سمیه وحیدیان صادق
(شرح دعای هشتم صحیفه سجادیه)
اخلاق از مبانی ادیان الهی است و پیامبران برترین الگوهای اخلاقی جوامع بودهاند که همواره مردم را به اخلاق حسنه دعوت میکردند. رسول خدا ص دلیل بعثت خود را چنین میفرمایند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ»؛ بهراستی که من مبعوث شدم تا شرافتهای اخلاقی را کامل و تمام کنم [و به مردم بیاموزم] (مجلسی، بحار الانوار،۱۴۰۳، ج ۶، ص۳۸۲). امام صادق علیه السلام از جمله عوامل افزایش رزق را خوش اخلاقی میدانند و میفرمایند: «حُسنُ الخُلق یَزیدُ فی الرِّزق» (طبرسی، ۱۳۸۵ ق، ص۲۲۱)؛ خوش اخلاقی روزی را زیاد میکند.
امام سجاد علیه السلام در دعای هشتم صحیفهی سجادیه، تنها پناهگاه انسان در برابر ناهنجاریهای اخلاقی را خداوند متعال دانسته و به هنگام سرکشی نفس به ذات اقدس پرورگار پناه میبرند و میفرمایند: «اللَّهُمَّ إِنیِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَیَجَانِ الْحِرْصِ، وَ سَوْرَهِ الْغَضَبِ، وَ غَلَبَهِ الْحَسَدِ، وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ، وَ قِلَّهِ الْقَنَاعَهِ، وَ شَکَاسَهِ الْخُلْقِ، وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَهِ، وَ مَلَکَهِ الْحَمِیَّهِ وَ مُتَابَعَهِ الْهَوَى، وَ مُخَالَفَهِ الْهُدَى، وَ سِنَهِ الْغَفْلَه، وَ تَعَاطِی الْکُلْفَهِ، وَ إِیثَارِ الْبَاطِلِ عَلَى الْحَقِّ، وَ الْإِصْرَارِ عَلَى الْمَأْثَمِ، وَ اسْتِصْغَارِ الْمَعْصِیَهِ وَ اسْتِکْبَارِ الطَّاعَه…».
حضرت سجاد ع در این دعا به چهل و چهار مسأله که هر یک علتى است براى هلاکت و نابودى انسان اشاره فرمودهاند:
۱. حرص، ۲. غضب،۳. حسد، ۴. کمصبرى، ۵. قناعت، ۶. سوءخلق، ۷. افراط در شهوت، ۸. تعصب بى جا، ۹. پیروى از هوا، ۱۰. مخالفت با هدایت، ۱۱. خواب غفلت، ۱۲. مشقتهاى بىجا، ۱۳. گزینش حق بر باطل، ۱۴. مداومت بر گناه، ۱۵. کوچک شمردن گناه، ۱۶. سختى و سنگینى در برابر طاعت، ۱۷. فخرفروشى ثروتمندان، ۱۸. خوار شمردن تهیدستان، ۱۹. بدرفتارى با زیردستان، ۲۰. ناسپاسى در برابر خوبى دیگران، ۲۱. یارى ستمگران، ۲۲. خوارکردن ستمدیدگان، ۲۳. طلب ناحق، ۲۴. از روى نادانى سخن گفتن، ۲۵. غشّ و خدعه، ۲۶. عُجب در عمل، ۲۷. آرزوى دراز، ۲۸. بدى باطن، ۲۹. کوچک شمردن گناه صغیره، ۳۰. تسلط شیطان، ۳۱. سختىهاى روزگار، ۳۲. ستمگرى پادشاه، ۳۳. اسراف، ۳۴. نیافتن روزى، ۳۵. شماتت دشمنان، ۳۶. نیاز به مثل خود، ۳۷. زندگى در سختی، ۳۸. مرگ بدون توشهی اخروى، ۳۹. تأسف و حسرت بزرگ، ۴۰. مصیبت اعظم، ۴۱. بدترین بدبختی، ۴۲. فرجام ناخوش، ۴۳. محرومیت از پاداش ، ۴۴. افتادن در عِقاب و عذاب قیامت (انصاریان،۱۳۸۹، ج ۵، ص ۳۲۰ و۳۲۱).
