شود اما اگر با افقی وسیع بنگریم، فرزند‌آوری را سبب افزایش سرمایه‌ی انسانی می‌دانیم که عامل پیشرفت بسیاری از فنون و حرفه‌ها نیز هست.

در ادامه به بررسی نقش افزایش جمعیت در پیشرفت اقتصادی می‌پردازیم.

  1. ازدیاد نسل؛ محرک کار و تولید

فراوانی جمعیت یکی از محرک‌های کار و تلاش در جامعه محسوب می‌شود. قرآن کریم فزونی فرزندان و نفرات را از جمله امدادهای الهی می‌شمارد: «وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفیراً» (اسرا/۶)؛ سپس شما را بر آن‌ها چیره می‌کنیم و شما را به وسیله‌ی دارایی‌ها و فرزندانی کمک خواهیم کرد و نفرات شما را بیشتر (از دشمن) قرار می‌دهیم.

در این آیه عبارت «اکثر نفیرا» با زیاد شدن تعداد به وسیله‌ی افزایش فرزندان و فراوانی نسل سازگاری دارد (جوادی املی، ۱۳۹۸، ج۴۸، ص۱۹۴). در واقع یکی از عوامل رشد، همان قوه‌ی محرک بوده است؛ یعنی فشار جمعیت، همواره محرک اصلی کار و تولید به‌ شمار می‌رود. همانگونه که زیاد شدن افراد یک خانواده و احتیاج به فراهم آوردن وسایل زندگی برای آن‌ها علت اساسی فعالیت افراد آن است، زیاد شدن جمعیت ملل نیز فعالیت اقتصادی را رونق می‌بخشد و کاهش آن، باعث رکود فعالیت می‌گردد (طلعتی، ۱۳۶، ص۶۹).

فرانسوا پرو، اقتصاددان معاصر فرانسوی نیز زمانی که از عوامل محرک توسعه‌ی اقتصادی سخن می‌گوید، از عامل جمعیت، استفاده از روش‌های تازه و اختراعات نام می‌برد. اما به نظر او همواره جمعیت، محرک اصلی کار و تولید به شمار می‌رود. زیرا تا هنگامی که جمعیت حالت سکونی خود را حفظ کرده باشد، اشخاص به سطح زندگی موجود رضایت می‌دهند و رقابت‌های اقتصادی وجود ندارد و مؤسسات تولیدی احتیاجات جمعی را به راحتی تأمین می‌کنند؛ در حالی که افزایش جمعیت، جوامع را مجبور به توسعه و ترقی اقتصادی می‌کند (تمنا، ۱۳۸۴، ص۳۱۱).

همچنین رشد جمعیت، باعث افزایش پویایی و تلاش در اجتماع و خانواده می‌باشد. زیرا موجب به وجود آمدن نسلی جوان و دارای انگیزه می‌شود. جوانی دوره‌ی کار، آرزو و نشاط است. جوان دارای اراده‌ای قوی و در پی انجام کارهای بزرگ و خیزش‌های اساسی و تحول‌آفرین است. جوان آینده را لذت‌بخش و امیدوارکننده می‌بیند. او می‌کوشد تا برای خود و جامعه‌‌اش منشأ آثار خیر باشد و کارهای مؤثر انجام دهد (پناهی، ۱۳۸۸، ص۳۹).

در واقع سعادت و پیشرفت هر تمدنی به دستان زحمت‌کش و صاحب پیشه افراد آن بستگی دارد. با افزایش جمعیت می‌توان به چنین سرمایه غنی و ارزشمندی دست یافت. به همین جهت رسول اکرم ص می‌فرمایند: «تَناکَحوا تَناسَلوا تَکثُروا»؛ ای مردان و زنان! با هم‌دیگر ازدواج کنید و دارای نسل گردید و زیاد شوید (مفید، ۱۴۱۳، ص۲۳۶).

این در حالی است که کاهش جمعیت، موجب از بین رفتن نشاط و پویایی اقتصادی شده و منجر به تضعیف قدرت جمعی می‌گردد. بدین جهت مقام معظم رهبری در پیامی به جوانان و ملت ایران فرمودند: «نیروی جوان دهه‌ی ۶۰ یک ظرفیت برای انقلاب اسلامی بوده است .جمعیت جوان زیر ۴۰ سال که بخش مهمی از آن نتیجه‌ی موج جمعیتی ایجاد شده در دهه‌ی ۶۰ است، فرصت ارزشمندی برای کشور است» (پایگاه اطلاع رسانی رهبری، ۱۳۹۷).

از دیدگاه ایشان دلیل موفقیت انفلاب اسلامی در دهه‌ی شصت، وجود جوانان پویا و با ایمان بوده است. البته این موفقیت زمانی استمرار می‌یابد که این سرمایه‌ی سترگ در سال‌های آتی حفظ شود و مسأله‌ی جمعیت دچار افت نشود. در واقع کشوری که جمعیت سالخورده، غالب آن را تشکیل دهند توسعه‌‏ای در هیچ زمینه‌‏ای نخواهد داشت و در مسائل اقتصادی، کارآفرینی، تولیدات کشاورزی و صنعتی دچار مشکل خواهد شد.

بنابراین جامعه‌ای که دارای خانواده‌های پرجمعیت باشد علاوه بر افزایش رزق مادی و معنوی، پشتکار و انگیزه‌ی بیشتری نیز در جهت عمران و آبادانی سرزمین خویش دارد. ابن‌ابى‌الحدید نیز در شرح نهج‌‌البلاغه حدیثى از رسول خدا… آورده که: «مَنْ وَسَّعَ، وُسِعَ عَلَیْهِ وَ کُلَّما کَثُرَ الْعِیالُ کَثُرَ الرِّزْقُ»؛ هر کس دامنه‌ی انفاق را گسترش دهد، خداوند روزى او را وسیع‌تر مى‌کند و هر زمان افراد خانواده‌ی انسان بیشتر شوند روزى نیز فزون‌تر خواهد شد (ابن ابی الحدید، ۱۴۰۴، ج۱۸، ص۳۷۷).

بنابراین هرچه هزینه‌ی انسان بیشتر شود به طور طبیعى تلاش و کوشش او نیز بیشتر مى‌گردد. در واقع افزایش تعداد افراد، می‌تواند محرکی برای کار و نوآوری بیشتر باشد. در همین راستا امام صادق† نیز می‌فرماید: «تَنْزِلُ‏ الْمَعُونَهُ من السماءِ عَلَى‏ قَدْرِ الْمَئُونَه» ؛کمک (الهى) از آسمان به اندازه‌ی حاجت و نیاز نازل مى‌شود (ابن بابویه، ۱۴۱۳، ج۴، ص۴۱۷).

  • ازدیاد نسل و رشد فنون و مهارت‌ها

سعی و کوشش همیشگی، مسیری برای پیشرفت انسان در زندگی است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «و لقد مکنّاکم فی الارض وَ جَعلنا لکم فیها معایش قلیلاً مّا تشکرون» (اعراف/۱۰)؛ ما تسلط و مالکیت و حکومت بر زمین را برای شما قرار دادیم و انواع وسایل زندگی را برایتان فراهم ساختیم؛ اما کمتر شکرگزاری می‌کنید!

این آیه در مقام منت نهادن بر آدمیان است و نعماتی از قبیل نعمت سکونت در زمین و تسلط و استیلا بر آن را یادآوری می‌نماید؛ اما انسان به ندرت شکر و سپاس این نعمت‌ها را بجا می‌آورد (طباطبایی، ۱۳۹۰، ج۸، ص۲۲). سرآمد انواع شکر، شکر عملی و به‌کارگیری نعمت‌های الهی در مسیر مطلوب پروردگار است. هم‌چنانکه امیرالمؤمنین ع فرمودند: «شُکرُ المُؤمِنِ یَظهَرُ فی عَمَلِهِ»؛ شکر مؤمن در عملش آشکار می‌شود (لیثی واسطی،۱۳۷۶، ص۲۹۱). بنابراین یکی از نیکوترین راه‌ها برای شکرگزاری عملی، پرداختن به حرفه و پیشه‌ی شایسته و مورد نیاز مردم است تا ضمن تأمین معاش خویش، دستاوردهای اجتماعی را نیز توسعه بخشند. از این رو در روایتی آمده است: «کانَ رسولُ اللّه… إذا نَظَرَ إلى الرّجُلِ فأعْجَبَهُ، قالَ: هَل لَهُ حِرْفَهٌ؟ فإنْ قالوا: لا، قالَ: سَقَطَ مِن عَیْنی. قیلَ: وکیفَ ذلکَ یا رسولَ اللّه؟! قالَ: لأنَّ المؤمنَ إذا لَم یَکُن لَهُ حِرْفَهٌ یَعیشُ بدِینهِ»؛ پیامبر خدا ص هرگاه به کسى نگاه مى‌کرد و از او خوشش مى‌آمد، مى‌فرمود: شغلى هم دارد؟ اگر مى‌گفتند: نه، مى‌فرمود: از چشمم افتاد. عرض مى‌شد: چرا اى رسول خدا؟ مى‌فرمود: زیرا اگر مؤمن شغل و حرفه‌اى نداشته باشد دین خود را وسیله‌ی امرار معاشش مى‌کند (نوری، ۱۴۰۸، ج۱۳، ص۱۱).