بدون شک وقتى انسان با توفیق حضرت محبوب، عیوبش را شناخت، درمانش آسان است. ولى وقتى وجود ما عیب داشته باشد و ما آن را نبینیم البته علاجش امکانپذیر نیست. با کمال تأسف اکثر مردم به عیوب خود جاهلند و بر اثر این جهل است که براى خود و دیگران مشکلات فراوان به وجود مىآورند. به دلیل همین جهل است که پیامبر اسلام ص فرمود:
بعضى از شما خاشاک را در چشم برادرش مىبیند و تنهی درخت خرما ـ یا فرمود: تنهی درخت ـ را در چشم خود نمیبیند (http://www.hadithlib.comikndt/، متقی هندی، کنزالعمال، حدیث۴۴۱۴۱).
از این رو میتوان گفت علت عقبافتادگى فرد و خانواده و جامعه همین است و بس. کفر عیب است، شرک عیب است، نفاق و بد دلى، کینه و عجب، کبر و حسد و حرص و منیّت و … همه عیب است. اگر انسان این عیوب را در خود بفهمد و ضرر دنیایى و آخرتى این صفات ناپسند را واقف شود، البته درصدد درمان این امراض برمىآید (انصاریان، ۱۳۸۹، ج ۵، ص ۳۲۶).
علاوه بر این اثر هر فضیلت یا رذیلت فراتر از زندگی دنیوی است. فضایل اخلاقی، سعادت ابدی را در پی دارند و رذایل اخلاقی به شقاوت ابدی میانجامند. پس آراستن به فضایل و پیراستن از رذایل از مهمترین واجبات است. منطقاً پیراسته شدن از رذایل که اصطلاحاً “تخلّی” نامیده میشود بر آراسته شدن به فضایل که”تحلّی” نامندش، مقدم است؛ چرا که شکوفاییِ خود حاصل نمیگردد مگر آن که نفس از صفات ناپسند پاک گردد. بنابراین می توان گفت: «تخلّی+ تحلّی= سعادت نهایی» (آقا بابایی، ۱۳۸۵، ص ۴).
از طرف دیگر غلبهی شیطان بر انسان، از مشکلترین گرفتارىهاى ماست. زیرا او داراى مکاید بى شمارى است که بر حسب تفاوت افراد و آگاهىهاى آنها، از آن مکاید استفاده مىکند؛ لذا هیچ کس – از صالح و فاسد – از تیررس او خارج نیست. مگر مخلص باشد که در هر عصرى از اعصار شاید تعداد آنها به انگشتان یک دست نیز نرسد. پس سایر انسانها به طور مطلق در معرض حملات شیطان هستند. البته کید او با علما، غیر از فاسقان و با فقیر، غیر از ثروتمند و با ضعیف، غیر از قدرتمند است.
هم چنین او با اشخاص سرشناس و معروف روشى غیر از افراد گمنام دارد. اما به طور کلى همه باید بدانیم که هیچ کس از کید او بىنصیب نیست (ممدوحی، ۱۳۸۵، ج۱، ص ۴۴۸).
در پایان حضرت از تمام آفاتی که در طول دعا و به ویژه در فراز آخر برشمرده، به خدا پناه میبرند و برای استجابت دعاها و خواستههای گذشته بر محمد و آل محمد درود میفرستند. زیرا چنان که گفتیم در این صورت، اجابت دعا حتمی است و نیز با دعا برای تمام افراد مؤمن، کلام خود را در درگاه خداوند ارحم الراحمین به پایان میرسانند (همان، ص۴۵۰).
منابع
- آقا بابایی، ناصر، درمان در نظام اخلاقی ملّامهدی نراقی، رویکردی شناختی- رفتاری، اخلاق، ش ۱۳ و۱۴، ۱۳۸۵.
- انصاریان، حسین، تفسیر و شرح صحیفه سجادیه، ج۵، قم، دارالعرفان، ۱۳۸۹.
- طبرسی، علی بن حسن، مشکاه الانوار فی غرر الاخبار، نجف اشرف، مکتبه الفقیه، الطبعه الثانیه، ۱۳۸۵ ق.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳.
- ممدوحی کرمانشاهی، حسن، شهود و شناخت، ج۱، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۵.
۶. “http://www.hadithlib.comikndt HYPERLINK