در اندیشه‌ی اسلامی پرداختن به حرفه‌ها و صنایع مورد نیاز جامعه، امری ستودنی است. یکی از دستورات بسیار مهم همه‌ی ادیان آسمانی به ویژه اسلام، مهارت‌ورزی و پرداختن به حرفه و صنایع مورد نیاز جامعه است. پیامبر گرامی اسلام ص می‌فرمایند: «إنَّ أَطیَبَ ما أَکَلَ الرَّجُلُ مِن کَسِبِهِ وَ إنَّ وَلدَهُ مِن کَسِبه»؛ پاکیزه‌ترین خوراک انسان از راه درآمد و کسب (حلال) اوست و بداند که نسل و اولاد او نیز نتیجه‌ی همین کار و کسب خواهند بود (ابن بابوبه، ۱۴۱۳، ج۱، ص۱۸۴). همان‌طور که می‌بینیم در روایت تأکید صریح و دستوری به مهارت‌آموزی شده که ائمه‌ی معصوم‰ نیز خود به آن عامل بوده‌اند.

در روایت دیگری آمده است: «رأیتُ أبا عبدالله و بیده مسحاهُ و علیه إزار غلیظُ یعمل فی حائطِ له و العرقُ یتصابّ عن ظهرهِ فقلتُ: جعلتُ فداک أعطنی أکفکَ فقالَ لی: إنّی احبّ أن یتأذّی الرجلُ بحرّ الشمسِ فی طلبِ المعیشهِ»؛ امام صادق ع را دیدم که در دستش بیلی بود و ازاری ضخیم بر تن داشت و در بوستان خود کار می کرد و عرق از پشت او سرازیر بود. عرض کردم: فدایت شوم! اجازه دهید من به جای شما کار کنم. فرمود: من دوست دارم که مرد برای تأمین معیشت خود در گرمای آفتاب اذیت شود (کلینی، ۱۴۰۷، ج۵، ص۷۹).

در اسلام، افراد صاحب‌پیشه و مهارت جایگاهی ارزشمند دارند. هم‌چنانکه امام على ع فرمودند: «اِنَّ اللّهَ عزَّوَجَلَّ یُحِبُّ المُحْتَرِفَ الاَمینَ»؛ خداوند انسان صاحب حرفه‌ی امین را دوست دارد (کلینی، ۱۴۰۷، ج۵، ص۱۱۳).

همچنین پایه‌ی اصلی نوآوری، انسان و توانایی‌های اوست. به بیان دیگر انسان می‌تواند با استفاده از دانش فنی و نیروی خلاق خویش و با تأثیر از مهارت و آموزش‌های لازم و با کشف نیازهای بشر و تولید کالاهای جدید و مدرن، اقتصاد دانش‌بنیان را متجلی کند (خانی و نصرالهی، ۱۳۹۲، ص۸۸).

در همین راستا فرزند‌آوری و افزایش جمعیت علاوه بر تأثیر کمّی بر افزایش نیروی کار زبده، از لحاظ کیفی نیز در پرورش خلاقیت و پشتکار نسل آینده مؤثر است. با پربار شدن خانواده‌ها، سعی و کوشش افراد نیز برای گذر از ناهمواری‌ها افزایش می‌یابد.

به طور کلی، رشد و رفاه اقتصادی در سایه‌ی کار و کوشش افراد یک جامعه معنا و مفهوم می‌یابد. امروزه سرمایه‌ی انسانی، در مرکز توجه صاحبنظران جهان قرار گرفته است. با افزایش جمعیت، نیروی کار گسترده‌ای فراهم می‌شود و در نتیجه امکان تقسیم کار گسترده و کسب مهارت برای نیروی کار به وجود می‌آید.

بدین ترتیب، تخصص‌گرایی که محصول مستقیم کار است، بهره‌وری را افزایش می‌دهد و از صرف بیهوده‌ی منابع جلوگیری می‌کند؛ به گونه‌ای که با منابع کمتر، ثروت بیشتری تولید می‌شود (خانی و نصرالهی، ۱۳۹۲، ص۲۱۴).

  • ازدیاد نسل و پویایی عرضه و تقاضا در بازار

با افزایش جمعیت، نیاز جامعه به کالا و محصولات جدید، بیشتر می‌شود. در واقع فزونی جمعیت، تقاضای بیشتری به وجود می‌آورد.

یکی از محورهای اصلی در ترکیبات بازار، مسأله‌ی تقاضاست (دادگر، ۱۳۸۴، ص۱۰۴) که فراوانی نیروی کار، موجب می‌شود ضمن پاسخ به تقاضاهای جاری در جامعه، با خلاقیت، نوآوری و ابتکار این افراد، فرصت ایجاد خدمات و کالاهای جدید و متنوع فراهم گردد. بنابراین افزایش جمعیت و شکل‌گیری جوامع بزرگ هم از جهت تقاضا (بازار مصرف) و هم از جهت عرضه (نیروی کار)، زمینه‌ی رشد اقتصادی را فراهم می‌سازد (آیت الهی، ۱۳۹۴، ص۲۱۸).

پس رشد جمعیت، ضمن افزایش تقاضا و درخواست مصرف‌کنندگان، سرمایه‌ی انسانی مناسب برای بازار کار فراهم می‌کند. بدین ترتیب رشد جمعیت می‌تواند رشد و توسعه‌ی اقتصادی را شتاب بخشد. جمعیت بیشتر، به معنای سرمایه‌ی انسانی و اجتماعی، قدرت فرهنگی و پشتوانه‌ی سیاسی یک کشور است که می‌تواند فاصله‌ی کشورهای در حال توسعه را با کشورهای توسعه‌یافته کاهش دهد. در نتیجه توجه به جمعیت به عنوان یک مؤلفه‌ی قدرت در جوامع به شمار می‌آید (دادگر، ۱۳۸۴، ص۲۱۵).

سخن پایانی آن که فقر اقتصادی برخی جوامع، به دلیل جمعیت زیاد نیست؛ زیرا در یک جامعه‌ی سازمان‌یافته نیازهای هر یک از افراد را می‌توان تأمین کرد. ازدیاد جمعیت، اگر گاه موجب مشکلات می‌شود، به خاطر تمرکز سرمایه و نبود برنامه‌ریزی صحیح جهت بهره برداری از نیروی کار است (طلعتی، ۱۳۶۸، ص۶۹).

منابع

* قرآن کریم، ترجمه مکارم شیرازی، ناصر، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش.

  1. آیت اللهی، زهرا و دیگران، دانش خانواده و جمعیت، قم، نشر معارف، ۱۳۹۴ش.
  2. ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، تصحیح ابراهیم، محمد ابوالفضل، قم، مکتب آیت الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
  3. ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، تصحیح علی اکبر غفاری، قم، انتشارات اسلامی(وابسته به جامعه مدرسین)، ۱۴۱۳ق.
  4. پناهی، علی احمد، جوانی فصل شکفتن، قم، انتشارات امام خمینی ره، ۱۳۸۸ ش.
  5. تمنا، سعید، مبانی جمعیت‌شناسی، تهران، دانشگاه پیام نور، ۱۳۸۴ش.
  6. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، تحقیق روح الله رزقی، قم، نشر اسراء، ۱۳۹۸ ش.
  7. خانی، ریحانه؛ نصراللهی، زهرا، تأثیر رشد جمعیت بر نوآوری در ایران و کشورهای منتخب در حال توسعه، سیاست‌های راهبردی و کلان، ش ۴، ۱۳۹۲ش.
  8. دادگر، یدالله؛ رحمانی، تیمور، مبانی و اصول علم اقتصاد برای همه، قم، بوستان کتاب،۱۳۸۴ش.
  9. طلعتی، محمد هادی، رشد جمعیت، تنظیم خانواده و سقط جنین، قم، بوستان کتاب، ۱۳۶۸ش.
  10. مهدیان طرقبه، روح الله؛ عظیمی، امیراحمد؛ قلی پور، پروانه، موانع رشد و توسعه‌ی اقتصاد در اندیشه‌ی امیرمؤمنان علی ع، معرفت، ش ۲۷۲، مرداد ۱۳۹۹ش.
  11. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القران، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  12. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، غفاری، علی اکبر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  13. لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، ترجمه حسین حسنی بیرجندی، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۶ش.
  14. مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ترجمه علی اکبر غفاری، قم، المؤتمر العالمی لالفیه الشیخ مفید،۱۴۱۳ق.
  15. نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل البیت‰، ۱۴۰۸ق.
  16. www.khamenei.ir، دفتر حفظ و نشر آثارآیت‌الله العظمی خامنه‌ای.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا